راههای رسیدن به خدا
آرشیو
چکیده
متن
«والّذین جَاهَدُوا فِینا لَنَهدِینَّهم سُبُلَنا وإنَّ اللّهَ لَمَعَ المُحسِنین»؛و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد میکنند قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است».(سورهیعنکبوت،ایهی69)
از آنجا که واژهی جهاد در میان ما مسلمانان بیشتر بر جهاد با دشمن ظاهری اطلاق میشود، در مواجه با این ایهی شریفه، اولین پیامی که دریافت میشود،همین است که هر کس در راه خدا به جنگ و جهاد با دشمن بپردازد، خداوند او را هدایت میکند. علامه طباطبایی در معنای این واژه گفته است کلمهی «جاهدوا» از ریشهی «جهد» به معنای وسع و طاقت است و واژهی جهاد یا مجاهده به معنای به کار بردن آخرین حدّ طاقت و وسع در دفع دشمن و مبارزهی با او میباشد و جهاد بر سه قسم است: جهاد با دشمن ظاهری، جهاد با شیطان و جهاد با نفس.1
ایهی شریفه نیز همهی انواع جهاد را شامل شده و بیان میکند. دشمن تنها به دشمن ظاهری منحصر نبوده و بر این اساس جهاد نیز در جنگ با دشمن ظاهری خلاصه نمیشود و میفرماید: کسانی که جهادشان و نهایت سعی و تلاششان در تمامی عرصههای زندگی، خالصانه و در راه خدا باشد، خداوند آنها را هدایت میکند.با این توضیح،ایهی شریفه تمام عرصههای زندگی انسان را مورد نظر قرار داده ، انسان را در تمامی لحظات عمر و در تمامی فعالیتهای زندگی به جهاد در راه خدا فرا میخواند و یکی از مصادیق جهاد در راه خدا عبارتست از مقابله با دشمن درون آنچنان که رسول مکرم اسلام(ص) فرموده است:«أعدی عَدوّک نفسک الّتی بین جنبیک؛ دشمنترین دشمنان تو نفس تو است که میان دو پهلوی تو جا دارد».
پیامهای ایه
مفسران در تبیین مفهوم واقعی ایه و درک پیامهای آن چنین اظهار نظر فرمودهاند:2با توجه به این که کلمهی «جاهدوا»هیچ قید وشرطی ندارد و شامل همهی انواع تلاشها و جهادها میشود و با توجه به اینکه کلمهی «فینا» یعنی «خالصاً فینا» ـ خالصانه در راه ما ـ شامل همهی راههایی میشود که رضای خدا درآن است و کلمهی «سبلنا» همهی راههایی را در برمیگیرد که به خدا و پاداش او منتهی میشود و نیز کلمهی «محسنین» شامل همهی نیکوکاریهایی میشود که خدا آن را تایید فرموده است معنای ایه چنین میشود: هر فرد مسلمانی که در راه رضای خداوند، هر تلاشی را انجام دهد ـ خواه در طریق کسب معرفت، یا جهاد با نفس یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت و معصیت، یا کسب و کار و خوردن و آشامیدن و یا انجام هر کار نیک دیگرـ خداوند او را به سوی خود هدایت میکند و به پاداش دنیوی، اخروی میرساند.در واقع میتوان گفت: ایهی شریفه به مرتبهی اعلای تقوا اشاره داشته و ثمرهی تقوای را مطرح نموده است؛ زیرا تقوای در مرتبهی پایین عبارتست از عمل به واجبات و ترک محرّمات که این مرتبه از تقوا که ممکن است به شائبهی خودخواهی ـ و نه خدا خواهی ـ آلوده شود؛ زیرا بنده در طمع کسب بهشت و گریز از جهنم، به واجبات عمل کرده و از محرمات دست میشوید واین عین خود خواهی و توجه به خویش است؛ اما مرتبهی بالای تقوا عبارتست از«پرهیز کردن از غیر خدا». اخلاصی کامل و خدا خواهی به مفهوم مطلق آن که در ایهی شریفه مطرح شده است به هدایت الهی منجر میشود که عبارتست از درک اسرار الهی و راه یافتن به حریم ملکوت؛ زیرا انسان در این حال تحت تربیت و هدایت خاص الهی قرار میگیرد و این وعدهی حتمی خداوند است.انسان تمامی لحظات عمر خود را در حقیقت به عبادت خدا مشغول بوده و تمامی وظایف فردی، اجتماعی، انسانی، اخلاقی و دینی خود را با یاد خدا و با عشق به او انجام میدهد.نایل شدن به مقام حبّ الهی در نتیجهی معرفت و شناخت صحیح حاصل میشود و مؤمن در سایهی این معرفت وآن تقوای کامل به امنیت میرسد.همان گونه که امام صادق(ع) فرموده است:« هر که خدا را دوست بدارد، خدای عزوجل نیز او را دوست دارد و هر که را خدا دوست بدارد، (از وحشت قیامت) در امان است.»3
