تفسیر آیات مشکله قرآن مجید(1)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
قرآن; معجزه جاودان پیامبر گرامى اسلام(ص) است و پیوستهحضرتش با آن تحدى مىنمود، و تاکنون هیچکس در مقابله با آن برنخاسته است و اگرهم روزى کسى اندیشه معارضه را در سر پرورانده، ولى با شرمندگى کامل عقب نشینىکرده و یا مفتضحانه شکستخورده است.
قرآن به زبان عربى مبین نازل شده ولى در عین حال بىنیاز از تفسیر نیست. یکىاز علل نیاز به تفسیر این است که بر اثر طول زمان ابهامى بر مفاد برخى از آیاترو آورده و مقصود واقعى را پنهان ساخته است. بهترین راه براى رفع این نوعابهامات این است که به خود قرآن مراجعه کنیم و از طریق تفسیر قرآن به قرآن،ابهام را برطرف سازیم.
عنوان آیات مشکله قرآن ناظر به این نوع ابهامهائى است که بر اثر دورى ما اززمان وحى بر برخى از آیات عارض شده و آن را در نظر ما در هالهاى از ابهام فروبرده است و اگر از این نظر صرفنظر کنیم، این نوع آیات در عصر نزول کاملا واضح وفاقد ابهام بودند.
اکنون در سال جدید(1377)، سى و هشتمین سال انتشار «مجله درسهائى از مکتباسلام»، بر آن شدیم که بخش نوى از تفسیر را به روى خوانندگان گرامى باز کنیم وآن بخش از آیات را که بر اثر فاصله زمانى مایه ابهام گشته، به روشنى تفسیر کنیمهرچند سبب پیدایش ابهام در آیات، منحصر به دورى ما از عهد رسالت نیست، بلکهاسباب دیگرى نیز مایه عروض ابهام بر آیات گردیده که فعلا در صدد تفسیر آن بخش ازآیات نیستیم.
از آیاتى که براى نوع افراد خالى از ابهام نیست، و حتى برخى به خاطر همانابهام آن را دستاویز تحریف قرار داده و معتقد شدهاند که جملههائى از میان آیهافتاده است، سومین آیه سوره نساء است که تجویز تعدد ازواج را منوط به عدم خوفدر گسترش عدالت میان یتیمان مىداند. آنجا که مىفرماید:
(و ان خفتم الا تقسطوا فى الیتامى فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنى و ثلاثو رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحده او ما ملکت ایمانکم ذلک ادنى الاتعولوا)
(نساء: آیه 3).
«و اگر مىترسید از این که (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) رعایت عدالتدرباره آنها نکنید، (از ازدواج با آنان صرفنظر نمائید) و با زنان پاک (دیگر)
ازدواج کنید، دو یا سه یا چهار همسر. و اگر مىترسید عدالت را (درباره همسرانمتعدد) رعایت نکنید، تنها به یک همسر قناعت نمائید و یا از زنانى که مالک آنهاهستید استفاده کنید. این کار، براى جلوگیرى از ظلم و ستم بهتراست».
در اینجا سوالى مطرح مىکنند و آن اینکه رابطه شرط و جزا چیست؟
توضیح این که: آغاز آیه مبارکه مشتمل بر دو جمله شرطیه و جزائیه. جمله شرطیهعبارت است از:
(و ان خفتم الا تقسطوا فى الیتامى).
جمله جزائیه عبارت است از:
(فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنى و ثلاث و رباع).
سوال این است که چه ارتباطى میان این دو وجود دارد که جمله دوم جزاى جمله اولباشد؟ مثلا این که مىگوید:
«اگر مىترسید که درباره یتیمان عدالت نکنید، با زنان پاک (دیگر) دو یا سه یاچهار ازدواج کنید».
چگونه جمله دوم مترتب بر جمله نخست است، چگونه جمله دوم، از آثار و جزاى جملهنخستبهشمار مىرود. همگى مىدانیم باید میان شرط و جزا رابطهاى برقرار باشد، مثلامىگوئید: اگر احترام کرد، تو احترام متقابل انجام بده ولى در آیه مىفرماید: اگرمىترسید که درباره یتیمان عدالت نکنید، پس با زمان پاک دیگر ازدواج نمائید. دراینجا رابطهاى میان این دو جمله وجود دارد.
اینک تفسیر آیه:
همگى مىدانیم که این آیه در سوره نساء است و این سوره بیشترین احکام زنان رابیان کرده است. بالاخص آنچه که مربوط به مطلق یتیم یا دختران یتیم است.
