یادی از یاران
آرشیو
چکیده
متن
آرام بود و خوش سخن، شوخطبع و دوست داشتنی. هرگز با نشستن در کنار او احساس خستگی نمیکردی، سالها همدل و همراز رزمندگان جبههها بود و دلگرم کنندهی آنان.
در سال 1327 هـ.ش، در شهر ملکوتی مشهد در کنار بارگاه تابناک هشتمین ماه ولایت و امامت از مادری پرهیزگار و پدری متدین زاده شد.
مرحوم حاج حسن قادری ،از کودکی با قرآن و مفاهیم آن همدم و قرین بود.صوت دلنشین قرآن او تا بدانجا اوج گرفت که در سال 1352 هنگامی که در مسجد گوهرشاد مشهد در حضور قراّء معروف و صاحب نامی همچون منشاوی، حصری و ابوالعینین صدایش به تلاوت قرآن بلند شد، همهی آنان را به تحسین وا داشت، در همان سال ها بود که نوارهای قرآن او در ردیف اوّلینها قرار گرفت و تا کنون نوای قرآن و به ویژه اذان مشهور او در برخی از اوقات نماز،از گلدستههای بارگاه علیبن موسیالرضا(ع) و خواهر گرانقدرش حضرت معصومه (س) جانافزا و روح آفرین است. صدای قرآن و اذان او علاوه بر این دیار، در سایر بلاد نیز آشنا بود تا آنجا که یکی از دوستان وی در سفری همراه هیأتی به واتیکان، وقتی در پایان سفر به قصر واتیکان دعوت شدند، به آنها گفته شد میخواهیم هدیهای به شما بدهیم که همه منتظر بودند؛ ناگهان صدای آشنایی از بلندگوهای قصر طنینانداز شد و آن صوت دل انگیز مرحوم حاج شیخ حسن قادری بود.
او گرچه به لباس روحانیت افتخار میکرد، لکن تنها به خواندن دروس حوزوی اکتفا نکرد و بلکه همواره در کنار فعالیتهای درسی، همگام با رهبران نهضت بزرگ اسلامی، در قبل و پس از انقلاب گامهای مؤثری برداشت.
منزل او در مشهد مقدّس پناه مبارزان و تلاشگران انقلاب بود، و در زمان جنگ، در قم مأوای رزمندگان اسلام.
حجت الاسلام قادری، بعد از جنگ نیز چند صباحی در قم به درس و بحث مشغول شد اما روح بلند او طاقت نیاورد و برای خدمت در سنگرهای دیگر به سوی تهران بار سفر بست و در مراکز مختلف به راهاندازی مراکز قرآنی و اجرای کلاسهای قرآنی همّت گماشت.
تلاوت قرآن او در سپیده دمان پس از برپایی نماز صبح همراه با خانواده و فرزندانش، توفیقی بود که سالها وی را همراهی میکرد و آنان را به سحرخیزی شهره ساخته بود. ایثار و از خودگذشتگی و کمک به محرومان و توجه به ایتام از آشکارترین روحیات همیشگی او بود تا آنجا که گاه با فرزندان خود، غذایی تهیه میکرد و به خانه محرومان آبرومند میرفت تا هم به آنان سرزده باشد و هم به فرزندان خود آموزش روش علی(ع) و اولاد او را یاد داده باشد.
روح بلند او در زمستان سال 1381 به اوج پرکشید و یارانش را تنها و در فراغش غمگین وانهاد.
رحمت بیکران الهی بر او باد.
در سال 1327 هـ.ش، در شهر ملکوتی مشهد در کنار بارگاه تابناک هشتمین ماه ولایت و امامت از مادری پرهیزگار و پدری متدین زاده شد.
مرحوم حاج حسن قادری ،از کودکی با قرآن و مفاهیم آن همدم و قرین بود.صوت دلنشین قرآن او تا بدانجا اوج گرفت که در سال 1352 هنگامی که در مسجد گوهرشاد مشهد در حضور قراّء معروف و صاحب نامی همچون منشاوی، حصری و ابوالعینین صدایش به تلاوت قرآن بلند شد، همهی آنان را به تحسین وا داشت، در همان سال ها بود که نوارهای قرآن او در ردیف اوّلینها قرار گرفت و تا کنون نوای قرآن و به ویژه اذان مشهور او در برخی از اوقات نماز،از گلدستههای بارگاه علیبن موسیالرضا(ع) و خواهر گرانقدرش حضرت معصومه (س) جانافزا و روح آفرین است. صدای قرآن و اذان او علاوه بر این دیار، در سایر بلاد نیز آشنا بود تا آنجا که یکی از دوستان وی در سفری همراه هیأتی به واتیکان، وقتی در پایان سفر به قصر واتیکان دعوت شدند، به آنها گفته شد میخواهیم هدیهای به شما بدهیم که همه منتظر بودند؛ ناگهان صدای آشنایی از بلندگوهای قصر طنینانداز شد و آن صوت دل انگیز مرحوم حاج شیخ حسن قادری بود.
او گرچه به لباس روحانیت افتخار میکرد، لکن تنها به خواندن دروس حوزوی اکتفا نکرد و بلکه همواره در کنار فعالیتهای درسی، همگام با رهبران نهضت بزرگ اسلامی، در قبل و پس از انقلاب گامهای مؤثری برداشت.
منزل او در مشهد مقدّس پناه مبارزان و تلاشگران انقلاب بود، و در زمان جنگ، در قم مأوای رزمندگان اسلام.
حجت الاسلام قادری، بعد از جنگ نیز چند صباحی در قم به درس و بحث مشغول شد اما روح بلند او طاقت نیاورد و برای خدمت در سنگرهای دیگر به سوی تهران بار سفر بست و در مراکز مختلف به راهاندازی مراکز قرآنی و اجرای کلاسهای قرآنی همّت گماشت.
تلاوت قرآن او در سپیده دمان پس از برپایی نماز صبح همراه با خانواده و فرزندانش، توفیقی بود که سالها وی را همراهی میکرد و آنان را به سحرخیزی شهره ساخته بود. ایثار و از خودگذشتگی و کمک به محرومان و توجه به ایتام از آشکارترین روحیات همیشگی او بود تا آنجا که گاه با فرزندان خود، غذایی تهیه میکرد و به خانه محرومان آبرومند میرفت تا هم به آنان سرزده باشد و هم به فرزندان خود آموزش روش علی(ع) و اولاد او را یاد داده باشد.
روح بلند او در زمستان سال 1381 به اوج پرکشید و یارانش را تنها و در فراغش غمگین وانهاد.
رحمت بیکران الهی بر او باد.