تقویم شمسی تاریخ اسلام(امام صادق(ع) و منجم عراقی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
امام صادق(ع) نظراتى پیرامون نور، مقدار شعاع،حرکت نور، گردش افلاک ابراز داشته که امروزه برخى از آنها به اثبات رسیده وبرخى دیگر همچنان در پرده ابهام باقى است. وى در این راستا با دانشمندانفن نجوم به بحث و مذاکره پرداخته و به نواقصى که سیستم و مدل هیاتبطلمیوسى داشته، اشاره کرده است. از جمله:
روزى یک دانشمند فلکى به نام «هشام» از عراق - ظاهرا از شهر واسط - برامام صادق(ع) وارد شده و در این زمینه به گفتگو پرداخته است. امام صادق(ع)
از او درباره منظومه شمسى، حرکت، سیارات و... سوال کرده او پاسخ داده درعراق از من دانشمندتر به علم نجوم وجود ندارد.
امام(ع) مىپرسد گردش فلک نزد شما [عراقىها با توجه به سابقه دیرینهاى کهعلم نجوم در سرزمین عراق و بابل داشته] چگونه است؟
«هشام» گوید: کلاه خویش از سر بر گرفتم و به گردش درآوردم.
امام صادق(ع) مىفرماید: اگر واقعا چرخش و گردش فلک اینگونه است که توترسیم کردى، پس چرا بناتالنعش [ دب، ملاقه، خرس] و ستاره جدى [مشهور بهستاره قطبى] و فرقدان [دو ستاره روشن از مجموعه دب اصغر که در بخش مقدم وسر بناتالنعش صغرى قرار گرفتهاند] در هیچ روز از روزگاران، در جانب و سمتقبله [جنوب] دیده نشده گردش کنند؟
گوید گفتم: سوگند به خدا من تاکنون چنین چیزى نشنیده و اهل حساب [منجمان وتقویمنگاران] آن را ذکر نکردهاند.
امام صادق(ع) از این به بعد سوالهاى شگفتى به عمل آورده که تا این زمان وعصر ما هم بسیارى از آنها هنوز حل نشده است، از جمله:
آرایش «زهره» نسبتبه نور آن چند درجه است؟
گوید گفتم: به خدا سوگند نه من چنین ستارهاى شنیده و مىشناسم و نه از مردمشنیدهام درباره آن گفتگو کنند.
امام فرمود: سبحانالله بهطور کلى یک کوکب را از حساب ساقط کردهاید پسمحاسبات شما بر چه پایهاى است؟
سخن امام مىرساند که تا آن زمان «زهره» را به عنوان یکى از سیاراتخانواده منظومه شمسى به حساب نمىآوردهاند و یا حد اقل این منجم از وجود آنبىخبر مانده و امام(ع) او را متذکر این نکته زیبا ساخته است.
امام صادق(ع) سپس سوال مىکند، نور زهره نسبتبه نور ماه چند درجه است؟
گوید گفتم: چنین چیزى را جز خداى عزوجل کسى به آن آگاه نیست.
امام صادق(ع) مىفرماید: نور ماه نسبتبه نور خورشید چند درجه است؟
گوید: این را هم نمىدانم. امام(ع) فرمود: راست گفتى.
گفتنى است که امام صادق(ع) تاکنون درباره فیزیک نور ستارگان سیار و مقایسهنور آنها و تفاوت نور آنها، و سنجش نور آنها با خورشید سخن مىراند. امروزهدر این باره سخنها زیاد گفته شده، و مباحث مفصلى پیرامون نور خورشید وسیارهها به عمل آمده است که از حوصله این مقاله خارج است و باید در جاىدیگر به تفصیل بدان پرداخت ولى یک نکته جالب را باید خاطرنشان کرد. و آناین که تا آن زمان و حتى زمانهاى بعد کسى درباره سنجش و مقایسه نور،اینگونه سخن نرانده و توجه کافى مبذول نداشته استبا این که جدا در خوراندیشه و تامل است. امام صادق(ع) در ادامه این نشست روى سخن را متوجهاحکام نجوم کرده و به راوى حدیث (هشام خفاف منجم) فهمانده است که احکامنجوم از محدوده اندیشه منجمان خارج است و آنان تنها از درصد اندکى از آنبهرهمندند و این پیامبران و اهل بیت و پیشوایان معصوم دین هستند که عالمبه علم نجوم و احکام نجوم مىباشند از اینرو سوال فرمود: دو لشگر با هم بهپیکار برخاسته در این لشگر منجم به حساب پرداخته و نتیجه محاسباتش نشانداده پیروزى از آن اوست، در لشگر مقابل هم منجم به حساب نشسته و پیروزى رااز آن خود به حساب مىآورد، سپس به جنگ مىپردازند و در نتیجه، یکى از ایندو لشگر نیروى مقابل را درهم شکسته و وادار به فرار مىسازد، پس علم نجومچه شد و کجا رفت؟ گوید: گفتم به خدا قسم نمىدانم. فرمود: راست گفتى اصل وریشه حساب نجوم حق است [احکام نجوم صحیح است] ولى هیچکس جز آنان که [اشارهبه پیامبر یا امام معصوم] موالید و زایچههاى خلق را مىدانند از آن آگاهنیست (1) .
