شأن نزول در یگانه
آرشیو
چکیده
متن
در بین ما شیعیان، سوره کوثر با سوره حضرت زهرا(س) مرادف است و حضرت زهرا(س) مصداق بارز و روشن «کوثر» قلمداد میشود؛لیکن با نگاهی به روایات شیعه و سنی ـ که در این زمان با کمک رایانه به راحتی دست یافتنی است ـ معلوم میگردد که روایات،حضرت زهرا(س) را مصداق «کوثر» معرفی نکردهاند؛بلکه مراد از «کوثر» را «نهری در بهشت» که خداوند آن را به پیامبر اکرم(ص) در عوض فرزندش «عبدالله» داد یا «نهری در بهشت که سفیدتر از شیر، صافتر از بلور که در دو طرف آن قبههایی از درّ و یاقوت است» و یا «حوضی بزرگ» دانستهاند.
سئوال این است که چگونه و چرا بدون وجود روایات،مفسران شیعه و سنی یکی از مصداقهای «کوثر» را حضرت زهرا(س) دانستهاند1 و گاهی وی را برترین و بارزترین مصداقها دانستهاند؟
آیا در تفسیر قرآن نباید قواعد و ضوابطی رعایت شود؟آن قواعد و ضوابط چیست که توانسته بدون وجود روایت،مصداق برای این سوره مشخص کند و آن ضوابط باید آن قدر با اهمیت باشد که حتی مفسران اهل سنّت نظیر فخر رازی که به این گونه فضائل کمتر بها میدهند،تشخیص داده که این احتمال را در بین پانزده احتمال پیرامون «کوثر» به عنوان قول سوم نقل کند و به عنوان تأیید بگوید:«بنابراین معنای سوره این است که خداوند به پیامبر اکرم(ص) نسلی میدهد که در طول زمان باقی میماند.ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند، در عین حال جهان مملوّ از آنهاست.این در حالی است که از بنی امیه فرد قابل ذکری در دنیا باقی نماند،سپس بنگر و ببین چقدر از علمای بزرگ نظیر:باقر، صادق، کاظم، رضا و نفس زکیه2 و نظایرشان، در میان آنهاست».3
برای روشن شدن این که مفسران راه درست را پیمودهاند و مصداق بارز «کوثر» حضرت زهرا(س) است و این تشخیص مصداق طبق قواعد دقیق صورت گرفته است،باید مروری به این سوره و ویژگیهای خاصش و نیز مروری به ویژگیهای خاص حضرت زهرا(س) داشته باشیم تا در تناظر و مقایسه مطمئن شویم که زهرا(س) مصداق کوثر است و معنای سوره کوثر کاملاً منطبق بر حضرت زهرا (س) میباشد.
1. برخی ویژگیهای سوره کوثر
«سوره کوثر کوچکترین سوره قرآن است که حدوداً یک سطر از قرآن را به خود اختصاص داده و تقریباً ده کلمه دارد؛ ولی با این حال تمامی اسمها و فعلهایی که در این سوره به کار رفته در سرتاسر قرآن منحصر به فرد است.«اعطیناک»، «الکوثر»،«فصلّ»، «لربک»، «و انحر»، «شانئک» و «الابتر» همه الفاظی هستند که به این شکل تنها در این سوره به کار رفتهاند،خصوصاً لفظ «ربک» که 242 بار در قرآن تکرار شده، به صورت «لربّک» تنها در همین سوره موجود است».4
2.برخی ویژگیهای منحصر به فرد حضرت زهرا(س)
