نشانههای خدا در قرآن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
خداوند متعال در قرآن مجید، بیش از یکصد و پنجاه بار از نشانههاى عظمت و آفریدگارى خود که در پهنه آسمانها و زمین و اعماق دریاها است، به تعبیرهاى مختلف یاد کرده است .
مفهوم نشانه
هر پدیدهاى نشانه و آدرس خاصى دارد که انسان با مطالعه آن نشانه و آدرس پى به وجود پدیده مىبرد و آن را از سایر پدیدهها جدا مىکند . همانطور که انسان با دیدن رنگآمیزى ساختمان مىفهمد که آن ساختمان را یک نقاش رنگآمیزى کرده نه یک آهنگر و همچنین برعکس وقتى انسان در و پنجره آهنى را مشاهده مىکند، متوجه مىشود که کار یک آهنگر است نه نقاش .
نشانههائى که در طبیعت وجود دارد هرکدام بیانگر پدیدآورندهاى استحکیم که آنها را با نظم و هماهنگى حیرتانگیزى آفریده است .
در قرآن مجید نیز خداوند بزرگ به وسیله نشانهها و معجزات خود، بشر را به سوى شناختیگانه آفریننده جهان رهنمون مىشود چرا که او خالق تمامى پدیدهها است و انسان وقتى رنگآمیزى جهان آفرینش را مشاهده مىکند، به وجود یک خالق حکیم ازلى که این جهان به این عظمت را با این نظم خاص آفریده و آن را به حرکت درآورده و سر سوزنى از آن نظم تخطى نمىکند، پى مىبرد . خداوند متعال براى راهنمائى بشر، قرآن و آیات آن را به وسیله امین وحى; جبرئیل فرو فرستاده و توسط پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله آن را به جهان ابلاغ کرده است . قرآن، همواره آیات و نشانههاى آفریدگار جهان را که در عالم هستى وجود دارد; یاد کرده توجه بشر را به آنها جلب مىکند .
موارد استعمال آیه در قرآن
خداوند متعال در قرآن مجید علاوه بر سایر آیههاى قرآن که همه آنها خود نشانه عظمتخداست، یکصد و پنجاه و دوبار سخن از نشان و نشانهها (آیه و آیات) به میان آورده و آن را در حالتهاى مختلف (رفع، نصب و جر) و با صیغههاى (مفرد، تثنیه و جمع) آورده و در موارد مختلف و متعدد بکار برده است . به این ترتیب که هفتاد و نه (79) بار با تعبیر «آیة» ، دو بار «آیتک» ، یک بار «آیتین» ، شتبار «الآیات» ، سى و شش بار «و آیاته» ، یک بار «و آیاتها» ، چهارده بار «و بآیاتى» و یازده بار «و من آیاته» (1) .
معناى لغوى «آیه»
ریشه «آیه» از «تاى» است که به معنى تثبیت کننده و بپا دارنده یک شىء است .
«آیه» در لغت عرب در معانى گوناگونى بکار رفته است:
«آیه» یعنى علامت و نشانه; و در نوشتهاى وقتى جملهاى از جمله دیگر جدا مىشود، به آن «آیه» گفته مىشود و همچنین به معنى عبرت هم آمده است (2) .
«آیه» یعنى عبرت و عجائب .
«آیه» یعنى نشانه واضح و روشن .
و گاهى به معناى کلام مفید نیز آمده مانند: «بلغوا عنى و لو بآیة» (3) .
همچنین راغب اصفهانى مىنویسد:
«آیه» یعنى علامت و نشانه آشکارى که انسان بامشاهده آن به حقیقت چیزى پى ببرد آنچنانکه آن پدیده و نشانه; لازم و ملزوم یکدیگرند که هر وقتیکى از آنها را انسان درک بکند، آن دیگرى را نیز درک کرده است . و این; هم در محسوسات و هم در معقولات آشکار است چنانکه اگر کسى پدیدهاى را مشاهده کرد، فورا به پدیدآورنده آن پى مىبرد (4) .
همو مىنویسد: به بناى مرتفع و برج بلند و هر جملهاى از قرآن که دلالتبر حکمى کند، آیه گفته مىشود (5) .
