آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

در شماره قبل هفت نوع از ویژگیهاى حضرت مریم(س) بیان گردید;اینک ویژگیهاى دیگر آن حضرت:
8 - حضرت مریم(س) به عنوان زنى مطهره
(و آتینا عیسى بن مریم البینات و ایدناه بروح القدس) (1) .
«عیسى پسر مریم را حجت و دلیل دادیم و او را به وسیله‏روح‏القدس قدرت بخشیدیم یا تایید نمودیم‏».
منظور از روح‏القدس در این آیه، روح عیسى(ع) است که در اودمید. روح به قدس خداوند اضافه کرده شده است و کلماتى به قدس‏اضافه شده است مثل ملک‏القدوس که اضافه شده است در روح‏القدس هم‏حالت اضافى وجود دارد. بعضى دیگر گفته‏اند منظور از قدس،پاکیزگى و طهارت است و براى این پاکیزه خوانده شد که هیچ مردو زنى با هم تماسى نداشتند تا نطفه او بسته شود. پس او پاک‏بود. او از آب نطفه آفریده نشده بود. بعضى گفته‏اند منظور ازروح‏القدس جبرئیل است چون یکى از نامهاى جبرئیل روح است و معنى‏قدس هم برکت است پس معنى روح‏القدس به تعبیر آنها فرشته بابرکت است و دلیل خود را با این آیه استنباط کرده‏اند:
(قل نزله روح القدس من ربک بالحق).
(تلک الرسل فضلنا بعضهم على بعض منهم من کلم الله و رفع بعضهم‏درجات و آتینا عیسى ابن مریم البینات و ایدناه بروح القدس) (2) .
«از میان پیغمبران بعضى را بر بعض دیگر فضیلت و برترى دادیم‏بعضى از آنها با خداوند گفتگو کردند و برخى ترفیع درچه یافتندمثلا به عیسى(ع) پسر مریم معجزات آشکارى دادیم و او را به‏وسیله روح‏القدس موید و نیرومند ساختیم‏».
(فاتخذت من دونهم حجابا فاءرسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشراسویا قالت انى اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا قال انما انارسول ربک لاهب لک غلاما زکیا. قالت انى یکون لى غلام و لم‏یمسسنى بشر و لم اک بغیا) (3) .
«و آنگاه که از همه خویشان به کنج تنهایى پنهان گردید، ماروح خود را (روح‏القدس که فرشته اعظم است) بر او (در صورتى‏زیبا) مجسم ساختیم. مریم که آن روح مجسم را در آن صورت نیکودید، به او گفت: من از تو به خداى رحمان پناه مى‏برم که توپرهیزگارى کنى. روح‏القدس در پاسخ مریم گفت: من فرستاده خدا به‏سوى تو هستم آمده‏ام تا به امر او تو را فرزندى بخشم بسیارپاکیزه و پاک‏سیرت‏». در تفسیر آیات بالا آمده است که خداوند به‏پیامبر اسلام(ص) مى‏فرماید: یاد کن امت‏خویش را از مریم که چون‏از مردمان خویش دور رفت و به جایى خلوت و جایى که آفتاب بود،رسید و لباسهایش را درآورد تا کسى او را نبیند که سر و تن‏بشوید.
چون تن شست و سرش را شانه زد، و جامه پوشید، ناگهان جوانى رابا روى خوب و بوهاى خوش و لباسهاى نیکو دید و به او نزدیک شد.
وقتى مریم(س) او را دید، ترسید و به خدا پناه برد، مریم فکر وخیالهایى از جبرئیل به ذهنش رسید تا این که جبرئیل خودش رامعرفى نمود و او را بشارت به فرزند پاکیزه داد. مریم گفته‏چکونه فرزندى که من با هیچ مردى نبوده‏ام؟!.
(قالت رب انى یکون لى ولد و لم یمسسنى بشر قال کذلک الله‏یخلق ما یشاء اذا قضى امرا فانما یقول له کن فیکون) (4) .
