ضربالمثلهای قرآنی: «فاتحه الکتاب» در فرهنگ عامیانه
آرشیو
چکیده
متن
قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی در لایههای مختلف زندگی مردم ایران حضور دارد. این حضور پر نور، چنان تأثیری در فرهنگ عامیانه مردم گذاشته است که در بسیاری از مثلها، کنایهها، شعرها، دعاها، سوگندها، نفرینها و… خواسته یا ناخواسته به کار میرود.کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که تعبیر«فاتحه کسی راخواندن» یا «به هیچ صراطی مستقیم نبودن» را نشندیده باشد.شاید در کاربردهای عامیانه گوینده سخن متوجه استفاده از این عبارتها و تأثیرات قرآنی نباشد؛ولی به هر روی، بسیاری از ما در محاورات روزانه خود از این گونه تعبیرات عامیانه استفاده میکنیم.
البته پیدایش این گونه از عبارتها و گونههای کلامی، مرهون ذوق سلیم و طبع روان مردم نیک اندیش ایران در گذشته و حال بوده است که تلاش کردهاند؛ کلمات، عبارتها، نامسورهها و متن ایات قرآنی را در گفتار روزانه خود بگنجانند.
در این نوشتار برآنیم تا بخش دیگری از تأثیرات قرآنی بر فرهنگ عمومی را به علاقمندان تقدیم داریم.
فضیلت و کاربردهای سوره حمد:
سوره مبارکه «حمد» که با نامهای؛ الحمد، الفاتحه، فاتحة الکتاب، سبع المثانی، امّ الکتاب و… خوانده میشود از زیباترین و پرمحتواترین سورههای قرآنی است به گونهای که امام رضا(ع) فرمودهاند: خیر و حکمتی که در سوره حمد جمع آمده است. در جای دیگر قرآن نیست 1 و پیامبر گرانقدر اسلام آن را برترین سوره کتاب خدا 2 و شریفترین گنج عرشی3 دانستهاند.
برای قرائت این سوره شریفه پاداشهای فراوانی ذکر شده است که دلالت بر عظمت این سوره مبارکه دارد. از امام باقر(ع) روایت شده است:هر کس سوره حمد را قرائت کند خداوند در خیر دنیا و آخرت را به رویش میگشاید.4 و پیامبر اکرم(ص) قرائتش را برابر با قرائت یک سوم قرآن برشمردهاند.5
نخستین استفاده مردم از این سوره در نمازهاست. همانطور که آگاهیم قرائت سوره حمد در قرائت نمازها واجب است و نمازگزاران حداقل روزی ده بار این سوره را قرائت میکنند.
دومین نوع استفاده مردم از سوره حمد، در قرائت آن برای اموات است. مرسوم است که برای مردگان سوره حمد قرائت میشود. منشأ این عمل روایاتی است که درباره قرائت سوره حمد برای اموات و هدیه ثواب آن برای ایشان است.
سومین گونه کاربرد سوره حمد در بین مردم، شفاجویی از این سوره است.بسیاری از مردم این سوره را برای شفای از بیماری قرائت میکنند. اصطلاح «دم زدن» آب که در آن پس از قرائت سوره حمد بر ظرف آب میدمند و آن را به مریض میخورانند، نیز از همین باب است. منشأ این عمل نیز روایاتی که در باب شفاجویی از ایات قرآن بویژه سوره حمد وارد شده است.
سوره حمد در فرهنگ عامیانه:
تأثیر پذیری فرهنگوارههای ایرانی از یکمین سوره قرآن کریم به چند گونه است:
1.در پارهای از این عبارتها نام این سوره به صورت «حمد» یا «الحمد» آمده است که یکی از نامهای مشهورو پرکاربرد این سوره میباشد. نام این سوره بر اساس نخستین کلمه از ایه دوم این سوره است.
2.در گروهی دیگر از این فرهنگوارهها نام دیگر این سوره یعنی «فاتحه» یا «الفاتحه» مورد استفاده است. از آنجا که قاری قرآن با گشایش کتاب با این سوره مواجه میشود و در حقیقت گشاینده کتاب قرآن است «الفاتحه» و «فاتحة الکتاب» خوانده میشود.
