پاسخ به سؤالات
آرشیو
چکیده
متن
سؤال: آیا در قرآن کریم از صفات یک دوست خوب و دوستی مورد پسند خداوند سخنی به میان آمده است؟ مقداری توضیح دهید.
در آیات قرآنی، آیاتی است که مخصوص شرایط دوستی و صفات دوست خوب و بد میباشد امّا به غیر از آن یک دسته از آیات است که گر چه کلّی و مربوط به روابط همه انسان ها با یکدیگر می باشد و سخن از دوست و دوستی در آن نیامده ولی از باب «چون که صد آید،نود هم پیش ماست» پاسخ مورد نظر شما را نیز شامل می شود. آن آیات را با هم مرور می کنیم:
دوستان خوب خود را زیاد کنید؛
در سوره شعراء گوشه ای از آرزوها و گفته های دوزخیان به تصویر کشیده شده است: «اکنون ما را نه شفاعت کنندهای است و نه دوستی مهربان که از ما حمایت کند.» (آیات 100 و 101)
امام صادق در تبیین این آیه می گویند: بر شمار دوستان خوب خویش بفزایید که در دنیا و آخرت سودمندند، در دنیا از آن جهت سودمندند که نیازهای شما را بر آورده می کنند و در آخرت از آن رو که دوزخیان می گویند: «اکنون ما را نه شفیعی است و نه دوستی مهربان که ازما حمایت کند.»
با چه کسانی دوست نشویم؟
در سوره فرقان می خوانیم: «روزی که کافر دستان خود را به دندان گزیده و میگوید: ای کاش راهی که رسول در پیش گرفته بود پیشه خود می ساختم. وای بر من، کاش فلانی را دوست نمیگرفتم. با آن که قرآن برای من نازل شده بود مرا از پیروی اش باز می داشت. و این شیطان همواره آدمی را تنها می گذارد.» (آیه 28). پس سرانجام دوستی با دوستان بد، جهنم و محرومیت از سعادت ابدی است.
خداوند به پیامبر گرامی اسلام که الگوی همه ما است می فرماید: «با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند و تنها رضای او را میطلبند و هرگز به خاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمیگر و از کسانی که قلبشان را ازیاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن همانا که از هوای نفس پیروی کردند و کارهایشان افراطی است.» (سوره کهف، آیه 28)
این آیه معیارهای مهّمی را برای یافتن یک دوست خود بیان میدارد:
الف ـ دوستان خوب همواره به یاد خدا هستند. ب ـ ثروت و فقر ملاک دوست خوب و بد نیست.
ج ـ از غافلان و آلودگان به دنیا پرستی باید پرهیز کرد. دـ با کسانی باید دوست بود که حالت اعتدال دارند و از افراط و تفریط پرهیز نمایند.
یکرنگی و یکدلی با دوستان؛
قرآن کریم از ما خواسته است با دوستان برادروار زندگی کنیم آنجا که به مسلمانان آداب معاشرت و رفت و آمد را میآموزد می گوید:«باکی نیست که از خانه های خود و پدران خود و مادرانتان و برادران و خواهران و عمو و عمّه و دایی و خاله خویش غذا تناول کنید یا آن که از هر خانه که کلید آن در دست شما است یا خانه رفیق خود...»(سورهنور، آیه 61) چنان که وقتی شخصی از سابقه دوستی خود با دیگری و نزدیکی خویش با او در نزد امام صادق سخن گفت، حضرت نکته ای بدین مضمون فرمودند که؛ آیا به آن حدّ رسیده که بدون اجازه از رفیق خویش دست در جیب او بکنی؟
دستورات سه گانه قرآن کریم؛
خداوند در یک آیه سه حقّ مهم افراد نسبت به هم در روابط فردی و اجتماعی را یادآور شده است که مطمئناً شامل حال دوستان نیز می شود: «ای کسانی که ایمان آورده اید از گمان فراوان بپرهیزید زیرا پاره ای از گمانها گناه است و در کارهای پنهانی یکدیگر جستجو مکنید و از یکدیگر غیبت مکنید. آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر خود را بخورد؟»(سوره حجر، آیه 12) بنابراین دوستان نباید در حق یکدیگر گمان باطل و سوء ظن داشته باشند و از کارهای مخفی یکدیگر جست و جو نکنند و پشت سر هم حرف نزنند. و به فرموده امام سجاد: «مؤمن برادر مؤمن است، او را دشنام نمی دهد، ناامیدش می کند و به وی گمان بد نمی برد.»