آثار حضور دائم
پیام ایهی شریفهی «الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سُبُلَنا…» دعوت به کسب درجات بالای تقوا و حضور دائم است این ایه چنین عرضه می دارد که: اگر مؤمن در تمامی طرق و راههای زندگی خود اعم از فردی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اخلاقی و…خدا را در نظر گرفته و با نیت خالص کار کند و در هیچیک از امور دنیایی و معنوی خود، غیر خدا را در دل راه ندهد و حتی انجام واجبات را برای رستن از جهنم و پیوستن به بهشت نعیم انجام ندهد، چنین مؤمنی به هدایت خاص و تربیت ویژهی الهی دست مییابد و در زمرهی محسنین قرار میگیرد که خداوند پشتیبان و حامی آنان است.
مؤمنی اینگونه در صف «بندگان خاص» داخل میشود که بنابر تصریح قرآن، شیطان را بر او تسلطی نیست:
«إنّ عبادی لَیس لَکَ علیهم سلطان4 بدان که بر بندگان (خالص) من دست نخواهی یافت (و تسلط نخواهی داشت.)مؤمنی اینگونه در سرتاسر عمر خود درصدد جلب رضایت الهی بوده و دین و شریعت خدا را زنده میکند. در زمرهی ناصرین خدا به شمار میاید که خداوند به آنها وعدهی نصرت و پیروزی داده است:«یا ایها الّذین ءامنوا إن تَنصُروا اللّه ینصُرکُم ویثَبّت أقدامکم؛5 ای مؤمنان! اگر (ایین) خدا را یاری کنید ، خدا شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد.» این ایه نیز به امر جهاد تشویق فرموده و به این مطلب تصریح میکند که ثبات قدم در جهاد با عنایت الهی حاصل میشود و ثبات قدم ، رمز موفقیت و پیروزی است. پس در همه حال و در همهی اعمال ،دین خدا را یاری کنید که خدا شما را یاری میدهد و رمز پیروزی را که عبارت از ثبات قدم میباشد به شما ارزانی میدارد.
صاحبان قلب سلیم
از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود:ایهی«الّذین جاهدوا فینا لنَهدینَّهم سُبُلَنا و إنَّ اللّه لمعَ المحسنین» در حق ما نازل شده است.»6 و از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود:«این ایه در حق آل محمد ـ صلوات اللّه علیهم ـ و شیعیان آنها نازل شده است.»7 از امام صادق(ع) نیز چنین نقل شده است که فرمود:«این ایه مختص آل محمد ـ صلوات اللّه علیهم ـ و شیعیان آنهاست.»8 این رویات بیانگر این حقیقت است که امامان شیعه ، مجاهدان واقعی «فی سبیل اللّه» بوده و تمامی لحظات عمرشان با یاد و نام و عشق خدا سپری شده است و آنها هستند که مورد تربیت و هدایت خاص الهی قرار گرفته و برخوردار از مقام عصمت میباشند. شیعیان نیز با تأسی به آن بزرگواران و توسل به آنها میتوانند مدارج قرب الهی را طی نموده و به هدایت وتربیت خاص الهی دست یافته و به حقیقت توحید رهنمون شوند، ذکر«أللّهم اجعَل مَحیای مَحیا محمدٍ و آل محمدٍ و مَماتی مَمَاتَ محمدٍ و آل محمد»9 به ما میآموزد که تأسی از آن بزرگان در حیات و ممات،موجب راه یافتن به حقیقت توحید شده و به حیات و ممات ما رنگ الهی میبخشد.