معناى آیه در قرآن
هر یک از جملههاى قرآن مجید بر اساس تعیین پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله، «آیه» نامیده مىشود و همانطورى که هر پدیدهاى از طبیعت، آیت و نشانهاى از خداست، هر جملهاى از قرآن نیز نشانهاى از قدرت و حکمتبالغه الهى است .
«آیه» در قرآن به معانى مختلف در موارد گوناگون بکار رفته است که ما به عنوان نمونه به چند مورد از آنها اشاره مىکنیم:
«آیه» به معناى «کتاب الله» یعنى قرآن بکار رفته است (6) .
«آیه» به معناى معجزه (7) آمده است . چنانکه مرحوم طبرسى «آیات» را به معناى معجزه گرفته و مىنویسد: «آیات یعنى (خدا به پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله مىفرماید) غیر از قرآن، معجزات دیگرى نیز براى حقانیت تو نازل کردهایم» (8) .
و نیز به معناى حجت و بینه آشکار (9) آمده، مانند: انشقاق قمر، و آیات قرآن و سایر معجزات .
و همو مىنویسد:
«آیه» نشانهاى است که در آن عبرت و حجتباشد، حجت و بینهاى که جدا کننده و آشکار کننده قضیه صادقه از کاذبه و جدا کننده حق از باطل باشد (10) .
مرحوم شیخ طوسى نیز مىنویسد: «آیه» به معناى عبرت است (11) .
«آیه» یعنى نشانهها و حجتهاى آشکار مانند: حجرالاسود، مقام ابراهیم و حطیم (12) . و همچنین آیه 101 و 108 سوره اسراء که اشاره به ید بیضاى حضرت موسى علیه السلام و عصاى آن حضرت و ... . دارد .
و به معناى عجائب و عبرت نیز آمده مانند: آیه «لقد کان فی یوسف و اخوته آیات للسائلین» (13) . «در (داستان) یوسف و برادرانش، نشانها [ى هدایت] براى سؤالکنندگان بود!» .
گاهى به معناى ساختمان مرتفع و برجهاى بلند نیز آمده است مانند آیه: «اتبنون بکل ریع آیة تعبثون» که در مورد قوم عاد خداوند به کژیها و اعمال نادرست آنها اشاره کرده مىفرماید: «آیا شما بر هر مکان مرتفعى نشانهاى از روى هوا و هوس مىسازید» (14) .
خلاصه این که در تمامى موارد یک معنا حتمى است و آن این است که معناى «آیه» همان «نشانه و آدرس و تابلوئى» است که انسان و هر بیننده دیگرى را به پدیدهاى رهنمون مىشود .
علت این که باتعبیر «آیه و آیات و ...» جملههاى قرآن را «آیه» گفتهاند، این است که طبق آیه پنجاه و سه (53) سوره فصلت (سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم)، سیارات و کهکشانها و دریاها و آسمان و زمین و موجودات آنها و خود انسان که شاهکار خلقت و تمامى جهان به طفیلى وجود او پا به عرصه وجود گذاشته، همه و همه نشانهاى از قدرتنمائى آفریدگار جهان استبه منظور تصدیق پیامبر صلى الله علیه و آله و نهایتا شناختخداى هستىبخش .
پىنوشت:
1) استخراج از رایانه - و محمد اسماعیل ابراهیم، معجم الالفاظ و الاعلام القرآنیة، ط 2، دارالفکر العربى .
2) لویس معلوف، المنجد .
3) طریحى، مجمعالبحرین، ج1 .
4) راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن، ص 33 .
5) همان .
6) آل عمران: 113، نساء: 140 و یونس: 1 .
7) سوره بقره: 99 .
8) مجمعالبیان و جوامع الجامع، ذیل آیه .
9) یس: 41، جاثیه: 4، 6، 8 و 25 .
10) طبرسى، مجمع البیان، ذیل آیه 99 .
11) طوسى، تبیان، ذیل آیه 99 سوره بقره .
12) حطیم: ازدحام . بین در کعبه و حجرالاسود را «حطیم» مىگویند . چون هنگام طواف، ازدحام جمعیت در آنجا زیاد است . (تفسیر نمونه، ذیل آیه 97 آل عمران) .
