آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

سوال :‌ منظور از «خاشعین » درایه زیر چیست ؟‌
واسْتَعینوا بِالصَّبْرِ و الصَّلوةِ و إنَّها لَکَبیرَةَُ إلاّ عَلی الخاشِعینَ
از صبر و نماز یاری جویید و آن براستی گران است جز برای فروتنان
(سوره بقره ، ایه 45)
این ایه در اصل خطاب به علمای یهود است . طبق ایات قبل آنها ایه‌های الهی را انکار می‌کردند ، قامت حق را لباس باطل می پوشاندند و اگر چه در زبان ، مردم را به نیکی می‌خواندند، در عمل آن را فراموش می کردند
چنین افرادی برای رهایی از این وضعیت مهلک و شقاوت آمیز می بایست به ریسمان های محکمی چنگ می زدند . قرآن کریم در این ایه دو ریسمان محکم و مطمئن را به آنان معرفی می‌کند و یهود را فرا می خواند که از آن دو ریسمان برای رهایی از هلاک، یاری جویند :یکی «صبر» و دیگری «نماز» .
بدون «صبر » قدم برداشتن در مسیر حق و هدایت که پر از سنگلاخ‌ها، درّه ها ، خارها و خاشاک هاست ممکن نیست . وسوسه های درونی از یک سو و موانع و مشکلات بیرونی از سوی دیگر هر لحظه آدمی را درمعرض سقوط به درّه هلاک قرار می دهد . در این میان ، تنها صبر و بردباری است که انسان را در مقابل این موانع استوار نگه می دارد . البته بردباری هم زمانی میسر است که روح و دل آدمی با منبعی لایزال و پر قدرت گره خورده باشد . از این روست که «نماز» نیز در کنار صبر توصیه می شود که نماد اتصال و ارتباط با منبع قدرت و علم ازلی و ابدی است . اما نکته مهم اینجاست که دست هر کسی را یارای چنگ زدن به این دو ریسمان نیست . باید زمینه درونی مناسبی در فرد باشد تا چنگ زدن به صبرونماز برای او مفید فایده ای گردد . زیرا اهتمام به صبر و صلاة کار ساده ای نیست و برای انسانهای بی مایه حقیقتاً سخت و سنگین است. این ریسمان ها برای کسی مفید است که دلی نرم و «خاشع» داشته باشد و از مستکبران و متکبّران و فخر فروشان و عجب ورزان نباشد.
خوب است توجّه کنیم که «خشوع» غیر از «خضوع» است . خضوع صرفاً ناظر به اعضاء و جوارح آدمی است و همین که انسان ظاهری متواضع و متذلل به خود گرفت می توان او راخاضع نامید . اماخشوع مربوط به دل است و زمانی محقق می شود که آدمی از درون و از عمق باطن خویش درمقابل ذات احدیت پیشانی بر خاک بساید ؛ تنها دراین صورت است که مس وجود آدمی با کیمیای صبر و نماز زرّین خواهد شد .

تبلیغات