آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳

چکیده

کاپیتولاسیون (رژیم قضاوت کنسولی) به معنای مصونیت بیگانگان از محاکمه طبق قانون کشور میزبان است. تحمیل این رژیم نشان دهنده تسلیم کشور ضعیف دربرابر بیگانگان است. پس از جنگ های دوره دوم ایران و روس، انعقاد قرارداد ترکمنچای زمینه شکل گیری تعریف مشخصی از کاپیتولاسیون را در سیاست عملی ایرانِ دوره قاجار فراهم کرد و اجرای این رژیم، پیامدهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ناگواری را برای ایران به دنبال آورد. اهمیت کاپیتولاسیون در ساختار سیاسی ایران به دلیل نقض حاکمیت ملی است. برای آنکه اتباع خارجی بتوانند از این مصونیت در کشور میزبان استفاده کنند لازم بود دو پیش شرط فراهم شود: 1- قانون و ضمانت اجرایی آن؛ 2- وجود قدرتی که براساس آن، حقوق حقه ملی موردقبول دولت های صاحب منافع قرار گیرد. باتوجه به تأثیر کاپیتولاسیون در برداشتِ اتباع بیگانه از ساختار قضایی، و حاکمیت و قدرت سیاسی کشور میزبان، دولت مردان به ارائه تعریفی مشخص از حاکمیت ملی و تعیین حد و حدود قوانین مدون توجه کردند تا دربرابر سوءاستفاده اتباع خارجی راه حلی بیابند که اتباع خارجی نتوانند با ناچیز پنداشتن اختیاراتِ حاکمیت، استقلال ملی را نادیده بگیرند. در همین راستا برای درک برداشت های سیاسی از کاپیتولاسیون، واکنش سه شخصیت سیاسی در موقعیت های متفاوت دربرابر کاپیتولاسیون موردتوجه این مقاله قرار گرفته است: امیرکبیرْ صدراعظم ناصرالدین شاه، مصدقْ نخست وزیر دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت، و امام خمینیْ معترض و منتقد اعطای مصونیت قضایی به صورت لایحه قانونی در انقلاب سفید محمدرضاشاه. مقاله پیشِ رو برمبنای روش مقایسه ای تدوین شده است؛ به این ترتیب که به بررسی اندیشه و دیدگاه امیرکبیر، مصدق، امام خمینی و برداشت شان از کاپیتولاسیون می پردازد. در این مقاله این پرسش مطرح می شود که از نظر این سه شخصیت، مفهوم کاپیتولاسیون و نقض حاکمیت ملی چه تأثیری بر جایگاه سیاسی ایران و روابط خارجی آن با کشورهای دیگر داشته است؟

تبلیغات