چگونه تفریح کنیم؟
آرشیو
چکیده
متن
«لقد خَلَقنَا الانسانَ فی اَحسَنِ تَقویم؛
قطعا ما انسان را در بهترین ترکیب آفریدیم».(سورهی تین، آیهی 4)
لغت نامه دهخدا، تفریح: سرگرم شدن، شادمان کردن.
قاموس قرآن، فرح: شادی، شادی توأم با تکبر،سرور، در شادی ممدوح به کار میرود، ولی فرح در شادی مذموم که موجب تکبّر است. سرور از تفکر ناشی است و فرح از قوهی شهوت.
مفردات راغب، فرح: به معنای گشادگی دل است به وسیله لذتی زودگذر که بیشتر در لذتهای بدنی است.
واژه فرح به معنی خرسندی و خوشحالی است. فرح یک نوع ابتهاج روحی و انبساط قلبی است که مایه سرور و خوشحالی در وجود انسان میشود، و این یک معنی وسیع و مفهوم کلی دارد، گاهی معلول مادیات است و گاهی معلول معنویات. شادی در قرآن جایگاه خاصی دارد و به گونههای مختلف مورد تأیید است. اما نه شادی بیهوده و عبث؛ بلکه شادی توأم با اهداف الهی و انسانی. آیات در مورد شادی و تفریح دو دستهاند:
دستهای از آیات مؤمنان را دعوت به شادی نموده است:
«قل بفضل اللّه و برحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون»
«(ای رسول) به خلق بگو که شما باید منحصراً به فضل و رحمت خداوند شادمان شوید(و به نزول قرآن مسرور باشید) که آن مفیدتر از ثروتی است که برای خود اندوخته می کنید». (سورهی یونس، آیهی 58)
وسایل شادی در دنیا زیاد است هر کس با یک نوع وسیله و سرگرمی شاد و خرم است. جمعی با درهم و دینار، گروهی با صنایع، جمعی با انصار، فرقهای با اهل و اولاد، برخی با دامداری و کشاورزی، یکی به جمال و دیگری به کمال و آن دیگر … که به آن شاد و فرحناکند.
«اذ قال له قومه لا تفرح انّ اللّه لا یحبّ الفرحین؛
به خاطر بیاور هنگامی که قوم قارون به او گفتند؛ این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمیدارد».(سورهی قصص، آیهی 76)
فرح بیاندازه چون آخرت را از یاد میبرد، قهراً طغیان میآورد و به همین دلیل در آیهی شریفه از آن نهی شده است.
«ذلکم بما کنتم تفرحون فی الارض بغیر الحق و بما کنتم تمرحون».(سورهی غافر، آیهی 75)این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی می کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی میپرداختید. در آیه بالا میفرماید:چون دلهایتان شیفتهی لذات دنیا و زینت آن بود و با هر حقی که مخالف باطل شما بود دشمنی میکردید و در ادامه آنان را به جهنم میخواند. آنجا که از شادی مذمت شده، به جهت همراه بودن آن با گناه، غفلت و فساد است.
در روایات نیز بر تفریح سالم تأکید شده است.
حضرت رسول(ص) میفرمایند:
«تفریح کنید و بازی کنید؛ زیرا دوست ندارم که در دین شما خشونتی دیده شود».1
امیر مؤمنان علی(ع) فرمودهاند:
«شادی نفس و وجود را انبساط می دهد و محرک نشاط می گردد».2
رسول اکرم(ص) در وصایای خود به علی(ع) فرمودند:«سزاوار نیست انسان عاقل به سفر برود مگر برای سه منظور یا برای تجارت و تحصیل درآمد و اصلاح معاش یا برای نیل به کمالات معنوی و تعالی روح و ذخیره ی معاد یا برای تفریح و تفرّج و جلب لذائذ مباح».3
با تدبر و تفکر در آیات و روایات روشن است که هستی و جهان برای این آفریده شده است تا بشر آسوده خاطر و باآرامش و راحتی به پرستش خدای بپردازد. و دردها و فقرها و ستمها او را از مسیر اصلی که قرب به خدا و رسیدن به بارگاه خداوندی است، باز ندارد.
