حیوانات در قرآن(قسمت اول)
آرشیو
چکیده
متن
در این نوشتار، حیواناتی که قرآن از آنها نامبرده است اعم از پستاندار، پرنده و خزنده به ترتیب حروف الفبا، جمعآوری و ابتدا معنی لغوی آن آمده است. سپس آیه یا آیههایی که این کلمه در آن آمده است، آورده شده و آن گاه با مراجعه به کتابها و تفسیرهای گوناگون، دربارهی هر یک توضیحهایی بیان شده است.
1. أبابیل: پرندگان کوچک شبیه به چلچله و پرستو: وأرْسَلَ عَلَیهمْ طَیراً أبابیل.1
بر سرآنها پرندگانی فوج فوج فرستاد.
به طوری که گفتهاند کلمهی ابابیل به معنای جماعتهایی پراکنده و دسته دسته است و معنای آن این است که خدای تعالی، جماعتهایی پراکنده. از مرغان را بر بالای سرآنان فرستاد.2
أبابیل: دستهها و گروه پراکنده به قول کسائی، مفرد آن اَبُول است. راغب مینویسد: مفرد آن أبیل است و گفتهاند اسم جمع است و از خود مفرد ندارد.3
قرآن در این سوره، به داستان اصحاب فیل اشاره میکند که برای ویران کردن کعبه از دیار خود حرکت کردند. خدای تعالی نیز با فرستادن مرغ ابابیل و باریدن کلوخهای سنگی بر سر آنان هلاکشان کرد و آنان را به صورت گوشت جویده درآورد. این قصّه از آیات و معجزههای بزرگ الهی است.4
در تفسیر برهان از امام باقر(ع) نقل شده است که هر پرنده سه سنگ در چنگال و منقار خود داشت.آنها سنگها را روی لشکریان ابرهه ریختند که براثر آن، بیماری آبله میان آنان پدید آمد و پرندگان بدان وسیله هلاکشان کردند. پیش از آن آبله در آنجا دیده نشده بود.5
ابن عبّاس میگوید: «برای آنها منقارهایی بود مثل منقار پرندگان و پنجههایی مانند پنجه سگها. به گفته ربیع، دندانهایی مانند دندانهای درندگان داشتند و به گفتهی سعید بن جبیر، پرندگان سبزی بودند که منقار زردی داشتند. به گفتهی عبید اللّه بن عمیر و قتاده، پرندگان سیاه دریایی بودند که در منقار و پنجههاشان سنگریزه داشتند و بعضی سبز و بعضی سیاه بودهاند».6
2. اِبِل: مطلق شتر (اعم از نر و ماده)
وَمِنَ الإبِل وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَینِ قُلْ الذَّکَرَینِ حَرَّمَ اَمِ الأنْثَیینِ.7
و از شتر نر و ماده و از گاو نر و ماده، بگو: آیا آن دو نر را حرام کرده است یا آن دو ماده را…؟
أفَلا ینْظُرونَ إلی الإبِلِ کَیفَ خُلِقَتْ.8
آیا به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده است.
اِبل به معنی مطلق شتر است اعمّ از نر و ماده از هر جنس که باشد. لفظ آن مفرد است و دلالت برجنس دارد. اِبِل فقط دوبار در قرآن مجید آمده است.9 با توجه به اینکه مطلق شتر است، بعضی درباره این آیات10 گفتهاند که معنای اثنین، اهلی و وحشی است، نه نر و ماده.11
خداوند متعال در سورهی غاشیه، نخست منکران ربوبیت را دعوت میکند تا در کیفیت خلقت شتر دقت کنند که چگونه خلق شده و چگونه آن را از زمینی مرده و به این صورت عجیب درآورده است؛ صورتی که نه تنها خودش عجیب است، بلکه اعضا و قوا و افعالش نیز عجیب است. چگونه این هیکل درشت را مسخّر انسانها کرده است؟ (یک کودک انسان میتواند افسارش را بکشد و هرجا بخواهد ببرد). انسانها نیز میتوانند از سواری، بارکشی، گوشت، شیر، پوست، کرک و حتّی بول و پشکلش استفاده کنند. آیا هیچ انسان عاقلی به خود اجازه میدهد احتمال معقول بدهد شتر و این فواید آن به خودی خود پدید آمده باشد و در خلقت او برای انسانها هیچ غرضی در کار نبوده و انسان هیچ مسؤولیتی در برابر آن و دیگر نعمتها نداشته باشد؟
اگر در بین همه تدبیرهای الهی و نعمتهایش، تدبیر در خلقت شتر را آورده، بدین جهت است که سورهی مورد بحث در مکه نازل شده و در شمار اولین سورههایی است که به گوش مردم عرب خورده است. گفتنی است در مکّه آن ایام، شتر یکی از ارکان گذران زندگی اعراب بوده است.12
1. فیل، 3.
2. المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ترجمه: سید محمد باقر موسوی همدانی، ج40، ص391.
3. قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج1، ص19.
4. المیزان، ج40، ص390.
5. قاموس قرآن، ج1، ص19
6. مجمع البیان، طبرسی، ترجمه: محمد رازی، ج27، ص287.