1.حمد و سوره را درست کردن
رسمی است قدیمی به معنای قرائت حمد و سوره را به طور صحیح یادگرفتن. منشأ پیدایش این رسم، حساسیت متدینان به صحّت نمازهاست. معمولاً متدینان کم سواد، حمد و سوره نماز خود را نزد فردی با سواد یا روحانی میخوانند تا به درست خواندن و صحیح بودن نماز خود، اطمینان یابند. نمونهای از کاربرد این تعبیر در فرهنگ مردم چنین است:«الآن مسافران روی پشت بام مجاور، حمد و سورهشان را درست میکنند».
2. الحمدلله
«الحمدلله رب العالمین» به معنای «خدا را شکر» معمولاً در پاسخ از احوالپرسیو در مقام تشکر از کسی که احوالپرسی میکند، گفته میشود. گاهی اوقات نیز در شکرگزاری از خداوند گفته میشود، مانند:«باز الحمدلله، به سلامت آمدی، جای شکرش باقی است».
3. صراط المستقیم
به معنای راه راست و مستقیم است.گاه به مجاز به معنای راستی و درستی میاید، نیز به هر گونه راهی که راست و مستقیم باشد گفته میشود و گاهی در جواب پرسش از آدرس گفته میشود:«صراط المستقیم».
4. به هیچ صراطی مستقیم نبودن
به معنای اینکه شخص در هیچ کاری، استواری و پایداری نداشته و پس از مدتی آن را رها میکند و در هیچ راهی و صراطی مستقیم نیست. این عبارت کنایه از در هیچ کاری ثابت نبودن و روش ثابتی نداشتن است.
5. فاتحه یا الفاتحه
این کلمه که نام سوره اول قرآن نیز میباشد به صورتهای مختلفی کاربرد دارد.
الف ـ «دیروز به فاتحه فلانی رفتم» به معنای شرکت در مجلس ترحیم و یادبود است.
ب ـ «برای اموات خود فاتحه خواندم»،به مجاز به این سوره و سوره اخلاص گفته میشود و وقتی کلمه فاتحه گفته می شود منظور هر دوی این سورهها است.
د ـ کلمهای که در مجالس ترحیم برای اعلان خواندن سوره فاتحه توسط شخص وارد شونده در مجلس یا شخص دیگری که مجلس گردان و پخش کننده جزوات قرآنی است، گفته میشود و معمولاً با کشیدگی صدا همراه است.
6. فاتحة مع الصلوات
جملهای است که معمولاً در مجالس ترحیم به همین صورت یا به صورت فاتحه مع الاخلاص و الصلوات و گاهی به صورت دعا:«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» به کار میرود. این جمله را با صدای بلند بر زبان میآورند تا حضّار سوره فاتحه و اخلاص بخوانند و صلوات بفرستند.
7. جابجا کنعبد جابجا کنستعین
به مفهوم هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد به کار میرود و همچنین به معنای گاهی این و گاهی آن و هر کاری جای خود دارد،استعمال میشود.اصل این مثل از آنجاست که از دانشمندی ظریف ـ به مزاح ـ پرسیدند: سبب چیست که لفظ ایاک در ایه:«ایاک نعبد و ایاک نستعین» تکرار شده است در صورتی که به رعایت ایجاز و اختصار ممکن بود گفته شود:«ایاک نعبد و نستعین». دانشمند جواب داد: برای اینکه اگر«ایاک» تکرار نشده بود،معنیاش این بود که عبادت و استعانت همیشه با هم باشد در صورتی که بعضیجاها خدا را عبادت میکنیم بدون قصد استعانت و بعضیاوقات از خدا استعانت میکنیم که به عبادت اشتغال نداریم و آنگاه بر سبیل ظرافت گفت:ایاک نعبد و ایاک نستعین؛یعنی جابجا کنعبد و جابجا کنستعین».
8. تا ولا الضالّین چیزی را قبول داشتن(قبول کردن)
کنایهای است از پذیرش کامل و بدون شرط یک مطلب،به معنای این که گوینده تمامی موضوع و مطلب مورد نظر را قبول دارد. گاهی در ابتدای گفتار گفته می شود و از گوینده مطلب میخواهند که مطلب را ادامه ندهد، چون من تا ولاالضالینش را میپذیرم. تشبیه به اینکه از ابتدای سوره حمد تا پایانش که ولاالضالین باشد را قبول دارم. پس کنایه حاضر به معنای «به همه جزئیات موضوع گردن نهادن است».
