دستورالعمل قرآنی:روشهای ترغیب فرزندان به نماز
آرشیو
چکیده
متن
«و أمر أهلک بالصلاة و اصطبر علیها؛ای پیامبر!اهلت را به برپایی نماز فراخوان و در این امر پایداری و صبوری پیشه کن».(سوره طه،آیه 132)
تشویق فرزندان به نماز، اختصاص به پیامبر ندارد.همه ما (والدین و مربیان) نسبت به فرزندان و شاگردان مسئولیم و باید در تربیت آنها کوشا باشیم.
فرزند وقتی که در خانه است از والدین مسائل را میآموزد و وقتی که در مدرسه است از مربیان و معلمان. بنابراین وظیفه مربیان و والدین در آموختن ارزشهای اسلامی به فرزندان بیش از سایران میباشد.
در روایت است که به فرزندانتان از سن هفت سالگی نماز تمرینی یاد بدهید.
روح انسان در زمان جوانی حالت قابل انعطافی دارد و هر چه انسان بزرگتر میشود از انعطاف آن کمتر میشود.1
نماز بر نونهالان گر چه واجب نیست، لیکن امری نیکو و پسندیده است و زمینه ساز دوران جوانی است.
ژان پیاژه درباره اهمیت تربیت فرزندان در این دوره و آماده کردن آنان برای دوره جوانی میگوید:
«… کودکِ در خطر اخلاقی را باید در ردیف انحرافات جوانی قرار داد، زیرا اگر از آن جلوگیری نشود سقوط در تبهکاری او فراهم میشود».2
مولوی مثلی راجع به اینکه هر چه انسان بزرگتر میشود،صفات او قویتر و ریشهدارتر میگردد، بیانکرده، و میگوید:مردی درختی را در گذرگاهی کاشت و مردم از این کار در رنج بودند. او قول داد که سال دیگر آن را بکند و سال دیگر نیز کار را به سال بعد موکول کرد و سالهای بعد نیز به همین ترتیب عمل کرد.از طرفی درخت سال به سال ریشه دارتر میشد و از طرف دیگر خارکن ضعیفتر میگردید.یعنی میان رشد درخت و قوّت او نسبت معکوس برقرار بود.حالات انسان مانند خاربن و خارکن است.روز به روز صفات در انسان عمیقتر و اراده انسان ضعیفتر میشود،بنابراین قدرت یک جوان در اصلاح نفس خود از یک پیر بیشتر است.3
خـاربـن در قـوت و بـرخاسـتن خـارکن در سستی و در کاسـتن
سعدی نیز میگوید:
هـر که در خوردیش ادب نکنند در بـزرگی ادب از او بـرخاست
چوب تر را چنان که خواهی پیچ نشود خشک جـز به آتش راست
مولوی و سعدی میگویند:محبتی که اوّل در دل انسان رفت دوام بیشتری دارد.
والدین و مربیان اگر بخواهند فرزندان را با نماز آشنا کنند باید از سنین کودکی و نوجوانی شروع کنند،چرا که فردا دیر است؛امّا برای شروع چه باید کرد؟ از چه روشهایی استفاده کنیم؟ مؤثرترین روشها و عوامل کدامند؟
شیوههای ترغیب به نماز
1.بصیرت بخشی
بصیرت چنین تعریف شده است:«قوای قلب،نورانی به نور قدسی است که به واسطه آن حقایق اشیا و بواطن را میبیند، همانطوری که چشم، صورت اشیا را میبیند».4
یکی از اصول تربیت اسلامی این است که باطن انسان بر ظاهرش اثر میگذارد؛ یعنی هر گاه رفتار مطلوب در ظاهر کسی پیدا شود،میتوان آن را ناشی از وضعیت درونی دانست.البته این سخن بدین معنا نیست که تمام همّ و غمّ ما صرف ظاهرسازی شود،بلکه اصل باطن است و باید در درجه اول در صدد تغییر و تحوّل باطن برآمد.