7. انعام، 144.
8. غاشیه، 17.
9. قاموس قرآن، ج1، ص19.
10. منظور آیات 143و 144سورهی انعام است.
11. المیزان، ج14، ص242.
12. همان، ج40، صص205 و206.
1. أبابیل: پرندگان کوچک شبیه به چلچله و پرستو: وأرْسَلَ عَلَیهمْ طَیراً أبابیل.1
بر سرآنها پرندگانی فوج فوج فرستاد.
به طوری که گفتهاند کلمهی ابابیل به معنای جماعتهایی پراکنده و دسته دسته است و معنای آن این است که خدای تعالی، جماعتهایی پراکنده. از مرغان را بر بالای سرآنان فرستاد.2
أبابیل: دستهها و گروه پراکنده به قول کسائی، مفرد آن اَبُول است. راغب مینویسد: مفرد آن أبیل است و گفتهاند اسم جمع است و از خود مفرد ندارد.3
قرآن در این سوره، به داستان اصحاب فیل اشاره میکند که برای ویران کردن کعبه از دیار خود حرکت کردند. خدای تعالی نیز با فرستادن مرغ ابابیل و باریدن کلوخهای سنگی بر سر آنان هلاکشان کرد و آنان را به صورت گوشت جویده درآورد. این قصّه از آیات و معجزههای بزرگ الهی است.4
در تفسیر برهان از امام باقر(ع) نقل شده است که هر پرنده سه سنگ در چنگال و منقار خود داشت.آنها سنگها را روی لشکریان ابرهه ریختند که براثر آن، بیماری آبله میان آنان پدید آمد و پرندگان بدان وسیله هلاکشان کردند. پیش از آن آبله در آنجا دیده نشده بود.5
ابن عبّاس میگوید: «برای آنها منقارهایی بود مثل منقار پرندگان و پنجههایی مانند پنجه سگها. به گفته ربیع، دندانهایی مانند دندانهای درندگان داشتند و به گفتهی سعید بن جبیر، پرندگان سبزی بودند که منقار زردی داشتند. به گفتهی عبید اللّه بن عمیر و قتاده، پرندگان سیاه دریایی بودند که در منقار و پنجههاشان سنگریزه داشتند و بعضی سبز و بعضی سیاه بودهاند».6
2. اِبِل: مطلق شتر (اعم از نر و ماده)
وَمِنَ الإبِل وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَینِ قُلْ الذَّکَرَینِ حَرَّمَ اَمِ الأنْثَیینِ.7
و از شتر نر و ماده و از گاو نر و ماده، بگو: آیا آن دو نر را حرام کرده است یا آن دو ماده را…؟
أفَلا ینْظُرونَ إلی الإبِلِ کَیفَ خُلِقَتْ.8
آیا به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده است.
اِبل به معنی مطلق شتر است اعمّ از نر و ماده از هر جنس که باشد. لفظ آن مفرد است و دلالت برجنس دارد. اِبِل فقط دوبار در قرآن مجید آمده است.9 با توجه به اینکه مطلق شتر است، بعضی درباره این آیات10 گفتهاند که معنای اثنین، اهلی و وحشی است، نه نر و ماده.11
خداوند متعال در سورهی غاشیه، نخست منکران ربوبیت را دعوت میکند تا در کیفیت خلقت شتر دقت کنند که چگونه خلق شده و چگونه آن را از زمینی مرده و به این صورت عجیب درآورده است؛ صورتی که نه تنها خودش عجیب است، بلکه اعضا و قوا و افعالش نیز عجیب است. چگونه این هیکل درشت را مسخّر انسانها کرده است؟ (یک کودک انسان میتواند افسارش را بکشد و هرجا بخواهد ببرد). انسانها نیز میتوانند از سواری، بارکشی، گوشت، شیر، پوست، کرک و حتّی بول و پشکلش استفاده کنند. آیا هیچ انسان عاقلی به خود اجازه میدهد احتمال معقول بدهد شتر و این فواید آن به خودی خود پدید آمده باشد و در خلقت او برای انسانها هیچ غرضی در کار نبوده و انسان هیچ مسؤولیتی در برابر آن و دیگر نعمتها نداشته باشد؟
اگر در بین همه تدبیرهای الهی و نعمتهایش، تدبیر در خلقت شتر را آورده، بدین جهت است که سورهی مورد بحث در مکه نازل شده و در شمار اولین سورههایی است که به گوش مردم عرب خورده است. گفتنی است در مکّه آن ایام، شتر یکی از ارکان گذران زندگی اعراب بوده است.12
1. فیل، 3.
2. المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ترجمه: سید محمد باقر موسوی همدانی، ج40، ص391.
3. قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج1، ص19.
4. المیزان، ج40، ص390.
5. قاموس قرآن، ج1، ص19
6. مجمع البیان، طبرسی، ترجمه: محمد رازی، ج27، ص287.
7. انعام، 144.
8. غاشیه، 17.
9. قاموس قرآن، ج1، ص19.
10. منظور آیات 143و 144سورهی انعام است.
11. المیزان، ج14، ص242.
12. همان، ج40، صص205 و206.