نشانههاى خدا در قرآن (3) فرینش انسان جلوهای از قدرت خدا
آرشیو
چکیده
متن
چه نیروئى غیر از خالق توانا مىتواند از خاک تیره و خاموش، انسانى متمدن و سراسر نور و لطافت و زیبائى خلق کند؟
در شماره گذشته آفرینش انسان از نظر دانشمندان، اجمالا مورد بررسى قرار گرفت و اینک به سراغ قرآن و احادیث مىرویم تا ببینیم خداوندى که خود خالق جهان هستى و انسان است; در این باره چه مىفرماید . وهمچنین نظر خاندان وحى که پیوسته با خالق هستىبخش در ارتباط بودند، چیست؟
آفرینش انسان از نظر قرآن
از آیاتى که خداوند متعال در آنها به آفرینش انسان اشاره مىکند، و آن را نشانهاى از عظمت و خلاقیتخود مىشمارد، آیه بیستم سوره روم و در این آیه به آفرینش و مواد اولیه انسان نخستین که مهمترین نعمت و موهبت الهى به انسان است، توجه داده شده است . چنانکه مىفرماید:
«و من آیاته ان خلقکم من تراب ثم اذا انتم بشر تنتشرون» .
«یکى از نشانههاى او این است که شما را از خاک آفرید و سپس شما انسانهائى شدید که در روى زمین پراکنده گشتید» .
چرا از میان این همه مخلوقات جهان هستى، خداوند متعال آفرینش انسان را که جزئى از مخلوقات است، نشانهاى از قدرت خلقتخود به حساب مىآورد؟
زیرا که دیباچه هر کتابى خلاصه و فشرده مطالبى است که در آن کتاب نوشته شده است . و دیباچه کتاب آفرینش، انسان است که در هر جمله و صفحه آن کتاب، علوم و فنونى نهفته است و هرکدام از آن صفحات، دانش و تخصص مخصوص به خود را مىطلبد . مثلا علم طب انسان را از نظر جسم و تن مورد بررسى قرار مىدهند . و روانشناسى از جهت روان، و فقه از نظر احکام و ... .
شگفتیهاى آفرینش انسان
از امیرالمؤمنین على علیه السلام نقل شده است که فرمود:
اتزعم انک جرم صغیر
و فیک انطوى العالم الاکبر
انت الکتاب المبین الذى
باحرفه تظهر المضمر (1)
«اى بشر آیا خیال مىکنى که به ظاهر جسم کوچکى هستى، در صورتى که در وجود تو جهانى پر از رمز و راز نهفته است» .
«تو یک کتاب آشکارى هستى که هر یک از حروف و کلمات آن کتاب آشکار کننده نهان خلقتبزرگ است» .
واقعا انسان چه مخلوق عجیبى است که ابعاد گوناگون آن هنوز براى بشر ناشناخته است . چنانکه على علیه السلام مىفرماید: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»: هرکس خودش را بشناسد، خداى خود را شناخته است» .
انسانى که کرات مختلف و دریاها و خشکىها را تسخیر کرده و با پیشرفتسریع علمى خود، دنیا را مانند یک دهکده کوچک قرار داده، و در یک زمان خیلى کوتاه از تمام گیتى باخبر مىشود و اطلاعات علمى خود را در اختیار دیگران مىگذارد و اطلاعات دیگران را بلافاصله دریافت مىکند; چگونه از خاکى آفریده مىشود که یک ماده بىحرکت و خاموش است؟ چه نیروئى غیر از خالق توانا مىتواند از خاک تیره، انسان متمدن و سراسر نور و لطافت و زیبائى بیافریند و هوش و ذکاوتى به او عطا کند که دنیا را به استخدام خود درآورد؟
آیهى یاد شده به دو نمونه از قدرت خلاقیتخداوند متعال اشاره مىکند:
1 . آفرینش انسان از خاک ممکن است اشاره به خلقت اولیه انسان که مخلوطى از آب و خاک، آنهم از انواع مختلف خاکهاى تیره، قرمز، سبز، سخت، نرم، خشن، ملایم و سخت و ... باشد (2) .
