آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

مفهوم تغییر بیان در ترجمه از سوی نظریه پردازن مختلفی مورد بحث قرار گرفته است و بیشتر ناظر بر تغییر ساخت های دستوری زبان مبدأ و برابریابی در سطح تعابیر و اسلوب هاست. وینه و داربلنه از نظریه پردازانی هستند که به لزوم انتقال پیام و مقوله های فرهنگی از طریق برابریابی و تغییر بیان به عنوان یک ضرورت کاربردی معنایی نگریسته اند. بر این اساس، مترجم باید خود را از زنجیر ساختارهای زبان مبدأ و توالی و ترتیب واژگان و جملات آن برهاند و آزادانه به انتقال معنا و پیام و یا حتّی تأثیر متن مبدأ در متن مقصد بپردازد. در راستای اجرای این هدف، آشنایی با تعابیر و اصطلاحات زبان مقصد، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر، در زبانی مانند عربی که زبانی اسلوب محور است و مفاهیم در قالب اسلوب هایی نظیر نواسخ، حرف جر و موصول، تحذیر و... بیان می شوند، آشنایی با این اسلوب ها، دست مترجم را برای تغییر بیان و بیان جایگزین باز می کند و با برخی از فنون تغییر بیان، از جمله: ارائه تعبیر پربسامد و جاافتاده، واژه یا تعبیر فرهنگی مشابه و آرایه های بلاغی مأنوس به همانندسازی جامه عمل می پوشاند.

تبلیغات