«مریم گفت: چگونه فرزندى که من با هیچ مردى نبوده‏ام و خداونددر پاسخ مى‏فرماید: مثال خلقت عیسى(ع) در پیشگاه خدا مانندخلقت آدم است که او را از خاک آفرید و به او امر کرد موجودشو» (ان مثل عیسى عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له‏کن فیکون) (5) .
9 - ولادیت‏حضرت عیسى(ع)
(فحمله فانتبذت به مکانا قصیا فاءجاءها المخاض الى جذع النخله‏قالت‏یا لیتنى مت قبل هذا و کنت نسیا منسیا) (6) .
مریم به عیسى باردار شد و از ترس ملامت مردم، خود را در نقطه‏دوردستى بدور از خلق، رسانید. درد زایمان او را فرا گرفت. اوبه زیر درخت‏خرمایى رفت و از شدت درد و بیم رسوایى مى‏گفت:
اى کاش قبل از این جریان مرده بودم و نامم از صفحه روزگار محوو فراموش مى‏شد».
مفسران مدت حمل مریم را بعضى‏9 ماه گفته‏اند و بعضى هشت ماه وچون طفل هشت ماهه زنده نمى‏ماند ولى خداوند عیسى(ع) را نگهداشت‏و این هشت ماه فقط خاص او بود. بعضى نیز شش ماه گفته‏اند وعده‏اى سه ساعت و بعضى نیز یک ساعت آورده‏اند. مقاتل بن سلیمان،مریم را در آن زمان ده ساله مى‏دانسته است که دوبار عذر زنان‏را دیده بود.
هنگام وضع حمل مریم، زمستان بود. مریم زیر درخت‏خرما قرارگرفته بود و آن درخت‏سبز و انبوهى از رطب بر آن قرار داشت واین دو معجزه بود. عده‏اى بر این باورند چون در آن سرزمین رطب‏نمى‏روید، پس خداوند رطب را از جاى دیگرى آورده است. انجیل متى‏تولد عیسى(ع) را اینگونه بازگو مى‏کند که مریم -ما در او- که‏به عقد یوسف درآمده بود، (یوسف مرد پرهیزگارى بوده است) قبل‏از آن که به خانه شوهر برود، به وسیله روح‏القدس آبستن شد.
یوسف که مرد نیکوکارى بود، نمى‏خواست مریم را در پیش مردم رسوانماید، تصمیم گرفت مخفیانه از او جدا شود. یوسف هنوز در این‏فکر بود که فرشته خداوند در خواب بر او ظاهر گشت و فرمود: اى‏یوسف پسر داود از بردن مریم به خانه خود نترس زیرا آنچه دررحم اوست، از روح‏القدس است. او پسرى به دنیا خواهد آورد و تواو را عیسى خواهى نامید زیرا او رهایى‏بخش قوم خویش از گناهان‏خواهد بود. و این همه واقع شد تا آنچه خداوند به وسیله نبى‏اعلام فرموده بود به انجام رسد. باکره‏اى آبستن شود، پسرى خواهدزائید که عمانوئیل یعنى «خدا با ما» خوانده خواهد شد.
یوسف از خواب بیدار شد و طبق دستور فرشته عمل نمود اما تازمانى که مریم پسر خود را به دنیا نیاورده بود، با او همبسترنشد و کودکش را عیسى نام نهاد. در انجیل لوقا وضع حمل مریم رااینگونه بیان مى‏دارد که در ماه ششم باردارى همسر زکریا جبرئیل‏از جانب خدا به شهرى به نام ناصره به نزد دخترى که در عقدمردى به نام یوسف از خاندان داود بود، فرستاده شد. نام این‏دختر مریم بود. فرشته بر او وارد شد و گفت: «سلام اى کسى که‏مورد لطف هستى و خداوند با توست‏» اما مریم بسیار مضطرب شد وندانست که معنى این سلام چیست فرشته به او گفت: اى مریم نترس،زیرا خداوند به تو لطف کرده است تو آبستن خواهى شد و پسرى‏خواهى زائید و نام او را عیسى خواهى نهاد. او بزرگ مى‏شود و به‏پسر خداى متعال ملقب خواهد شد.