چند نکته
1 - دانشمند عراقى در توجیه گردش حرکت افلاک و گنبد دواراز توانائى شایسته برخوردار نبوده است، زیرا کلاه خود را به عنوان ماکتگردش سپهر به گونهاى چرخانده است که بر پایه آن طى یک دوره گردش لازم آمده«جدى» به جانب قبله چرخیده و دیده شود، از اینرو امام(ع) اشکال کرد کهچرا ما آن را در سمت قبله نمىبینیم؟ بدیهى است عرض مدینه منوره یا زیستگاهامام صادق(ع) تقریبا در عرض 25 درجه شمالى واقع است و ستاره «جدى» - برفرض سیستم کلاه هیوى عراقى- باید 25 درجه ازافق مدینه، ارتفاع به جانبقبله به خود بگیرد. هیوى عراقى اگر در توجیه حرکت افلاک ماهر بود، باید کلاهخویش را به گونهاى به چرخش مىآورد که ستاره جدى در قطب قرار گیرد تا اشکالامام وارد نباشد و یا لااقل پاسخ دهد که ستاره جدى در قطب عالم قرار گرفتهو نباید به جانب قبله حرکت کند تا ما آن را ببینیم.
2 - «زهره» یکى از بارزترین سیارات خانواده منظومه شمسى است و اطلاعنداشتن این منجم از عضوى از اعضاى این خانواده، سبب شگفتى امام صادق(ع) شدو فرمود: «سبحانالله فاسقطتم نجما باسره فعلى ما تحسبون» یک کوکب رابهطور کلى ساقط ساختید پس پایه محاسبات شما بر چه چیزى استوار است؟ تعجبامام بیشتر به احکام نجوم ارتباط پیدا مىکند -نه در محاسبات هیوى روز وماه و سال شمسى و یا قمرى- و از دیرباز نزد احکامیان نجوم «زهره» نقشزیبا و بسیار تعیین کننده بر عهده داشته است، زیرا مىگویند: همه سرور،خوشى، دوستى، مهر، محبت، الفت، طرب و شادى به زهره منسوب است و منجمى پیدانمىشود که او را از قلم بیندازد. 3 - منجم عراقى در بخش فیزیک کواکب بهویژه در زمینه نور و سنجش آن هیچ اطلاعى نداشته استبا این که از نقشسرنوشتساز درخشندگى کواکب و نور آنها که امام بر آن تاکید ورزیده، هرگزنمىتوان چشمپوشى کرد. دانشمندان فن هیات به ویژه غربىها سخن امام صادق(ع)را بهتر از مسلمانان پىگیرى کرده و به نتایجشنیدنى دستیازیدهاند ازجمله: درخشش سطحى خورشید (رخشانکره) در مقایسه با ماه در حالتبدر، 398000 برابر است.
اما زهره «ناهید» مقدار بزرگى از نورى که از خورشید مىگیرد، بازتابمىکند. یعنى 80%درصد نورى را که از خورشید دریافت مىکند، به فضا بازمىتابد، از اینرو روشنائى قابل توجهى نسبتبه سایر سیارات دارد،به ویژه کهناهید هم به زمین نزدیک است و هم به خورشید و این نزدیکى، عامل دیگرى براىدرخشندگى این سیاره بامدادى شده است.
ماه از مقدار نورى که از خورشید دریافت مىکند، تنها هفت صدم07/0 آن را بهفضا بازتاب مىدهد و ما آن را به شکل مهتاب در شبها خواهیم دید. افزون براین، ماه همه انرژى جذب شده از خورشید را به فضا تشعشع مىنماید.