او تنها فرزند رسول اللّه (ص) است که پس از رحلت پدرش زنده بود، او تنها فرزند رسول اکرم (ص) است که موجب بقای نسل آن حضرت شد و فرزندان او به ذرّیه رسول اللّه (ص) یا اولاد رسول اللّه (ص) ملقب شدند.در حالی که فرزندان هیچ کس دیگر چنین لقبی ندارند و این لقب آن چنان مهم بود که خلیفه عباسی هارون را آشفته ساخت و حضرت کاظم(ع) را احضار نمود و شدیداً به او اعتراض کرد که چرا شما خود را «ذرّیه رسول اکرم (ص)» میدانید و یا مردم شما را ذرّیه رسول خدا میدانند و شما آنان را منع نمیکنید؟حضرت کاظم (ع) پس از چند مرتبه تقاضای انصراف از پاسخ به این سؤال و سرانجام پس از امان خواهی با توجه به آیه 84 و 85 سوره انعام که حضرت عیسی (ع) را «ذرّیه» «ابراهیم(ع)» میداند با این که «عیسی» پدر نداشت و تنها از ناحیه مادر به انبیای پیشین متصل بود،او را مجاب ساخت که میتوان از راه مادر به پیامبران منسوب گشت و لایق نام «ذرّیه» شد.5
ناگفته روشن است که امتناع حضرت از پاسخ گویی و سپس امان خواهی وی،نشان میدهد که این مسأله برای خلیفه عباسی بسیار حساس بود و میخواست به هر دلیل که شده،ذریه پیامبر بودن امام کاظم(ع) را نفی کند و حضرت نیز میداند که وقتی خلیفه، جواب دندان شکن بشنود بر میآشوبد و تصمیمهای خشم گینانهای میگیرد و به همین جهت چند مرتبه تقاضا میکند که از یافتن پاسخ این سؤال در گذرد و بالاخره تقاضای امان نامه میکند و آن گاه جواب میگوید:
علاوه بر این که ذرّیه پیامبر اکرم(ص) تنها به سبب حضرت زهرا (س) به وجود آمدند و باقی ماندند، این ذرّیه بسیار فراوان و در تمامی بلاد اسلامی منتشر شدند به گونهای که هیچ شهر و روستایی از ذرّیه حضرت رسول (ص) خالی نماند.
3.بررسی معنایی سوره کوثر
حال پس از ویژگی ظاهری الفاظ سوره کوثر و ویژگی ظاهر و بارز حضرت زهرا(س) به سراغ معانی آیات سوره کوثر میرویم.«انّا اعطیناک الکوثر» ما به تو «کوثر» بخشیدهایم.«کوثر» از ماده کثرت و به معنای زیادی است و در روایات نیز به خیر کثیر معنی شده است.این خیر کثیر میتواند مصداقهای فراوان داشته باشد که در این مورد فخررازی پانزده قول ذکر کردهاست:1.نهری در بهشت 2.حوض کوثر 3. فرزندان پیامبر اکرم(ص) 4. علمای امت اسلام 5. نبوت 6. قرآن 7. اسلام 8. کثرت پیروان 9. فضائل فراوان حضرت رسول (ص) 10. بلند آوازگی آن حضرت 11. علم 12.خلق نیکوی پیامبر(ص) 13. مقام محمود که همان شفاعت است 14. مراد از کوثر همین سوره است 15.تمامی نعمت الهی .6
همه یا اکثر این امور «خیر کثیر» است و سزاوار نام «کوثر» نیز میباشد؛ لیکن با تناسب ابتدا و انتهای سوره و شأن نزول آن،مسلّماً یکی از این معانی دارای تناسب بیشتری خواهد بود.
شأن نزول سوره سخن عاص بن وائل است که پس از وفات دومین پسر حضرت رسول (ص) که طاهر نام داشت،لقب پدر ابتر را به پیامبر اکرم (ص) داد.7زیرا عرب به کسی که پسر ندارد تا مددکار او باشد و پس از مرگش، راه وی را ادامه دهد «ابتردم بریده یا منقطع النسل» میگوید.
