مهدی در قرآن
آرشیو
چکیده
متن
در دو شماره پیشین با عنوان مهدی و قرآن مطالبی را نقل کردیم.اینک در صددیم تا ایاتی را که به وجود مقدّس آن حضرت تفسیر یا تأویل شده، نقل کنیم.
پیش از هر چیز تذکر این نکته لازم است که در تفاسیر شیعه بهویژه آنهایی که به جنبههای «ولایی» اهمیت میدهند، از قبیل: تفسیر عیاشی، صافی، برهان، و نور الثّقلین به ایات فراوانی برمیخوریم که مفسران آنها را به وجود نازنین امام عصر تأویل کردهاند و گفتهاند این ایات درباره مهدی نازل شده است.
بعضی از علمای دیگر مثل مرحوم محدّث بحرانی در کتاب جداگانهای با عنوان «المحجّة فیما نزل فی القائم الحجّة» از اول قرآن تا انتهای آن به ترتیب ایاتی را که در روایات شیعه به آن وجود مقدّس تأویل شده، آورده است و عدد آن ایات را به 120 شماره رسانده است.
علامه گرانمایه و محدّث بزرگ شیعه مرحوم مجلسی در اثر جامع و ماندگار خود بحارالانوار،جلد51، 66 ایه در این زمینه آورده است.
علامه عالی مقام مرحوم نیلی نجفی در کتاب ارزشمند «الأنوار المضیئه»، درباره اثبات وجود امام عصر و امامت و عصمت ایشان 12 ایه برگزیده، و از علمای معاصر، حضرت ایة الله سید صادق شیرازی 110 ایه با استناد به روایات رسیده از شیعه و سنّی نقل کرده است.
البته بعضی محققان دیگرعدد ایات را تا 140 نیز رساندهاند که میتوان درباره اختلاف این تعداد چنین گفت: با توجه به اینکه این ایات جنبه تأویل دارد و تأویل را جز امامان معصوم که «راسخون فی العلم» هستند، کسی نمیداند، پس هر کس در این زمینه زیادتر تحقیق کند به روایات بیشتری دست مییابد و ایات بیشتری نیز نقل میکند. ما در این مقاله و سلسله مقالاتی که در اینده خواهیم داشت به ایاتی که بر وجود آن حضرت و یا غیبت و یا علایم زمان ظهور و سیره ایشان در عهد حکومتش دلالت دارند، میپردازیم.
اینک نخستین ایه:
«و قل جاء الحق و ذهق الباطل إنّ الباطل کان ذهوقاً؛ بگو حق آمد و باطل از میان رفت، بیتردید باطل نابود شدنی است». (سوره اسراء، ایه 81)
همانطور که از ظاهر این ایه نورانی برمیاید حق و باطل همیشه رو در روی یکدیگرند و دوام و ثبات و بقا و جاودانگی برای حق است و هلاک و نابودی برای باطل.
«حق در لغت ضد باطل و به معنای عدل و یقین و سزاوار و دور اندیشی میاید و مؤلف «وجوه قرآن» گفته است که حق در قرآن به دوازده معنا آمده است و از آن جمله هر چیز راست و درست، چه عقیده و چه عمل، و هر کار سزاوار و هر امر واجب و عدل و همچنین پروردگار و قرآن و اسلام و توحید را ذکر کرده است.»1
کسی از پیامبر و آل او به حق نزدیکتر نیست،چنانکه رسول خدا فرموده است:«علی مع الحق و الحق مع علی» امیرالمؤمنین میزان اعمال است.
