هدایت ها و ارزشها:گامهای شیطان
آرشیو
چکیده
متن
در قرآن در مورد پیروی نکردن از شیطان، چندین مرتبه هشدار داده شده است و انسان را از پیروی شیطان بر حذر داشته است؛ ولی در چندین مورد اصطلاح «خطرات» را بکار برده و تأکید کرده که از «گامهای» شیطان پیروی نکنید. مثلاً در آیه 21 سوره نور فرموده است: «یا أیها الّذین آمنوا لاتتّبعوا خُطُوات الشّیطان و من یتّبع خُطُوات الشّیطان فانّه یأمر بالفحشاء و المنکر؛ ای مؤمنان! از گامهای شیطان پیروی نکنید و هر که از گامهای شیطان پیروی کند، (بداند) که او به زشتی و ناپسندی وامیدارد».
«خطوات» جمع «خطوه» به معنی گامهای کوتاه و آرامی است که انسان را رفته رفته به مقصود میکشاند، و شیطان نیز به این شیوه عمل میکند. مثلاً بلای خانهبرانداز اعتیاد یا سرقتهای مسلّحانه و غیره، هرگز به صورت ناگهانی هیچکس را آلوده و گرفتار نمیکند. و یک انسان با ایمان و پاکدامن را هرگز نمیشود یک باره به مرکز فساد پرتاب کرد. بلکه از گامهای بسیار کوچک شروع میشود، که در ظاهر بیاهمیت است. این گامهای کوچک، همین که در وجود انسان راه یافت، همچون غدّه سرطانی ریشه میکند و انسانی که خود را رها کرده و در دام شیطان انداخته است، وقتی چشم باز میکند، خود را در مهلکهای عظیم میبیند که راه فرار ندارد؛اگر به اولین وسوسه تسلیم شویم، شیطان خطای بزرگتر را به سادگی خطای کوچک، به انسان تحمیل میکند.
اگر شیطان را به معنی وسیع کلمه، یعنی «هر موجود تبهکار و ویرانگر» تفسیر کنیم. گستردگی این هشدار در همه ابعاد زندگی روشن میشود. همه انسانها به موجب خلقت و فطرت، در معرض لغزش و اشتباه هستند و استعداد پذیرش وسوسهها را دارند؛ امّا چگونه میشود در مقابل آن وساوس ایستاد؟ قرآن در آیه 200 سوره اعراف میفرماید: «وامّا ینزغنّک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله إنّه سمیع علیم؛ هر گاه وسوسهای از جانب شیطان تو را فرا گرفت، به خدا پناه بر، که او شنوا و داناست». به لحاظ اهمیتی که این دستور برای انسانها دارد، مفاد این آیه، عیناً در آیه 36 سوره فصلت تکرار شده است و در آیه 201 سوره اعراف گفته است: «کسانی که [از خدا] پروا دارند، چون وسوسهای از جانب شیطان بدیشان رسد، [خدا را] به یاد میآورند و به ناگاه بصیرت مییابند». جالب است که در این آیه، وسوسههای شیطان با واژه «طائف» به معنی «طواف کننده» تعبیر و توصیف شده است؛ چون وسوسههای شیطان همچون طواف کننده، پیرامون فکر و روح انسان گردش میکند تا شاید قادر به نفوذ باشد. اگر انسان در این موقعیت به یاد خدا و عواقب شوم گناه بیفتد، با بصیرتی که خود به خود پیدا خواهد کرد، وسوسهها را از خود دور خواهد ساخت و آزاد میگردد و گرنه سرانجام در برابر این وساوس تسلیم میگردد. جمله «اذا هم مبصرون»، (به هنگام یاد خدا بصیرت مییابند) اشاره به این حقیقت دارد که وسوسههای شیطانی، پرده بر دید باطنی انسان میافکند، بهگونهای که راه را از چاه نمیشناسد؛ ولی یاد خدا به انسان بصیرت و قدرت تشخیص میدهد که نتیجهاش نجات از چنگال وسوسههاست. چاره مشکلِ وسوسههای شیطان، «یاد خدا» است. بر همین اساس، در آیه28 سوره رعد میفرماید: «الا بذکر اللّه تطمئن القلوب؛ تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست».