خداوند تخت پادشاهى جدش داود را به او عطا خواهد فرمود. او تاابد بر خاندان یعقوب فرمانروایى مى‏کند پادشاهى او هرگز پایانى‏ندارد. مریم به فرشته گفت: این چگونه ممکن است من با هیچ مردى‏رابطه نداشته‏ام. فرشته پاسخ داد روح‏القدس بر تو خواهد آمد وقدرت خداى متعال بر تو سایه خواهد افکند و به این سبب آن‏نوزاد مقدس پسر خدا نامیده خواهد شد و براى خدا هیچ چیز محال‏نیست.
مریم گفت: من کنیز خدایم تا همانطور که گفتى بشود و فرشته ازپیش او رفت. در رابطه با سخنان نصارى که عیسى(ع) را پسر خدانامیدند، این آیه مقدسه نازل گشت:
(یا اهل الکتاب لا تغلوا فى دینکم و لا تقولوا على الله الاالحق انما المسیح عیسى بن مریم رسول الله و کلمته القاها الى‏مریم و روح منه فآمنوا بالله و رسله و لا تقولوا ثلاثه انتهواخیرا لکم انما الله اله واحد سبحانه ان تکون له ولد له ما فى‏السموات و ما فى الارض و کفى بالله وکیلا لن یستنکف المسیح ان‏یکون عبدا لله و لا الملائکه المقربون و من یستنکف عن عبادته ویستکبر فسیحشرهم الیه جمیعا) (7) .
«اى علماى نصارى در دین خود زیاده‏روى نکنید و درباره خدا جزحق نگوئید. عیسى پسر مریم فرستاده خدا و کلمه الهى و روح اوست‏که به جانب مریم فرستاده است. به خدا و پیامبران او ایمان‏آورید و قائل به تثلیث نباشید که مى‏گویند: (اب; ام وروح‏القدس) از این گفتارها دست‏بردارید. خدا یکى است و ساحت اومنزه از آن است که داراى فرزند باشد. تمام موجودات آسمان وزمین از آن اوست. او براى نگهبانى کائنات کافى است. عیسى‏هیچکاه از بندگى خدا سرپیچى نمى‏کرد. فرشتگان نزدیک به خدا نیزهمین‏طور و هرکس از عبادت او سرپیچى کند، و کبر بورزد، خداونداو را با سایرین در پیشگاه خود براى بازخواست‏حاضر خواهدساخت.
در سوره مریم نیز در این رابطه چنین آمده است:
(ان الله ربى و ربکم فاعبده هذا صراط مستقیم فاختلف اللاحزاب‏من بینهم فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم) (8) . «خداوندپروردگار من و شماست. او را پرستش کنید راه راست این است.
طبقات مردم درباره عیسى(ع) اختلاف کرده‏اند (عده‏اى او را پسرخدا دانستند و عده‏اى پسر یوسف نجار) واى به حال آنان که به‏خدا و حقیقت کفر ورزیدند آنها هنگام حضور در عرصه قیامت‏بااین اعمال خود چه خواهند کرد؟».
اما قصص الانبیاء در این رابطه اینگونه شرح مى‏دهد که هنگام‏تولد فرزند مریم نزدیک شد.