9. مثل الحمد از برداشتن
هرگاه بخواهند درستی حفظ بودن مطلبی را به مخاطب گوشزد کنند و به او اطمینان دهند که مطلب مورد نظر را به صورت کامل در حافظه دارند از این عبارت استفاده میکنند. چون سوره الحمد را تمامی مسلمانان از بردارند و در بیان آن نیز دچار هیچ لکنت یا فراموشی نمیشوند.
10. فاتحه کسی (یا چیزی) را خواندن
به معنای از کسی یا چیزی صرف نظر کردن است. در محاورات عامیانه در صورتی به کار میرود که بخواهند مفهوم چیزی را نابود شده و از دست رفته و به اتمام رسیده را برسانند. تعبیرات «فاتحه اش را خواندم» و«باید فاتحهاش را خواند» به کار میبرند.
11. مثل الحمد توی دهنها(یا سر زبانها) افتادن
از آنجایی که سوره حمد به صورت روزانه و بیش از سوره های دیگر قرآن بر سر زبان مسلمانان جاری میشود، بیشتر توی دهنها و سرزبانهاست.هر گاه فردی به نیکی بر سر زبانها باشد و همه از او یاد کنند و اصطلاحاً«نُقل هر محفل و نُقل هر مجلسی باشد» میگویند فلانی مثل الحمد توی دهنها افتاده است. و نیز بخواهند شهرت خبری یا شایعه شدن مطلبی را بیان دارند از این تعبیر استفاده میکنند.
12. فاتحه بی حمد برای کسی خواندن
به معنای این است که برای شخص مورد نظر اهمیتی قائل نمیشوند؛زیرا ماهیت فاتحه به سوره حمد آن است و اگر فاتحه بی الحمد باشد، معنایی ندارد. فاتحه بی الحمد خواندن برای بیان بیارجی و بیحرمتی فرد مورد نظر گفته میشود. مانند:«او فکر میکند تحویلش میگیرند، نمیداند که فاتحه بیالحمد برایش میخوانند».
1. علل الشرائع، صدوق،ج 1، ص 260.
2. مجمع البیان، طبرسی، ج 1، ص 48.
3. الامالی، صدوق، ص 241.
4. مستدرک الوسائل، نوری، ج 4، ص 330.
5. بحارالانوار، مجلسی،ج 89، ص 259.
البته پیدایش این گونه از عبارتها و گونههای کلامی، مرهون ذوق سلیم و طبع روان مردم نیک اندیش ایران در گذشته و حال بوده است که تلاش کردهاند؛ کلمات، عبارتها، نامسورهها و متن ایات قرآنی را در گفتار روزانه خود بگنجانند.
در این نوشتار برآنیم تا بخش دیگری از تأثیرات قرآنی بر فرهنگ عمومی را به علاقمندان تقدیم داریم.
فضیلت و کاربردهای سوره حمد:
سوره مبارکه «حمد» که با نامهای؛ الحمد، الفاتحه، فاتحة الکتاب، سبع المثانی، امّ الکتاب و… خوانده میشود از زیباترین و پرمحتواترین سورههای قرآنی است به گونهای که امام رضا(ع) فرمودهاند: خیر و حکمتی که در سوره حمد جمع آمده است. در جای دیگر قرآن نیست 1 و پیامبر گرانقدر اسلام آن را برترین سوره کتاب خدا 2 و شریفترین گنج عرشی3 دانستهاند.
برای قرائت این سوره شریفه پاداشهای فراوانی ذکر شده است که دلالت بر عظمت این سوره مبارکه دارد. از امام باقر(ع) روایت شده است:هر کس سوره حمد را قرائت کند خداوند در خیر دنیا و آخرت را به رویش میگشاید.4 و پیامبر اکرم(ص) قرائتش را برابر با قرائت یک سوم قرآن برشمردهاند.5
نخستین استفاده مردم از این سوره در نمازهاست. همانطور که آگاهیم قرائت سوره حمد در قرائت نمازها واجب است و نمازگزاران حداقل روزی ده بار این سوره را قرائت میکنند.