یا اشاره به نطفه و غذاى انسان است که باز از خاک به صورت میوهجات و سبزیجات و ... به دست مىآید و با آن غذاها سلول به وجود مىآید و از آن سلولها نطفه ساخته مىشود و از نطفه; انسان .
دکتر «الکسیس کارل» مىگوید:
«عناصر تشکیل دهنده نطفه انسان ابتدا از فرآوردههاى خاکى مانند: آهن، مس، کلسیم، ید و ... تهیه مىشود که زمین آنها را به صورت میوهها و سبزیها درمىآورد و گیاهان در بدن دامها به لبنیات و گوشت تبدیل مىشوند و بدن انسان با استفاده از آنها نطفه و اسپرم را مىسازد» (3) .
2 . لفظ «اذا» در آیه «فجائیه» است . و در مواردى به کار مىرود که کارى یک مرتبه انجام گیرد یعنى خداوند قدرت انتشار و تولید مثل به انسان عطا کرد و در مدت کوتاهى نسل بشر زیاد شد . که اگر زمینه تولید مثل و توالد و تناسل را در نهاد انسان قرار نمىداد، امکان نداشت نسل بشر رو به افزایش بگذارد .
آفرینش بىسابقه
مىدانیم که هر سازنده و پدید آورندهاى ابزار و ماده اولیه مىخواهد اما خداوند متعال همه موجودات از جمله انسان را بدون سابقه و ابزار و ماده اولیه آفرید:
«... ابتدع ما خلق بلا مثال سبق و لا تعب و لا نصب و کل صانع شىء فمن شىء صنع و الله لا من شىء صنع ما خلق ...»
«... خدا هرچه آفریده، ابتکارى و بدون سابقه بوده، نقشهاى از پیش در میان نبوده و رنج و تلاشى تحمل نکرده، هر سازندهاى مایه و مواد اولیهاى مىخواهد که از آن چیزى بسازد; ولى خدا بىمایه و مواد اولیه همه چیز را آفرید ...» (4) .
خداوند متعال در مورد خلقت اولیه انسان در آیات متعددى با لفظ «تراب» (5) و «طین» (6) تعبیر آورده و بیان فرموده است که انسان را ابتداء از خاک آفریده است .
چنانکه در این باره جریان حضرت عیسى علیه السلام را با آدم علیه السلام که کاملا مستقل، و از خاک به وجود آورده، مقایسه مىکند و مىفرماید: «ان مثل عیسى عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ...» . این آیه تصریح دارد بر این که حضرت آدم علیه السلام مستقلا از خاک گرفته شده زیرا که قرآن براى آدم نه پدرى قایل است و نه مادرى . و تبدل انسان از موجودات دیگر را نفى مىکند و مىفرماید: «بدا خلق الانسان من طین ...» (7) «خداوند انسان را ابتداء از خاک آفرید» . حالا خاک چه مراحلى را پشتسر گذاشته، در آیات متعدد متذکر مىشود مانند: سورههاى سجده: 7 - مؤمنون: 12 - حجر: 26 - الرحمان: 14 که حاکى از مراحل خاک، گل و لاى، گل خشکیده (مانند سفال)، گل چسبنده و ... . است .
آفرینش انسان از دیدگاه احادیث
امیرالمؤمنین على علیه السلام در این زمینه مىفرماید:
«خداوند مقدارى خاک از قسمتهاى سخت و نرم زمین، و خاکهاى مستعد، شیرین و شورهزار آن گرد آورد، و آب بر آن افزود تا گلى و آماده شد، و با رطوبت، آن را بهم آمیخت تا به صورت موجودى چسبناک (9) درآمد و از آن صورتى داراى اعضاء و جوارح، پیوستگیها، گسستگیها آفرید، آن را جامد کرد تا محکم شود و صاف و محکم و خشک ساخت تا وقتى معلوم و سرانجامى معین . و آنگاه از روح خود در او دمید، و داراى افکارى قرار داد که به وسیله آن در موجودات تصرف نماید، به او جوارحى بخشید که به خدمتش پردازد و ابزارى عنایت کرد که وى را به حرکت درآورد، نیروى اندیشه به او بخشید که حق را از باطل بشناسد، و همچنین ذائقه، شامه و وسیله تشخیص رنگها و اجناس مختلف در اختیار او قرار داد و او را معجونى از رنگهاى گوناگون و مواد موافق و نیروهاى متضاد و اخلاط مختلف حرارت، برودت، رطوبت، یبوست، ناراحتى و شادمانى ساخت (10) .