مریم چون از عباد و زهاد در بیت‏المقدس شرم داشت‏به صحرا رفت وبعد از مدت کمى دردش گرفت و در سایه رخت‏خشک شده خرمایى نشست‏و بعد از مدتى عیسى(ع) به دنیا آمد. او از شدت درد و اندوه باخود گفت: اى کاش قبل از این مرده بودم (فاءجائها المخاض الى‏جذع النخله قالت‏یا لیتنى مت قبل هذا) (9) . ناگهان ندایى رسیدکه ناراحت مباش که خداوند به قدرت خویش چشمه آب خوش براى توپدید خواهد آورد (فناداها من تحتها الا تحزنى قد جعل ربک تحتک‏سریا) (10) . و مریم عیسى(ع) و خود را در آن آب بشست. جبرئیل بروى نازل گشت و به او گفت آن درخت را بجنبان و تکان بده که‏براى تو خرمایى رسیده مى‏دهد. (و هزى الیک بجذع النخله تساقط‏علیک رطبا جنیا) (11) پس از این خرما بخور و از آن آب بنوش واگر کسى از آدمیان را دیدى، بگو که امروز من روزه‏ام و با کسى‏سخن نمى‏گویم. (فکلى واشربى و قرى عینا فاءما ترین من البشراءحدا فقولى انى نذرت للرحمن صوما فلن اکلم الیوم انسیا) (12) .
در کتاب طبقات آیات چنین آمده که (و جعلنا ابن مریم و امه آیه‏و آویناهما الى ربوه ذات قرار و معین) (13) . «و عیسى مسیح ومادر او را در دنیا آیت و نشانه قدرت خود ساختیم و آنان را برسر ستون بلندى که هموار بود و چشمه‏سارى داشت، هدایت کردیم‏».
در آیه بالا محل بلند در تفسیرهاى مختلف معناهاى مختلفى رادربر مى‏گیرد. بعضى آنجا را دمشق و عده‏اى رمله و عده‏اى‏بیت‏المقدس دانسته‏اند. در اخبار است که وقتى عیسى(ع) به دنیاآمد، هرچه بت‏بر روى زمین بود، همه افتادند و در آن زمان چون‏عیسى را بى‏پدر یافتند، علما سه گروه شدند: عده‏اى گفتند: مسیح‏ابن الله(سوره توبه) بعضى گفتند: ان الله ثالث ثلاثه(آیه‏73سوره مائده) و بعضى نیز گفتند: هو المسیح بن مریم(آیه‏17مائده).
10 سخن گفتن عیسى(ع) پسر مریم در گهواره و معجزه‏اى در تاییدطهارت مریم(س)
(و یعلمه الکتاب والحکمه و التوریه و الانجیل) (14) .
«خداوند به عیسى تعلیم علم کتاب و حکمت داد و تورات و انجیل‏را به او آموخت‏».
بعد از تولد عیسى(ع) از جانب خدا به مریم وحى رسید که اگرآدیمان را دیدى، بگو که روزه سکوت دارى (فقولى انى نذرت‏للرحمن صوما) (15) و فرزند تو در گهواره سخن خواهد گفت.
(و یکلم الناس فى المهد کهلا) (16) . پس مریم فرزند را بغل گرفت ونزد کسان خود رفت. خانواده مریم به او گفتند: که حقیقتا کاربدى کردى. اى خواهر هارون(درباره هارون در اینجا 4 قول‏گفته‏اند که معروفترین آنها این است که فتاده و ابن وزید و کعب‏گفتند که از رسول(ص) شنیده‏اند که هارون فردى بود صالح دربنى‏اسرائیل معروف به صالحیت و این لقب به خاطر صالح بودن اوبوده است) نه پدرت زشتکار بود و نه مادرت. تو دختر باکره این‏پسر را از کجا آوردى؟ (فاءتت‏به قومها تحمله قالوا یا مریم‏لقد جئت‏شیئا فریا یا اخت هارون ما کان ابوک امراء سوء و ماکانت امک بغیا).
در تفسیر آیه 28 سوره مریم آمده است که یوسف نجار پسر عموى‏مریم او را به غارى برد و بعد از 48 روز او را به میان قومش‏آورد و مردم مریم را به یوسف متهم کردند پس مریم به فرزند خوداشاره کرد و به آنها گفت: هر سئوالى دارید از او بکنید آنهاجواب دادند ما چگونه از طفل در گهواره پرسش کنیم؟ (فاءشارت‏الیه قالوا کیف تکلم من کان فى المهد صبیا) (17) . حضرت عیسى(ع)در گهواره شروع به سخن گفتن کرد و (یکلم الناس فى المهد) و درخبر است که حضرت مریم در شکم خود با حضرت عیسى(ع) سخن مى‏گفت‏ناگهان حضرت عیسى لب به سخن گشود (قال انى عبد الله آتانى‏الکتاب و جعلنى نبیا و جعلنى مبارکا این ما کنت و اوصانى‏بالصلاه و الزکوه ما دمت‏حیا و برا بوالدتى و لم یجعلنى جباراشقیا و السلام على یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث‏حیا) (18) .