پیام اجتماعی
خداوند در این ایه دو چیز را عامل هدایت و موفقیت معرفی میکند: 1ـ جهاد (تلاش و کوشش) 2ـ اخلاص.10 و با آوردن انواع تأکیدات، این پیام را به صورت مؤکد و حتمی القا میکند که تلاش توأم با خلوص نیت، حمایت و هدایت الهی را به همراه دارد و اگر امروز جوامع اسلامی از انواع عقب ماندگیها و مصایب اخلاقی،اجتماعی، فرهنگی و… در رنج و مشقت هستند به این دلیل است که به یکی از این دو عامل مهم اهتمام نوزیده اند. یا تلاش و کوشش و مجاهدههای نفسانی، علمی و فرهنگی را سرلوحهی امور خود قرار ندادهاند و یا در تلاشهای خود به دنبال جلب رضایت خدا نیستند در حالی که اگرمسلمانان با تلاشی پیگیر قدم در راه علم آموزی و کار و تلاش بگذارند و «قربةً الی اللّه» و به منظور نصرت دین خدا دست از تلاش برندارند، این وعدهی مؤکد الهی است که موفقیت و پیروزی به آنان روی خواهد آورد.
1. المیزان ،ج16،ص227.
2. المیزان، همان، تفسیر آسان، ج15،ص309.
3. میزان الحکمة، ج7،ص3418.
4. سورهی حجر، ایهی42.
5. سورهی محمد، ایهی7.
6. تفسیر نمونه، ج16،ص348.
7. البرهان فی تفسیر القرآن، ج4،ص256.
8. تفسیر الصافی، ج4،ص123.
9. زیارت عاشورا.
10. تفسیر القمی، ج2،ص151.
از آنجا که واژهی جهاد در میان ما مسلمانان بیشتر بر جهاد با دشمن ظاهری اطلاق میشود، در مواجه با این ایهی شریفه، اولین پیامی که دریافت میشود،همین است که هر کس در راه خدا به جنگ و جهاد با دشمن بپردازد، خداوند او را هدایت میکند. علامه طباطبایی در معنای این واژه گفته است کلمهی «جاهدوا» از ریشهی «جهد» به معنای وسع و طاقت است و واژهی جهاد یا مجاهده به معنای به کار بردن آخرین حدّ طاقت و وسع در دفع دشمن و مبارزهی با او میباشد و جهاد بر سه قسم است: جهاد با دشمن ظاهری، جهاد با شیطان و جهاد با نفس.1
ایهی شریفه نیز همهی انواع جهاد را شامل شده و بیان میکند. دشمن تنها به دشمن ظاهری منحصر نبوده و بر این اساس جهاد نیز در جنگ با دشمن ظاهری خلاصه نمیشود و میفرماید: کسانی که جهادشان و نهایت سعی و تلاششان در تمامی عرصههای زندگی، خالصانه و در راه خدا باشد، خداوند آنها را هدایت میکند.با این توضیح،ایهی شریفه تمام عرصههای زندگی انسان را مورد نظر قرار داده ، انسان را در تمامی لحظات عمر و در تمامی فعالیتهای زندگی به جهاد در راه خدا فرا میخواند و یکی از مصادیق جهاد در راه خدا عبارتست از مقابله با دشمن درون آنچنان که رسول مکرم اسلام(ص) فرموده است:«أعدی عَدوّک نفسک الّتی بین جنبیک؛ دشمنترین دشمنان تو نفس تو است که میان دو پهلوی تو جا دارد».