13) یوسف: 7 .
14) تفسیر نمونه، ج15، ص 292، ذیل آیه 128 سوره شعراء .
مفهوم نشانه
هر پدیدهاى نشانه و آدرس خاصى دارد که انسان با مطالعه آن نشانه و آدرس پى به وجود پدیده مىبرد و آن را از سایر پدیدهها جدا مىکند . همانطور که انسان با دیدن رنگآمیزى ساختمان مىفهمد که آن ساختمان را یک نقاش رنگآمیزى کرده نه یک آهنگر و همچنین برعکس وقتى انسان در و پنجره آهنى را مشاهده مىکند، متوجه مىشود که کار یک آهنگر است نه نقاش .
نشانههائى که در طبیعت وجود دارد هرکدام بیانگر پدیدآورندهاى استحکیم که آنها را با نظم و هماهنگى حیرتانگیزى آفریده است .
در قرآن مجید نیز خداوند بزرگ به وسیله نشانهها و معجزات خود، بشر را به سوى شناختیگانه آفریننده جهان رهنمون مىشود چرا که او خالق تمامى پدیدهها است و انسان وقتى رنگآمیزى جهان آفرینش را مشاهده مىکند، به وجود یک خالق حکیم ازلى که این جهان به این عظمت را با این نظم خاص آفریده و آن را به حرکت درآورده و سر سوزنى از آن نظم تخطى نمىکند، پى مىبرد . خداوند متعال براى راهنمائى بشر، قرآن و آیات آن را به وسیله امین وحى; جبرئیل فرو فرستاده و توسط پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله آن را به جهان ابلاغ کرده است . قرآن، همواره آیات و نشانههاى آفریدگار جهان را که در عالم هستى وجود دارد; یاد کرده توجه بشر را به آنها جلب مىکند .
موارد استعمال آیه در قرآن
خداوند متعال در قرآن مجید علاوه بر سایر آیههاى قرآن که همه آنها خود نشانه عظمتخداست، یکصد و پنجاه و دوبار سخن از نشان و نشانهها (آیه و آیات) به میان آورده و آن را در حالتهاى مختلف (رفع، نصب و جر) و با صیغههاى (مفرد، تثنیه و جمع) آورده و در موارد مختلف و متعدد بکار برده است . به این ترتیب که هفتاد و نه (79) بار با تعبیر «آیة» ، دو بار «آیتک» ، یک بار «آیتین» ، شتبار «الآیات» ، سى و شش بار «و آیاته» ، یک بار «و آیاتها» ، چهارده بار «و بآیاتى» و یازده بار «و من آیاته» (1) .
معناى لغوى «آیه»
ریشه «آیه» از «تاى» است که به معنى تثبیت کننده و بپا دارنده یک شىء است .
«آیه» در لغت عرب در معانى گوناگونى بکار رفته است:
«آیه» یعنى علامت و نشانه; و در نوشتهاى وقتى جملهاى از جمله دیگر جدا مىشود، به آن «آیه» گفته مىشود و همچنین به معنى عبرت هم آمده است (2) .
«آیه» یعنى عبرت و عجائب .
«آیه» یعنى نشانه واضح و روشن .
و گاهى به معناى کلام مفید نیز آمده مانند: «بلغوا عنى و لو بآیة» (3) .
همچنین راغب اصفهانى مىنویسد:
«آیه» یعنى علامت و نشانه آشکارى که انسان بامشاهده آن به حقیقت چیزى پى ببرد آنچنانکه آن پدیده و نشانه; لازم و ملزوم یکدیگرند که هر وقتیکى از آنها را انسان درک بکند، آن دیگرى را نیز درک کرده است . و این; هم در محسوسات و هم در معقولات آشکار است چنانکه اگر کسى پدیدهاى را مشاهده کرد، فورا به پدیدآورنده آن پى مىبرد (4) .
همو مىنویسد: به بناى مرتفع و برج بلند و هر جملهاى از قرآن که دلالتبر حکمى کند، آیه گفته مىشود (5) .