در آیه دوم مىفرماید:
(و آتوا الیتامى اموالهم و لا تتبدلوا الخبیثبالطیب و لا تاکلوا اموالهمالى اموالکم انه کان حوبا کبیرا)(نساء: آیه 2).
«و اموال یتیمان را (هنگامى که به حد رشد رسیدند) به آنها بدهید، و اموال بد(خود) را با اموال خوب(یتیمان) تبدیل نکنید و اموال آنها را با اموال خودتان(به وسیله مخلوط کردن یا تبدیل نمودن) نخورید. زیرا این گناه بزرگى است».
در این آیه از هر نوع تعدى به اموال یتیم نهى کرده و آن را گناه بزرگ مىشمارد.
و در آیه دهم بر این مساله نیز تاکید مىکند و خوردن مال یتیم را به خوردنآتش تشبیه مىنماید و مىفرماید:
(ان الذین یاکلون اموال الیتامى ظلما انما یاکلون فى بطونهم نارا...)(نساء:
آیه 10).
«آنان که اموال یتیمان را از روى ستم و تعدى مىخورند، جز این نیست که (توگوئى) آتش مىخورند».
اگر در این دو آیه درباره اموال یتیمان سخن مىگوید، در آیه 127 همین سورهدرباره زنان یتیمى سخن مىگوید که با آنها ازدواج مىکردند ولى حقوق آنها را بهآنان نمىدادند چنان که مىفرماید:
(و یستفتونک فى النساء قل الله یفتیکم فیهن و ما یتلى علیکم فى الکتاب فىیتامى النساء اللاتى لا توتونهن ما کتب لهن و ترغبون ان تنکحوهن و المستضعفین منالولدان و ان تقوموا للیتامى بالقسط و ما تفعلوا من خیر فان الله کان بهعلیما) (نساء: آیه 127).
«از تو درباره زنان سوال مىکنند، بگو خداوند در این زمینه به شما پاسخ مىدهدو آنچه در قرآن درباره زنان یتیمى که حقوق آنها را به آنها نمىدهید و مىخواهیدبا آنها ازدواج کنید و همچنین در باره کودکان صغیر و ناتوان براى شما بیان شدهاست (قسمتى از سفارشهاى خداوند در این زمینه مىباشد، و نیز به شما سفارش مىکندکه) با یتیمان به عدالت رفتار کنید و آنچه از نیکیها انجام مىدهید، خداوند ازآن آگاه است (وبه شما پاداش مناسب مىدهد).
از این آیه استفاده مىشود که در عصر نزول قرآن به پیروى از عادات دیرینهجاهلیت، گروهى با دختران یتیم به عنوان تکفل و سرپرستى ازدواج مىکردند ولى درحق آنان عدالت را رعایت نمىکردند. مثلا اموال آنها را تملک مىکردند، مهریه آنهارا کمتر از معمول در نظر مىگرفتند و به ادنى بهانهاى آنها را رها مىکردند.
قرآن براى جلوگیرى از این کارها هم در آیه 127 هشدار مىدهد و اکیدا از آن نهىمىکند و مىفرماید:
(فى یتامى النساء اللاتى لا توتونهن ما کتب لهن و ترغبون ان تنکحوهن)(نساء:آیه 127).
« و آنچه در قرآن درباره زنان یتیمى که حقوق آنها را به آنها نمىدهید ومىخواهید با آنها ازدواج کنید».
با توجه به این اصل باید دانست آیه مورد بحث مربوط به این نوع از زنان یتیماست که به هنگام ازدواج مورد تعدى قرار گرفته و حقوق آنان رعایت نمىشد.
از این جهت در آیه مورد بحث هشدار مىدهد و مىفرماید:
(و ان خفتم الا تقسطوا فى الیتامى..) «اگر مىترسید که (به هنگام ازدواج بادختران یتیم) درباره آنها رعایت عدالت نکنید، از ازدواج با آنها صرفنظر کنید وبا زنان دیگر درحد چهار همسر ازدواج بنمائید».
ابهام آیه از این نظر است که آیات سهگانه دیگرى که در این سوره درباره مطلقیتیم و یا زنان یتیم وارد شده است، نادیده گرفته شده آنگاه ارتباط جمله جزائیهبا جمله شرطیه به صورت مبهم درآمده است. ولى اگر این سه آیه بالاخص آیه 127 اینسوره مورد توجه قرار مىگرفت که قرآن هشدار مىدهد مبادا با زنان یتیم ازدواجکنید و حقوق آنها را رعایت نکنید، ارتباط دو جمله کاملا آشکار مىگردد. از اینجهت ما در ترجمه دو جمله (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) را میان پارانتزقرار دادیم. زیرا هرچند مضمون لفظى آیه نیست ولى با توجه به قرائن موجود دردیگر آیات، کاملا جزء مفهوم آیه است.
