هدایتها و ارزشها :نگاهی به سوره حمد
آرشیو
چکیده
متن
سوره حمد که اوّلین سوره قرآن است و بر هر مسلمان واجب است که آن ر در شبانه روزحداقلده بار بخواند و این مقدار خواندن از هیچ نمازگراری ـ حتّی مریض یا مسافر ـ ساقطنمیشود، دارای ویژگی های منحصر به فردی است که در سوره دیگری به چشمنمیخورد.
این سوره هفت ایه دارد و هفت کلمه که هر کدام یک بار تکرار شده است و در واقع هفت کلمه آن به صورت دوتایی است که عبارتند از: اللّه، رحمن، رحیم، ایاک، صراط، علیهم و کلمه هفتم «غیر» است که تکرارش به صورت «لا» صورت گرفته است؛یعنی «لا» که در فراز «غیر المغضوب علیهم ولاالضالین» موجود است، دقیقاً به معنای «غیر» وجایگزین آن است.
شاید نامگذاری این سوره به سبع مثانی ( هفت تا دو تایی) به همین مناسبت باشد. به هر حال سوره کوچکی که دارای هفت ایه است، هفت کلمه تکراری دارد، ولی این کلمههای تکراری چنان در بین ایات سوره جاسازی شده است که بدون عنایت و دقّت، تکراری بودن آنها به چشم نمی اید.
باز اگر توجه شود می بینیم که الف و لامهای به کار رفته در «اسم» های این سوره، به چهارده عدد که هفت تا دوتاست، بالغ می شود1 و روشن میگردد که کلمات اصلی این سوره اعم از اسماء و افعال تنها بیست و هشت کلمه است،یعنی چهار تا هفت تا،که در واقع مساوی با تعداد کلمات تکراری و تعداد الف و لام ها است؛با این حساب تعداد الف و لام های تکراری و تعداد کلمات تکراری با مجموع کلمات اصلی مساوی است و با همه این احوال، تکراری در الفاظ به نظر نمی اید،و معجزه بودن قرآن کریم نمود بیشتری می یابد.
حال اگر خود را از قید و بند الفاظ خارج سازیم و به سراغ معانی رویم، مطالب جالبتر و زیباتری نصیبمان خواهد شد که روح و روانمان را صفا می بخشد و شاید دلیل وجوب تکرار همیشگی این سوره در نمازها نیز برایمان روشن شود.
چون خداوندوجودی است که از اوصافش رحمانیت و رحیمیت (مهرورزی و مهربانی) میباشد، بنده به نام او کارها، اعم از خواندن قرآن، نماز، یا حتّی کارهای عادی روزمره را شروع می کند تا توجّه نماید که همه کارها باید در سایه رحمتگری، مهربانی و مهرورزی شروع شود وبه پایان برسد و کامل شود؛ خصوصاً که همین خداوند مهربان، رب، مدیر و صاحب اختیار موجودات جهان است. بنابراین موجودات را به گونه ای آفریده و پرورش داده است که در مقابل مهربانی و مهرورزی او از خود واکنش مثبت نشان دهند. اصلِ «نیکی با بدی و حسنه ب سیئه مساوی نیست»2 تنها در دایره انسانها نمی باشد، بلکه در سرتاسر هستی جاری است.
به عبارت دیگر،چون خداوند رحمان و رحیم است و خالق همه جهان می باشد و خالق بهاستنناد «کُلَُّ یعمَل ُعَلی شاکِلَتِه»3 براساس شاکله خودعمل میکند و چون شاکله انساشرحمت است،جهان را براساس رحمت آفریده و به همین جهت جهان در مقابل رحمت،مهربانی، رفق و مدارا، بهترین واکنشها را از خود نشان می دهد و سرتسلیم فرود میآورد.
پس در اوّل هرکاری «بسم اللّه الرحمن الرحیم» گفته میشود تا آن کار با مهربانی و نرمی شروع شود تا سامان و فرجام نیک نیز بیابد. شاید احادیثی که می فرماید هر کاری که با بسم اللّه شروع نشود ناقص میماند،4 اشاره به همین حقیقت داشته باشد.
بنابراین تمامی کارهای این جهان، در سایه رحمت شکل می گیرد و در فضای اُنس و مهربانی، درست و راست می گردد.