معناى آیه در قرآن
هر یک از جملههاى قرآن مجید بر اساس تعیین پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله، «آیه» نامیده مىشود و همانطورى که هر پدیدهاى از طبیعت، آیت و نشانهاى از خداست، هر جملهاى از قرآن نیز نشانهاى از قدرت و حکمتبالغه الهى است .
«آیه» در قرآن به معانى مختلف در موارد گوناگون بکار رفته است که ما به عنوان نمونه به چند مورد از آنها اشاره مىکنیم:
«آیه» به معناى «کتاب الله» یعنى قرآن بکار رفته است (6) .
«آیه» به معناى معجزه (7) آمده است . چنانکه مرحوم طبرسى «آیات» را به معناى معجزه گرفته و مىنویسد: «آیات یعنى (خدا به پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله مىفرماید) غیر از قرآن، معجزات دیگرى نیز براى حقانیت تو نازل کردهایم» (8) .
و نیز به معناى حجت و بینه آشکار (9) آمده، مانند: انشقاق قمر، و آیات قرآن و سایر معجزات .
و همو مىنویسد:
«آیه» نشانهاى است که در آن عبرت و حجتباشد، حجت و بینهاى که جدا کننده و آشکار کننده قضیه صادقه از کاذبه و جدا کننده حق از باطل باشد (10) .
مرحوم شیخ طوسى نیز مىنویسد: «آیه» به معناى عبرت است (11) .
«آیه» یعنى نشانهها و حجتهاى آشکار مانند: حجرالاسود، مقام ابراهیم و حطیم (12) . و همچنین آیه 101 و 108 سوره اسراء که اشاره به ید بیضاى حضرت موسى علیه السلام و عصاى آن حضرت و ... . دارد .
و به معناى عجائب و عبرت نیز آمده مانند: آیه «لقد کان فی یوسف و اخوته آیات للسائلین» (13) . «در (داستان) یوسف و برادرانش، نشانها [ى هدایت] براى سؤالکنندگان بود!» .
گاهى به معناى ساختمان مرتفع و برجهاى بلند نیز آمده است مانند آیه: «اتبنون بکل ریع آیة تعبثون» که در مورد قوم عاد خداوند به کژیها و اعمال نادرست آنها اشاره کرده مىفرماید: «آیا شما بر هر مکان مرتفعى نشانهاى از روى هوا و هوس مىسازید» (14) .
خلاصه این که در تمامى موارد یک معنا حتمى است و آن این است که معناى «آیه» همان «نشانه و آدرس و تابلوئى» است که انسان و هر بیننده دیگرى را به پدیدهاى رهنمون مىشود .
علت این که باتعبیر «آیه و آیات و ...» جملههاى قرآن را «آیه» گفتهاند، این است که طبق آیه پنجاه و سه (53) سوره فصلت (سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم)، سیارات و کهکشانها و دریاها و آسمان و زمین و موجودات آنها و خود انسان که شاهکار خلقت و تمامى جهان به طفیلى وجود او پا به عرصه وجود گذاشته، همه و همه نشانهاى از قدرتنمائى آفریدگار جهان استبه منظور تصدیق پیامبر صلى الله علیه و آله و نهایتا شناختخداى هستىبخش .
پىنوشت:
1) استخراج از رایانه - و محمد اسماعیل ابراهیم، معجم الالفاظ و الاعلام القرآنیة، ط 2، دارالفکر العربى .
2) لویس معلوف، المنجد .
3) طریحى، مجمعالبحرین، ج1 .
4) راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن، ص 33 .
5) همان .
6) آل عمران: 113، نساء: 140 و یونس: 1 .
7) سوره بقره: 99 .
8) مجمعالبیان و جوامع الجامع، ذیل آیه .
9) یس: 41، جاثیه: 4، 6، 8 و 25 .
10) طبرسى، مجمع البیان، ذیل آیه 99 .
11) طوسى، تبیان، ذیل آیه 99 سوره بقره .
12) حطیم: ازدحام . بین در کعبه و حجرالاسود را «حطیم» مىگویند . چون هنگام طواف، ازدحام جمعیت در آنجا زیاد است . (تفسیر نمونه، ذیل آیه 97 آل عمران) .
13) یوسف: 7 .
14) تفسیر نمونه، ج15، ص 292، ذیل آیه 128 سوره شعراء .