دومین نوع استفاده مردم از سوره حمد، در قرائت آن برای اموات است. مرسوم است که برای مردگان سوره حمد قرائت میشود. منشأ این عمل روایاتی است که درباره قرائت سوره حمد برای اموات و هدیه ثواب آن برای ایشان است.
سومین گونه کاربرد سوره حمد در بین مردم، شفاجویی از این سوره است.بسیاری از مردم این سوره را برای شفای از بیماری قرائت میکنند. اصطلاح «دم زدن» آب که در آن پس از قرائت سوره حمد بر ظرف آب میدمند و آن را به مریض میخورانند، نیز از همین باب است. منشأ این عمل نیز روایاتی که در باب شفاجویی از ایات قرآن بویژه سوره حمد وارد شده است.
سوره حمد در فرهنگ عامیانه:
تأثیر پذیری فرهنگوارههای ایرانی از یکمین سوره قرآن کریم به چند گونه است:
1.در پارهای از این عبارتها نام این سوره به صورت «حمد» یا «الحمد» آمده است که یکی از نامهای مشهورو پرکاربرد این سوره میباشد. نام این سوره بر اساس نخستین کلمه از ایه دوم این سوره است.
2.در گروهی دیگر از این فرهنگوارهها نام دیگر این سوره یعنی «فاتحه» یا «الفاتحه» مورد استفاده است. از آنجا که قاری قرآن با گشایش کتاب با این سوره مواجه میشود و در حقیقت گشاینده کتاب قرآن است «الفاتحه» و «فاتحة الکتاب» خوانده میشود.
1.حمد و سوره را درست کردن
رسمی است قدیمی به معنای قرائت حمد و سوره را به طور صحیح یادگرفتن. منشأ پیدایش این رسم، حساسیت متدینان به صحّت نمازهاست. معمولاً متدینان کم سواد، حمد و سوره نماز خود را نزد فردی با سواد یا روحانی میخوانند تا به درست خواندن و صحیح بودن نماز خود، اطمینان یابند. نمونهای از کاربرد این تعبیر در فرهنگ مردم چنین است:«الآن مسافران روی پشت بام مجاور، حمد و سورهشان را درست میکنند».
2. الحمدلله
«الحمدلله رب العالمین» به معنای «خدا را شکر» معمولاً در پاسخ از احوالپرسیو در مقام تشکر از کسی که احوالپرسی میکند، گفته میشود. گاهی اوقات نیز در شکرگزاری از خداوند گفته میشود، مانند:«باز الحمدلله، به سلامت آمدی، جای شکرش باقی است».
3. صراط المستقیم
به معنای راه راست و مستقیم است.گاه به مجاز به معنای راستی و درستی میاید، نیز به هر گونه راهی که راست و مستقیم باشد گفته میشود و گاهی در جواب پرسش از آدرس گفته میشود:«صراط المستقیم».
4. به هیچ صراطی مستقیم نبودن
به معنای اینکه شخص در هیچ کاری، استواری و پایداری نداشته و پس از مدتی آن را رها میکند و در هیچ راهی و صراطی مستقیم نیست. این عبارت کنایه از در هیچ کاری ثابت نبودن و روش ثابتی نداشتن است.
5. فاتحه یا الفاتحه
این کلمه که نام سوره اول قرآن نیز میباشد به صورتهای مختلفی کاربرد دارد.
الف ـ «دیروز به فاتحه فلانی رفتم» به معنای شرکت در مجلس ترحیم و یادبود است.
ب ـ «برای اموات خود فاتحه خواندم»،به مجاز به این سوره و سوره اخلاص گفته میشود و وقتی کلمه فاتحه گفته می شود منظور هر دوی این سورهها است.
د ـ کلمهای که در مجالس ترحیم برای اعلان خواندن سوره فاتحه توسط شخص وارد شونده در مجلس یا شخص دیگری که مجلس گردان و پخش کننده جزوات قرآنی است، گفته میشود و معمولاً با کشیدگی صدا همراه است.