اکنون که پیامبر اکرم (ص) ناراحتی از دست رفتن فرزند را دارد، دشمن نیز لقب مقطوع النسل بر او نهاده و پسر نداشتن را بهانه تحقیر او قرار داده است، حکمت اقتضا میکند که «کوثر» معنای مقابل «ابتر» باشد تا پاسخ مناسبی به عاص بن وائل و امثال او باشد.بنابراین بیشترین تناسب «کوثر» با حضرت زهرا(س) است که به وجود آورنده نسل پیامبر اکرم(ص) است اگر چه کثرت پیروان، مقام شفاعت، نهر در بهشت و… نیز بیتناسب نیست و همه جنبه تسلّی برای پیامبر اکرم(ص) دارد؛لیکن کثرت ذرّیه از طریق حضرت زهرا(س) علاوه بر دلداری به حضرت، جواب مناسبی به عاص بن وائل نیز هست.
سؤال:آن زمان که عاص بن وائل آن لقب زشت را به پیامبر اکرم(ص) داد،حضرت در مکه بود و در نتیجه حضرت زهرا(س) کودک بوده و هنوز شوهر نداشته و ذرّیهای از نسل زهرا(س) برای حضرت ایجاد نشده بود،در حالی که سوره کوثر به لفظ «اعطیناک» به تو عطا کردیم» را به صورت ماضی به کار برده است،بنابراین نمیتواند مراد از کوثر «زهرا(س)» باشد.
جواب:در آخر همین سوره آمده است که «انّ شانئک هو الابتر؛بیگمان، تنها دشمن تو، دم بریده و بیفرزند است؛لیکن در تاریخ جزو مسلّمات است که در زمان ملقب ساختن پیامبر اکرم (ص) به «ابتر»،عاص بن وائل دارای فرزندان متعددی بوده است و با این حال قرآن او را «ابتر» میداند و با ضمیر«هو» بر «ابتر» بودن وی تأکید میکند و این نشان از یک پیشگویی دارد که در آینده نسل عاص منقطع میشود،پس «اعطیناک» نیز پیش گویی آن است که در آینده،نسل رسول اکرم (ص) گسترش مییابد و این حادثه آن چنان مسلّم است که به جای «سنعطیک» (به زودی به تو میدهیم)، میتوان از ماضی؛ یعنی «اعطیناک» استفاده کرد و به جای این که بگوید «دشمنت به زودی مقطوع النسل میشود، گفت: که تنها دشمن تو مقطوع النسل میباشد».
بنابراین، مکی بودن سوره و کودک بودن حضرت زهرا،ضربهای به مصداق اصلی «کوثر» نمیزند؛بلکه خداوند آینده محقق الوقوع را به صورت ماضی بیان کرده است و چون پیامبر اکرم(ص) به وعدههای خداوند یقین دارد. تسلی خاطر یافته و ناراحتی مرگ فرزندش طاهر و زخم زبان دشمن را هیچ انگاشته،علاوه بر آن موظف شده که به شکرانه آن نماز بخواند و قربانی کند.(فصلّ لربّک وانحر)
پیامبر اکرم(ص) از خبر غیبی خداوند مطمئن است که نسلش زیاد میشود؛ لیکن دیگران با گذشت زمان دیدند که چگونه با آن همه کشتار و آزار و اذیت به فرزندان زهرا(س) نسل او باقی ماند و همچنان رو به افزایش است.
برای اطمینان از این خبر غیبی و اطمینان از انحصاری بودن مصداق کوثر، در کثرت فرزندان زهرا(س) جالب است که بدانیم عبدالمطلب دو پسر داشت و همه دارای زن و فرزند، ابوطالب عموی پیامبر(ص) فرزندانی داشت و بالطبع فرزندان او طالب، عقیل و حضرت علی (ع) فرزندانی داشتند که تنها فرزندان حضرت علی(ع) از غیر حضرت زهرا(س) بیست و سه نفر بود که با فرزندان حضرت زهرا(س) بیست و هفت نفر میشوند.8
بیشترین کشتارها در خانواده زهرا(س) واقع شده، در کربلا امام حسین(ع) و فرزندان او و فرزندان امام مجتبی(ع) را از دم تیغ گذراندند، در فخ، فرزندان زهرا(س) را از دم تیغ گذراندند، اکثر کشته شدگان به دست بنی عباس از فرزندان زهرا بودند.از عبدالله محض9 گرفته و برادرانش و پسرانش، همچنین زید بن علی بن الحسین و یاورانش و همراهانش.
