هدایتها و ارزشها:حفظ شخصیت
آرشیو
چکیده
متن
خداوند میخواهد، انسان شخصیت خویش را پیش دیگران حفظ کند. در همین راستا دستورهای گوناگونی نیز برای آن داده است. گاهی ازما میخواهد، شخصیت دیگران را حفظ نماییم و شخصیت دیگران را لکهدار نکنیم. لزوم حفظ شخصیت دیگران را میتوان از احکام مختلف اسلام به دست آورد که گونههایی از آن پیش روی شماست:
غیبت نکردن
یکی از ابعاد حفظ حرمت دیگران این است که دربارهی مردم، به گونهی خدا پسندانه حرف بزنیم. درقرآن کریم آمده است: «وَلا یغتَب بَعضُکُم بَعضا؛ هیچ یک از شما نباید از دیگری غیبت کند.»
بلا فاصله پس از این سخن، خداوند برای اینکه زشتی این کار را کاملاً نمیان کند، مثال گویایی میزند و میگوید: «ایحبُّ أَحَدُکُم اَن یاکُلَ لَحمَ أَخیهِ مَیتاً؛ یا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهی خود را بخورد»؟!(سورهی حجرات، ایهی12)
این فراز از ایه، غیبت کردن و افشای اسرار نهان مردم را مانند خوردن گوشت انسان مرده میداند. از سوی دیگر امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید:
«مَن رَوی عَلی مُؤمنٍ رِوایةً یریدُ بِها شَینَهُ وَ هَدمَ مُروءَته لیسقُطَ مِن أَعینِ النّاسِ أَخرَجَهُ اللّهُ مِن وِلایتِهِ إلَی وِلایةِ الشَیطانِ فَلا یقبلُهُ الشیطان؛
اگر کسی دربارهی مؤمن چیزی بگوید و با بدخواهی شخصیتش را بکوبد و او را از چشم مردم بیاندازد، خداوند او را از ولایت خود بیرون کرده، به شیطان وا میگذارد که البته شیطان هم او را نمیپذیرد.» (کافی، ج2، ص358)
کمک کردن
دستورهای زیادی داریم که اگر صدقه میدهید و کمک مالی میکنید،کسی نفهمد، یا پس از صدقه دادن، منت نگذارید.یعنی حرمت مستمندان را ارج بنهید: …وَآتوهُم مِن مَالِ اللّهِ الّذی آتاکُم…؛ …و از مال خدا که به شما عطا کرده، به آنها بدهید…»!(سورهی نور، ایهی33)
این مال خداست که مقدّر شد چند روزی در پسانداز شما باشد و اینک خدا دستور داده که از مال خودش به مستمندان بدهید!
اهانت و تحقیر نکردن
در جلد دوم کتاب کافی از امام صادق چنین آمده است:
«إِنّ اللّهَ تَبارکَ وَ تَعَالی یقُولُ مَن أَهَانَ لِی وَلِیا فَقَد أَرصَدَ لِمُحَارَبَتی وَ أَنَا أسرَعُ شَیءٍ إِلی نُصرةِ أولِیائی؛ خداوند تبارک و تعالی میفرماید: هرکس اولیای مرا اهانت کند به مبارزه با من برخاسته است و من به سریعترین وجه، اولیای خودم را یاری میکنم.»
در ادامه حدیث آمده است:
«خداوند این مطلب را درشب معراج، مستقیم و بیواسطه به پیامبر اکرم (ص) فرمود.پیامبر هم از شدت تعجب پرسید: خدیا! اولیای تو چه کسانی هستند؟ خدا پاسخ داد: کسانی که به پیامبری تو و ولایت علی عهد کرده و ایمان آوردهاند.»