این همان شیوهای است که حضرت یوسف در اولین وسوسهای که از جانب شیطان بهصورت زلیخا مجسم شده بود، به کار برد و از آسیب و سقوط مصون ماند؛ و آنگاه که زلیخا درخواست خود را بیپرده با یوسف مطرح کرد، یوسف بلافاصله گفت: «معاذ الله» (سوره یوسف، آیه 23) و با این بیان، خود را به خدا سپرد. و چقدر کارش شبیه به کار مریمے بود که در مواجهه با روح الامین مجسّم، گفت: «انی اعوذ بالرحمن منک» (سوره مریم، آیه 18). مادر مریم نیز به هنگام کودکی فرزندش، برای حفظ سلامتی معنوی او، در نجوای خود با خدا گفت: «إنّی اُعیذها بک وذریتها من الشّیطان الرّجیم» (سورهآل عمران، آیه 36). و بهطور کلی در زندگی روزمره و صحنههای مختلفی که پیش میآید، انسان احساس میکند وسوسههای احتمالی شیطان ممکن است دامنگیرش شود، قرآن دستور میدهد که پناه بردن به خدا را در برابر وسوسهها به خود تلقین کنید و بگویید «وقل رب اعوذبک من همزات الشیطان؛ بگو پروردگارا! از وسوسههای شیطان به تو پناه میبرم».(سورهمؤمنون، آیه 97) بسیار جالب است که قرآن، شیطان را در برابر افراد با توکل و خداترس، خلع سلاح شده معرفی میکند و در آیه 99 سوره نحل میفرماید: «إنّه لیس له سلطان علی الّذین آمنوا وعلی ربّهم یتوکّلون؛ قطعاً او (شیطان) بر کسانی که ایمان دارند و به پروردگارشان توکل میکنند، سلطهای ندارد». و نیز در آیه 65 سوره اسراء خطاب به شیطان میفرماید: «إنّ عبادی لیس لک علیهم سلطان وکفی بربّک وکیلا؛ در حقیقت تو بر بندگان [خاص] من سلطهای نداری و حمایت پروردگارت [از آنان] کافی است». با توجه به آیات دیگری که قبلاً مرور کردیم، بسیار بدیهی است که این حمایت پروردگار در صورتی است که به او پناه برده باشیم و از او بخواهیم.
ذکر این نکته در پایان ضروری است که یکی از موارد وسوسه و القای ناشایست شیطان به انسانها، اخلال در روابط بین یکدیگر و رفتار غیر منصفانه و خشن با دیگران است که اگر مهار نشود، عواقب شوم و دامنهداری میتواند داشته باشد. برهمین اساس در آیه 53 سوره اسراء میفرماید: «وقُل لعبادی یقولوا الّتی هی أحسن إنّ الشّیطان ینزغ بینهم إنّ الشّیطان کان للإنسان عدواً مبیناً». با توجه به این اصل مهم در زندگی، در آیه 83 سوره بقره فرموده است: «وقولوا للنّاس حسناً؛ با مردم به زبان خوش صحبت کنید».
«خطوات» جمع «خطوه» به معنی گامهای کوتاه و آرامی است که انسان را رفته رفته به مقصود میکشاند، و شیطان نیز به این شیوه عمل میکند. مثلاً بلای خانهبرانداز اعتیاد یا سرقتهای مسلّحانه و غیره، هرگز به صورت ناگهانی هیچکس را آلوده و گرفتار نمیکند. و یک انسان با ایمان و پاکدامن را هرگز نمیشود یک باره به مرکز فساد پرتاب کرد. بلکه از گامهای بسیار کوچک شروع میشود، که در ظاهر بیاهمیت است. این گامهای کوچک، همین که در وجود انسان راه یافت، همچون غدّه سرطانی ریشه میکند و انسانی که خود را رها کرده و در دام شیطان انداخته است، وقتی چشم باز میکند، خود را در مهلکهای عظیم میبیند که راه فرار ندارد؛اگر به اولین وسوسه تسلیم شویم، شیطان خطای بزرگتر را به سادگی خطای کوچک، به انسان تحمیل میکند.