ساداتی که نسلشان به زهرا(س) میرسد، نسبت به ساداتی که نسلشان به حضرت علی (ع) از غیر زهرا(س) میرسد به مراتب بیشتر است تا چه رسد به فرزندان عباس یا فرزندان عقیل یا دیگران.
این است که امروز به راحتی میتوان گفت:همان گونه که سوره کوثر یک سطر است؛ لیکن معجزه میباشد و نمیتوان نظیر آن را آورد و خود قرآن با آوای بلند اعلام کرده:«و ان کنتم فی ریب ممّا نزّلنا علی عبدنا فاتوا بسورة من مثله؛10اگر از آنچه بر بندهمان فرستادهایم دچار تردیدید؛پس سورهای همانند آن را بیاورید»(سوره بقره،آیه23). این کلام اطلاق دارد و شامل کوچکترین سورهها که سوره کوثر است نیز میشود؛لیکن دشمنان اسلام با تمامی پیشرفتها، هیاهوها و جنجالها نتوانستهاند به این مبارزه طلبی قرآن پاسخ دهند.
حال اگر کوثر را به معنای نسل رسول اکرم(ص) بگیریم،معجزهای محسوس و ملموس برای همه جهانیان ظاهر میشود که با این همه سختگیری و مبارزه با سادات بنی الزهرا در طول تاریخ باز آنان بیشترین نسل و تعداد را به خود اختصاص دادهاند.
آن گاه میتوان بیان کرد که گذشت زمان، تغییر و تحولات جهان و… مصادیق روشن و خوبی برای آیات قرآن ظاهر میسازد، و چون معنی به خودی خود ظاهر میشود نیازی به بیان حدیث نیست.زیرا، حدیث معمولاً جایی را بیان میکند که افراد توان دسترسی به آن را نداشته باشند و چون کثرت نسل رسول خدا (ص) در همان زمان ائمه اطهار(ع) نیز بارز و غیر قابل انکار بود، نیازی به بیان این مصداق، از سوی ائمه اطهار(ع) احساس نمیشد.بنابراین،نبود روایت ضربهای به مصداق آیه نمیزند.
1.برای نمونه ر.ک تفسیر فخر رازی، مجمع البیان، نمونه، ذیل سوره.
2.مراد محمد فرزند عبدالله بن حسن و نبیره امام مجتبی است که چون از نظر سیرت و صورت و کمالات به پیامبر اکرم(ص) شبیه بود مردم مهدی بودن او را نپذیرفتند و بالأخره به دست منصور دوانیقی کشته شد.
3.تفسیر الکبیر16/125، ذیل آیه. همچنین ر.ک:تفسیر نمونه 27/376.
4.برگرفته از کتاب ژرفایی قرآن و شیوههای برداشت از آن به قلم نویسنده، ص 193 و 194.
5.بحارالانوار، ج 48، ص 122.
6.تفسیر الکبیر، 16/125 تا 129.
7.ر.ک:مجمع البیان ذیل سوره، همچنین ر.ک: سایر تفاسیر شیعه و سنی.
8.الارشاد، 1/354.
9.پدر عبدالله ، حسن پسر امام مجتبی بود و مادرش فاطمه صغری دختر امام حسین (ع) بود و چون در نسب این طفل غیر علوی و غیر فاطمی دخالت نداشت او را عبدالله محض مینامیدند یعنی خالص علوی و فاطمی است او فرزندی داشت به نام محمّد بسیار خوش سیرت و خوش صورت و دارای کمالات، که در حق او گمان بردند که مهدی امت است و سادات حسنی و برخی سادات حسینی و از بنی عباس حتی ابوالعباس و منصور به عنوان مهدی با او بیعت کردند و قیام عظیمی علیه بنی امیه به راه انداختند ولی پس از پیروزی نسبی فوراً بنی عباس بر کرسی خلافت تکیه زدند و تمامی همرزمان دیروز خود را یا کشتند و یا در سیاه چالهای زندان نگه داشتند تا خودشان از گرسنگی، تشنگی و شکنجه جان دادند و برخی از آنان میگفتند که حکومت بنی عباس از بنی امیه با علویین بدتر و خشنتر عمل کرد.و ظلم بنی امیه از عدل بنی عباس بهتر است.ر.ک: مقاتل الطالبین، نوشته ابوالفرج اصفهانی.