یکى دیگر از ویژگیهاى نورى آن است که با آن مىتوان فاصله سیارهها،ستارههاى دور و کهکشانهاى بسیار دور را به دست آورد، مثلا اگر یک علامتنورانى به ماه فرستاده شود و توسط سطح آن باز گردد، پس ازمدت زمانى که نورنیاز دارد تا دو برابر فاصله زمین و ماه را بپیماید، به زمین مىرسد. درآزمایشى، انعکاس امواج «رادار» با طول موج 300 سانتیمتر پس از فاصلهزمانى تقریبى 56 2 ثانیه دریافت گردید، بنابراین فاصله زمین تا ماه،فاصلهاى است که نور با سرعت 105×3 ل ا (سیصدهزار) کلیومتر در ثانیه در 1128 ثانیه طى کرده است. یعنى 3*10^5*1/28 ح 384000 بنابراین مىتوان گفتشناسایىخصیصههاى نور همان کارآمدى را دارد که از روشهاى مثلثبندى جهت تعیین فاصلهسیارات استفاده مىشود. مىدانیم امروزه اندازهگیرى ستارهها از طریق اختلافمنظر (پارالاکس) به وسیله مثلث، در فن هیات و نجوم از اهمیت ویژهاىبرخوردار است. زیرا بدون دانستن فاصله ستارهها تنها اطلاعات بسیار اندکىدرباره روشنائى، اندازه و توزیع آنها در فضا مىتوان به دست آورد.
فاصله خطى (برحسب کیلومتر) ستارهاى را که پارالاکس آن معلوم است، به سادگىمىتوان پیداکرد، چرا که پارالاکس یک ستاره، زاویهاى است که تحت آن «شعاعمدار زمین» از ستاره دیده مىشود، مثلا پارالاکس نزدیکترین ستاره قنطورس(آلفا، سنتاورى Centauri ان) 751/0 قوسى است و چون واحد نجومى 1/5*10^8 (یکصد و پنجاه میلیون) کیلومتر است، فاصله ستاره مزبور از نسبت زیر به دستمىآید:
قنطورس Pa /(3600*60*60) ح (1.5 *1052) /na
کیلومتر (2*0.751 ح 4.1 *10^13 /( 10^8 × 5.1 × 60 × 60 × 360درجه) a/a ح
همین روش مثلثبندى را وقتى درباره ماه بکار گیریم،نتیجه آن با رقم اول که در این باره داده شد، یکى است. یعنى انحرافزاویهاى P تصویر و فاصله A به وسیله رابطه
زمین ماه: R/ 2 na ل 360 درجه/ P به یکدیگرمربوطند، چنانچه در این عبارت اختلافنظر، (پارالاکس) زمین مرکزى را 57دقیقهیا 95/0 درجه قرار داده و شعاع زمین را 6370 ل ثکیلومتر در نظر بگیریمخواهیم داشت:
درجه )/ 360* Ra درجه 360 ح Ra/2na درجه / P درجه
و این نتیجه مستقیم، آگاهى از ویژگیهاى نور است که امام صادق(ع) بر آنتاکید ورزیده است.
امام صادق(ع) و منجم یمن
یک دانشمند و منجم یمنى که خود را از خاندانىمعرفى کرده که در علم نجوم صاحبنظرند و خود او نیز از هرکس دیگر به اینعلم داناتر به حساب مىرود با امام صادق(ع) ملاقاتى داشته است.
امام صادق(ع) نخست از نسبت درجات نور مشترى به ماه، نور مشترى به عطاردپرسش بعمل آورده و او در پاسخ گفته است: نمىدانم.
سپس فرموده است: آن کدام ستاره است که وقتى طلوع کند شتران آماده جفتگیرىمىشوند؟ و آن کدام کوکبى است که وقت طلوع، گاوان نیز بدان منظور آمادهمىشوند؟ و آن کدام ستاره است که طلوع آن با هیجان جفتگیرى سگها ارتباطدارد؟ منجم یمنى در پاسخ این پرسشها گفت: نمىدانم. امام صادق(ع) سپس ازامور شگفتآورى پرسیده است که عقل هیچ بشرى به پاسخ آن راه نیافته و شرح وتفصیل آن از حوصله این مقاله و از عهده این نگارنده خارج است (2) .
امید است در آینده دانش بشر تکامل یابد و از رمز و رموز اینگونه سخنانمعصومین پرده یا پردهها کنار رود، به امید آن روز.
