شاهدان در قیامت
آرشیو
چکیده
متن
روزی تفسیر نمونه را باز کردم و مشغول خواندن سوره یس بودم که آیهای از آن برایم خیلی جالب بود و آن آیه این بود:
«الیوم نختم علی افوههم و تکلّمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون؛امروز بر دهانهایشان مهر مینهیم و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهاشان گواهی میدهند بر آنچه میکردند».(سوره یس،آیه 65)
در جهان آخرت بر دهان ما مهر میزنند و دستها و پاها و تمام اعضای بدن آنچه را که کردهاند،بازگو میکنند؛اما انسان میگوید:من برای دلخوشی شما چنین کارهایی کردهام من برای دلخوشی و آسایش شما کم فروشی کردم و مال دیگران را خوردم و خود را زینت کردم و از خانه بیرون آمدم یا به صورت یتیم زدم یا…حال شما اینجا آمدهاید و بر علیه من سخن میگویید و کارهایی که کردهام را بازگو میکنید؟!آری در آن روز دیگر اعضای انسان تسلیم تمایلات او نیستند آنها حساب خود را از کل وجود انسان جدا کرده، تسلیم پروردگار می شوند و بر آستان مقدس او سر فرود میآورند و حقایق را با شهادت خود آشکار میسازند و چه دادگاه عجیبی است که گواه آن اعضای پیکر خود بدن انسان است.همان ابزاری است که گناه را با آن انجام داده است.
میدانید که؛کسی در دادگاه شاهد است که خودش در صحنه وجود داشته باشد و حرفها و حرکتهای آنها را از نزدیک دیده باشد و شاهد کارهای ما،اعضا و جوارح ما هستند؛پس آنها همین حالا هم زنده هستند.سخن حضرت علی چقدر زیباست که در دعای کمیل آمده است که میگوید:«… و کلّ سیئةٍ امرت باثباتها الکرم الکاتبین، الذین وکلتهم بحفظ ما یکون منّی و جعلتهم شهوداً علی مع جوارحی و کنت انت الرّقیب علی من ورائهم و الشّاهد لما خفی عنهم» خلاصهاش این است که هر کس سه شاهد دارد:
1. خدا که بالاتر از همه است. 2. ملائکه و فرشتگان. 3. اعضا و جوارح انسان
پس انسان نباید در هیچ حالی چه در تاریکی و چه در روشنی یا جایی که کسی است یا جایی که کسی نیست،گناه کند؛زیرا در جایی که انسانی نباشد، باز این سه شاهد هستند.حتی اعضا و جوارح بدن انسان که خود کار را انجام داده و تسلیم خدا میشود و کارهای بد خود را بازگو میکند و چه جای تعجب است همان کسی این قدرت را در قطعه گوشتی به نام زبان آدمی آفریده که سخن بگوید،میتواند این توان را در دست یا پا نیز قرار دهد.شاید گواهی اعضا به خاطر آن باشد که این مجرمان هنگامی که به آنها گفته میشود کیفر شما را در برابر اعمالی که انجام دادید دوزخ است به انکار برمیخیزند به گمان این که دادگاه آنجا نیز قابل انکار است.در آن هنگام گواهی اعضا شروع میشود و تعجب و وحشت سراسر وجود او را فرا میگیرد و تمام راههای فرار بر او بسته می شود.
«الیوم نختم علی افوههم و تکلّمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون؛امروز بر دهانهایشان مهر مینهیم و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهاشان گواهی میدهند بر آنچه میکردند».(سوره یس،آیه 65)
در جهان آخرت بر دهان ما مهر میزنند و دستها و پاها و تمام اعضای بدن آنچه را که کردهاند،بازگو میکنند؛اما انسان میگوید:من برای دلخوشی شما چنین کارهایی کردهام من برای دلخوشی و آسایش شما کم فروشی کردم و مال دیگران را خوردم و خود را زینت کردم و از خانه بیرون آمدم یا به صورت یتیم زدم یا…حال شما اینجا آمدهاید و بر علیه من سخن میگویید و کارهایی که کردهام را بازگو میکنید؟!آری در آن روز دیگر اعضای انسان تسلیم تمایلات او نیستند آنها حساب خود را از کل وجود انسان جدا کرده، تسلیم پروردگار می شوند و بر آستان مقدس او سر فرود میآورند و حقایق را با شهادت خود آشکار میسازند و چه دادگاه عجیبی است که گواه آن اعضای پیکر خود بدن انسان است.همان ابزاری است که گناه را با آن انجام داده است.
میدانید که؛کسی در دادگاه شاهد است که خودش در صحنه وجود داشته باشد و حرفها و حرکتهای آنها را از نزدیک دیده باشد و شاهد کارهای ما،اعضا و جوارح ما هستند؛پس آنها همین حالا هم زنده هستند.سخن حضرت علی چقدر زیباست که در دعای کمیل آمده است که میگوید:«… و کلّ سیئةٍ امرت باثباتها الکرم الکاتبین، الذین وکلتهم بحفظ ما یکون منّی و جعلتهم شهوداً علی مع جوارحی و کنت انت الرّقیب علی من ورائهم و الشّاهد لما خفی عنهم» خلاصهاش این است که هر کس سه شاهد دارد:
1. خدا که بالاتر از همه است. 2. ملائکه و فرشتگان. 3. اعضا و جوارح انسان
پس انسان نباید در هیچ حالی چه در تاریکی و چه در روشنی یا جایی که کسی است یا جایی که کسی نیست،گناه کند؛زیرا در جایی که انسانی نباشد، باز این سه شاهد هستند.حتی اعضا و جوارح بدن انسان که خود کار را انجام داده و تسلیم خدا میشود و کارهای بد خود را بازگو میکند و چه جای تعجب است همان کسی این قدرت را در قطعه گوشتی به نام زبان آدمی آفریده که سخن بگوید،میتواند این توان را در دست یا پا نیز قرار دهد.شاید گواهی اعضا به خاطر آن باشد که این مجرمان هنگامی که به آنها گفته میشود کیفر شما را در برابر اعمالی که انجام دادید دوزخ است به انکار برمیخیزند به گمان این که دادگاه آنجا نیز قابل انکار است.در آن هنگام گواهی اعضا شروع میشود و تعجب و وحشت سراسر وجود او را فرا میگیرد و تمام راههای فرار بر او بسته می شود.