تجلی قرآن در سیره معصومین
آرشیو
چکیده
متن
ائمه معصومین(ع) در سخنان و رفتارهای خود به طور مستمر، روش استفاده از آیات قرآن را در فراگیری معارف دینی و اصلاح عقاید و رد نظریات نادرست بعضی از مسلمانان را به پیروان دین توحیدی یاد میدادند. در آموزشهای آنها استفاده از آیات قرآن برای روشن شدن معانی حقیقت آیات دیگر، جایگاه رفیعی داشت.
از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود:
علی بن الحسین(امام زین العابدین) که صلوات خداوند بر او باد. در وقت تلاوت آیه: «انا انزلناه فی لیلة القدر» میفرمود: راست گفته است خداوند(عزوجل) که نازل کرد قرآن را در شب قدر.
و در تفسیر آیه:«و ما ادراک ما لیلة القدر» خداوند فرمود: اینکه شب قدر از هزار ماه بهتر است به جهت این است که در آن شب ملائکه و روح به اذن پروردگارشان برای هر امری نازل میشوند، وقتی خداوند(عزّوجل) به چیزی اذن دهد، آن را پسندیده است.
و در مورد آیه: «سلام هی حتی مطلع الفجر» فرمود:
ای محمد(ص) ملائکه و روح از وقتی که نازل میشوند، سلام مرا برای تو میآورند تا طلوع فجر.
سپس او در یکی از نوشتههایش فرمود:
«واتقوا فتنة لا تصیبنَّ الذین ظلموا منکم خاصة»؛ بپرهیزید از فتنهای که اختصاص به کسانی که ظلم کردند، نخواهد داشت.
و در بعضی از نوشتههایش فرمود:
«و ما محمد الّا رسول قد خلت من قبله الرّسل أفإن مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرَّ اللّه شیئاً و سیجزی اللّه الشاکرین»؛ محمد نیست جز رسولی که قبل از او هم رسولانی آمدند و درگذشتند، آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به طرف گذشتگان خود برمیگردید؟!و از دین خدا منصرف میشوید ، و اگر کسی به گذشته خود برگردد، هرگز ضرری به خداوند نمیزند و خداوند بزودی پاداش خواهد داد شاکران را».
در مورد آیه اولی فرمود:
وقتی محمد(ص) از دنیا رفت، مخالفان امر خداوند، یعنی کسانی که راه حقیقی دین را رها کردند، گفتند:«لیلة القدر» با رسول خدا(ص) رفت!!
و این همان فتنهای بود که آنها را فرو گرفت و در نتیجه آنها برگشتند به پشت سر خود. چون اگر میگفتند شب قدر برقرار است و از بین نرفته، پس ناچار باید قبول می کردند که برای خداوند در آن شب امری است! و وقتی اقرار میکردند به امر، ناچار بودند اقرار کنند به اینکه امر صاحبی دارد:
امام سید الساجدین ـ علیه السلام ـ در این کلام خودـ که امام صادق ـ علیه السلام ـ آن را نقل کرده، در مورد شب قدر و عظمت آن اشاراتی فرموده و یک نکته بسیار مهمی را در مورد آن شب متذکر شده است. و آن اینکه شب قدر طبق آیات سوره قدر و آیات دیگر از قرآن، بطور مستمر برقرار است! و طبعاً بعد از زمان رحلت رسول خدا(ص) هم ملائکه و روح جهت امور جاری در عالم نازل میشوند. و طبعاً آنها باید حضور کسی نازل شوند که در مقام وصی و جانشینی رسول خدا(ص) میباشد و چنین شخصی جز امام معصوم(ع) نمیتواند باشد، چون طبعاً یک انسان عادی غیر معصوم چنین شایستگی را ندارد که ملائکه و روح بر او نازل شوند و در جهت اراده و فرمان و قدرت او، امور عالم را تقدیر کنند.