پىنوشتها:
1- محمد بن یعقوب کلینى، روضه کافى، ص 351 - نشر آخوندى، تهران،بحار، 58، ص 243.
2- بحارالانوار، ج58، ص219.
روزى یک دانشمند فلکى به نام «هشام» از عراق - ظاهرا از شهر واسط - برامام صادق(ع) وارد شده و در این زمینه به گفتگو پرداخته است. امام صادق(ع)
از او درباره منظومه شمسى، حرکت، سیارات و... سوال کرده او پاسخ داده درعراق از من دانشمندتر به علم نجوم وجود ندارد.
امام(ع) مىپرسد گردش فلک نزد شما [عراقىها با توجه به سابقه دیرینهاى کهعلم نجوم در سرزمین عراق و بابل داشته] چگونه است؟
«هشام» گوید: کلاه خویش از سر بر گرفتم و به گردش درآوردم.
امام صادق(ع) مىفرماید: اگر واقعا چرخش و گردش فلک اینگونه است که توترسیم کردى، پس چرا بناتالنعش [ دب، ملاقه، خرس] و ستاره جدى [مشهور بهستاره قطبى] و فرقدان [دو ستاره روشن از مجموعه دب اصغر که در بخش مقدم وسر بناتالنعش صغرى قرار گرفتهاند] در هیچ روز از روزگاران، در جانب و سمتقبله [جنوب] دیده نشده گردش کنند؟
گوید گفتم: سوگند به خدا من تاکنون چنین چیزى نشنیده و اهل حساب [منجمان وتقویمنگاران] آن را ذکر نکردهاند.
امام صادق(ع) از این به بعد سوالهاى شگفتى به عمل آورده که تا این زمان وعصر ما هم بسیارى از آنها هنوز حل نشده است، از جمله:
آرایش «زهره» نسبتبه نور آن چند درجه است؟
گوید گفتم: به خدا سوگند نه من چنین ستارهاى شنیده و مىشناسم و نه از مردمشنیدهام درباره آن گفتگو کنند.
امام فرمود: سبحانالله بهطور کلى یک کوکب را از حساب ساقط کردهاید پسمحاسبات شما بر چه پایهاى است؟
سخن امام مىرساند که تا آن زمان «زهره» را به عنوان یکى از سیاراتخانواده منظومه شمسى به حساب نمىآوردهاند و یا حد اقل این منجم از وجود آنبىخبر مانده و امام(ع) او را متذکر این نکته زیبا ساخته است.
امام صادق(ع) سپس سوال مىکند، نور زهره نسبتبه نور ماه چند درجه است؟
گوید گفتم: چنین چیزى را جز خداى عزوجل کسى به آن آگاه نیست.
امام صادق(ع) مىفرماید: نور ماه نسبتبه نور خورشید چند درجه است؟
گوید: این را هم نمىدانم. امام(ع) فرمود: راست گفتى.
گفتنى است که امام صادق(ع) تاکنون درباره فیزیک نور ستارگان سیار و مقایسهنور آنها و تفاوت نور آنها، و سنجش نور آنها با خورشید سخن مىراند. امروزهدر این باره سخنها زیاد گفته شده، و مباحث مفصلى پیرامون نور خورشید وسیارهها به عمل آمده است که از حوصله این مقاله خارج است و باید در جاىدیگر به تفصیل بدان پرداخت ولى یک نکته جالب را باید خاطرنشان کرد. و آناین که تا آن زمان و حتى زمانهاى بعد کسى درباره سنجش و مقایسه نور،اینگونه سخن نرانده و توجه کافى مبذول نداشته استبا این که جدا در خوراندیشه و تامل است. امام صادق(ع) در ادامه این نشست روى سخن را متوجهاحکام نجوم کرده و به راوى حدیث (هشام خفاف منجم) فهمانده است که احکامنجوم از محدوده اندیشه منجمان خارج است و آنان تنها از درصد اندکى از آنبهرهمندند و این پیامبران و اهل بیت و پیشوایان معصوم دین هستند که عالمبه علم نجوم و احکام نجوم مىباشند از اینرو سوال فرمود: دو لشگر با هم بهپیکار برخاسته در این لشگر منجم به حساب پرداخته و نتیجه محاسباتش نشانداده پیروزى از آن اوست، در لشگر مقابل هم منجم به حساب نشسته و پیروزى رااز آن خود به حساب مىآورد، سپس به جنگ مىپردازند و در نتیجه، یکى از ایندو لشگر نیروى مقابل را درهم شکسته و وادار به فرار مىسازد، پس علم نجومچه شد و کجا رفت؟ گوید: گفتم به خدا قسم نمىدانم. فرمود: راست گفتى اصل وریشه حساب نجوم حق است [احکام نجوم صحیح است] ولى هیچکس جز آنان که [اشارهبه پیامبر یا امام معصوم] موالید و زایچههاى خلق را مىدانند از آن آگاهنیست (1) .
