انقلابی به نام خدا
آرشیو
چکیده
متن
انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه امسال وارد بیست و پنج سالگی خود می شود؛ انقلابی که بی شک خداییترین انقلاب تاریخ پس از بعثت پیامبر اکرم (ص) بود. «انقلابی به نام خدا» نامی است که نویسندگان غربی بر انقلاب ما نهاده اند. بیتردید، خدایی بودن انقلاب ما از «قرآنی» بودن آن ریشه گرفته بود. در عصری که دیانت و مذهب آماج حمله های سهمگین ایدئولوژی های الحادی بود، بازگشت قرآن به صحنهی زندگی و نمایاندن پرتوهای نورانی قرآن به همراه ارائهی تفسیرهای نو، امروزین و کارآمد از آیات وحی، دیگربار اسلام را در صدر ایدئولوژیهای رهایی بخش و آزادی خواه نشاند و به جوانان خسته از استبداد و استثمار، نوید رهایی و آزادی داد.
در این میان، نقش روشنفکران دینی را نباید فراموش کرد که از یک سو، با قرآن و معارف وحی آشنا بودند و از سوی دیگر، از دستآوردهای تمدن و دانش بشری و تجربهی عقلانیت دنیای جدید آگاهی داشتند. به یقین، اگر تلاش فکری و مجاهدت علمی آنان نبود، تفسیرها و برداشت های واپسگرایانه و خردستیزانه از دین که قرآن را تنها برای تلاوت برسر مزار مردگان یا سفرهی عقد مناسب می دانست، هیچگاه نمیتوانست جوانان گسسته از دیانت را به سوی اسلام بکشاند.
بزرگانی چون شهید آیت الله مطهری، استاد محمد تقی شریعتی، زندهیاد دکتر شریعتی، آیتاللّه طالقانی و در رأس همه، حضرت امام خمینی (ره) با خیزش علمی و فرهنگی و با شعار«بازگشت به قرآن» توانستند قرآن و تفسیرهای نو و امروزین از آیات الهی را به قلب دانشگاه ها و مراکز علمی بیاورند. باری، آنان با بهرهگیری از منطق محکم و مستدل و زبان نرم و «لین» بدون روا داشتن کوچکترین تحقیر، اهانت، تهمت یا خشونتی کوشیدند جوانانی را که در محاصرهی شعارهای پرجذبه ولی دروغین ایدئولوژی های الحادی قرار گرفته بودند، به دامن اسلام و قرآن بازگردانند و الحق که از این آزمون خطیر، سربلند بیرون آمدند.
به پندار ما، تنها راه پویایی و پایداری این انقلاب خدایی، آن است که با تفسیرهای نوین و برداشتهای راستین از قرآن ، خون تازه به رگهای انقلاب دمیده شود و این کار میسّر نمیشود مگر با ارزش نهادن به تلاشهای علمی و ارزشمند نواندیشان و روشنفکران دیندار و متعهد این سرزمین اسلامی.
در این میان، نقش روشنفکران دینی را نباید فراموش کرد که از یک سو، با قرآن و معارف وحی آشنا بودند و از سوی دیگر، از دستآوردهای تمدن و دانش بشری و تجربهی عقلانیت دنیای جدید آگاهی داشتند. به یقین، اگر تلاش فکری و مجاهدت علمی آنان نبود، تفسیرها و برداشت های واپسگرایانه و خردستیزانه از دین که قرآن را تنها برای تلاوت برسر مزار مردگان یا سفرهی عقد مناسب می دانست، هیچگاه نمیتوانست جوانان گسسته از دیانت را به سوی اسلام بکشاند.
بزرگانی چون شهید آیت الله مطهری، استاد محمد تقی شریعتی، زندهیاد دکتر شریعتی، آیتاللّه طالقانی و در رأس همه، حضرت امام خمینی (ره) با خیزش علمی و فرهنگی و با شعار«بازگشت به قرآن» توانستند قرآن و تفسیرهای نو و امروزین از آیات الهی را به قلب دانشگاه ها و مراکز علمی بیاورند. باری، آنان با بهرهگیری از منطق محکم و مستدل و زبان نرم و «لین» بدون روا داشتن کوچکترین تحقیر، اهانت، تهمت یا خشونتی کوشیدند جوانانی را که در محاصرهی شعارهای پرجذبه ولی دروغین ایدئولوژی های الحادی قرار گرفته بودند، به دامن اسلام و قرآن بازگردانند و الحق که از این آزمون خطیر، سربلند بیرون آمدند.
به پندار ما، تنها راه پویایی و پایداری این انقلاب خدایی، آن است که با تفسیرهای نوین و برداشتهای راستین از قرآن ، خون تازه به رگهای انقلاب دمیده شود و این کار میسّر نمیشود مگر با ارزش نهادن به تلاشهای علمی و ارزشمند نواندیشان و روشنفکران دیندار و متعهد این سرزمین اسلامی.