در نتیجه کسانی که مقام جانشینی رسول خدا(ص) که اختصاص به امیر المؤمنان علی(ع) و بعد از او فرزندان معصوم او داشت، غصب کردند و به ناحق خود را جانشین رسول خدا(ص) خواندند، منشأایجاد فتنه عظیم خطرناکی شدند، ناچار در جلوگیری از توجه مسلمانان به این فتنه انگیزی، سوره قدر را در عمل کنار گذاشتند، چون در غیر این صورت ناچار بودند به موضوع جانشینی امیرالمؤمنان علی(ع) برای رسول خدا(ص) اعتراف کنند. و در آن صورت باید قبول میکردند که خود غاصب مقام خلافت رسول خدا(ص) هستند.
امام سیدالساجدین(ع) در کلام شریف خود منشأ سقوط مسلمانان در گردابهای فتنه را بیاعتنایی به آیاتی از قرآن مجید معرفی فرموده و اینکه خداوند قبل از این حادثه پرتگاههای کنار مسیر اجتماعی مسلمانان را به آنها نشان داده بود. اما آنها با بیاعتنایی به کلام خداوند در این پرتگاهها سقوط کردند.
در آیه اول که مورد استناد امام سجاد(ع) قرار گرفته ـ آیه25از سوره انفال ـ هشداری به مؤمنان داده شده که امکان وقوع فتنهای وجود دارد که فقط شامل بوجود آورندگان آن نخواهد شد و بلکه همه جامعه اسلامی را خواهد گرفت و در این جهت بیتفاوتی و بیاعتنائی به اینکه وعده فتنهانگیزی میکنند، و عدم جلوگیری از کارهای آنها آتشی برخواهد افروخت که دود آن به چشم همگان خواهد رفت، اگر چه عموم مردم در دلهای خود راضی به وقوع آن حوادث نباشند. در استناد به آیه دوم هم امام سجاد(ع) اشاره کرده به حادثهای که در زمان حیات رسول خدا(ص) روی داد و این آیه یعنی آیه144 از سوره آل عمران ـ در انتقاد از عمل گروهی از مسلمانان نازل شد.در جنگ احد بعلت غفلتی که گروهی از رزمندگان مرتکب شدند و به سفارش رسول خدا(ص) در مورد وظایفشان در جنگ بیاعتنائی کردند، مورد حمله ناگهانی و خلاف انتظار گروهی از مشرکان قرار گرفتند در نتیجه عدهای از آنها در این حمله کشته شدند و انتظام سپاه مسلمانان از هم پاشید. در این موقعیت، یک خبر دروغ در میدان جنگ شایع شد و آن اینکه: رسول خدا(ص) کشته شده، با انتشار این خبر سپاه مسلمانان پراکنده شدند و حضرت حمزه عموی پیامبر اکرم(ص) به شهادت رسید، و کار به جائی رسید که فقط سه نفر یا دو نفر کنار رسول خدا(ص) ماندند و بقیه پراکنده شده و فرار کردند و سرانجام فقط امیرالمؤمنان علی(ع) در کنار رسول خدا(ص) ماند و به تنهائی از وجود رسول خدا(ص) دفاع کرد و مهاجمانی را که گروه گروه بقصد کشتن آن حضرت حمله میکردند، به تنهایی دفع میکرد و با حملات برق آسای خود آنها را پراکنده میساخت و وادار به عقبنشینی میکرد.
این آیه در ارتباط با این حادثه نازل شد و عمل نادرست مسلمانان را مورد تخطئه قرار داد و به آنها هشدار داد که رسول خدا(ص) مثل همه پیامبران قبلی یا بصورت طبیعی از دنیا میرود و یا در حادثهای امکان دارد کشته شود و درآن صورت مسلمانان نباید از وظایف دینی خود منصرف شوند و برگردند به زمان جاهلیت!
امام سجاد(ع) اشارهای دارد به اینکه شبیه حادثه جنگ احد در رفتار مسلمانان بعد از رحلت رسول خدا(ص) تکرار شد و آنها در جریان غصب خلافت ا میرالمؤمنان(ع) از فتنههایی که عدهای به راه انداختند جلوگیری نکرده و دچار نتایج ناشی از این بیاعتنایی خطرناک شدند.