اگر ما نیز بخواهیم در قیامت در جوار شهدا و صدیقین و صالحان و مردان خدا باشیم باید گفتار و شیوه خود را در زندگی و قضاوت و حکومت و تمامی رفتار و افکارمان را بر اساس حق تنظیم کنیم و پیوسته همدیگر را به حق و صبر توصیه کنیم و باید از مکتب اهل بیت پیامبر(ص) عدول نکنیم که حق با اینان است و آنانند که میزان اعمال ما در قیامت هستند، چنان که در روایتی نقل شده است که «أمیرالمؤمنین و پیشوایان معصوم از نسل او میزانهای قیامت هستند».2
و همانطور که همه لحظات امام علی(ع) در جهاد و سکوت و صبرو علم و قضاوت و حکومت، همه بر اساس حق بود و بلکه وجود ایشان حق بود.فرزندش مهدی (عجل الله فرجه) نیز وجودش حق، غیبتش حق، ظهورش حق و جهاد و قضاوت و حکومتش همگی بر اساس حق است، و در دولت اوست که کاملترین مصداق ایه شریفه:«قل جاء الحق و ذهق الباطل» تحقق مییابد.امام باقر(ع) درباره این ایه فرمودند:«اذا قام القائم ذهبت دولة الباطل؛ چون قائم قیام،کند دولت باطل از بین میرود»3 و نیز عمه امام عسکری (حضرت حکیمه خاتون) که خود شاهد ولادت امام عصر بوده است،میگوید:چون آن مولود مبارک را گرفتم تا به محضر امام عسکری(ع) ببرم.آن نوزاد را ختنه کرده و ناف بریده و پاک و پاکیزه یافتم و بر بازوی راست او نوشته بود:«قل جاء الحق و ذهق الباطل انّ الباطل کان ذهوقا»4
ألا کـه راز خـدایی خـدا کنـد که بیایی تو نور غیـب نمایی خدا کنـد که بیایی
شـب فـراق تو جانـا خدا کند به سر اید سر ایـد تو بـرایی خـدا کـند که بیایی
دمی که بی تو براید خدا کنـد که نبـاشد ألا که هستی مایی خـدا کنـد که بیایی
دل مـدینـه شکـسته حـرم به راه نشـسته تو مروه ای تو صفایی خدا کند که بیایی
تو احتـرام حریـمی تـو افتـخار حطیمی تو یـادگار منایی خـدا کنــد کـه بیایی
تو مشـعری عرفاتی تـو زمزمی تو فـراتی تو رمـز آب بقایی خـدا کـند که بیایی
هنوز جسم شهیدان فتاده است به میدان تو وارث شـهدایی خـدا کنـد که بیایی
بیـا و پـرده برافکن به ظلم شعلـه برافکن که نور عـدل خدایی خدا کند که بیایی
«گزیدهای از اشعار سید رضا مؤید»
با فراز پایانی دعای افتتاح که درباره این امام برحق است،مقاله را حسن ختام میبخشیم.
«اللهم أظهر به دینک و سنّة نبیک حتی لایخفی بشئ من الحق مخافة احد من الخلق؛ خدایا! به دست این حجّت خود، چنان دین و سنت پیامبرت را آشکار ساز که از ترس احدی از خلق، چیزی از حق را پنهان نکند».
1. تفسیر نوین، ص 324.
2. بحارالانوار، ج 7، ص 252.
3. روضه کافی، ص 287.
4. منتهی الامال، ج 2، ص 422.
پیش از هر چیز تذکر این نکته لازم است که در تفاسیر شیعه بهویژه آنهایی که به جنبههای «ولایی» اهمیت میدهند، از قبیل: تفسیر عیاشی، صافی، برهان، و نور الثّقلین به ایات فراوانی برمیخوریم که مفسران آنها را به وجود نازنین امام عصر تأویل کردهاند و گفتهاند این ایات درباره مهدی نازل شده است.
بعضی از علمای دیگر مثل مرحوم محدّث بحرانی در کتاب جداگانهای با عنوان «المحجّة فیما نزل فی القائم الحجّة» از اول قرآن تا انتهای آن به ترتیب ایاتی را که در روایات شیعه به آن وجود مقدّس تأویل شده، آورده است و عدد آن ایات را به 120 شماره رسانده است.
علامه گرانمایه و محدّث بزرگ شیعه مرحوم مجلسی در اثر جامع و ماندگار خود بحارالانوار،جلد51، 66 ایه در این زمینه آورده است.
علامه عالی مقام مرحوم نیلی نجفی در کتاب ارزشمند «الأنوار المضیئه»، درباره اثبات وجود امام عصر و امامت و عصمت ایشان 12 ایه برگزیده، و از علمای معاصر، حضرت ایة الله سید صادق شیرازی 110 ایه با استناد به روایات رسیده از شیعه و سنّی نقل کرده است.
البته بعضی محققان دیگرعدد ایات را تا 140 نیز رساندهاند که میتوان درباره اختلاف این تعداد چنین گفت: با توجه به اینکه این ایات جنبه تأویل دارد و تأویل را جز امامان معصوم که «راسخون فی العلم» هستند، کسی نمیداند، پس هر کس در این زمینه زیادتر تحقیق کند به روایات بیشتری دست مییابد و ایات بیشتری نیز نقل میکند. ما در این مقاله و سلسله مقالاتی که در اینده خواهیم داشت به ایاتی که بر وجود آن حضرت و یا غیبت و یا علایم زمان ظهور و سیره ایشان در عهد حکومتش دلالت دارند، میپردازیم.