چند نکته
1 - دانشمند عراقى در توجیه گردش حرکت افلاک و گنبد دواراز توانائى شایسته برخوردار نبوده است، زیرا کلاه خود را به عنوان ماکتگردش سپهر به گونهاى چرخانده است که بر پایه آن طى یک دوره گردش لازم آمده«جدى» به جانب قبله چرخیده و دیده شود، از اینرو امام(ع) اشکال کرد کهچرا ما آن را در سمت قبله نمىبینیم؟ بدیهى است عرض مدینه منوره یا زیستگاهامام صادق(ع) تقریبا در عرض 25 درجه شمالى واقع است و ستاره «جدى» - برفرض سیستم کلاه هیوى عراقى- باید 25 درجه ازافق مدینه، ارتفاع به جانبقبله به خود بگیرد. هیوى عراقى اگر در توجیه حرکت افلاک ماهر بود، باید کلاهخویش را به گونهاى به چرخش مىآورد که ستاره جدى در قطب قرار گیرد تا اشکالامام وارد نباشد و یا لااقل پاسخ دهد که ستاره جدى در قطب عالم قرار گرفتهو نباید به جانب قبله حرکت کند تا ما آن را ببینیم.
2 - «زهره» یکى از بارزترین سیارات خانواده منظومه شمسى است و اطلاعنداشتن این منجم از عضوى از اعضاى این خانواده، سبب شگفتى امام صادق(ع) شدو فرمود: «سبحانالله فاسقطتم نجما باسره فعلى ما تحسبون» یک کوکب رابهطور کلى ساقط ساختید پس پایه محاسبات شما بر چه چیزى استوار است؟ تعجبامام بیشتر به احکام نجوم ارتباط پیدا مىکند -نه در محاسبات هیوى روز وماه و سال شمسى و یا قمرى- و از دیرباز نزد احکامیان نجوم «زهره» نقشزیبا و بسیار تعیین کننده بر عهده داشته است، زیرا مىگویند: همه سرور،خوشى، دوستى، مهر، محبت، الفت، طرب و شادى به زهره منسوب است و منجمى پیدانمىشود که او را از قلم بیندازد. 3 - منجم عراقى در بخش فیزیک کواکب بهویژه در زمینه نور و سنجش آن هیچ اطلاعى نداشته استبا این که از نقشسرنوشتساز درخشندگى کواکب و نور آنها که امام بر آن تاکید ورزیده، هرگزنمىتوان چشمپوشى کرد. دانشمندان فن هیات به ویژه غربىها سخن امام صادق(ع)را بهتر از مسلمانان پىگیرى کرده و به نتایجشنیدنى دستیازیدهاند ازجمله: درخشش سطحى خورشید (رخشانکره) در مقایسه با ماه در حالتبدر، 398000 برابر است.
اما زهره «ناهید» مقدار بزرگى از نورى که از خورشید مىگیرد، بازتابمىکند. یعنى 80%درصد نورى را که از خورشید دریافت مىکند، به فضا بازمىتابد، از اینرو روشنائى قابل توجهى نسبتبه سایر سیارات دارد،به ویژه کهناهید هم به زمین نزدیک است و هم به خورشید و این نزدیکى، عامل دیگرى براىدرخشندگى این سیاره بامدادى شده است.
ماه از مقدار نورى که از خورشید دریافت مىکند، تنها هفت صدم07/0 آن را بهفضا بازتاب مىدهد و ما آن را به شکل مهتاب در شبها خواهیم دید. افزون براین، ماه همه انرژى جذب شده از خورشید را به فضا تشعشع مىنماید.