وجوب جواب سلام
فقهای اسلام،مسأله بسیار دقیقی را در رسالههای عملیه آوردهاند،در مورد مبطلات نماز گفتهاند:
«حرف زدن در بین نماز باعث بطلان نماز میشود». سپس این مسأله را مطرح کردهاند که:
«اگر کسی به نمازگزار سلام کند، نمازگزار موظّف است در همان حال نماز، فوراً جواب سلامش را بدهد و باید طوری جواب دهد که سلامکننده بشنود.»
حفظ شخصیت دیگران در جامعه اسلامی آنقدر مهم است که حتی در حال ادای نماز هم نباید سلام کسی بیپاسخ بماند.
حفظ شخصیت خویش
حال این سؤال باقی است که در مورد شخصیت خویش چه وظیفهای داریم؟
حفظ شخصیت خویش چه جایگاهی در فرهنگ قرآن و اهل بیت(ع) دارد؟
شخصیت آدمی، امانتی است در دست او که اگر در حفظ آن کوتاهی کند، یکی از بزرگترین و مهمترین نعمتهای خدا را از بین برده است.
یات و رویات بیشماری هست که ما را به حفظ حرمت خویش میخواند، سیر در این گزارههای دینی، ما را به گوشههایی از شخصیت خویش توجه میدهد:
توکل به خدا
توکل، یعنی وکیل گرفتن. وکیل میگیریم تا کارها را بر خود هموار کنیم و امورمان را به او واگذار کنیم؛ یعنی به او اعتماد میکنیم تا در حمایت ما بکوشد. وکیل هر چه تواناتر باشد، حق الزحمهاش فزونتر است و اطمینان موکل بیشتر.
دعوت خداوند این است که مردم، تواناترین شخص را وکیل خود قرار دهند وامور خود را به او بسپارند: «وَ عَلَی اللّهِ فَلیتَوَکّلِ المُؤمِنُون؛ مؤمنان باید تنها به خدا اعتماد و توکل کنند».(سورهی آلعمران، ایهی122)
امام زین العابدین این موهبت خدادادی را سپاس میگزارد:
اَلحَمدُ لِلّهِ الّذی وَکَلَنی اِلَیهِ فَأَکرَمَنی وَلَم یکلِنی إِلَی النَّاس فَیهینُونی…؛ سپاس خدای را که مرا به خودش واگذار کرد و بدین وسیله بر عزتم افزود و مرا به مردم واگذار نکرد تا خوارم کنند.»
تلاش و کوشش
ما موظفیم به انحای مختلف، شخصیت خود را حفظ کنیم و خود را در موقعیتی قرار ندهیم که دیگران راهی برای توهین و تحقیرمان بیابند.
گاه انسان ناچار است برای کسب درآمد، زیر دست دیگران قرار گیرد و در مقابل دریافت دستمزد، کار کند و اجیر باشد. خرید و فروش و تجارت، راه دیگری برای امرار معاش است که انسان را از قید داشتن آقا بالاسر رها میکند.
آفریدگار ما کدام راه را دوست میدارد؟
عمار ساباطی دوستدار امام صادق(ع) است و بین دو راهی سردرگم. همین مسأله را خدمت امام مطرح میکند:
«عن عمار الساباطی قال: قلت لأبی عبداللّه(ع):«الرَجُلُ یتّجرُ وَ إن هُو آجَرَ نَفسَهُ اُعطی اکثَر ممّا یصیبُ فی تِجارتهِ قال: لا یؤآجِر نَفسَه وَ لِکن یستَرزِقُ اللّهَ تَعَالی ویتَّجرُ فَإِنّهُ إِذا آجَرَ نَفسَهُ حَظَرَ عَلَی نَفسِهِ الرّزق؛ عمار میپرسد: گاهی تجارت، سود و درآمدش اندک است و اگر شخص خودش را اجیر کند،مزد بیشتری دریافت میکند. امام صادق(ع) پاسخ میدهد: نباید انسان خودش را اجیر کند؛ بلکه باید تجارت کند و روزی را از خدا طلب کند؛ چون اگر خودش را اجیر کرد، راه رزق را بر خود میبندد.» (کافی، ج5، ص90)
روشن است که تاجر شخصیت خودرا بیش از شاگرد و زیر دست حفظ کرده و راهی برای رشد اقتصادی به روی خود و جامعهاش میگشاید.
