آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

نگاهی گذرا به زندگی حکما، دانشمندان، فلاسفه، بیانگر این واقعیت است که تلفیق اندوخته‌های عملی با معنویت دینی، همواره مورد عنایت و توجه اکثر آنان بوده است. لقمان حکیم از جمله حکمایی است که مورد عنایت حق تعالی بوده است. در این نوشتار با مقدمه‌ای کوتاه از شخصیت این مرد حکیم،سفارشات معنوی او را با فرزندش بررسی می‌کنیم. امید است که با پیروی از تعالیم قرآن کریم و اهل بیت (ع) گامی در جهت رشد و تعالی معنوی خویش برداریم.
لقمان: به معنای انسان کامل و معروف است. نام ایشان دوبار در قرآن مجید ذکر شده است «و لقد آتینا لقمان الحکمة ان اشکر لله … و اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه …» (سوره لقمان،یات 12و13)
از محتوای این دو ایه، اعطای حکمت به لقمان استفاده می‌شود، ولی صراحتی به نبوت ایشان ندارد. عطا شدن حکمت به او و موعظه‌هایش، نشان دهنده مقام شامخ اوست، بنا به قولی او پسر خواهر ایوب پیامبر بود. از ابن عمر نقل شده که گفت: از رسول خدا شنیدم که‌فرمود:لقمان پیغمبر نبود؛ لیکن مردی بود که زیاد فکر می‌کرد و به مرحله یقین رسیده بود و اهل یقین بود.خدا را دوست داشت و خداوند نیز او را دوست داشت. و خداوند با اعطای حکمت به وی بر او منت گذاشت.
زانـک لـقمـان گـر چـه بـنده‌زاد بود خـواجـه بـود و از هـوا آزاد بود 1
مواعظ و نصیحت‌های لقمان اگر چه خطاب به فرزندش می‌باشد؛ اما در واقع خطاب به همه انسانهاست،که در ادامه مواردی از آن می‌اید ‌در یک دسته بندی کلی موعظ‌های ایشان را می‌توان به دو قسمت تقسیم کرد:
سفارشات اعتقادی
توحید و یکتا پرستی
«و اذ قال لقمانُ لابنه و هو یعظُهُ یا بنی لا تشرک باللّهِ انّ الشرک لظلم عظیم؛( ای رسول ما! را یاد کن) وقتی که لقمان در مقام پند و موعظه به فرزندش گفت: ای پسر عزیزم! هرگز شرک به خدا نیاور که شرک بسیار ظلم بزرگی است». (سوره لقمان، ایه‌ 13)
عظمت هر عملی به عظمت اثر آن است و عظمت معصیت به عظمت کسی است که نافرمانیش می‌شود، بنابراین بزرگترین گناهان و نافرمانی‌ها، نافرمانی خداست و بزرگترین نا‌فرمانی‌های او این است که برایش شریک قائل شوی.
لقمان در نخستین اندرز خود به فرزندش به سراغ اساسی‌ترین مسأله عقیدتی،یعنی توحید می‌رود.همانگونه که اساس تمام حرکت‌های صحیح و سازنده توحید است .
با یکی عشق ورز از دل و جان تا به عین الیقین عیان بینی
که یکی هست و نیست جز او وحـــده لا الـــه الا هـــو
علی (ع) در لحظه‌های شهادت خود فرمودند: سفارش من به شما، آن‌ است که به خدا شرک نورزید، و سنّت محمد(ص) را تباه نکنید، این دو ستون دین را به پا دارید، و این دو چراغ را روشن نگه دارید، آنگاه سزاوار هیچ سرزنشی نخواهید بود.2
خود همسو بود آخرین و اولین شرک جز از دیده احوال مبین
خطاب لقمان به پسرش این بود که فرزندم!به خدا شرک نورز، ایه مطلق شرک را بیان کرده، یعنی شرک ذاتی و شرک صفاتی و شرک در عبادت و شرک در افعال نداشته باش.