فتنهانگیزان چون سستی و بیتفاوتی مردم را دیدند با خیال راحت شروع کردند به ترویج عقاید نادرست در مورد قرآن،معانی حقیقی سوره قدر را کنار گذاشتند و آموزشهای این سوره را متروک کردند.
از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود:
علی بن الحسین(امام زین العابدین) که صلوات خداوند بر او باد. در وقت تلاوت آیه: «انا انزلناه فی لیلة القدر» میفرمود: راست گفته است خداوند(عزوجل) که نازل کرد قرآن را در شب قدر.
و در تفسیر آیه:«و ما ادراک ما لیلة القدر» خداوند فرمود: اینکه شب قدر از هزار ماه بهتر است به جهت این است که در آن شب ملائکه و روح به اذن پروردگارشان برای هر امری نازل میشوند، وقتی خداوند(عزّوجل) به چیزی اذن دهد، آن را پسندیده است.
و در مورد آیه: «سلام هی حتی مطلع الفجر» فرمود:
ای محمد(ص) ملائکه و روح از وقتی که نازل میشوند، سلام مرا برای تو میآورند تا طلوع فجر.
سپس او در یکی از نوشتههایش فرمود:
«واتقوا فتنة لا تصیبنَّ الذین ظلموا منکم خاصة»؛ بپرهیزید از فتنهای که اختصاص به کسانی که ظلم کردند، نخواهد داشت.
و در بعضی از نوشتههایش فرمود:
«و ما محمد الّا رسول قد خلت من قبله الرّسل أفإن مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرَّ اللّه شیئاً و سیجزی اللّه الشاکرین»؛ محمد نیست جز رسولی که قبل از او هم رسولانی آمدند و درگذشتند، آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به طرف گذشتگان خود برمیگردید؟!و از دین خدا منصرف میشوید ، و اگر کسی به گذشته خود برگردد، هرگز ضرری به خداوند نمیزند و خداوند بزودی پاداش خواهد داد شاکران را».
در مورد آیه اولی فرمود:
وقتی محمد(ص) از دنیا رفت، مخالفان امر خداوند، یعنی کسانی که راه حقیقی دین را رها کردند، گفتند:«لیلة القدر» با رسول خدا(ص) رفت!!
و این همان فتنهای بود که آنها را فرو گرفت و در نتیجه آنها برگشتند به پشت سر خود. چون اگر میگفتند شب قدر برقرار است و از بین نرفته، پس ناچار باید قبول می کردند که برای خداوند در آن شب امری است! و وقتی اقرار میکردند به امر، ناچار بودند اقرار کنند به اینکه امر صاحبی دارد:
امام سید الساجدین ـ علیه السلام ـ در این کلام خودـ که امام صادق ـ علیه السلام ـ آن را نقل کرده، در مورد شب قدر و عظمت آن اشاراتی فرموده و یک نکته بسیار مهمی را در مورد آن شب متذکر شده است. و آن اینکه شب قدر طبق آیات سوره قدر و آیات دیگر از قرآن، بطور مستمر برقرار است! و طبعاً بعد از زمان رحلت رسول خدا(ص) هم ملائکه و روح جهت امور جاری در عالم نازل میشوند. و طبعاً آنها باید حضور کسی نازل شوند که در مقام وصی و جانشینی رسول خدا(ص) میباشد و چنین شخصی جز امام معصوم(ع) نمیتواند باشد، چون طبعاً یک انسان عادی غیر معصوم چنین شایستگی را ندارد که ملائکه و روح بر او نازل شوند و در جهت اراده و فرمان و قدرت او، امور عالم را تقدیر کنند.
در نتیجه کسانی که مقام جانشینی رسول خدا(ص) که اختصاص به امیر المؤمنان علی(ع) و بعد از او فرزندان معصوم او داشت، غصب کردند و به ناحق خود را جانشین رسول خدا(ص) خواندند، منشأایجاد فتنه عظیم خطرناکی شدند، ناچار در جلوگیری از توجه مسلمانان به این فتنه انگیزی، سوره قدر را در عمل کنار گذاشتند، چون در غیر این صورت ناچار بودند به موضوع جانشینی امیرالمؤمنان علی(ع) برای رسول خدا(ص) اعتراف کنند. و در آن صورت باید قبول میکردند که خود غاصب مقام خلافت رسول خدا(ص) هستند.