اینک نخستین ایه:
«و قل جاء الحق و ذهق الباطل إنّ الباطل کان ذهوقاً؛ بگو حق آمد و باطل از میان رفت، بیتردید باطل نابود شدنی است». (سوره اسراء، ایه 81)
همانطور که از ظاهر این ایه نورانی برمیاید حق و باطل همیشه رو در روی یکدیگرند و دوام و ثبات و بقا و جاودانگی برای حق است و هلاک و نابودی برای باطل.
«حق در لغت ضد باطل و به معنای عدل و یقین و سزاوار و دور اندیشی میاید و مؤلف «وجوه قرآن» گفته است که حق در قرآن به دوازده معنا آمده است و از آن جمله هر چیز راست و درست، چه عقیده و چه عمل، و هر کار سزاوار و هر امر واجب و عدل و همچنین پروردگار و قرآن و اسلام و توحید را ذکر کرده است.»1
کسی از پیامبر و آل او به حق نزدیکتر نیست،چنانکه رسول خدا فرموده است:«علی مع الحق و الحق مع علی» امیرالمؤمنین میزان اعمال است.
اگر ما نیز بخواهیم در قیامت در جوار شهدا و صدیقین و صالحان و مردان خدا باشیم باید گفتار و شیوه خود را در زندگی و قضاوت و حکومت و تمامی رفتار و افکارمان را بر اساس حق تنظیم کنیم و پیوسته همدیگر را به حق و صبر توصیه کنیم و باید از مکتب اهل بیت پیامبر(ص) عدول نکنیم که حق با اینان است و آنانند که میزان اعمال ما در قیامت هستند، چنان که در روایتی نقل شده است که «أمیرالمؤمنین و پیشوایان معصوم از نسل او میزانهای قیامت هستند».2
و همانطور که همه لحظات امام علی(ع) در جهاد و سکوت و صبرو علم و قضاوت و حکومت، همه بر اساس حق بود و بلکه وجود ایشان حق بود.فرزندش مهدی (عجل الله فرجه) نیز وجودش حق، غیبتش حق، ظهورش حق و جهاد و قضاوت و حکومتش همگی بر اساس حق است، و در دولت اوست که کاملترین مصداق ایه شریفه:«قل جاء الحق و ذهق الباطل» تحقق مییابد.امام باقر(ع) درباره این ایه فرمودند:«اذا قام القائم ذهبت دولة الباطل؛ چون قائم قیام،کند دولت باطل از بین میرود»3 و نیز عمه امام عسکری (حضرت حکیمه خاتون) که خود شاهد ولادت امام عصر بوده است،میگوید:چون آن مولود مبارک را گرفتم تا به محضر امام عسکری(ع) ببرم.آن نوزاد را ختنه کرده و ناف بریده و پاک و پاکیزه یافتم و بر بازوی راست او نوشته بود:«قل جاء الحق و ذهق الباطل انّ الباطل کان ذهوقا»4
ألا کـه راز خـدایی خـدا کنـد که بیایی تو نور غیـب نمایی خدا کنـد که بیایی
شـب فـراق تو جانـا خدا کند به سر اید سر ایـد تو بـرایی خـدا کـند که بیایی
دمی که بی تو براید خدا کنـد که نبـاشد ألا که هستی مایی خـدا کنـد که بیایی
دل مـدینـه شکـسته حـرم به راه نشـسته تو مروه ای تو صفایی خدا کند که بیایی
تو احتـرام حریـمی تـو افتـخار حطیمی تو یـادگار منایی خـدا کنــد کـه بیایی
تو مشـعری عرفاتی تـو زمزمی تو فـراتی تو رمـز آب بقایی خـدا کـند که بیایی
هنوز جسم شهیدان فتاده است به میدان تو وارث شـهدایی خـدا کنـد که بیایی
بیـا و پـرده برافکن به ظلم شعلـه برافکن که نور عـدل خدایی خدا کند که بیایی
«گزیدهای از اشعار سید رضا مؤید»
با فراز پایانی دعای افتتاح که درباره این امام برحق است،مقاله را حسن ختام میبخشیم.
«اللهم أظهر به دینک و سنّة نبیک حتی لایخفی بشئ من الحق مخافة احد من الخلق؛ خدایا! به دست این حجّت خود، چنان دین و سنت پیامبرت را آشکار ساز که از ترس احدی از خلق، چیزی از حق را پنهان نکند».
1. تفسیر نوین، ص 324.
2. بحارالانوار، ج 7، ص 252.
3. روضه کافی، ص 287.
4. منتهی الامال، ج 2، ص 422.