سؤالی که در اینجا رخ می نماید این است که تکرار «الرحمن الرحیم» چه نقشی در محتوا و مسایل قابل فهم از سوره ر به عهده دارد؟
به نظر می رسد که تکرار «الرحمن الرحیم» برای بیان و تفسیر روشنتر «مالک یوم الدین» باشد و در واقع درصدد بیان این نکته باشد که روز قیامت روز تجلّی مهربانی و رحمت خداست و خداوند با صفت مهربانیت، در آن روز حکومت می کند. تا خداشناسان و خدا باوران ، نه تنها از مرگ و رفتن به صحنه قیامت نهراسند، بلکه آن را راه نجات از گرفتاری های خود بدانند و به راحتی خود را به دست مرگی که خود کمالی از کمالات است و زندگی جاوید بعدی را به همراه دارد بسپارد.
این برداشت مؤیداتی از ایات دیگر قرآن هم دارد؛ مثلاً ایه کَتَبَ عَلی نَفسِهِ الرَحمَة لَیحَمَعَنَّکُم الی یومِ القِیامَة4 به راحتی دلالت میکند که حتمی ساختن رحمت برخویش، با گردآوری مردم در قیامت رابطه مستقیم و تنگاتنگ دارد.
خلاصه این که تکرار «الرحمن الرحیم» برای این است که نشان دهد کارهای جهان نیز براساس مهربانی و رحمت به سامان و فرجام می رسد و خداوند با این دو صفت در آنجا تجلّی می کند و صحنه قیامت را در اختیار دارد.
نکته جالب تری که در اینجا وجود دارد این است که در نصفه اول سوره حمد، خداوند اصلاًنمیبیند.بههمین جهت اعلام می کند که تنها تو را عبادت می کنم و تنها از تویاریمیجویم؛ زیرا غیر از تو، چیزی و کسی وجود ندارد ت او را بپرستم، یا از او کمک خواهم.
ج. از این جا است که نقش رحمت و مهربانی در شناخت روشن میگردد، تا بتوان به جرأت و با ندای بلند اعلام کرد که معرفی خداوند با اسامی قهر و غلبه ، عذاب کننده ، انتقامگیرنده، جبار و… اگر چه ممکن است افراد را به عبادت او بکشاند و انسانها از بیم عذاب و عقابش،سر تسلیم فرود آورند، امّا شناخت او و حضور در محضر او، جز از راه توجّه دادن به مهربانی و رحمتگری او میسر نیست.
یکی دیگر از نکات زیبای قرآنی همین است که تکرار فراوان یک سری الفاظ در هر شبانه روز را توجیه می کند تا نمازگزاران به خود ایند و بدانند که در تعلیم و تربیت، محبّت و مهربانی نقش اصلی را دارد و باید به آن اصلیترین نقش را داد تا آثار شیرین پیشرفت و رسیدن به اوج کمال را از آن بتوان برداشت کرد.
1. این محاسبه براساس این است که اللّه مرکب از« الـ » و«اِلَه» باشد.
2. لا تَستَوی الحَسَنَة و لا السّیئه. (سوره فصلت،ایه 43)
3. سوره اسراء ،ایه 84.
4. کُلُّ امرٍ ذی بالٍ لایذکَرُ بسم الهِ فیه فَهُو اَبتَر. (وسائل الشیعه، ج 7، ص 170، روایت 9032، چاپ مؤسسه آلالبیت.)
5. سوره انعام، ایه 11: رحمت را بر خود واجب کرده است. یقیناً شما را در روز قیامت گرد خواهد آورد.
غایب بود و با اسم «اللّه» به او اشاره می شد و سخن از «بسمک» یا «الحمدلک» در میان نیست؛ ولی در ایه بعد ناگهان لحن سخن عوض شده و «ایاک نعبد» به جای «نعبد اللهَ» یا «الله نعبد» نشسته است.
این تغییر لحن می تواند بیانگر نکتههایی باشد، از جمله :
الف.آدمی با خواندن این مقدار از سوره حمد آن قدر به تکامل روحی می رسد که گویی به مقام مشاهده رسیده، خدای خود را مشاهده می کند و به همین جهت به جای «نعبد اللّه» ، «ایاک نعبد» را زمزمه می کند.
