آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

هدف این مقاله بررسی تطبیقی دستور زبان داستان و ساختار پیرنگ در دو روایت از داستان «افشین و بودلف» در تاریخ بیهقی به قلم ابوالفضل بیهقی، و فرج بعد الشدهًْ اثر قاضی محسن تنوخی است. به نظر می رسد اگرچه از نظر گونه روایت و نقطه دید، تفاوتی در ساختار دستور زبان دو روایت دیده نمی شود، اما در واکاوی و تحلیل ساختار دستور زبان دو روایت، از دیدگاه علم روایت شناسیِ ساختارگرا، همواره این نکته جالب ذهن نگارندگان را به خود مشغول کرده بود که با وجود شباهت دستور زبان داستانی در گونه روایت و نوع پیرنگ، و مرحله عقد قرار داد کنشگران، بین دو روایت تفاوتی موجود است؛ بدین صورت که در روایت تاریخ بیهقی مرحله عقد قرارداد بین کنشگران به صورت ملموس به زبان می آید، در حالی که روایت فرج بعد الشدهًْ، فاقد عقد قرارداد بین کنشگران است. نتایج پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، نشان می دهد که با توجه به نظریه دو گونه روایت دنیای داستان، همسانِ متن گرا و کنشگر در هر دو روایت وجود دارد و پیرنگ آنها از نوع فرمول الگوی پیوندی (PN۱=f{s۱→s۲∩o) است، درحالی که از نظر دستور زبان داستان و مرحله عقد قرارداد کنشگران، بین دو روایت تفاوتی موجود است.

تبلیغات