اسلام در دستورهای عبادی خود که اصولاً بر تعبّد و تسلیم مبتنی است، به عنصر دانش و بصیرت اهتمام میورزد.مسلمانی که وظیفه دارد در هر شبانه روز پنج بار عبادت بزرگی همچون نماز را به جا آرد،باید رمز و راز آن را بداند و بفهمد که برای چه باید نماز بخواند.اگر مربیان به دانش آموزان در رابطه با نماز بینشی عطا کنند که در سایه آن دانش آموزان احساس کنند که نماز باعث تعالی و رشد آنها در طول زندگی میباشد و نیز به آنها بفهمانند که نماز برترین عبادت،جامع کمالات و کلید مشکلات است و این بصیرت را در آنها به وجود آورند که نماز ملاک ارزشی آدمی و معیار قبولی و رسمیت تمام اعمال و عبادات اوست،نماز حدیث عشق و بهترین ارتباط مؤمن با حضرت دوست است و اینکه عاشقانهترین حالات و زیباترین روحیات و تربیتهای الهی در این موقع پدید میآید، مسلماً شاگردان رغبت بیشتری به نمازشان میدهند.
2.الگوسازی
امام صادق (ع) میفرماید:«کونوا دعاة الناس بأعمالکم و لا تکونوا دعاة بالسنتکم» مردم را با رفتار خود به حق رهبری کنید نه با زبان خویش.
چشم و گوش فرزندان چون آیینه ای است که هر چیزی در آن منعکس میشود. و مادر میتواند با رفتار خود، خصلتها؛ امانت، صداقت، وفای به عهد، حق جویی و… را در فرزند احیا کند و یا آنها را از میان ببرد.فرزندان با مشاهده رفتار پدر و مادر هنگام شرکت در نماز جماعت و دیدن فیلمها و پوسترهای مربوط به نماز به طور غریزی از آنان تقلید نموده و اعمال و حرکات مشاهده شده را تکرار میکنند.
هیچ عنصری از عناصر مدرسه نمی توانند همانند معلّم الگوساز و یا الگو سوز باشند.معلّم و مربّی به خاطر نفوذ معنوی با تمام رفتارشان، الگوها و سرمشقهایی در اختیار شاگردان قرار میدهند.شخصیت معلم دارای اثری عمیق و پایدار در افکار و قلوب شاگردان میباشد.نوجوانان در سنینی از عمر قرار دارند که تمام جلوهگاهای افکار و احساسهای درونی معلّم را که به گفتار و رفتار او میانجامد، معیاری برای افکار و اعمال خویش قرار میدهند.
فرصتها و اوقاتی که دانش آموزان در مدارس سپری میسازند، بیشترین و زندهترین لحظات عمر آنها را تشکیل میدهد.در محیط مدرسه نیز عمدهترین اوقات آنها در ارتباط با معلم میگذرد.به همین جهت تأثیر معلم بیش از سایر عوامل است.
درتربیت اسلامی به ارائه الگو توجه فراوانی شده است و آیاتی از قرآن مجید، پیامبر اسلام (ص) را الگو معرفی مینمایند و مردم را به تأسی از او هدایت میکنند.
3.روش تبشیر و انذار
الف) تبشیر:یکی از روشهای تربیتی پیامبران الهی برای هدایت مردم به سوی ارزشهای الهی، بشارت دادن بوده است؛ یعنی به مردم بشارت میدادهاند که بعد از انجام این تکالیف چه عطایایی نصیب شما می شود، قرآن برای عدهای از انسانهای وارسته از نعمت رضوان در بهشت سخن میگوید؛امّا چون همه مردم به این مقام نمیرسند برای عدّهای دیگر از خوراکیها و پوشیدنیها سخن میگوید.این بشارتها مبین نکته تربیتی مهمی برای مربّیان و معلمان است و آن این که برای همه نباید از نوع تربیتی واحدی استفاده کرد؛ زیرا امری ممکن است در یک دانش آموز شوقی بسیار ایجاد کند و همین امر برای دانش آموزی دیگر نه تنها شوقی ایجاد نکند؛ بلکه انزجار و نفرت ایجاد کند.
