آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

روزی که زمستان تصمیم به ترک طبیعت گرفت؛ در گوش بهار چیزی را زمزمه کرد و از او خواست تا پیام‌رسان او شود. بهار دیبای زیبایش را برداشت و صحرا گسترد و با صدای بلند پیام داد. همه صدای بهار را شنیدند؛ اما تنها عارفان و زنده‌دلان و آنانی که دستی به قرآن داشتند، پیغام بهار را که در واقع تلاوت این آیه کریمه بود، درک کردند. بهار می‌خواند: «واللّه الّذی أرْسَلَ الرِّیاح… فأحْیینا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوتِها وکذلِکَ النّشُور؛ وخداست آن که بادها را فرستاد، پس برانگیخت ابرها را، پس راند آنها را برشهرها، تا به واسطه‌ی آن زمین را بعد از آن که (در زمستان) مرده بود، (در بهار) زنده می‌کند و این چنین است، برانگیخته شدن در روز قیامت». (سوره‌ی ، آیه‌ی)
آری بهار می‌گفت: زندگی عبث نیست و تنها وجود «معاد» است که به زندگی معنا می‌بخشد و هدفدار بودن آن را ثابت می‌کند و چه خوب است ما که برای رسیدن بهار لحظه شماری می‌کردیم و با غبار‌روبی خانه‌هایمان به استقبالش شتافتیم، اکنون غبار دلهایمان را با باران توبه شستشو دهیم و با اخلاص و بندگی در پیشگاه خداوند متعال آن را جلا دهیم. گذشته را تمام شده بدانیم و همه چیز را از نو شروع کنیم. بیایید دلهایمان را بهاری کنیم؛ به فکرمان طراوت ببخشیم، دستمان را برای انجام کار نیک به کار بگیریم و با استوار نمودن قدمهایمان، محکم‌تر از گذشته در جهت رسیدن به اهدافمان تلاش کنیم. و سر‌انجام با شروع بهار، عهدمان را تازه کنیم و با خدا پیمان ببندیم که تنها بنده‌ی او باشیم و با عمل به دستوراتش از طریق قرآن به این معرفت برسیم که: هر‌وجود دلیل بر وجودی دیگر و همه موجودات دلیلی براثبات ذات خداوندیش می‌باشند. پس تفکر در صنع او را فراموش نکنیم که:
بـرگ درختـان سبـز‌در نظـر‌هـوشیـار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

تبلیغات