قرآن به زبان عربى مبین نازل شده ولى در عین حال بىنیاز از تفسیر نیست. یکىاز علل نیاز به تفسیر این است که بر اثر طول زمان ابهامى بر مفاد برخى از آیاترو آورده و مقصود واقعى را پنهان ساخته است. بهترین راه براى رفع این نوعابهامات این است که به خود قرآن مراجعه کنیم و از طریق تفسیر قرآن به قرآن،ابهام را برطرف سازیم.
عنوان آیات مشکله قرآن ناظر به این نوع ابهامهائى است که بر اثر دورى ما اززمان وحى بر برخى از آیات عارض شده و آن را در نظر ما در هالهاى از ابهام فروبرده است و اگر از این نظر صرفنظر کنیم، این نوع آیات در عصر نزول کاملا واضح وفاقد ابهام بودند.
اکنون در سال جدید(1377)، سى و هشتمین سال انتشار «مجله درسهائى از مکتباسلام»، بر آن شدیم که بخش نوى از تفسیر را به روى خوانندگان گرامى باز کنیم وآن بخش از آیات را که بر اثر فاصله زمانى مایه ابهام گشته، به روشنى تفسیر کنیمهرچند سبب پیدایش ابهام در آیات، منحصر به دورى ما از عهد رسالت نیست، بلکهاسباب دیگرى نیز مایه عروض ابهام بر آیات گردیده که فعلا در صدد تفسیر آن بخش ازآیات نیستیم.
از آیاتى که براى نوع افراد خالى از ابهام نیست، و حتى برخى به خاطر همانابهام آن را دستاویز تحریف قرار داده و معتقد شدهاند که جملههائى از میان آیهافتاده است، سومین آیه سوره نساء است که تجویز تعدد ازواج را منوط به عدم خوفدر گسترش عدالت میان یتیمان مىداند. آنجا که مىفرماید:
(و ان خفتم الا تقسطوا فى الیتامى فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنى و ثلاثو رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحده او ما ملکت ایمانکم ذلک ادنى الاتعولوا)
(نساء: آیه 3).
«و اگر مىترسید از این که (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) رعایت عدالتدرباره آنها نکنید، (از ازدواج با آنان صرفنظر نمائید) و با زنان پاک (دیگر)
ازدواج کنید، دو یا سه یا چهار همسر. و اگر مىترسید عدالت را (درباره همسرانمتعدد) رعایت نکنید، تنها به یک همسر قناعت نمائید و یا از زنانى که مالک آنهاهستید استفاده کنید. این کار، براى جلوگیرى از ظلم و ستم بهتراست».
در اینجا سوالى مطرح مىکنند و آن اینکه رابطه شرط و جزا چیست؟
توضیح این که: آغاز آیه مبارکه مشتمل بر دو جمله شرطیه و جزائیه. جمله شرطیهعبارت است از:
(و ان خفتم الا تقسطوا فى الیتامى).
جمله جزائیه عبارت است از:
(فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنى و ثلاث و رباع).
سوال این است که چه ارتباطى میان این دو وجود دارد که جمله دوم جزاى جمله اولباشد؟ مثلا این که مىگوید:
«اگر مىترسید که درباره یتیمان عدالت نکنید، با زنان پاک (دیگر) دو یا سه یاچهار ازدواج کنید».
چگونه جمله دوم مترتب بر جمله نخست است، چگونه جمله دوم، از آثار و جزاى جملهنخستبهشمار مىرود. همگى مىدانیم باید میان شرط و جزا رابطهاى برقرار باشد، مثلامىگوئید: اگر احترام کرد، تو احترام متقابل انجام بده ولى در آیه مىفرماید: اگرمىترسید که درباره یتیمان عدالت نکنید، پس با زمان پاک دیگر ازدواج نمائید. دراینجا رابطهاى میان این دو جمله وجود دارد.
اینک تفسیر آیه:
همگى مىدانیم که این آیه در سوره نساء است و این سوره بیشترین احکام زنان رابیان کرده است. بالاخص آنچه که مربوط به مطلق یتیم یا دختران یتیم است.
در آیه دوم مىفرماید:
(و آتوا الیتامى اموالهم و لا تتبدلوا الخبیثبالطیب و لا تاکلوا اموالهمالى اموالکم انه کان حوبا کبیرا)(نساء: آیه 2).