در وجود آدمی کاملاً محسوس است که محبت و عشق کلیه کشش های او را تشکیل می دهد یکی از مظاهر این غریزه، میل به زندگی اجتماعی است که در نهاد وی نهفته شده است و هنگامی که این غریزه با اختیار و آزادی جمع شود دو چیز متضاد با هم تلفیق می گردد از یک طرف آزادی، او را به هر سو می کشاند و از طرفی اجتماع او را محدود میکند و نتیجه آن میشود که باید اعتدال و میانه روی را در همه امور مراعات نماید.
در کتاب شریف نهج البلاغه آمده است:
مؤمن در برنامههای زندگی سه زمان مشخص دارد:
«زمانی که در نیایش با پروردگارش میگذرد، زمانی را که باکارکردن برای ترمیم زندگی خویش میکوشد و زمانی که نفس را با لذاتی که مشروع و زیباست تنها و آزاد می گذارد».4
پس تفریح مشروع، یکی از نیازهای طبیعی بشر است و یک نظام اجتماعی باید برای ارضای این خواسته طبیعی فکری بکند، اسلام دین نشاط است.
از انسان خداشناس انتظار میرود، حتی در اوقات فراغتش نیز نباید جهتگیری الهی خویش را کنار بگذارد. هر چند بخشی از اوقات فراغت، صرف لذت می شود، اما در این مورد نیز نیت الهی فاعل عمل، متضمّن جهت گیری الهی گذراندن اوقات فراغت است.5
تفریح باعث افزایش قابلیتهای ذهنی و جسمی فرد میشود. در هنگام تفریح، فکر راحت تر کار می کند و می تواند به امور جدید بپردازد و قابلیتهای خود را بروز دهد؛ زیرا در آن هنگام فرد در فشار نمیباشد، بلکه به میل خود به تفریح مورد علاقه پرداخته، پس ذهن، آمادگی فعالیت دارد.
در پرتو تفریح سالم خشونت نیز در جامعه کاهش مییابد: زیرا هنگامی که افراد دچار فراغت و بیکاری می گردند و در کنار آن برنامهای صحیح برای پر کردن آن اوقات ندارند.دست به اعمال غیرعادی و خشونت آمیز میزنند، ولی اگر بتوانند به امور تفریحی مناسب و مورد رضایت خاطر خود بپردازند، دیگر جایی برای بروز خشونت و درگیری باقی نمی ماند.
این نکته نیز قابل تأمل و توجه است که در اسلام، تا آنجا به مسألهی تفریح سالم اهمیت داده شده که یک سلسله مسابقات حتی با شرط بندی را اجازه داده است که در پارهای از این مسابقات پیامبر(ص) ـ شخص اول اسلام ـ داوری و نظارت میفرمودند: حتی گاه شتر مخصوص خود را برای مسابقه سواری در اختیار یاران می گذاشتند.
تفریحات سالم انواع گوناگونی دارد، از جمله : معاشرت و صله رحم است، در روایات ما خوشحال کردن برادر مؤمن، از کارهای ارزنده شمرده شده است.
امام رضا(ع) میفرماید:
به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید».6
حضرت امیر(ع) میفرماید:
«در برخوردهایتان شادی را آشکار کنید».7
مراسم مذهبی که با مکتب و اهل بیت(ع) پیوند دارد، باید به شکلی باشد که بتواند ضمن پدید آوردن شادی، فرهنگ آنان را ترویج کند.8
یکی از مناسب ترین تفریحات سالم مسافرت است.زمانی دیدار اقوام و دوستان،گاهی تفریح و گردش و فراموش کردن اندوهها،و زمانی دیگر مشاهده آثار و ابنیه تاریخی و زیارت اماکن و قبور متبرکه مطرح میشود.9
قرآن کریم در آیاتی ضمن مذموم شمردن رهبانیت و عزلت طلبی، انسان را دعوت به زندگی و حضور در جامعه نموده و امر به گردش در زمین و آسمانها میکند.
«أو لم ینظروا فی ملکوت السماوات و الارض و ما خلق اللّه من شی؛آیا در پادشاهی آسمانها و زمین و هر آنچه در آن آفریده شده نظر نمی افکنند؟».(سورهی اعراف، آیهی 185)
دربارهی سیر روی زمین در قرآن بسیار سفارش شده و 14 آیه یا مستقیماً امر به گردشگری میفرماید، و یا با طرح سؤالاتی مانند:«افلم یسیروا فی الارض» که پند و اندرز و مسائل اعتقادی در آن مطرح میگردد.