«عبدالله بن یزید بن سلام» از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله در مورد آفرینش آدم و این که چرا «آدم» نامیده شد، پرسید . پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند:
براى این که از خاک و گرد و غبار روى آن آفریده شده است . گفت: آیا آدم از تمامى خاکها آفریده شد، یا از یک نوع از خاک؟ فرمود: بلکه از تمامى خاکها، زیرا که اگر از یک نوع خاک آفریده شده بود، همدیگر را نمىشناختند، و همه با یک قیافه آفریده مىشدند . گفت: آیا در دنیا مثلى براى انسانها هست؟ فرمود: خاک; چرا که خاک انواع و اقسامى دارد: خاک سفید، سبز، سرخ مایل به سفیدى، غبارآلود (سفید کدر)، سرخ، صاف، سرد، شورهزار، خشن، نرم . لذا مردم هم مانند خاکها نرم، خشن، سفید، زرد، سرخ، و ... . به رنگ خاکهاآفریده شدند (11) .
پس حیات و هستى، نشانهاى از قدرت بىچون و چراى الهى است و به هیچوجه جنبه مادى ندارد .
پىنوشت:
1) اسرار الحکم، ج1، ص 265 - 367 .
2) المیزان، مجمع البیان، تفسیر نمونه ذیل آیه و نورالثقلین، ج4، ص 173 .
3) معتمد خراسانى، اسماعیل، مبدا و معاد، ص 75، به نقل از الکسیس کارل .
4) اصول کافى، ج1، باب 22، کلیاتالتوحید، ح1 .
5) آیات: 59، سوره آل عمران - 37، کهف - 5 حج - 20، روم - 11 فاطر - 67 غافر .
6) آیات: 2 انعام، 12 اعراف، 61 اسراء، 12 مؤمنون، 7 سجده، 11 صافات، 71 ص .
7) آل عمران، 59 .
8) لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین» .
9) طین لازب» .
10) نهجالبلاغه، خطبه 1، پاراگراف4 .
11) نورالثقلین، ج4، ذیل آیه .
در شماره گذشته آفرینش انسان از نظر دانشمندان، اجمالا مورد بررسى قرار گرفت و اینک به سراغ قرآن و احادیث مىرویم تا ببینیم خداوندى که خود خالق جهان هستى و انسان است; در این باره چه مىفرماید . وهمچنین نظر خاندان وحى که پیوسته با خالق هستىبخش در ارتباط بودند، چیست؟
آفرینش انسان از نظر قرآن
از آیاتى که خداوند متعال در آنها به آفرینش انسان اشاره مىکند، و آن را نشانهاى از عظمت و خلاقیتخود مىشمارد، آیه بیستم سوره روم و در این آیه به آفرینش و مواد اولیه انسان نخستین که مهمترین نعمت و موهبت الهى به انسان است، توجه داده شده است . چنانکه مىفرماید:
«و من آیاته ان خلقکم من تراب ثم اذا انتم بشر تنتشرون» .
«یکى از نشانههاى او این است که شما را از خاک آفرید و سپس شما انسانهائى شدید که در روى زمین پراکنده گشتید» .
چرا از میان این همه مخلوقات جهان هستى، خداوند متعال آفرینش انسان را که جزئى از مخلوقات است، نشانهاى از قدرت خلقتخود به حساب مىآورد؟
زیرا که دیباچه هر کتابى خلاصه و فشرده مطالبى است که در آن کتاب نوشته شده است . و دیباچه کتاب آفرینش، انسان است که در هر جمله و صفحه آن کتاب، علوم و فنونى نهفته است و هرکدام از آن صفحات، دانش و تخصص مخصوص به خود را مىطلبد . مثلا علم طب انسان را از نظر جسم و تن مورد بررسى قرار مىدهند . و روانشناسى از جهت روان، و فقه از نظر احکام و ... .