«همانا من بنده خاص خدایم که مرا کتاب آسمانى و شرف نبوت عطافرموده و مرا هرکجا باشم، براى جهاینان مایه برکت و رحمت‏گردانید و تا زنده‏ام، به عبادت و نماز و زکات سفارش کرده به‏نیکویى با مادر توصیه نمود و مرا ستمکار و شقى نگردانید و سلام‏حق بر جان پاک من باد روزى که به دنیا آمدم و روزى که از دنیابروم و روزى که برانگیخته مى‏شوم‏».
یک ماه بعد از تولد حضرت مسیح، مریم عیسى را با خود به سرزمین‏مصر برد و سى سال در آنجا ماندند تا این که عیسى فرمان‏پیغمبرى برایش آمد که به زمین بیت‏المقدس باز گردد. در مورداصل هجرت در همین کتاب یعنى قصص الانبیاء چنین آمده که اصل‏هجرت حضرت مریم بدین نحو بود که قومى در شام در کتابها خوانده‏بودند که فرزندى از مادر بیاید و معجزه‏اى دارد و بعد از او به‏آسمان برده مى‏شود و در آخرالزمان فرود مى‏آید. پادشاه آن زمان‏به نام «هیردوس‏»(تاریخ طبرى) قصد گشتن وى را کرد سپس‏مریم(س) مجبور به فرار شد که البته جبرئیل به او خبر داد که‏مریم قصد مصر کرد و یوسف نجار را نیز با خود همراه کرد (بعداز هجرت حضرت مریم که به صورت پنهانى انجام شد، مردم تهمت‏زنانه به او زدند) وقتى عیسى(ع) بزرگتر شد، مریم او را به‏مصلحى سپرد و به او گفت این کودک را نیک آموز و عزیز دار ومزن و خود برفت. بعد از مدتى مریم به سراغ فرزند آمد و قصدبردن او را داشت استاد به مریم(س) گفت: که فرزند تو نبایدبیاموزد که همه عالم باید از او بیاموزند.
انجیل لوقا درباره هجرت حضرت مریم چنین آورده که در آن روزهامریم عازم سفر شد و با شتاب به شهرى واقع در کوهستان یهودیه‏رفت. او به خانه زکریا وارد شد و به الیزابت (زن زکریا) سلام‏کرد. الیزابت‏سلام مریم را شنید. بچه در رحم الیزابت تکان‏خورد. الیزابت از روح‏القدس پر شد و با صداى بلند گفت: تو دربین زنان متبارک هستى و مبارک است ثمره رحم تو. من چه کسى‏هستم که مادر خداوندم به دیدنم بیاید؟ همین که سلام تو به گوشم‏رسید، بچه از شادى در رحم من تکان خورد.
خوشا به حال آن زنى که باور مى‏کند زیرا وعده خداوند براى اوبه انجام خواهد رسید.
پى‏نوشتها:
1 بقره:87.
2 بقره:253.
3 مریم: آیات‏16 تا19.
4 آل عمران:47.
5 آل عمران:59.
6 مریم: آیات 22 و23.
7 نساء: آیات 171 و 172.
8 مریم: آیات‏36 و37.
9 مریم:23.
10 مریم: 24.
11 مریم: 25.
12 مریم:26.
13 توبه: 50.
14 آل عمران: 48.
15 مریم:26.
16 آل عمران:46.
17 مریم:29.
18 مریم:29 تا33.

تبلیغات