«فسیحوا فی الارض اربعة اشهر؛چهار ماه در این شهر مهلت دارید که بگردید».(سورهی توبه، آیهی 2)
نکتهی جالبی که در«فسیروا فی الارض» نهفته این است که گردشگری همراه با آرامش و اندیشه است.
و پیامبر(ص) میفرماید:
«سفر کنید تا تندرست شوید و غنیمت یابید».10
تفریح و بازی در مورد کودک اهمیت بسزایی دارد؛ زیرا نخستین دورهی رشد انسان، دوران کودکی است که توأم با بازی است. در این دوره، خداوند برای آموزش و فراگیری، علاقهی شدیدی همچون بازی و تفریح را در نهاد آدمی قرار داده، تا در ضمن بازی و تفریح کارهای بزرگترها را تقلید کند.
بازی و تفریح عقل اجتماعی کودکان را رشد و پرورش میدهد و این امکان را برای آنان فراهم می سازد، تا با حلّ کردن مشکلاتی که در طول بازی با آن برخورد میکنند، برای حلّ کردن مشکلات دوران بعد آماده شوند.11
و براساس همین خواسته و نیاز درونی بود که برادران یوسف به پدر گفتند:
«ارسله معنا غداً یرتع و یلعب؛
فردا او را با ما بفرست تا به گردش و بازی بپردازد». (سورهی یوسف، آیهی 12)
با فرا رسیدن ایام شباب و جوانی و شکفته شدن قوای جسمی و روانی بهترین زمان ترقی و تکامل در اختیار جوانان قرار گیرد که اگر به درستی از آن ها استفاده شود خوشبخت و سعادتمند خواهند شد؛ زیرا جوانان در دوران جوانی خود، دچار شدیدترین آشفتگی های روحی و ناراحتیهای روانی میشوند؛ به طوری که با یک غفلت ممکن است دچار سقوط و بدبختی ابدی شوند.
این تمایلات مختلف و متضاد سبب شده که دوران جوانی پیچیدهترین دوران زندگی بشر باشد.12
پس با توجه به این ویژگیهاست که والدین از یک طرف و متولیان فرهنگی و مسؤولان کشور باید همه دست به دست هم دهند، تا این دوران مشکل را برای جوانان آسان نمایند.
یک جوان برای آنکه بتواند بیش از پیش برای جامعه و کشور خود مثمرثمر واقع شود؛ نیازمند شادابی و نشاط و همراهی جامعه است، تا بتواند هم زندگی سالم و موفقی داشته باشد و هم بتواند برای داشتن جامعهای سالم نقش بیافریند.
شادابی و نشاط به دو بعد روحی و جسمی فرد باز میگردد و فردی که چنین خصوصیاتی را احراز کند، حالتی متعادل و رضایت بخشی به خود میگیرد، در واقع پیدایش این امر ثابت می کند که فرد دارای سلامت جسمی و روحی است که این خود با سلامت اجتماعی ارتباط پیدا میکند.13
پدید آمدن شادابی و نشاط در جوانان و افراد جامعه باعث میشود تا نگرش آنان نسبت به آینده، قدرت تصمیم گیری در امور مختلف و غیره، تأثیر بسزایی داشته باشد.
البته در تمام این امور باید محور خدایی عمل نمودن فراموش نگردد، تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
1. نهج الفصاحه، ج1، ص 104، کلمات قصار 531.
2.غرر الحکم و دررالحکم،ج 2، ص 113.
3.وسایل الشیعه، ج 3، ص 177.
4. نهج البلاغه، حکمت 390.
5. سازمان ملی جوانان، بررسی اوقات فراغت جوانان، چاپ اول، 1381،ص 47.
6. تحف العقول، ص 45.
7. الغدیر، ج 1، ص 287.
8. فصلنامه انتظار، ش 8و 9، ص 203 و 211.
9. اخلاق در جهانگردی از دیدگاه اسلام، ص 23.
10.نهج الفصاحه، ش 1718، ص 364.
11. رساله نوین فقهی تربیتی، ص 20 ـ 26.
12. گفتار فلسفی، ص 64 و 83.