شگفتیهاى آفرینش انسان
از امیرالمؤمنین على علیه السلام نقل شده است که فرمود:
اتزعم انک جرم صغیر
و فیک انطوى العالم الاکبر
انت الکتاب المبین الذى
باحرفه تظهر المضمر (1)
«اى بشر آیا خیال مىکنى که به ظاهر جسم کوچکى هستى، در صورتى که در وجود تو جهانى پر از رمز و راز نهفته است» .
«تو یک کتاب آشکارى هستى که هر یک از حروف و کلمات آن کتاب آشکار کننده نهان خلقتبزرگ است» .
واقعا انسان چه مخلوق عجیبى است که ابعاد گوناگون آن هنوز براى بشر ناشناخته است . چنانکه على علیه السلام مىفرماید: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»: هرکس خودش را بشناسد، خداى خود را شناخته است» .
انسانى که کرات مختلف و دریاها و خشکىها را تسخیر کرده و با پیشرفتسریع علمى خود، دنیا را مانند یک دهکده کوچک قرار داده، و در یک زمان خیلى کوتاه از تمام گیتى باخبر مىشود و اطلاعات علمى خود را در اختیار دیگران مىگذارد و اطلاعات دیگران را بلافاصله دریافت مىکند; چگونه از خاکى آفریده مىشود که یک ماده بىحرکت و خاموش است؟ چه نیروئى غیر از خالق توانا مىتواند از خاک تیره، انسان متمدن و سراسر نور و لطافت و زیبائى بیافریند و هوش و ذکاوتى به او عطا کند که دنیا را به استخدام خود درآورد؟
آیهى یاد شده به دو نمونه از قدرت خلاقیتخداوند متعال اشاره مىکند:
1 . آفرینش انسان از خاک ممکن است اشاره به خلقت اولیه انسان که مخلوطى از آب و خاک، آنهم از انواع مختلف خاکهاى تیره، قرمز، سبز، سخت، نرم، خشن، ملایم و سخت و ... باشد (2) .
یا اشاره به نطفه و غذاى انسان است که باز از خاک به صورت میوهجات و سبزیجات و ... به دست مىآید و با آن غذاها سلول به وجود مىآید و از آن سلولها نطفه ساخته مىشود و از نطفه; انسان .
دکتر «الکسیس کارل» مىگوید:
«عناصر تشکیل دهنده نطفه انسان ابتدا از فرآوردههاى خاکى مانند: آهن، مس، کلسیم، ید و ... تهیه مىشود که زمین آنها را به صورت میوهها و سبزیها درمىآورد و گیاهان در بدن دامها به لبنیات و گوشت تبدیل مىشوند و بدن انسان با استفاده از آنها نطفه و اسپرم را مىسازد» (3) .
2 . لفظ «اذا» در آیه «فجائیه» است . و در مواردى به کار مىرود که کارى یک مرتبه انجام گیرد یعنى خداوند قدرت انتشار و تولید مثل به انسان عطا کرد و در مدت کوتاهى نسل بشر زیاد شد . که اگر زمینه تولید مثل و توالد و تناسل را در نهاد انسان قرار نمىداد، امکان نداشت نسل بشر رو به افزایش بگذارد .
آفرینش بىسابقه
مىدانیم که هر سازنده و پدید آورندهاى ابزار و ماده اولیه مىخواهد اما خداوند متعال همه موجودات از جمله انسان را بدون سابقه و ابزار و ماده اولیه آفرید:
«... ابتدع ما خلق بلا مثال سبق و لا تعب و لا نصب و کل صانع شىء فمن شىء صنع و الله لا من شىء صنع ما خلق ...»
«... خدا هرچه آفریده، ابتکارى و بدون سابقه بوده، نقشهاى از پیش در میان نبوده و رنج و تلاشى تحمل نکرده، هر سازندهاى مایه و مواد اولیهاى مىخواهد که از آن چیزى بسازد; ولى خدا بىمایه و مواد اولیه همه چیز را آفرید ...» (4) .
خداوند متعال در مورد خلقت اولیه انسان در آیات متعددى با لفظ «تراب» (5) و «طین» (6) تعبیر آورده و بیان فرموده است که انسان را ابتداء از خاک آفریده است .