ب) انذار:انذار را به خبر دادن که همراه با ترساندن باشد، معنا کردهاند.6 مقتضای عدل الهی این است که پیش از وقوع مجازات، آگاهی کافی نسبت به آن ایجاد شود، زیرا کسی حقیقتاً قابل مجازات است که از روی آگاهی و عمد به کار خلاف دست زند و قرآن به عنوان انذارگر برای بشر معرفی شده است.«انّها لاحدی الکبر. نذیراً للبشر»(سوره مدثر، آیات35و36) و از طریق انذار بشر را از عاقبت کارهای ناشایست آگاه میسازد.
بر حسب طبیعت انسانی و اقتضای سن، مربی میتواند دانش آموزان را از عاقبت ترک نماز و سبک شمردن، آنان را انذار کند و به سوی نماز سوق دهد.
4.روش تشویق
یکی از روشهای بسیار مؤثر در تربیت، تشویق کارهای خوب است.تشویق در روح جوان اثر میگذارد و او را ترغیب میکند.
تشویق صورتهای مختلف دارد و به سن و درک او و نوع عمل او بستگی دارد.گاه به صورت دلجویی، گفتن یک عبارت محبت آمیز است ،برخی اوقات یک نگاه توأم با لبخند و … میباشد.و برای اینکه امر تشویق، زیان و خطری را برای فرد موجب نشود ، رعایت نکات ذیل حائز اهمیت است:
ـ «باید عمل یا اخلاق نیک جوان را تحسین کرد، نه خود او را؛
ـ تشویق صورت رشوه به خود نگیرد؛
ـ علت تشویق بایستی معین شود؛
ـ تشویق و تحسین در حضور جمع اثر بیشتری دارد؛
ـ تشویق وسیله است و نباید به صورت غایت و هدف در آید».
1.تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا،ص 78.
2.روانشناسی کودک و اصول تربیتی جوانان، ژان پیاژه، ترجمه عنایت الله شکیبا.
3.تعلیم و تربیت در اسلام، ص 79 ـ 80.
4.التعریفات، ص 20.
5.سفینةالبحار،ج2،ص278.
6.مفردات الفاظ قرآن.
تشویق فرزندان به نماز، اختصاص به پیامبر ندارد.همه ما (والدین و مربیان) نسبت به فرزندان و شاگردان مسئولیم و باید در تربیت آنها کوشا باشیم.
فرزند وقتی که در خانه است از والدین مسائل را میآموزد و وقتی که در مدرسه است از مربیان و معلمان. بنابراین وظیفه مربیان و والدین در آموختن ارزشهای اسلامی به فرزندان بیش از سایران میباشد.
در روایت است که به فرزندانتان از سن هفت سالگی نماز تمرینی یاد بدهید.
روح انسان در زمان جوانی حالت قابل انعطافی دارد و هر چه انسان بزرگتر میشود از انعطاف آن کمتر میشود.1
نماز بر نونهالان گر چه واجب نیست، لیکن امری نیکو و پسندیده است و زمینه ساز دوران جوانی است.
ژان پیاژه درباره اهمیت تربیت فرزندان در این دوره و آماده کردن آنان برای دوره جوانی میگوید:
«… کودکِ در خطر اخلاقی را باید در ردیف انحرافات جوانی قرار داد، زیرا اگر از آن جلوگیری نشود سقوط در تبهکاری او فراهم میشود».2
مولوی مثلی راجع به اینکه هر چه انسان بزرگتر میشود،صفات او قویتر و ریشهدارتر میگردد، بیانکرده، و میگوید:مردی درختی را در گذرگاهی کاشت و مردم از این کار در رنج بودند. او قول داد که سال دیگر آن را بکند و سال دیگر نیز کار را به سال بعد موکول کرد و سالهای بعد نیز به همین ترتیب عمل کرد.از طرفی درخت سال به سال ریشه دارتر میشد و از طرف دیگر خارکن ضعیفتر میگردید.یعنی میان رشد درخت و قوّت او نسبت معکوس برقرار بود.حالات انسان مانند خاربن و خارکن است.روز به روز صفات در انسان عمیقتر و اراده انسان ضعیفتر میشود،بنابراین قدرت یک جوان در اصلاح نفس خود از یک پیر بیشتر است.3
خـاربـن در قـوت و بـرخاسـتن خـارکن در سستی و در کاسـتن
سعدی نیز میگوید:
هـر که در خوردیش ادب نکنند در بـزرگی ادب از او بـرخاست
چوب تر را چنان که خواهی پیچ نشود خشک جـز به آتش راست
مولوی و سعدی میگویند:محبتی که اوّل در دل انسان رفت دوام بیشتری دارد.