غیبت نکردن
یکی از ابعاد حفظ حرمت دیگران این است که دربارهی مردم، به گونهی خدا پسندانه حرف بزنیم. درقرآن کریم آمده است: «وَلا یغتَب بَعضُکُم بَعضا؛ هیچ یک از شما نباید از دیگری غیبت کند.»
بلا فاصله پس از این سخن، خداوند برای اینکه زشتی این کار را کاملاً نمیان کند، مثال گویایی میزند و میگوید: «ایحبُّ أَحَدُکُم اَن یاکُلَ لَحمَ أَخیهِ مَیتاً؛ یا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهی خود را بخورد»؟!(سورهی حجرات، ایهی12)
این فراز از ایه، غیبت کردن و افشای اسرار نهان مردم را مانند خوردن گوشت انسان مرده میداند. از سوی دیگر امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید:
«مَن رَوی عَلی مُؤمنٍ رِوایةً یریدُ بِها شَینَهُ وَ هَدمَ مُروءَته لیسقُطَ مِن أَعینِ النّاسِ أَخرَجَهُ اللّهُ مِن وِلایتِهِ إلَی وِلایةِ الشَیطانِ فَلا یقبلُهُ الشیطان؛
اگر کسی دربارهی مؤمن چیزی بگوید و با بدخواهی شخصیتش را بکوبد و او را از چشم مردم بیاندازد، خداوند او را از ولایت خود بیرون کرده، به شیطان وا میگذارد که البته شیطان هم او را نمیپذیرد.» (کافی، ج2، ص358)
کمک کردن
دستورهای زیادی داریم که اگر صدقه میدهید و کمک مالی میکنید،کسی نفهمد، یا پس از صدقه دادن، منت نگذارید.یعنی حرمت مستمندان را ارج بنهید: …وَآتوهُم مِن مَالِ اللّهِ الّذی آتاکُم…؛ …و از مال خدا که به شما عطا کرده، به آنها بدهید…»!(سورهی نور، ایهی33)
این مال خداست که مقدّر شد چند روزی در پسانداز شما باشد و اینک خدا دستور داده که از مال خودش به مستمندان بدهید!
اهانت و تحقیر نکردن
در جلد دوم کتاب کافی از امام صادق چنین آمده است:
«إِنّ اللّهَ تَبارکَ وَ تَعَالی یقُولُ مَن أَهَانَ لِی وَلِیا فَقَد أَرصَدَ لِمُحَارَبَتی وَ أَنَا أسرَعُ شَیءٍ إِلی نُصرةِ أولِیائی؛ خداوند تبارک و تعالی میفرماید: هرکس اولیای مرا اهانت کند به مبارزه با من برخاسته است و من به سریعترین وجه، اولیای خودم را یاری میکنم.»
در ادامه حدیث آمده است:
«خداوند این مطلب را درشب معراج، مستقیم و بیواسطه به پیامبر اکرم (ص) فرمود.پیامبر هم از شدت تعجب پرسید: خدیا! اولیای تو چه کسانی هستند؟ خدا پاسخ داد: کسانی که به پیامبری تو و ولایت علی عهد کرده و ایمان آوردهاند.»
وجوب جواب سلام
فقهای اسلام،مسأله بسیار دقیقی را در رسالههای عملیه آوردهاند،در مورد مبطلات نماز گفتهاند:
«حرف زدن در بین نماز باعث بطلان نماز میشود». سپس این مسأله را مطرح کردهاند که:
«اگر کسی به نمازگزار سلام کند، نمازگزار موظّف است در همان حال نماز، فوراً جواب سلامش را بدهد و باید طوری جواب دهد که سلامکننده بشنود.»