13. مجله کهکشان، ش 81 دی ماه 82 ص 4.
قطعا ما انسان را در بهترین ترکیب آفریدیم».(سورهی تین، آیهی 4)
لغت نامه دهخدا، تفریح: سرگرم شدن، شادمان کردن.
قاموس قرآن، فرح: شادی، شادی توأم با تکبر،سرور، در شادی ممدوح به کار میرود، ولی فرح در شادی مذموم که موجب تکبّر است. سرور از تفکر ناشی است و فرح از قوهی شهوت.
مفردات راغب، فرح: به معنای گشادگی دل است به وسیله لذتی زودگذر که بیشتر در لذتهای بدنی است.
واژه فرح به معنی خرسندی و خوشحالی است. فرح یک نوع ابتهاج روحی و انبساط قلبی است که مایه سرور و خوشحالی در وجود انسان میشود، و این یک معنی وسیع و مفهوم کلی دارد، گاهی معلول مادیات است و گاهی معلول معنویات. شادی در قرآن جایگاه خاصی دارد و به گونههای مختلف مورد تأیید است. اما نه شادی بیهوده و عبث؛ بلکه شادی توأم با اهداف الهی و انسانی. آیات در مورد شادی و تفریح دو دستهاند:
دستهای از آیات مؤمنان را دعوت به شادی نموده است:
«قل بفضل اللّه و برحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون»
«(ای رسول) به خلق بگو که شما باید منحصراً به فضل و رحمت خداوند شادمان شوید(و به نزول قرآن مسرور باشید) که آن مفیدتر از ثروتی است که برای خود اندوخته می کنید». (سورهی یونس، آیهی 58)
وسایل شادی در دنیا زیاد است هر کس با یک نوع وسیله و سرگرمی شاد و خرم است. جمعی با درهم و دینار، گروهی با صنایع، جمعی با انصار، فرقهای با اهل و اولاد، برخی با دامداری و کشاورزی، یکی به جمال و دیگری به کمال و آن دیگر … که به آن شاد و فرحناکند.
«اذ قال له قومه لا تفرح انّ اللّه لا یحبّ الفرحین؛
به خاطر بیاور هنگامی که قوم قارون به او گفتند؛ این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمیدارد».(سورهی قصص، آیهی 76)
فرح بیاندازه چون آخرت را از یاد میبرد، قهراً طغیان میآورد و به همین دلیل در آیهی شریفه از آن نهی شده است.
«ذلکم بما کنتم تفرحون فی الارض بغیر الحق و بما کنتم تمرحون».(سورهی غافر، آیهی 75)این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی می کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی میپرداختید. در آیه بالا میفرماید:چون دلهایتان شیفتهی لذات دنیا و زینت آن بود و با هر حقی که مخالف باطل شما بود دشمنی میکردید و در ادامه آنان را به جهنم میخواند. آنجا که از شادی مذمت شده، به جهت همراه بودن آن با گناه، غفلت و فساد است.
در روایات نیز بر تفریح سالم تأکید شده است.
حضرت رسول(ص) میفرمایند:
«تفریح کنید و بازی کنید؛ زیرا دوست ندارم که در دین شما خشونتی دیده شود».1
امیر مؤمنان علی(ع) فرمودهاند:
«شادی نفس و وجود را انبساط می دهد و محرک نشاط می گردد».2
رسول اکرم(ص) در وصایای خود به علی(ع) فرمودند:«سزاوار نیست انسان عاقل به سفر برود مگر برای سه منظور یا برای تجارت و تحصیل درآمد و اصلاح معاش یا برای نیل به کمالات معنوی و تعالی روح و ذخیره ی معاد یا برای تفریح و تفرّج و جلب لذائذ مباح».3
با تدبر و تفکر در آیات و روایات روشن است که هستی و جهان برای این آفریده شده است تا بشر آسوده خاطر و باآرامش و راحتی به پرستش خدای بپردازد. و دردها و فقرها و ستمها او را از مسیر اصلی که قرب به خدا و رسیدن به بارگاه خداوندی است، باز ندارد.