6. فاتحة مع الصلوات
جملهای است که معمولاً در مجالس ترحیم به همین صورت یا به صورت فاتحه مع الاخلاص و الصلوات و گاهی به صورت دعا:«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» به کار میرود. این جمله را با صدای بلند بر زبان میآورند تا حضّار سوره فاتحه و اخلاص بخوانند و صلوات بفرستند.
7. جابجا کنعبد جابجا کنستعین
به مفهوم هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد به کار میرود و همچنین به معنای گاهی این و گاهی آن و هر کاری جای خود دارد،استعمال میشود.اصل این مثل از آنجاست که از دانشمندی ظریف ـ به مزاح ـ پرسیدند: سبب چیست که لفظ ایاک در ایه:«ایاک نعبد و ایاک نستعین» تکرار شده است در صورتی که به رعایت ایجاز و اختصار ممکن بود گفته شود:«ایاک نعبد و نستعین». دانشمند جواب داد: برای اینکه اگر«ایاک» تکرار نشده بود،معنیاش این بود که عبادت و استعانت همیشه با هم باشد در صورتی که بعضیجاها خدا را عبادت میکنیم بدون قصد استعانت و بعضیاوقات از خدا استعانت میکنیم که به عبادت اشتغال نداریم و آنگاه بر سبیل ظرافت گفت:ایاک نعبد و ایاک نستعین؛یعنی جابجا کنعبد و جابجا کنستعین».
8. تا ولا الضالّین چیزی را قبول داشتن(قبول کردن)
کنایهای است از پذیرش کامل و بدون شرط یک مطلب،به معنای این که گوینده تمامی موضوع و مطلب مورد نظر را قبول دارد. گاهی در ابتدای گفتار گفته می شود و از گوینده مطلب میخواهند که مطلب را ادامه ندهد، چون من تا ولاالضالینش را میپذیرم. تشبیه به اینکه از ابتدای سوره حمد تا پایانش که ولاالضالین باشد را قبول دارم. پس کنایه حاضر به معنای «به همه جزئیات موضوع گردن نهادن است».
9. مثل الحمد از برداشتن
هرگاه بخواهند درستی حفظ بودن مطلبی را به مخاطب گوشزد کنند و به او اطمینان دهند که مطلب مورد نظر را به صورت کامل در حافظه دارند از این عبارت استفاده میکنند. چون سوره الحمد را تمامی مسلمانان از بردارند و در بیان آن نیز دچار هیچ لکنت یا فراموشی نمیشوند.
10. فاتحه کسی (یا چیزی) را خواندن
به معنای از کسی یا چیزی صرف نظر کردن است. در محاورات عامیانه در صورتی به کار میرود که بخواهند مفهوم چیزی را نابود شده و از دست رفته و به اتمام رسیده را برسانند. تعبیرات «فاتحه اش را خواندم» و«باید فاتحهاش را خواند» به کار میبرند.
11. مثل الحمد توی دهنها(یا سر زبانها) افتادن
از آنجایی که سوره حمد به صورت روزانه و بیش از سوره های دیگر قرآن بر سر زبان مسلمانان جاری میشود، بیشتر توی دهنها و سرزبانهاست.هر گاه فردی به نیکی بر سر زبانها باشد و همه از او یاد کنند و اصطلاحاً«نُقل هر محفل و نُقل هر مجلسی باشد» میگویند فلانی مثل الحمد توی دهنها افتاده است. و نیز بخواهند شهرت خبری یا شایعه شدن مطلبی را بیان دارند از این تعبیر استفاده میکنند.
12. فاتحه بی حمد برای کسی خواندن
به معنای این است که برای شخص مورد نظر اهمیتی قائل نمیشوند؛زیرا ماهیت فاتحه به سوره حمد آن است و اگر فاتحه بی الحمد باشد، معنایی ندارد. فاتحه بی الحمد خواندن برای بیان بیارجی و بیحرمتی فرد مورد نظر گفته میشود. مانند:«او فکر میکند تحویلش میگیرند، نمیداند که فاتحه بیالحمد برایش میخوانند».
1. علل الشرائع، صدوق،ج 1، ص 260.
2. مجمع البیان، طبرسی، ج 1، ص 48.
3. الامالی، صدوق، ص 241.
4. مستدرک الوسائل، نوری، ج 4، ص 330.
5. بحارالانوار، مجلسی،ج 89، ص 259.