لذا بالاترین درجه ظلم شرک به خدا می‌باشد که از تمام اقسام کفر سخت‌تر و عقوبتش بیشتر است. به همین جهت اولین دعوت انبیا، دعوت به توحید و یکتاپرستی بوده است و همین هم مورد توجه لقمان حکیم قرار گرفته است.3
لزوم محاسبه نفس
«یا بنی انّها ان تکُ مثقال حبّةٍ من خردلٍ فتکن فی صخرةٍ اَو فی السّمواتِ اَو فی الارض یاتِ بها اللّه انّ اللّه لطیف خبیر؛ای فرزند عزیزم! بدانکه اعمال بد و خوب خلق را اگر چه به مقدار خردلی در میان سنگی یا در طبقات آسمان‌ها یا زمین پنهان باشد همه را (در محاسبه) می‌آورد که خدا بر هر چیز توانا و آگاه هست». (سوره لقمان، ایه 16)
دومین اندرز لقمان درباره حساب اعمال و معاد است که حلقه مبدأ و معاد را تکمیل می‌کند. خردل، گیاهی است که دارای دانه‌های سیاه رنگ بسیار کوچکی است که در کوچکی و حقارت ضرب المثل می‌باشد. اشاره به اینکه اعمال نیک و بد هر چه قدر کوچک و کم ارزش و هر قدر مخفی باشد،همانند خردلی که در درون سنگی در اعماق زمین یا در گوشه‌ای از آسمان‌ها مخفی باشد. خداوند لطیف و خبیر که از تمام موجودات کوچک و بزرگ در سراسر عالم هستی آگاه ا ست آن را برای حساب و پاداش و کیفر حاضر می‌کند. توجه به این نکته که پروردگار بر همه اعمال انسان آگاهی دارد،خمیر مایه همه اصلاحات فردی و اجتماعی است.4
هر چه اندوخته‌ای از تو جدا می‌گردد آنچه هرگز نشود از تو جدا اعمال است
در کافی به سند خود از ابی بصیر از امام باقر (ع) روایت کرده که گفت شنیدم امام می‌فرمود:از گناهان کوچک بپرهیزید،که آنها هم باز خواست کننده‌ای دارد. ممکن است فکر کنید که گناه می‌کنم سپس از خدا طلب آمرزش می‌کنم ولی خدای عزوجل می‌فرماید«و نکتب ما قدموا و آثارهم و کل شیء احصیناه فی امام مبین»(سوره یس،ایه12) به زودی می‌نویسیم آنچه به دست خود از پیش فرستاده‌اند و آنچه اثر از ایشان به جای مانده، و ما هر چیزی را در کتابی آشکار می‌نویسیم.
علی (ع) در قسمتی از خطبه 90 می‌فرمایند:«خدا پدید آورنده پدیده‌ها و وارث همگان است، و روزی دهنده ایشان است. آفتاب و ماه به رضایت او می‌گردند.روزی مخلوقات را تقسیم می‌کنند. و از کردار و رفتار و نفس‌هایی که می‌زنند، و دزدیده نگاه کردن‌های آنها و رازهایی که در سینه‌ها پنهان دارند. و جایگاه پدیده‌ها را در شکم مادران و پشت پدران تا روز تولد و تا مرگ، همه را می‌داند و آگاه است.
برپائی نماز
«یا بنی اقم الصلوة و أمُر بالمعروفِ و انه عن المنکر و اصبر عل ما اصابَکَ انّ ذلکَ من عَزم الامور؛ ای فرزند عزیزم! نماز بپادار و امر به معروف و نهی از منکر کن و بر آنچه که بر تو می‌رسد صبر کن حقیقتاً که این کارها، از کارهای ثابت و راسخ است».(سوره لقمان، ایه 17)
پسرم! نماز را به پا دار چرا که نماز مهمترین پیوند تو با خالق است،قلب تو را بیدار و روح تو را صفا می‌دهد، و زندگی تو را روشن می‌سازد، آثار گناه را از جانت می‌شوید. نور ایمان را در سرای قلبت پرتو افکن می‌دارد و تو را از فحشا و منکر باز می‌دارد.5
لقمان حکیم، عملی را به فرزندش سفارش می‌کند که نردبان اعتلای انسان‌هاست. در فضیلت نماز سخن بسیار است.همین بس که حجت خدا امام صادق (ع) در آخرین فرمایشات خود فرمودند:«انَّ شفاعتنا لا تنال مستخفاً بالصلاة؛ به شفاعت ما نمی‌رسد کسی که نماز را سبک بشمارد».6 نماز، عشق به خدا و آغاز جاودانگی انسان است و بذری است که در بهار ایمان شکوفا می‌شود. نماز پالایش کننده باطن و آرایش کننده ظاهر است. فضیلتی است که زیبایی آن پایدار است. ذکر حق است که ملاقات حق را در پی دارد و توفیق انجام عمل نیک است.
1. قاموس نامه، سید علی اکبر قرشی، ج 6، ص 201.
2. نهج البلاغه، ترجمه دشتی، نامه 23، ص 503.
3. تفسیر اطیب البیان، مرحوم عبدالحسین طیب، ج 10، ص 421.
4. تفسیر نمونه، ج 17، ص 51.
5. همان، ج 17، ص 53.
6.بحارالانوار،ج47،ص2.

تبلیغات