در وجود آدمی کاملاً محسوس است که محبت و عشق کلیه کشش های او را تشکیل می دهد یکی از مظاهر این غریزه، میل به زندگی اجتماعی است که در نهاد وی نهفته شده است و هنگامی که این غریزه با اختیار و آزادی جمع شود دو چیز متضاد با هم تلفیق می گردد از یک طرف آزادی، او را به هر سو می کشاند و از طرفی اجتماع او را محدود میکند و نتیجه آن میشود که باید اعتدال و میانه روی را در همه امور مراعات نماید.
در کتاب شریف نهج البلاغه آمده است:
مؤمن در برنامههای زندگی سه زمان مشخص دارد:
«زمانی که در نیایش با پروردگارش میگذرد، زمانی را که باکارکردن برای ترمیم زندگی خویش میکوشد و زمانی که نفس را با لذاتی که مشروع و زیباست تنها و آزاد می گذارد».4
پس تفریح مشروع، یکی از نیازهای طبیعی بشر است و یک نظام اجتماعی باید برای ارضای این خواسته طبیعی فکری بکند، اسلام دین نشاط است.
از انسان خداشناس انتظار میرود، حتی در اوقات فراغتش نیز نباید جهتگیری الهی خویش را کنار بگذارد. هر چند بخشی از اوقات فراغت، صرف لذت می شود، اما در این مورد نیز نیت الهی فاعل عمل، متضمّن جهت گیری الهی گذراندن اوقات فراغت است.5
تفریح باعث افزایش قابلیتهای ذهنی و جسمی فرد میشود. در هنگام تفریح، فکر راحت تر کار می کند و می تواند به امور جدید بپردازد و قابلیتهای خود را بروز دهد؛ زیرا در آن هنگام فرد در فشار نمیباشد، بلکه به میل خود به تفریح مورد علاقه پرداخته، پس ذهن، آمادگی فعالیت دارد.
در پرتو تفریح سالم خشونت نیز در جامعه کاهش مییابد: زیرا هنگامی که افراد دچار فراغت و بیکاری می گردند و در کنار آن برنامهای صحیح برای پر کردن آن اوقات ندارند.دست به اعمال غیرعادی و خشونت آمیز میزنند، ولی اگر بتوانند به امور تفریحی مناسب و مورد رضایت خاطر خود بپردازند، دیگر جایی برای بروز خشونت و درگیری باقی نمی ماند.
این نکته نیز قابل تأمل و توجه است که در اسلام، تا آنجا به مسألهی تفریح سالم اهمیت داده شده که یک سلسله مسابقات حتی با شرط بندی را اجازه داده است که در پارهای از این مسابقات پیامبر(ص) ـ شخص اول اسلام ـ داوری و نظارت میفرمودند: حتی گاه شتر مخصوص خود را برای مسابقه سواری در اختیار یاران می گذاشتند.
تفریحات سالم انواع گوناگونی دارد، از جمله : معاشرت و صله رحم است، در روایات ما خوشحال کردن برادر مؤمن، از کارهای ارزنده شمرده شده است.
امام رضا(ع) میفرماید:
به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید».6
حضرت امیر(ع) میفرماید:
«در برخوردهایتان شادی را آشکار کنید».7
مراسم مذهبی که با مکتب و اهل بیت(ع) پیوند دارد، باید به شکلی باشد که بتواند ضمن پدید آوردن شادی، فرهنگ آنان را ترویج کند.8
یکی از مناسب ترین تفریحات سالم مسافرت است.زمانی دیدار اقوام و دوستان،گاهی تفریح و گردش و فراموش کردن اندوهها،و زمانی دیگر مشاهده آثار و ابنیه تاریخی و زیارت اماکن و قبور متبرکه مطرح میشود.9
قرآن کریم در آیاتی ضمن مذموم شمردن رهبانیت و عزلت طلبی، انسان را دعوت به زندگی و حضور در جامعه نموده و امر به گردش در زمین و آسمانها میکند.
«أو لم ینظروا فی ملکوت السماوات و الارض و ما خلق اللّه من شی؛آیا در پادشاهی آسمانها و زمین و هر آنچه در آن آفریده شده نظر نمی افکنند؟».(سورهی اعراف، آیهی 185)
دربارهی سیر روی زمین در قرآن بسیار سفارش شده و 14 آیه یا مستقیماً امر به گردشگری میفرماید، و یا با طرح سؤالاتی مانند:«افلم یسیروا فی الارض» که پند و اندرز و مسائل اعتقادی در آن مطرح میگردد.