سئوال این است که چگونه و چرا بدون وجود روایات،مفسران شیعه و سنی یکی از مصداقهای «کوثر» را حضرت زهرا(س) دانستهاند1 و گاهی وی را برترین و بارزترین مصداقها دانستهاند؟
آیا در تفسیر قرآن نباید قواعد و ضوابطی رعایت شود؟آن قواعد و ضوابط چیست که توانسته بدون وجود روایت،مصداق برای این سوره مشخص کند و آن ضوابط باید آن قدر با اهمیت باشد که حتی مفسران اهل سنّت نظیر فخر رازی که به این گونه فضائل کمتر بها میدهند،تشخیص داده که این احتمال را در بین پانزده احتمال پیرامون «کوثر» به عنوان قول سوم نقل کند و به عنوان تأیید بگوید:«بنابراین معنای سوره این است که خداوند به پیامبر اکرم(ص) نسلی میدهد که در طول زمان باقی میماند.ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند، در عین حال جهان مملوّ از آنهاست.این در حالی است که از بنی امیه فرد قابل ذکری در دنیا باقی نماند،سپس بنگر و ببین چقدر از علمای بزرگ نظیر:باقر، صادق، کاظم، رضا و نفس زکیه2 و نظایرشان، در میان آنهاست».3
برای روشن شدن این که مفسران راه درست را پیمودهاند و مصداق بارز «کوثر» حضرت زهرا(س) است و این تشخیص مصداق طبق قواعد دقیق صورت گرفته است،باید مروری به این سوره و ویژگیهای خاصش و نیز مروری به ویژگیهای خاص حضرت زهرا(س) داشته باشیم تا در تناظر و مقایسه مطمئن شویم که زهرا(س) مصداق کوثر است و معنای سوره کوثر کاملاً منطبق بر حضرت زهرا (س) میباشد.
1. برخی ویژگیهای سوره کوثر
«سوره کوثر کوچکترین سوره قرآن است که حدوداً یک سطر از قرآن را به خود اختصاص داده و تقریباً ده کلمه دارد؛ ولی با این حال تمامی اسمها و فعلهایی که در این سوره به کار رفته در سرتاسر قرآن منحصر به فرد است.«اعطیناک»، «الکوثر»،«فصلّ»، «لربک»، «و انحر»، «شانئک» و «الابتر» همه الفاظی هستند که به این شکل تنها در این سوره به کار رفتهاند،خصوصاً لفظ «ربک» که 242 بار در قرآن تکرار شده، به صورت «لربّک» تنها در همین سوره موجود است».4
2.برخی ویژگیهای منحصر به فرد حضرت زهرا(س)
او تنها فرزند رسول اللّه (ص) است که پس از رحلت پدرش زنده بود، او تنها فرزند رسول اکرم (ص) است که موجب بقای نسل آن حضرت شد و فرزندان او به ذرّیه رسول اللّه (ص) یا اولاد رسول اللّه (ص) ملقب شدند.در حالی که فرزندان هیچ کس دیگر چنین لقبی ندارند و این لقب آن چنان مهم بود که خلیفه عباسی هارون را آشفته ساخت و حضرت کاظم(ع) را احضار نمود و شدیداً به او اعتراض کرد که چرا شما خود را «ذرّیه رسول اکرم (ص)» میدانید و یا مردم شما را ذرّیه رسول خدا میدانند و شما آنان را منع نمیکنید؟حضرت کاظم (ع) پس از چند مرتبه تقاضای انصراف از پاسخ به این سؤال و سرانجام پس از امان خواهی با توجه به آیه 84 و 85 سوره انعام که حضرت عیسی (ع) را «ذرّیه» «ابراهیم(ع)» میداند با این که «عیسی» پدر نداشت و تنها از ناحیه مادر به انبیای پیشین متصل بود،او را مجاب ساخت که میتوان از راه مادر به پیامبران منسوب گشت و لایق نام «ذرّیه» شد.5