«و اموال یتیمان را (هنگامى که به حد رشد رسیدند) به آنها بدهید، و اموال بد(خود) را با اموال خوب(یتیمان) تبدیل نکنید و اموال آنها را با اموال خودتان(به وسیله مخلوط کردن یا تبدیل نمودن) نخورید. زیرا این گناه بزرگى است».
در این آیه از هر نوع تعدى به اموال یتیم نهى کرده و آن را گناه بزرگ مىشمارد.
و در آیه دهم بر این مساله نیز تاکید مىکند و خوردن مال یتیم را به خوردنآتش تشبیه مىنماید و مىفرماید:
(ان الذین یاکلون اموال الیتامى ظلما انما یاکلون فى بطونهم نارا...)(نساء:
آیه 10).
«آنان که اموال یتیمان را از روى ستم و تعدى مىخورند، جز این نیست که (توگوئى) آتش مىخورند».
اگر در این دو آیه درباره اموال یتیمان سخن مىگوید، در آیه 127 همین سورهدرباره زنان یتیمى سخن مىگوید که با آنها ازدواج مىکردند ولى حقوق آنها را بهآنان نمىدادند چنان که مىفرماید:
(و یستفتونک فى النساء قل الله یفتیکم فیهن و ما یتلى علیکم فى الکتاب فىیتامى النساء اللاتى لا توتونهن ما کتب لهن و ترغبون ان تنکحوهن و المستضعفین منالولدان و ان تقوموا للیتامى بالقسط و ما تفعلوا من خیر فان الله کان بهعلیما) (نساء: آیه 127).
«از تو درباره زنان سوال مىکنند، بگو خداوند در این زمینه به شما پاسخ مىدهدو آنچه در قرآن درباره زنان یتیمى که حقوق آنها را به آنها نمىدهید و مىخواهیدبا آنها ازدواج کنید و همچنین در باره کودکان صغیر و ناتوان براى شما بیان شدهاست (قسمتى از سفارشهاى خداوند در این زمینه مىباشد، و نیز به شما سفارش مىکندکه) با یتیمان به عدالت رفتار کنید و آنچه از نیکیها انجام مىدهید، خداوند ازآن آگاه است (وبه شما پاداش مناسب مىدهد).
از این آیه استفاده مىشود که در عصر نزول قرآن به پیروى از عادات دیرینهجاهلیت، گروهى با دختران یتیم به عنوان تکفل و سرپرستى ازدواج مىکردند ولى درحق آنان عدالت را رعایت نمىکردند. مثلا اموال آنها را تملک مىکردند، مهریه آنهارا کمتر از معمول در نظر مىگرفتند و به ادنى بهانهاى آنها را رها مىکردند.
قرآن براى جلوگیرى از این کارها هم در آیه 127 هشدار مىدهد و اکیدا از آن نهىمىکند و مىفرماید:
(فى یتامى النساء اللاتى لا توتونهن ما کتب لهن و ترغبون ان تنکحوهن)(نساء:آیه 127).
« و آنچه در قرآن درباره زنان یتیمى که حقوق آنها را به آنها نمىدهید ومىخواهید با آنها ازدواج کنید».
با توجه به این اصل باید دانست آیه مورد بحث مربوط به این نوع از زنان یتیماست که به هنگام ازدواج مورد تعدى قرار گرفته و حقوق آنان رعایت نمىشد.
از این جهت در آیه مورد بحث هشدار مىدهد و مىفرماید:
(و ان خفتم الا تقسطوا فى الیتامى..) «اگر مىترسید که (به هنگام ازدواج بادختران یتیم) درباره آنها رعایت عدالت نکنید، از ازدواج با آنها صرفنظر کنید وبا زنان دیگر درحد چهار همسر ازدواج بنمائید».
ابهام آیه از این نظر است که آیات سهگانه دیگرى که در این سوره درباره مطلقیتیم و یا زنان یتیم وارد شده است، نادیده گرفته شده آنگاه ارتباط جمله جزائیهبا جمله شرطیه به صورت مبهم درآمده است. ولى اگر این سه آیه بالاخص آیه 127 اینسوره مورد توجه قرار مىگرفت که قرآن هشدار مىدهد مبادا با زنان یتیم ازدواجکنید و حقوق آنها را رعایت نکنید، ارتباط دو جمله کاملا آشکار مىگردد. از اینجهت ما در ترجمه دو جمله (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) را میان پارانتزقرار دادیم. زیرا هرچند مضمون لفظى آیه نیست ولى با توجه به قرائن موجود دردیگر آیات، کاملا جزء مفهوم آیه است.