هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه های روان شناختی زنان بهبود یافته از وابستگی به مواد بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. در این پژوهش، جامعه آماری شامل زنان بی سرپناه بهبودیافته از وابستگی به مواد در شهر تهران بود که از میان آن ها نمونه ای به حجم 36 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند. نمونه های انتخاب شده به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شوارتزر و جروسالم (1995)، مقیاس امید اشنایدر و همکاران (1991)، و مقیاس خوش بینی شی یر و کارور (1985) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که روان درمانی مثبت نگر بر سه سرمایه روان شناختی (امید، خودکارآمدی و تاب آوری) زنان بهبودیافته از وابستگی به مواد اثربخش بود و سطح این متغیرها را به طور معنا داری ارتقا داد، ولی در مؤلفه خوش بینی، تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل یافت نشد. به طور کلی می توان گفت که وجود عوامل حمایت کننده مانند سرمایه روان شناختی برای پیشگیری از وابستگی به مواد و بهبودی از آن امری ضروری است. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده، روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان درمانی اثربخش برای ارتقاء سرمایه های روان شناختی مورد استفاده قرار گیرد.