پیامهای ایه
مفسران در تبیین مفهوم واقعی ایه و درک پیامهای آن چنین اظهار نظر فرمودهاند:2با توجه به این که کلمهی «جاهدوا»هیچ قید وشرطی ندارد و شامل همهی انواع تلاشها و جهادها میشود و با توجه به اینکه کلمهی «فینا» یعنی «خالصاً فینا» ـ خالصانه در راه ما ـ شامل همهی راههایی میشود که رضای خدا درآن است و کلمهی «سبلنا» همهی راههایی را در برمیگیرد که به خدا و پاداش او منتهی میشود و نیز کلمهی «محسنین» شامل همهی نیکوکاریهایی میشود که خدا آن را تایید فرموده است معنای ایه چنین میشود: هر فرد مسلمانی که در راه رضای خداوند، هر تلاشی را انجام دهد ـ خواه در طریق کسب معرفت، یا جهاد با نفس یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت و معصیت، یا کسب و کار و خوردن و آشامیدن و یا انجام هر کار نیک دیگرـ خداوند او را به سوی خود هدایت میکند و به پاداش دنیوی، اخروی میرساند.در واقع میتوان گفت: ایهی شریفه به مرتبهی اعلای تقوا اشاره داشته و ثمرهی تقوای را مطرح نموده است؛ زیرا تقوای در مرتبهی پایین عبارتست از عمل به واجبات و ترک محرّمات که این مرتبه از تقوا که ممکن است به شائبهی خودخواهی ـ و نه خدا خواهی ـ آلوده شود؛ زیرا بنده در طمع کسب بهشت و گریز از جهنم، به واجبات عمل کرده و از محرمات دست میشوید واین عین خود خواهی و توجه به خویش است؛ اما مرتبهی بالای تقوا عبارتست از«پرهیز کردن از غیر خدا». اخلاصی کامل و خدا خواهی به مفهوم مطلق آن که در ایهی شریفه مطرح شده است به هدایت الهی منجر میشود که عبارتست از درک اسرار الهی و راه یافتن به حریم ملکوت؛ زیرا انسان در این حال تحت تربیت و هدایت خاص الهی قرار میگیرد و این وعدهی حتمی خداوند است.انسان تمامی لحظات عمر خود را در حقیقت به عبادت خدا مشغول بوده و تمامی وظایف فردی، اجتماعی، انسانی، اخلاقی و دینی خود را با یاد خدا و با عشق به او انجام میدهد.نایل شدن به مقام حبّ الهی در نتیجهی معرفت و شناخت صحیح حاصل میشود و مؤمن در سایهی این معرفت وآن تقوای کامل به امنیت میرسد.همان گونه که امام صادق(ع) فرموده است:« هر که خدا را دوست بدارد، خدای عزوجل نیز او را دوست دارد و هر که را خدا دوست بدارد، (از وحشت قیامت) در امان است.»3
آثار حضور دائم
پیام ایهی شریفهی «الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سُبُلَنا…» دعوت به کسب درجات بالای تقوا و حضور دائم است این ایه چنین عرضه می دارد که: اگر مؤمن در تمامی طرق و راههای زندگی خود اعم از فردی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اخلاقی و…خدا را در نظر گرفته و با نیت خالص کار کند و در هیچیک از امور دنیایی و معنوی خود، غیر خدا را در دل راه ندهد و حتی انجام واجبات را برای رستن از جهنم و پیوستن به بهشت نعیم انجام ندهد، چنین مؤمنی به هدایت خاص و تربیت ویژهی الهی دست مییابد و در زمرهی محسنین قرار میگیرد که خداوند پشتیبان و حامی آنان است.