ب. در عین حال راه رسیدن به مقام شهود را نیز بیان می کند که توجّه به رحمتگری خداونداست. توجّه به مهربانی خدا، عشق به موجود مهربان را به ارمغان میآورد و هرچهعشقبهاو بیشتر شود، معرفت به او نیز بیشتر می گردد تا بدان جا که گویی او را می بیندو بااوسخن میگوید و نه تنها او را می نگرد، بلکه تنها او را می نگرد و غیر او ر
این سوره هفت ایه دارد و هفت کلمه که هر کدام یک بار تکرار شده است و در واقع هفت کلمه آن به صورت دوتایی است که عبارتند از: اللّه، رحمن، رحیم، ایاک، صراط، علیهم و کلمه هفتم «غیر» است که تکرارش به صورت «لا» صورت گرفته است؛یعنی «لا» که در فراز «غیر المغضوب علیهم ولاالضالین» موجود است، دقیقاً به معنای «غیر» وجایگزین آن است.
شاید نامگذاری این سوره به سبع مثانی ( هفت تا دو تایی) به همین مناسبت باشد. به هر حال سوره کوچکی که دارای هفت ایه است، هفت کلمه تکراری دارد، ولی این کلمههای تکراری چنان در بین ایات سوره جاسازی شده است که بدون عنایت و دقّت، تکراری بودن آنها به چشم نمی اید.
باز اگر توجه شود می بینیم که الف و لامهای به کار رفته در «اسم» های این سوره، به چهارده عدد که هفت تا دوتاست، بالغ می شود1 و روشن میگردد که کلمات اصلی این سوره اعم از اسماء و افعال تنها بیست و هشت کلمه است،یعنی چهار تا هفت تا،که در واقع مساوی با تعداد کلمات تکراری و تعداد الف و لام ها است؛با این حساب تعداد الف و لام های تکراری و تعداد کلمات تکراری با مجموع کلمات اصلی مساوی است و با همه این احوال، تکراری در الفاظ به نظر نمی اید،و معجزه بودن قرآن کریم نمود بیشتری می یابد.
حال اگر خود را از قید و بند الفاظ خارج سازیم و به سراغ معانی رویم، مطالب جالبتر و زیباتری نصیبمان خواهد شد که روح و روانمان را صفا می بخشد و شاید دلیل وجوب تکرار همیشگی این سوره در نمازها نیز برایمان روشن شود.
چون خداوندوجودی است که از اوصافش رحمانیت و رحیمیت (مهرورزی و مهربانی) میباشد، بنده به نام او کارها، اعم از خواندن قرآن، نماز، یا حتّی کارهای عادی روزمره را شروع می کند تا توجّه نماید که همه کارها باید در سایه رحمتگری، مهربانی و مهرورزی شروع شود وبه پایان برسد و کامل شود؛ خصوصاً که همین خداوند مهربان، رب، مدیر و صاحب اختیار موجودات جهان است. بنابراین موجودات را به گونه ای آفریده و پرورش داده است که در مقابل مهربانی و مهرورزی او از خود واکنش مثبت نشان دهند. اصلِ «نیکی با بدی و حسنه ب سیئه مساوی نیست»2 تنها در دایره انسانها نمی باشد، بلکه در سرتاسر هستی جاری است.
به عبارت دیگر،چون خداوند رحمان و رحیم است و خالق همه جهان می باشد و خالق بهاستنناد «کُلَُّ یعمَل ُعَلی شاکِلَتِه»3 براساس شاکله خودعمل میکند و چون شاکله انساشرحمت است،جهان را براساس رحمت آفریده و به همین جهت جهان در مقابل رحمت،مهربانی، رفق و مدارا، بهترین واکنشها را از خود نشان می دهد و سرتسلیم فرود میآورد.
پس در اوّل هرکاری «بسم اللّه الرحمن الرحیم» گفته میشود تا آن کار با مهربانی و نرمی شروع شود تا سامان و فرجام نیک نیز بیابد. شاید احادیثی که می فرماید هر کاری که با بسم اللّه شروع نشود ناقص میماند،4 اشاره به همین حقیقت داشته باشد.
بنابراین تمامی کارهای این جهان، در سایه رحمت شکل می گیرد و در فضای اُنس و مهربانی، درست و راست می گردد.