ناگفته روشن است که امتناع حضرت از پاسخ گویی و سپس امان خواهی وی،نشان میدهد که این مسأله برای خلیفه عباسی بسیار حساس بود و میخواست به هر دلیل که شده،ذریه پیامبر بودن امام کاظم(ع) را نفی کند و حضرت نیز میداند که وقتی خلیفه، جواب دندان شکن بشنود بر میآشوبد و تصمیمهای خشم گینانهای میگیرد و به همین جهت چند مرتبه تقاضا میکند که از یافتن پاسخ این سؤال در گذرد و بالاخره تقاضای امان نامه میکند و آن گاه جواب میگوید:
علاوه بر این که ذرّیه پیامبر اکرم(ص) تنها به سبب حضرت زهرا (س) به وجود آمدند و باقی ماندند، این ذرّیه بسیار فراوان و در تمامی بلاد اسلامی منتشر شدند به گونهای که هیچ شهر و روستایی از ذرّیه حضرت رسول (ص) خالی نماند.
3.بررسی معنایی سوره کوثر
حال پس از ویژگی ظاهری الفاظ سوره کوثر و ویژگی ظاهر و بارز حضرت زهرا(س) به سراغ معانی آیات سوره کوثر میرویم.«انّا اعطیناک الکوثر» ما به تو «کوثر» بخشیدهایم.«کوثر» از ماده کثرت و به معنای زیادی است و در روایات نیز به خیر کثیر معنی شده است.این خیر کثیر میتواند مصداقهای فراوان داشته باشد که در این مورد فخررازی پانزده قول ذکر کردهاست:1.نهری در بهشت 2.حوض کوثر 3. فرزندان پیامبر اکرم(ص) 4. علمای امت اسلام 5. نبوت 6. قرآن 7. اسلام 8. کثرت پیروان 9. فضائل فراوان حضرت رسول (ص) 10. بلند آوازگی آن حضرت 11. علم 12.خلق نیکوی پیامبر(ص) 13. مقام محمود که همان شفاعت است 14. مراد از کوثر همین سوره است 15.تمامی نعمت الهی .6
همه یا اکثر این امور «خیر کثیر» است و سزاوار نام «کوثر» نیز میباشد؛ لیکن با تناسب ابتدا و انتهای سوره و شأن نزول آن،مسلّماً یکی از این معانی دارای تناسب بیشتری خواهد بود.
شأن نزول سوره سخن عاص بن وائل است که پس از وفات دومین پسر حضرت رسول (ص) که طاهر نام داشت،لقب پدر ابتر را به پیامبر اکرم (ص) داد.7زیرا عرب به کسی که پسر ندارد تا مددکار او باشد و پس از مرگش، راه وی را ادامه دهد «ابتردم بریده یا منقطع النسل» میگوید.
اکنون که پیامبر اکرم (ص) ناراحتی از دست رفتن فرزند را دارد، دشمن نیز لقب مقطوع النسل بر او نهاده و پسر نداشتن را بهانه تحقیر او قرار داده است، حکمت اقتضا میکند که «کوثر» معنای مقابل «ابتر» باشد تا پاسخ مناسبی به عاص بن وائل و امثال او باشد.بنابراین بیشترین تناسب «کوثر» با حضرت زهرا(س) است که به وجود آورنده نسل پیامبر اکرم(ص) است اگر چه کثرت پیروان، مقام شفاعت، نهر در بهشت و… نیز بیتناسب نیست و همه جنبه تسلّی برای پیامبر اکرم(ص) دارد؛لیکن کثرت ذرّیه از طریق حضرت زهرا(س) علاوه بر دلداری به حضرت، جواب مناسبی به عاص بن وائل نیز هست.