مؤمنی اینگونه در صف «بندگان خاص» داخل میشود که بنابر تصریح قرآن، شیطان را بر او تسلطی نیست:
«إنّ عبادی لَیس لَکَ علیهم سلطان4 بدان که بر بندگان (خالص) من دست نخواهی یافت (و تسلط نخواهی داشت.)مؤمنی اینگونه در سرتاسر عمر خود درصدد جلب رضایت الهی بوده و دین و شریعت خدا را زنده میکند. در زمرهی ناصرین خدا به شمار میاید که خداوند به آنها وعدهی نصرت و پیروزی داده است:«یا ایها الّذین ءامنوا إن تَنصُروا اللّه ینصُرکُم ویثَبّت أقدامکم؛5 ای مؤمنان! اگر (ایین) خدا را یاری کنید ، خدا شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد.» این ایه نیز به امر جهاد تشویق فرموده و به این مطلب تصریح میکند که ثبات قدم در جهاد با عنایت الهی حاصل میشود و ثبات قدم ، رمز موفقیت و پیروزی است. پس در همه حال و در همهی اعمال ،دین خدا را یاری کنید که خدا شما را یاری میدهد و رمز پیروزی را که عبارت از ثبات قدم میباشد به شما ارزانی میدارد.
صاحبان قلب سلیم
از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود:ایهی«الّذین جاهدوا فینا لنَهدینَّهم سُبُلَنا و إنَّ اللّه لمعَ المحسنین» در حق ما نازل شده است.»6 و از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود:«این ایه در حق آل محمد ـ صلوات اللّه علیهم ـ و شیعیان آنها نازل شده است.»7 از امام صادق(ع) نیز چنین نقل شده است که فرمود:«این ایه مختص آل محمد ـ صلوات اللّه علیهم ـ و شیعیان آنهاست.»8 این رویات بیانگر این حقیقت است که امامان شیعه ، مجاهدان واقعی «فی سبیل اللّه» بوده و تمامی لحظات عمرشان با یاد و نام و عشق خدا سپری شده است و آنها هستند که مورد تربیت و هدایت خاص الهی قرار گرفته و برخوردار از مقام عصمت میباشند. شیعیان نیز با تأسی به آن بزرگواران و توسل به آنها میتوانند مدارج قرب الهی را طی نموده و به هدایت وتربیت خاص الهی دست یافته و به حقیقت توحید رهنمون شوند، ذکر«أللّهم اجعَل مَحیای مَحیا محمدٍ و آل محمدٍ و مَماتی مَمَاتَ محمدٍ و آل محمد»9 به ما میآموزد که تأسی از آن بزرگان در حیات و ممات،موجب راه یافتن به حقیقت توحید شده و به حیات و ممات ما رنگ الهی میبخشد.
پیام اجتماعی
خداوند در این ایه دو چیز را عامل هدایت و موفقیت معرفی میکند: 1ـ جهاد (تلاش و کوشش) 2ـ اخلاص.10 و با آوردن انواع تأکیدات، این پیام را به صورت مؤکد و حتمی القا میکند که تلاش توأم با خلوص نیت، حمایت و هدایت الهی را به همراه دارد و اگر امروز جوامع اسلامی از انواع عقب ماندگیها و مصایب اخلاقی،اجتماعی، فرهنگی و… در رنج و مشقت هستند به این دلیل است که به یکی از این دو عامل مهم اهتمام نوزیده اند. یا تلاش و کوشش و مجاهدههای نفسانی، علمی و فرهنگی را سرلوحهی امور خود قرار ندادهاند و یا در تلاشهای خود به دنبال جلب رضایت خدا نیستند در حالی که اگرمسلمانان با تلاشی پیگیر قدم در راه علم آموزی و کار و تلاش بگذارند و «قربةً الی اللّه» و به منظور نصرت دین خدا دست از تلاش برندارند، این وعدهی مؤکد الهی است که موفقیت و پیروزی به آنان روی خواهد آورد.
1. المیزان ،ج16،ص227.
2. المیزان، همان، تفسیر آسان، ج15،ص309.
3. میزان الحکمة، ج7،ص3418.
4. سورهی حجر، ایهی42.
5. سورهی محمد، ایهی7.
6. تفسیر نمونه، ج16،ص348.
7. البرهان فی تفسیر القرآن، ج4،ص256.
8. تفسیر الصافی، ج4،ص123.
9. زیارت عاشورا.
10. تفسیر القمی، ج2،ص151.