حفظ شخصیت دیگران در جامعه اسلامی آنقدر مهم است که حتی در حال ادای نماز هم نباید سلام کسی بیپاسخ بماند.
حفظ شخصیت خویش
حال این سؤال باقی است که در مورد شخصیت خویش چه وظیفهای داریم؟
حفظ شخصیت خویش چه جایگاهی در فرهنگ قرآن و اهل بیت(ع) دارد؟
شخصیت آدمی، امانتی است در دست او که اگر در حفظ آن کوتاهی کند، یکی از بزرگترین و مهمترین نعمتهای خدا را از بین برده است.
یات و رویات بیشماری هست که ما را به حفظ حرمت خویش میخواند، سیر در این گزارههای دینی، ما را به گوشههایی از شخصیت خویش توجه میدهد:
توکل به خدا
توکل، یعنی وکیل گرفتن. وکیل میگیریم تا کارها را بر خود هموار کنیم و امورمان را به او واگذار کنیم؛ یعنی به او اعتماد میکنیم تا در حمایت ما بکوشد. وکیل هر چه تواناتر باشد، حق الزحمهاش فزونتر است و اطمینان موکل بیشتر.
دعوت خداوند این است که مردم، تواناترین شخص را وکیل خود قرار دهند وامور خود را به او بسپارند: «وَ عَلَی اللّهِ فَلیتَوَکّلِ المُؤمِنُون؛ مؤمنان باید تنها به خدا اعتماد و توکل کنند».(سورهی آلعمران، ایهی122)
امام زین العابدین این موهبت خدادادی را سپاس میگزارد:
اَلحَمدُ لِلّهِ الّذی وَکَلَنی اِلَیهِ فَأَکرَمَنی وَلَم یکلِنی إِلَی النَّاس فَیهینُونی…؛ سپاس خدای را که مرا به خودش واگذار کرد و بدین وسیله بر عزتم افزود و مرا به مردم واگذار نکرد تا خوارم کنند.»
تلاش و کوشش
ما موظفیم به انحای مختلف، شخصیت خود را حفظ کنیم و خود را در موقعیتی قرار ندهیم که دیگران راهی برای توهین و تحقیرمان بیابند.
گاه انسان ناچار است برای کسب درآمد، زیر دست دیگران قرار گیرد و در مقابل دریافت دستمزد، کار کند و اجیر باشد. خرید و فروش و تجارت، راه دیگری برای امرار معاش است که انسان را از قید داشتن آقا بالاسر رها میکند.
آفریدگار ما کدام راه را دوست میدارد؟
عمار ساباطی دوستدار امام صادق(ع) است و بین دو راهی سردرگم. همین مسأله را خدمت امام مطرح میکند:
«عن عمار الساباطی قال: قلت لأبی عبداللّه(ع):«الرَجُلُ یتّجرُ وَ إن هُو آجَرَ نَفسَهُ اُعطی اکثَر ممّا یصیبُ فی تِجارتهِ قال: لا یؤآجِر نَفسَه وَ لِکن یستَرزِقُ اللّهَ تَعَالی ویتَّجرُ فَإِنّهُ إِذا آجَرَ نَفسَهُ حَظَرَ عَلَی نَفسِهِ الرّزق؛ عمار میپرسد: گاهی تجارت، سود و درآمدش اندک است و اگر شخص خودش را اجیر کند،مزد بیشتری دریافت میکند. امام صادق(ع) پاسخ میدهد: نباید انسان خودش را اجیر کند؛ بلکه باید تجارت کند و روزی را از خدا طلب کند؛ چون اگر خودش را اجیر کرد، راه رزق را بر خود میبندد.» (کافی، ج5، ص90)
روشن است که تاجر شخصیت خودرا بیش از شاگرد و زیر دست حفظ کرده و راهی برای رشد اقتصادی به روی خود و جامعهاش میگشاید.