چکیده

خودکشی به عنوان رفتاری نابهنجار، زیان بار و غیرقابل جبران یکی از علل اصلی مرگ انسان ها در طول تاریخ است. مرگی دردناک که پریشانی، خجالت زدگی، احساس گناه و سردرگمی را در بین دوستان، خانواده و جامعه به ارمغان می آورد. انسانی که به خودکشی می پردازد با بی اعتنایی نسبت به خانواده، نزدیکان، طبیعت و جامعه ای که او را در خود پرورانده است؛ در پی رهایی خویش از نعمت بزرگ زندگی اقدام می کند. علاوه بر این که این رفتار در بین تمام ادیان ابراهیمی ازجمله دین مبین اسلام گناهی بزرگ و نابخشودنی خوانده شده و نشان از ناامیدی به فضل و بخشش خداوند دارد. خودکشی موضوع پژوهش های متعدّدی قرارگرفته و فیلسوفان بزرگی ازجمله دکارت، ولتر، کانت، هایدگر و کامو دراین باره نوشته هایی از خود به جای گذاشته اند. تبیین های مختلف و متفاوتی دراین باره یادشده و راهکارهایی نیز برای جلوگیری از چنین معضلی ارائه گردیده است. باوجوداینکه تلاش های علمی فراوانی برای پیدا کردن علّتی واحد در مورد خودکشی که نسبت به همه افراد صادق باشد صورت گرفته، ولی تاکنون این تلاش ها به موفقیت کامل دست نیافته و علّت اصلی خودکشی به صورت کامل کشف نشده است.

تبلیغات