چکیده

خلأ به وجود آمده پس از فروپاشی نظام دو قطبی، افغانستان را آوردگاه قدرت های منطقه ای و همسایگان این کشور قرار داد. افغانستان از سوی غرب به فراموشی سپرده شد و اتحاد جماهیر شوروی نیز، درگیر تبعات فروپاشی بلوک شرق و استقلال جمهوری های باقی مانده از خود بود. تداوم جنگ های داخلی بین مجاهدین افغان در راستای اختلافات داخلی و مداخلات خارجی و نبود دولت مقتدر و فراگیر، زمینه مساعدی را برای حضور نیروی سومی به نام طالبان بنیادگرا و سپس حامیان ایدئولوژیک – نظامی ایشان، یعنی سازمان تروریستی «القاعده» در افغانستان فراهم ساخت. در واقع افغانستان در مقطعی پس از جنگ سرد، مهم ترین مأمن جغرافیایی تروریست ها محسوب می گردید. از سوی دیگر غرب نیز، با ابزار ژئوتروریسم در پی اهداف استراتژیک خود در منطقه است. شکل گیری جغرافیای تروریسم در افغانستان، این اجازه را به غرب داده است تا با استفاده از آن، ضمن تداوم حضور خود در منطقه، نسبت به مهار و کنترل کشورهای مخالف خود در منطقه اقدام نماید از سوی دیگر، شکل گیری جغرافیای تروریسم در این منطقه، پی آمدهای جدی امنیتی را برای ایران به عنوان یکی از همسایگان این کشور که منافع متضادی با غرب دارد پدید آورده است. در این مقاله چگونگی شکل گیری جغرافیای تروریسم، تحت تأثیر «گذار ژئوپلیتیک پس از جنگ سرد» و تأثیرات امنیتی آن بر ایران، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

تبلیغات