والدین و مربیان اگر بخواهند فرزندان را با نماز آشنا کنند باید از سنین کودکی و نوجوانی شروع کنند،چرا که فردا دیر است؛امّا برای شروع چه باید کرد؟ از چه روشهایی استفاده کنیم؟ مؤثرترین روشها و عوامل کدامند؟
شیوههای ترغیب به نماز
1.بصیرت بخشی
بصیرت چنین تعریف شده است:«قوای قلب،نورانی به نور قدسی است که به واسطه آن حقایق اشیا و بواطن را میبیند، همانطوری که چشم، صورت اشیا را میبیند».4
یکی از اصول تربیت اسلامی این است که باطن انسان بر ظاهرش اثر میگذارد؛ یعنی هر گاه رفتار مطلوب در ظاهر کسی پیدا شود،میتوان آن را ناشی از وضعیت درونی دانست.البته این سخن بدین معنا نیست که تمام همّ و غمّ ما صرف ظاهرسازی شود،بلکه اصل باطن است و باید در درجه اول در صدد تغییر و تحوّل باطن برآمد.
اسلام در دستورهای عبادی خود که اصولاً بر تعبّد و تسلیم مبتنی است، به عنصر دانش و بصیرت اهتمام میورزد.مسلمانی که وظیفه دارد در هر شبانه روز پنج بار عبادت بزرگی همچون نماز را به جا آرد،باید رمز و راز آن را بداند و بفهمد که برای چه باید نماز بخواند.اگر مربیان به دانش آموزان در رابطه با نماز بینشی عطا کنند که در سایه آن دانش آموزان احساس کنند که نماز باعث تعالی و رشد آنها در طول زندگی میباشد و نیز به آنها بفهمانند که نماز برترین عبادت،جامع کمالات و کلید مشکلات است و این بصیرت را در آنها به وجود آورند که نماز ملاک ارزشی آدمی و معیار قبولی و رسمیت تمام اعمال و عبادات اوست،نماز حدیث عشق و بهترین ارتباط مؤمن با حضرت دوست است و اینکه عاشقانهترین حالات و زیباترین روحیات و تربیتهای الهی در این موقع پدید میآید، مسلماً شاگردان رغبت بیشتری به نمازشان میدهند.
2.الگوسازی
امام صادق (ع) میفرماید:«کونوا دعاة الناس بأعمالکم و لا تکونوا دعاة بالسنتکم» مردم را با رفتار خود به حق رهبری کنید نه با زبان خویش.
چشم و گوش فرزندان چون آیینه ای است که هر چیزی در آن منعکس میشود. و مادر میتواند با رفتار خود، خصلتها؛ امانت، صداقت، وفای به عهد، حق جویی و… را در فرزند احیا کند و یا آنها را از میان ببرد.فرزندان با مشاهده رفتار پدر و مادر هنگام شرکت در نماز جماعت و دیدن فیلمها و پوسترهای مربوط به نماز به طور غریزی از آنان تقلید نموده و اعمال و حرکات مشاهده شده را تکرار میکنند.