سؤالی که در اینجا رخ می نماید این است که تکرار «الرحمن الرحیم» چه نقشی در محتوا و مسایل قابل فهم از سوره ر به عهده دارد؟
به نظر می رسد که تکرار «الرحمن الرحیم» برای بیان و تفسیر روشنتر «مالک یوم الدین» باشد و در واقع درصدد بیان این نکته باشد که روز قیامت روز تجلّی مهربانی و رحمت خداست و خداوند با صفت مهربانیت، در آن روز حکومت می کند. تا خداشناسان و خدا باوران ، نه تنها از مرگ و رفتن به صحنه قیامت نهراسند، بلکه آن را راه نجات از گرفتاری های خود بدانند و به راحتی خود را به دست مرگی که خود کمالی از کمالات است و زندگی جاوید بعدی را به همراه دارد بسپارد.
این برداشت مؤیداتی از ایات دیگر قرآن هم دارد؛ مثلاً ایه کَتَبَ عَلی نَفسِهِ الرَحمَة لَیحَمَعَنَّکُم الی یومِ القِیامَة4 به راحتی دلالت میکند که حتمی ساختن رحمت برخویش، با گردآوری مردم در قیامت رابطه مستقیم و تنگاتنگ دارد.
خلاصه این که تکرار «الرحمن الرحیم» برای این است که نشان دهد کارهای جهان نیز براساس مهربانی و رحمت به سامان و فرجام می رسد و خداوند با این دو صفت در آنجا تجلّی می کند و صحنه قیامت را در اختیار دارد.
نکته جالب تری که در اینجا وجود دارد این است که در نصفه اول سوره حمد، خداوند اصلاًنمیبیند.بههمین جهت اعلام می کند که تنها تو را عبادت می کنم و تنها از تویاریمیجویم؛ زیرا غیر از تو، چیزی و کسی وجود ندارد ت او را بپرستم، یا از او کمک خواهم.
ج. از این جا است که نقش رحمت و مهربانی در شناخت روشن میگردد، تا بتوان به جرأت و با ندای بلند اعلام کرد که معرفی خداوند با اسامی قهر و غلبه ، عذاب کننده ، انتقامگیرنده، جبار و… اگر چه ممکن است افراد را به عبادت او بکشاند و انسانها از بیم عذاب و عقابش،سر تسلیم فرود آورند، امّا شناخت او و حضور در محضر او، جز از راه توجّه دادن به مهربانی و رحمتگری او میسر نیست.
یکی دیگر از نکات زیبای قرآنی همین است که تکرار فراوان یک سری الفاظ در هر شبانه روز را توجیه می کند تا نمازگزاران به خود ایند و بدانند که در تعلیم و تربیت، محبّت و مهربانی نقش اصلی را دارد و باید به آن اصلیترین نقش را داد تا آثار شیرین پیشرفت و رسیدن به اوج کمال را از آن بتوان برداشت کرد.
1. این محاسبه براساس این است که اللّه مرکب از« الـ » و«اِلَه» باشد.
2. لا تَستَوی الحَسَنَة و لا السّیئه. (سوره فصلت،ایه 43)
3. سوره اسراء ،ایه 84.
4. کُلُّ امرٍ ذی بالٍ لایذکَرُ بسم الهِ فیه فَهُو اَبتَر. (وسائل الشیعه، ج 7، ص 170، روایت 9032، چاپ مؤسسه آلالبیت.)
5. سوره انعام، ایه 11: رحمت را بر خود واجب کرده است. یقیناً شما را در روز قیامت گرد خواهد آورد.
غایب بود و با اسم «اللّه» به او اشاره می شد و سخن از «بسمک» یا «الحمدلک» در میان نیست؛ ولی در ایه بعد ناگهان لحن سخن عوض شده و «ایاک نعبد» به جای «نعبد اللهَ» یا «الله نعبد» نشسته است.
این تغییر لحن می تواند بیانگر نکتههایی باشد، از جمله :
الف.آدمی با خواندن این مقدار از سوره حمد آن قدر به تکامل روحی می رسد که گویی به مقام مشاهده رسیده، خدای خود را مشاهده می کند و به همین جهت به جای «نعبد اللّه» ، «ایاک نعبد» را زمزمه می کند.
ب. در عین حال راه رسیدن به مقام شهود را نیز بیان می کند که توجّه به رحمتگری خداونداست. توجّه به مهربانی خدا، عشق به موجود مهربان را به ارمغان میآورد و هرچهعشقبهاو بیشتر شود، معرفت به او نیز بیشتر می گردد تا بدان جا که گویی او را می بیندو بااوسخن میگوید و نه تنها او را می نگرد، بلکه تنها او را می نگرد و غیر او ر