سؤال:آن زمان که عاص بن وائل آن لقب زشت را به پیامبر اکرم(ص) داد،حضرت در مکه بود و در نتیجه حضرت زهرا(س) کودک بوده و هنوز شوهر نداشته و ذرّیهای از نسل زهرا(س) برای حضرت ایجاد نشده بود،در حالی که سوره کوثر به لفظ «اعطیناک» به تو عطا کردیم» را به صورت ماضی به کار برده است،بنابراین نمیتواند مراد از کوثر «زهرا(س)» باشد.
جواب:در آخر همین سوره آمده است که «انّ شانئک هو الابتر؛بیگمان، تنها دشمن تو، دم بریده و بیفرزند است؛لیکن در تاریخ جزو مسلّمات است که در زمان ملقب ساختن پیامبر اکرم (ص) به «ابتر»،عاص بن وائل دارای فرزندان متعددی بوده است و با این حال قرآن او را «ابتر» میداند و با ضمیر«هو» بر «ابتر» بودن وی تأکید میکند و این نشان از یک پیشگویی دارد که در آینده نسل عاص منقطع میشود،پس «اعطیناک» نیز پیش گویی آن است که در آینده،نسل رسول اکرم (ص) گسترش مییابد و این حادثه آن چنان مسلّم است که به جای «سنعطیک» (به زودی به تو میدهیم)، میتوان از ماضی؛ یعنی «اعطیناک» استفاده کرد و به جای این که بگوید «دشمنت به زودی مقطوع النسل میشود، گفت: که تنها دشمن تو مقطوع النسل میباشد».
بنابراین، مکی بودن سوره و کودک بودن حضرت زهرا،ضربهای به مصداق اصلی «کوثر» نمیزند؛بلکه خداوند آینده محقق الوقوع را به صورت ماضی بیان کرده است و چون پیامبر اکرم(ص) به وعدههای خداوند یقین دارد. تسلی خاطر یافته و ناراحتی مرگ فرزندش طاهر و زخم زبان دشمن را هیچ انگاشته،علاوه بر آن موظف شده که به شکرانه آن نماز بخواند و قربانی کند.(فصلّ لربّک وانحر)
پیامبر اکرم(ص) از خبر غیبی خداوند مطمئن است که نسلش زیاد میشود؛ لیکن دیگران با گذشت زمان دیدند که چگونه با آن همه کشتار و آزار و اذیت به فرزندان زهرا(س) نسل او باقی ماند و همچنان رو به افزایش است.
برای اطمینان از این خبر غیبی و اطمینان از انحصاری بودن مصداق کوثر، در کثرت فرزندان زهرا(س) جالب است که بدانیم عبدالمطلب دو پسر داشت و همه دارای زن و فرزند، ابوطالب عموی پیامبر(ص) فرزندانی داشت و بالطبع فرزندان او طالب، عقیل و حضرت علی (ع) فرزندانی داشتند که تنها فرزندان حضرت علی(ع) از غیر حضرت زهرا(س) بیست و سه نفر بود که با فرزندان حضرت زهرا(س) بیست و هفت نفر میشوند.8
بیشترین کشتارها در خانواده زهرا(س) واقع شده، در کربلا امام حسین(ع) و فرزندان او و فرزندان امام مجتبی(ع) را از دم تیغ گذراندند، در فخ، فرزندان زهرا(س) را از دم تیغ گذراندند، اکثر کشته شدگان به دست بنی عباس از فرزندان زهرا بودند.از عبدالله محض9 گرفته و برادرانش و پسرانش، همچنین زید بن علی بن الحسین و یاورانش و همراهانش.
ساداتی که نسلشان به زهرا(س) میرسد، نسبت به ساداتی که نسلشان به حضرت علی (ع) از غیر زهرا(س) میرسد به مراتب بیشتر است تا چه رسد به فرزندان عباس یا فرزندان عقیل یا دیگران.