هیچ عنصری از عناصر مدرسه نمی توانند همانند معلّم الگوساز و یا الگو سوز باشند.معلّم و مربّی به خاطر نفوذ معنوی با تمام رفتارشان، الگوها و سرمشقهایی در اختیار شاگردان قرار میدهند.شخصیت معلم دارای اثری عمیق و پایدار در افکار و قلوب شاگردان میباشد.نوجوانان در سنینی از عمر قرار دارند که تمام جلوهگاهای افکار و احساسهای درونی معلّم را که به گفتار و رفتار او میانجامد، معیاری برای افکار و اعمال خویش قرار میدهند.
فرصتها و اوقاتی که دانش آموزان در مدارس سپری میسازند، بیشترین و زندهترین لحظات عمر آنها را تشکیل میدهد.در محیط مدرسه نیز عمدهترین اوقات آنها در ارتباط با معلم میگذرد.به همین جهت تأثیر معلم بیش از سایر عوامل است.
درتربیت اسلامی به ارائه الگو توجه فراوانی شده است و آیاتی از قرآن مجید، پیامبر اسلام (ص) را الگو معرفی مینمایند و مردم را به تأسی از او هدایت میکنند.
3.روش تبشیر و انذار
الف) تبشیر:یکی از روشهای تربیتی پیامبران الهی برای هدایت مردم به سوی ارزشهای الهی، بشارت دادن بوده است؛ یعنی به مردم بشارت میدادهاند که بعد از انجام این تکالیف چه عطایایی نصیب شما می شود، قرآن برای عدهای از انسانهای وارسته از نعمت رضوان در بهشت سخن میگوید؛امّا چون همه مردم به این مقام نمیرسند برای عدّهای دیگر از خوراکیها و پوشیدنیها سخن میگوید.این بشارتها مبین نکته تربیتی مهمی برای مربّیان و معلمان است و آن این که برای همه نباید از نوع تربیتی واحدی استفاده کرد؛ زیرا امری ممکن است در یک دانش آموز شوقی بسیار ایجاد کند و همین امر برای دانش آموزی دیگر نه تنها شوقی ایجاد نکند؛ بلکه انزجار و نفرت ایجاد کند.
ب) انذار:انذار را به خبر دادن که همراه با ترساندن باشد، معنا کردهاند.6 مقتضای عدل الهی این است که پیش از وقوع مجازات، آگاهی کافی نسبت به آن ایجاد شود، زیرا کسی حقیقتاً قابل مجازات است که از روی آگاهی و عمد به کار خلاف دست زند و قرآن به عنوان انذارگر برای بشر معرفی شده است.«انّها لاحدی الکبر. نذیراً للبشر»(سوره مدثر، آیات35و36) و از طریق انذار بشر را از عاقبت کارهای ناشایست آگاه میسازد.
بر حسب طبیعت انسانی و اقتضای سن، مربی میتواند دانش آموزان را از عاقبت ترک نماز و سبک شمردن، آنان را انذار کند و به سوی نماز سوق دهد.
4.روش تشویق
یکی از روشهای بسیار مؤثر در تربیت، تشویق کارهای خوب است.تشویق در روح جوان اثر میگذارد و او را ترغیب میکند.
تشویق صورتهای مختلف دارد و به سن و درک او و نوع عمل او بستگی دارد.گاه به صورت دلجویی، گفتن یک عبارت محبت آمیز است ،برخی اوقات یک نگاه توأم با لبخند و … میباشد.و برای اینکه امر تشویق، زیان و خطری را برای فرد موجب نشود ، رعایت نکات ذیل حائز اهمیت است:
ـ «باید عمل یا اخلاق نیک جوان را تحسین کرد، نه خود او را؛
ـ تشویق صورت رشوه به خود نگیرد؛
ـ علت تشویق بایستی معین شود؛
ـ تشویق و تحسین در حضور جمع اثر بیشتری دارد؛
ـ تشویق وسیله است و نباید به صورت غایت و هدف در آید».
1.تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا،ص 78.
2.روانشناسی کودک و اصول تربیتی جوانان، ژان پیاژه، ترجمه عنایت الله شکیبا.
3.تعلیم و تربیت در اسلام، ص 79 ـ 80.
4.التعریفات، ص 20.
5.سفینةالبحار،ج2،ص278.
6.مفردات الفاظ قرآن.