چنانکه در این باره جریان حضرت عیسى علیه السلام را با آدم علیه السلام که کاملا مستقل، و از خاک به وجود آورده، مقایسه مىکند و مىفرماید: «ان مثل عیسى عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ...» . این آیه تصریح دارد بر این که حضرت آدم علیه السلام مستقلا از خاک گرفته شده زیرا که قرآن براى آدم نه پدرى قایل است و نه مادرى . و تبدل انسان از موجودات دیگر را نفى مىکند و مىفرماید: «بدا خلق الانسان من طین ...» (7) «خداوند انسان را ابتداء از خاک آفرید» . حالا خاک چه مراحلى را پشتسر گذاشته، در آیات متعدد متذکر مىشود مانند: سورههاى سجده: 7 - مؤمنون: 12 - حجر: 26 - الرحمان: 14 که حاکى از مراحل خاک، گل و لاى، گل خشکیده (مانند سفال)، گل چسبنده و ... . است .
آفرینش انسان از دیدگاه احادیث
امیرالمؤمنین على علیه السلام در این زمینه مىفرماید:
«خداوند مقدارى خاک از قسمتهاى سخت و نرم زمین، و خاکهاى مستعد، شیرین و شورهزار آن گرد آورد، و آب بر آن افزود تا گلى و آماده شد، و با رطوبت، آن را بهم آمیخت تا به صورت موجودى چسبناک (9) درآمد و از آن صورتى داراى اعضاء و جوارح، پیوستگیها، گسستگیها آفرید، آن را جامد کرد تا محکم شود و صاف و محکم و خشک ساخت تا وقتى معلوم و سرانجامى معین . و آنگاه از روح خود در او دمید، و داراى افکارى قرار داد که به وسیله آن در موجودات تصرف نماید، به او جوارحى بخشید که به خدمتش پردازد و ابزارى عنایت کرد که وى را به حرکت درآورد، نیروى اندیشه به او بخشید که حق را از باطل بشناسد، و همچنین ذائقه، شامه و وسیله تشخیص رنگها و اجناس مختلف در اختیار او قرار داد و او را معجونى از رنگهاى گوناگون و مواد موافق و نیروهاى متضاد و اخلاط مختلف حرارت، برودت، رطوبت، یبوست، ناراحتى و شادمانى ساخت (10) .
«عبدالله بن یزید بن سلام» از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله در مورد آفرینش آدم و این که چرا «آدم» نامیده شد، پرسید . پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند:
براى این که از خاک و گرد و غبار روى آن آفریده شده است . گفت: آیا آدم از تمامى خاکها آفریده شد، یا از یک نوع از خاک؟ فرمود: بلکه از تمامى خاکها، زیرا که اگر از یک نوع خاک آفریده شده بود، همدیگر را نمىشناختند، و همه با یک قیافه آفریده مىشدند . گفت: آیا در دنیا مثلى براى انسانها هست؟ فرمود: خاک; چرا که خاک انواع و اقسامى دارد: خاک سفید، سبز، سرخ مایل به سفیدى، غبارآلود (سفید کدر)، سرخ، صاف، سرد، شورهزار، خشن، نرم . لذا مردم هم مانند خاکها نرم، خشن، سفید، زرد، سرخ، و ... . به رنگ خاکهاآفریده شدند (11) .
پس حیات و هستى، نشانهاى از قدرت بىچون و چراى الهى است و به هیچوجه جنبه مادى ندارد .
پىنوشت:
1) اسرار الحکم، ج1، ص 265 - 367 .
2) المیزان، مجمع البیان، تفسیر نمونه ذیل آیه و نورالثقلین، ج4، ص 173 .
3) معتمد خراسانى، اسماعیل، مبدا و معاد، ص 75، به نقل از الکسیس کارل .
4) اصول کافى، ج1، باب 22، کلیاتالتوحید، ح1 .
5) آیات: 59، سوره آل عمران - 37، کهف - 5 حج - 20، روم - 11 فاطر - 67 غافر .
6) آیات: 2 انعام، 12 اعراف، 61 اسراء، 12 مؤمنون، 7 سجده، 11 صافات، 71 ص .
7) آل عمران، 59 .
8) لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین» .
9) طین لازب» .
10) نهجالبلاغه، خطبه 1، پاراگراف4 .
11) نورالثقلین، ج4، ذیل آیه .