امام سیدالساجدین(ع) در کلام شریف خود منشأ سقوط مسلمانان در گردابهای فتنه را بیاعتنایی به آیاتی از قرآن مجید معرفی فرموده و اینکه خداوند قبل از این حادثه پرتگاههای کنار مسیر اجتماعی مسلمانان را به آنها نشان داده بود. اما آنها با بیاعتنایی به کلام خداوند در این پرتگاهها سقوط کردند.
در آیه اول که مورد استناد امام سجاد(ع) قرار گرفته ـ آیه25از سوره انفال ـ هشداری به مؤمنان داده شده که امکان وقوع فتنهای وجود دارد که فقط شامل بوجود آورندگان آن نخواهد شد و بلکه همه جامعه اسلامی را خواهد گرفت و در این جهت بیتفاوتی و بیاعتنائی به اینکه وعده فتنهانگیزی میکنند، و عدم جلوگیری از کارهای آنها آتشی برخواهد افروخت که دود آن به چشم همگان خواهد رفت، اگر چه عموم مردم در دلهای خود راضی به وقوع آن حوادث نباشند. در استناد به آیه دوم هم امام سجاد(ع) اشاره کرده به حادثهای که در زمان حیات رسول خدا(ص) روی داد و این آیه یعنی آیه144 از سوره آل عمران ـ در انتقاد از عمل گروهی از مسلمانان نازل شد.در جنگ احد بعلت غفلتی که گروهی از رزمندگان مرتکب شدند و به سفارش رسول خدا(ص) در مورد وظایفشان در جنگ بیاعتنائی کردند، مورد حمله ناگهانی و خلاف انتظار گروهی از مشرکان قرار گرفتند در نتیجه عدهای از آنها در این حمله کشته شدند و انتظام سپاه مسلمانان از هم پاشید. در این موقعیت، یک خبر دروغ در میدان جنگ شایع شد و آن اینکه: رسول خدا(ص) کشته شده، با انتشار این خبر سپاه مسلمانان پراکنده شدند و حضرت حمزه عموی پیامبر اکرم(ص) به شهادت رسید، و کار به جائی رسید که فقط سه نفر یا دو نفر کنار رسول خدا(ص) ماندند و بقیه پراکنده شده و فرار کردند و سرانجام فقط امیرالمؤمنان علی(ع) در کنار رسول خدا(ص) ماند و به تنهائی از وجود رسول خدا(ص) دفاع کرد و مهاجمانی را که گروه گروه بقصد کشتن آن حضرت حمله میکردند، به تنهایی دفع میکرد و با حملات برق آسای خود آنها را پراکنده میساخت و وادار به عقبنشینی میکرد.
این آیه در ارتباط با این حادثه نازل شد و عمل نادرست مسلمانان را مورد تخطئه قرار داد و به آنها هشدار داد که رسول خدا(ص) مثل همه پیامبران قبلی یا بصورت طبیعی از دنیا میرود و یا در حادثهای امکان دارد کشته شود و درآن صورت مسلمانان نباید از وظایف دینی خود منصرف شوند و برگردند به زمان جاهلیت!
امام سجاد(ع) اشارهای دارد به اینکه شبیه حادثه جنگ احد در رفتار مسلمانان بعد از رحلت رسول خدا(ص) تکرار شد و آنها در جریان غصب خلافت ا میرالمؤمنان(ع) از فتنههایی که عدهای به راه انداختند جلوگیری نکرده و دچار نتایج ناشی از این بیاعتنایی خطرناک شدند.
فتنهانگیزان چون سستی و بیتفاوتی مردم را دیدند با خیال راحت شروع کردند به ترویج عقاید نادرست در مورد قرآن،معانی حقیقی سوره قدر را کنار گذاشتند و آموزشهای این سوره را متروک کردند.