اگر شیطان را به معنی وسیع کلمه، یعنی «هر موجود تبهکار و ویرانگر» تفسیر کنیم. گستردگی این هشدار در همه ابعاد زندگی روشن میشود. همه انسانها به موجب خلقت و فطرت، در معرض لغزش و اشتباه هستند و استعداد پذیرش وسوسهها را دارند؛ امّا چگونه میشود در مقابل آن وساوس ایستاد؟ قرآن در آیه 200 سوره اعراف میفرماید: «وامّا ینزغنّک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله إنّه سمیع علیم؛ هر گاه وسوسهای از جانب شیطان تو را فرا گرفت، به خدا پناه بر، که او شنوا و داناست». به لحاظ اهمیتی که این دستور برای انسانها دارد، مفاد این آیه، عیناً در آیه 36 سوره فصلت تکرار شده است و در آیه 201 سوره اعراف گفته است: «کسانی که [از خدا] پروا دارند، چون وسوسهای از جانب شیطان بدیشان رسد، [خدا را] به یاد میآورند و به ناگاه بصیرت مییابند». جالب است که در این آیه، وسوسههای شیطان با واژه «طائف» به معنی «طواف کننده» تعبیر و توصیف شده است؛ چون وسوسههای شیطان همچون طواف کننده، پیرامون فکر و روح انسان گردش میکند تا شاید قادر به نفوذ باشد. اگر انسان در این موقعیت به یاد خدا و عواقب شوم گناه بیفتد، با بصیرتی که خود به خود پیدا خواهد کرد، وسوسهها را از خود دور خواهد ساخت و آزاد میگردد و گرنه سرانجام در برابر این وساوس تسلیم میگردد. جمله «اذا هم مبصرون»، (به هنگام یاد خدا بصیرت مییابند) اشاره به این حقیقت دارد که وسوسههای شیطانی، پرده بر دید باطنی انسان میافکند، بهگونهای که راه را از چاه نمیشناسد؛ ولی یاد خدا به انسان بصیرت و قدرت تشخیص میدهد که نتیجهاش نجات از چنگال وسوسههاست. چاره مشکلِ وسوسههای شیطان، «یاد خدا» است. بر همین اساس، در آیه28 سوره رعد میفرماید: «الا بذکر اللّه تطمئن القلوب؛ تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست».
این همان شیوهای است که حضرت یوسف در اولین وسوسهای که از جانب شیطان بهصورت زلیخا مجسم شده بود، به کار برد و از آسیب و سقوط مصون ماند؛ و آنگاه که زلیخا درخواست خود را بیپرده با یوسف مطرح کرد، یوسف بلافاصله گفت: «معاذ الله» (سوره یوسف، آیه 23) و با این بیان، خود را به خدا سپرد. و چقدر کارش شبیه به کار مریمے بود که در مواجهه با روح الامین مجسّم، گفت: «انی اعوذ بالرحمن منک» (سوره مریم، آیه 18). مادر مریم نیز به هنگام کودکی فرزندش، برای حفظ سلامتی معنوی او، در نجوای خود با خدا گفت: «إنّی اُعیذها بک وذریتها من الشّیطان الرّجیم» (سورهآل عمران، آیه 36). و بهطور کلی در زندگی روزمره و صحنههای مختلفی که پیش میآید، انسان احساس میکند وسوسههای احتمالی شیطان ممکن است دامنگیرش شود، قرآن دستور میدهد که پناه بردن به خدا را در برابر وسوسهها به خود تلقین کنید و بگویید «وقل رب اعوذبک من همزات الشیطان؛ بگو پروردگارا! از وسوسههای شیطان به تو پناه میبرم».(سورهمؤمنون، آیه 97) بسیار جالب است که قرآن، شیطان را در برابر افراد با توکل و خداترس، خلع سلاح شده معرفی میکند و در آیه 99 سوره نحل میفرماید: «إنّه لیس له سلطان علی الّذین آمنوا وعلی ربّهم یتوکّلون؛ قطعاً او (شیطان) بر کسانی که ایمان دارند و به پروردگارشان توکل میکنند، سلطهای ندارد». و نیز در آیه 65 سوره اسراء خطاب به شیطان میفرماید: «إنّ عبادی لیس لک علیهم سلطان وکفی بربّک وکیلا؛ در حقیقت تو بر بندگان [خاص] من سلطهای نداری و حمایت پروردگارت [از آنان] کافی است». با توجه به آیات دیگری که قبلاً مرور کردیم، بسیار بدیهی است که این حمایت پروردگار در صورتی است که به او پناه برده باشیم و از او بخواهیم.
ذکر این نکته در پایان ضروری است که یکی از موارد وسوسه و القای ناشایست شیطان به انسانها، اخلال در روابط بین یکدیگر و رفتار غیر منصفانه و خشن با دیگران است که اگر مهار نشود، عواقب شوم و دامنهداری میتواند داشته باشد. برهمین اساس در آیه 53 سوره اسراء میفرماید: «وقُل لعبادی یقولوا الّتی هی أحسن إنّ الشّیطان ینزغ بینهم إنّ الشّیطان کان للإنسان عدواً مبیناً». با توجه به این اصل مهم در زندگی، در آیه 83 سوره بقره فرموده است: «وقولوا للنّاس حسناً؛ با مردم به زبان خوش صحبت کنید».