یکى دیگر از ویژگیهاى نورى آن است که با آن مىتوان فاصله سیارهها،ستارههاى دور و کهکشانهاى بسیار دور را به دست آورد، مثلا اگر یک علامتنورانى به ماه فرستاده شود و توسط سطح آن باز گردد، پس ازمدت زمانى که نورنیاز دارد تا دو برابر فاصله زمین و ماه را بپیماید، به زمین مىرسد. درآزمایشى، انعکاس امواج «رادار» با طول موج 300 سانتیمتر پس از فاصلهزمانى تقریبى 56 2 ثانیه دریافت گردید، بنابراین فاصله زمین تا ماه،فاصلهاى است که نور با سرعت 105×3 ل ا (سیصدهزار) کلیومتر در ثانیه در 1128 ثانیه طى کرده است. یعنى 3*10^5*1/28 ح 384000 بنابراین مىتوان گفتشناسایىخصیصههاى نور همان کارآمدى را دارد که از روشهاى مثلثبندى جهت تعیین فاصلهسیارات استفاده مىشود. مىدانیم امروزه اندازهگیرى ستارهها از طریق اختلافمنظر (پارالاکس) به وسیله مثلث، در فن هیات و نجوم از اهمیت ویژهاىبرخوردار است. زیرا بدون دانستن فاصله ستارهها تنها اطلاعات بسیار اندکىدرباره روشنائى، اندازه و توزیع آنها در فضا مىتوان به دست آورد.
فاصله خطى (برحسب کیلومتر) ستارهاى را که پارالاکس آن معلوم است، به سادگىمىتوان پیداکرد، چرا که پارالاکس یک ستاره، زاویهاى است که تحت آن «شعاعمدار زمین» از ستاره دیده مىشود، مثلا پارالاکس نزدیکترین ستاره قنطورس(آلفا، سنتاورى Centauri ان) 751/0 قوسى است و چون واحد نجومى 1/5*10^8 (یکصد و پنجاه میلیون) کیلومتر است، فاصله ستاره مزبور از نسبت زیر به دستمىآید:
قنطورس Pa /(3600*60*60) ح (1.5 *1052) /na
کیلومتر (2*0.751 ح 4.1 *10^13 /( 10^8 × 5.1 × 60 × 60 × 360درجه) a/a ح
همین روش مثلثبندى را وقتى درباره ماه بکار گیریم،نتیجه آن با رقم اول که در این باره داده شد، یکى است. یعنى انحرافزاویهاى P تصویر و فاصله A به وسیله رابطه
زمین ماه: R/ 2 na ل 360 درجه/ P به یکدیگرمربوطند، چنانچه در این عبارت اختلافنظر، (پارالاکس) زمین مرکزى را 57دقیقهیا 95/0 درجه قرار داده و شعاع زمین را 6370 ل ثکیلومتر در نظر بگیریمخواهیم داشت:
درجه )/ 360* Ra درجه 360 ح Ra/2na درجه / P درجه
و این نتیجه مستقیم، آگاهى از ویژگیهاى نور است که امام صادق(ع) بر آنتاکید ورزیده است.
امام صادق(ع) و منجم یمن
یک دانشمند و منجم یمنى که خود را از خاندانىمعرفى کرده که در علم نجوم صاحبنظرند و خود او نیز از هرکس دیگر به اینعلم داناتر به حساب مىرود با امام صادق(ع) ملاقاتى داشته است.
امام صادق(ع) نخست از نسبت درجات نور مشترى به ماه، نور مشترى به عطاردپرسش بعمل آورده و او در پاسخ گفته است: نمىدانم.
سپس فرموده است: آن کدام ستاره است که وقتى طلوع کند شتران آماده جفتگیرىمىشوند؟ و آن کدام کوکبى است که وقت طلوع، گاوان نیز بدان منظور آمادهمىشوند؟ و آن کدام ستاره است که طلوع آن با هیجان جفتگیرى سگها ارتباطدارد؟ منجم یمنى در پاسخ این پرسشها گفت: نمىدانم. امام صادق(ع) سپس ازامور شگفتآورى پرسیده است که عقل هیچ بشرى به پاسخ آن راه نیافته و شرح وتفصیل آن از حوصله این مقاله و از عهده این نگارنده خارج است (2) .
امید است در آینده دانش بشر تکامل یابد و از رمز و رموز اینگونه سخنانمعصومین پرده یا پردهها کنار رود، به امید آن روز.
پىنوشتها:
1- محمد بن یعقوب کلینى، روضه کافى، ص 351 - نشر آخوندى، تهران،بحار، 58، ص 243.
2- بحارالانوار، ج58، ص219.