این است که امروز به راحتی میتوان گفت:همان گونه که سوره کوثر یک سطر است؛ لیکن معجزه میباشد و نمیتوان نظیر آن را آورد و خود قرآن با آوای بلند اعلام کرده:«و ان کنتم فی ریب ممّا نزّلنا علی عبدنا فاتوا بسورة من مثله؛10اگر از آنچه بر بندهمان فرستادهایم دچار تردیدید؛پس سورهای همانند آن را بیاورید»(سوره بقره،آیه23). این کلام اطلاق دارد و شامل کوچکترین سورهها که سوره کوثر است نیز میشود؛لیکن دشمنان اسلام با تمامی پیشرفتها، هیاهوها و جنجالها نتوانستهاند به این مبارزه طلبی قرآن پاسخ دهند.
حال اگر کوثر را به معنای نسل رسول اکرم(ص) بگیریم،معجزهای محسوس و ملموس برای همه جهانیان ظاهر میشود که با این همه سختگیری و مبارزه با سادات بنی الزهرا در طول تاریخ باز آنان بیشترین نسل و تعداد را به خود اختصاص دادهاند.
آن گاه میتوان بیان کرد که گذشت زمان، تغییر و تحولات جهان و… مصادیق روشن و خوبی برای آیات قرآن ظاهر میسازد، و چون معنی به خودی خود ظاهر میشود نیازی به بیان حدیث نیست.زیرا، حدیث معمولاً جایی را بیان میکند که افراد توان دسترسی به آن را نداشته باشند و چون کثرت نسل رسول خدا (ص) در همان زمان ائمه اطهار(ع) نیز بارز و غیر قابل انکار بود، نیازی به بیان این مصداق، از سوی ائمه اطهار(ع) احساس نمیشد.بنابراین،نبود روایت ضربهای به مصداق آیه نمیزند.
1.برای نمونه ر.ک تفسیر فخر رازی، مجمع البیان، نمونه، ذیل سوره.
2.مراد محمد فرزند عبدالله بن حسن و نبیره امام مجتبی است که چون از نظر سیرت و صورت و کمالات به پیامبر اکرم(ص) شبیه بود مردم مهدی بودن او را نپذیرفتند و بالأخره به دست منصور دوانیقی کشته شد.
3.تفسیر الکبیر16/125، ذیل آیه. همچنین ر.ک:تفسیر نمونه 27/376.
4.برگرفته از کتاب ژرفایی قرآن و شیوههای برداشت از آن به قلم نویسنده، ص 193 و 194.
5.بحارالانوار، ج 48، ص 122.
6.تفسیر الکبیر، 16/125 تا 129.
7.ر.ک:مجمع البیان ذیل سوره، همچنین ر.ک: سایر تفاسیر شیعه و سنی.
8.الارشاد، 1/354.
9.پدر عبدالله ، حسن پسر امام مجتبی بود و مادرش فاطمه صغری دختر امام حسین (ع) بود و چون در نسب این طفل غیر علوی و غیر فاطمی دخالت نداشت او را عبدالله محض مینامیدند یعنی خالص علوی و فاطمی است او فرزندی داشت به نام محمّد بسیار خوش سیرت و خوش صورت و دارای کمالات، که در حق او گمان بردند که مهدی امت است و سادات حسنی و برخی سادات حسینی و از بنی عباس حتی ابوالعباس و منصور به عنوان مهدی با او بیعت کردند و قیام عظیمی علیه بنی امیه به راه انداختند ولی پس از پیروزی نسبی فوراً بنی عباس بر کرسی خلافت تکیه زدند و تمامی همرزمان دیروز خود را یا کشتند و یا در سیاه چالهای زندان نگه داشتند تا خودشان از گرسنگی، تشنگی و شکنجه جان دادند و برخی از آنان میگفتند که حکومت بنی عباس از بنی امیه با علویین بدتر و خشنتر عمل کرد.و ظلم بنی امیه از عدل بنی عباس بهتر است.ر.ک: مقاتل الطالبین، نوشته ابوالفرج اصفهانی.