«فسیحوا فی الارض اربعة اشهر؛چهار ماه در این شهر مهلت دارید که بگردید».(سورهی توبه، آیهی 2)
نکتهی جالبی که در«فسیروا فی الارض» نهفته این است که گردشگری همراه با آرامش و اندیشه است.
و پیامبر(ص) میفرماید:
«سفر کنید تا تندرست شوید و غنیمت یابید».10
تفریح و بازی در مورد کودک اهمیت بسزایی دارد؛ زیرا نخستین دورهی رشد انسان، دوران کودکی است که توأم با بازی است. در این دوره، خداوند برای آموزش و فراگیری، علاقهی شدیدی همچون بازی و تفریح را در نهاد آدمی قرار داده، تا در ضمن بازی و تفریح کارهای بزرگترها را تقلید کند.
بازی و تفریح عقل اجتماعی کودکان را رشد و پرورش میدهد و این امکان را برای آنان فراهم می سازد، تا با حلّ کردن مشکلاتی که در طول بازی با آن برخورد میکنند، برای حلّ کردن مشکلات دوران بعد آماده شوند.11
و براساس همین خواسته و نیاز درونی بود که برادران یوسف به پدر گفتند:
«ارسله معنا غداً یرتع و یلعب؛
فردا او را با ما بفرست تا به گردش و بازی بپردازد». (سورهی یوسف، آیهی 12)
با فرا رسیدن ایام شباب و جوانی و شکفته شدن قوای جسمی و روانی بهترین زمان ترقی و تکامل در اختیار جوانان قرار گیرد که اگر به درستی از آن ها استفاده شود خوشبخت و سعادتمند خواهند شد؛ زیرا جوانان در دوران جوانی خود، دچار شدیدترین آشفتگی های روحی و ناراحتیهای روانی میشوند؛ به طوری که با یک غفلت ممکن است دچار سقوط و بدبختی ابدی شوند.
این تمایلات مختلف و متضاد سبب شده که دوران جوانی پیچیدهترین دوران زندگی بشر باشد.12
پس با توجه به این ویژگیهاست که والدین از یک طرف و متولیان فرهنگی و مسؤولان کشور باید همه دست به دست هم دهند، تا این دوران مشکل را برای جوانان آسان نمایند.
یک جوان برای آنکه بتواند بیش از پیش برای جامعه و کشور خود مثمرثمر واقع شود؛ نیازمند شادابی و نشاط و همراهی جامعه است، تا بتواند هم زندگی سالم و موفقی داشته باشد و هم بتواند برای داشتن جامعهای سالم نقش بیافریند.
شادابی و نشاط به دو بعد روحی و جسمی فرد باز میگردد و فردی که چنین خصوصیاتی را احراز کند، حالتی متعادل و رضایت بخشی به خود میگیرد، در واقع پیدایش این امر ثابت می کند که فرد دارای سلامت جسمی و روحی است که این خود با سلامت اجتماعی ارتباط پیدا میکند.13
پدید آمدن شادابی و نشاط در جوانان و افراد جامعه باعث میشود تا نگرش آنان نسبت به آینده، قدرت تصمیم گیری در امور مختلف و غیره، تأثیر بسزایی داشته باشد.
البته در تمام این امور باید محور خدایی عمل نمودن فراموش نگردد، تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
1. نهج الفصاحه، ج1، ص 104، کلمات قصار 531.
2.غرر الحکم و دررالحکم،ج 2، ص 113.
3.وسایل الشیعه، ج 3، ص 177.
4. نهج البلاغه، حکمت 390.
5. سازمان ملی جوانان، بررسی اوقات فراغت جوانان، چاپ اول، 1381،ص 47.
6. تحف العقول، ص 45.
7. الغدیر، ج 1، ص 287.
8. فصلنامه انتظار، ش 8و 9، ص 203 و 211.
9. اخلاق در جهانگردی از دیدگاه اسلام، ص 23.
10.نهج الفصاحه، ش 1718، ص 364.
11. رساله نوین فقهی تربیتی، ص 20 ـ 26.
12. گفتار فلسفی، ص 64 و 83.
13. مجله کهکشان، ش 81 دی ماه 82 ص 4.