نداشتن کینه؛
یک از صفات زشتی که به طور خاصّ و ویژه، قرآن کریم از نبودن آن در میان بهشتیان سخن گفته و آن را از زمینه ساز برادری میداند نداشتن کینه یکدیگر است. در سوره حجر، آیه 47 آمده است: «هر کینهای را از دلشان برکندهایم همه برادرند.» پس برادران از نظر قرآن نباید کینه هم دیگر را دل داشته باشند که این امر مانع برادری و پیوند است. اساس دوستی باید بر محبّت و گذشت و چشمپوشی استوار باشد.
پاسخ بدی ها به خوبی ه
قرآن کریم راه استحکام دوستی و پیوندها را جبران بدی با خوبی می داند. «هرگز نیک و بدی یکسان نیست، بدی را با نیکی دفع کن و ناگاه (خواهی دید) همان کسی که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است. (سوره فصّلت، آیه 34) با دوستان نباید مجادله کرد و خطاهای آنها را به رخ ایشان کشید بلکه باید با بزرگواری نه تنها از خطاهایشان گذشت و در حقّ آنها خوبی کرد تا دوستی مستحکم شود.
ادب در گفتار موجب استمرار دوستی است؛
همه ما دیده و شنیده ایم که چه بسیار دوستی ها و پیوندها با گفتن کلمهای زشت و ناپسند از هم پاشیده و موجب نفرت و کینه گشته است. خداوند در قرآن کریم که می خواهد مهمترین حرفها و پیام ها را در آیاتی محدود به انسان ها برساند بر این نکته کوچک امّا بسیار مهّم دست گذاشته است: به بندگانم بگو: «سخنی بگویند که بهترین باشد.چرا که شیطان (بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنها فتنه و فساد می کند، همیشه شیطان دشمن آشکاری برای انسان بوده است. »(سوره اسراء، آیه 53)
جمع دوستانه باید پاک و سالم باشد؛
خداوند به مؤمنان دستور می دهد محیط های خود را از گفتار زشت، ذکر عیوب و گناهان دیگران پاک نگاه دارند. در سوره نور آیه 19 آمده است: «برای کسانی که دوست دارند میان مؤمنان زشتی و گناهان شایع شود در دنیا و آخرت عذابی دردناک مهیا است.» از آن طرف در روایات آمده است که: مجالس خود را ب ذکر فضایل اهلبیت و روایات ایشان و نکات حکمت آمیز با طراوت و با نشاط نگاه دارید.
در پایان مناسب است با روایتی از امام صادق سخن خود را به پایان بریم:
دوستی جز با حدود و شرایطش امکان پذیر نیست، کسی که این حدود و شرایط یا بخشی از آن در او باشد او را دوست بدان، و کسی که هیچ یک از این شرایط در او نیست چیزی از دوستی در او نیست:
نخستین شرط دوستی آن است که باطن و ظاهرش برای تو یکی باشد.
دوّمین شرط این است که زینت و آبروی تو را زینت و آبروی خود بداند و عیب و زشتی تو را عیب و زشتی خود ببیند.
سوّم این است که مقام و مال، وضع او را نسبت به تو تغییر ندهد!
چهارم این که آن چه را در قدرت دارد از تو مضایقه ننماید!
و پنجم که جامع همه این صفات است آن است که تو را به هنگام پشت کردن روزگار رها نکند. (اصول کافی، جلد 2، ص 467)
در آیات قرآنی، آیاتی است که مخصوص شرایط دوستی و صفات دوست خوب و بد میباشد امّا به غیر از آن یک دسته از آیات است که گر چه کلّی و مربوط به روابط همه انسان ها با یکدیگر می باشد و سخن از دوست و دوستی در آن نیامده ولی از باب «چون که صد آید،نود هم پیش ماست» پاسخ مورد نظر شما را نیز شامل می شود. آن آیات را با هم مرور می کنیم:
دوستان خوب خود را زیاد کنید؛
در سوره شعراء گوشه ای از آرزوها و گفته های دوزخیان به تصویر کشیده شده است: «اکنون ما را نه شفاعت کنندهای است و نه دوستی مهربان که از ما حمایت کند.» (آیات 100 و 101)
امام صادق در تبیین این آیه می گویند: بر شمار دوستان خوب خویش بفزایید که در دنیا و آخرت سودمندند، در دنیا از آن جهت سودمندند که نیازهای شما را بر آورده می کنند و در آخرت از آن رو که دوزخیان می گویند: «اکنون ما را نه شفیعی است و نه دوستی مهربان که ازما حمایت کند.»
با چه کسانی دوست نشویم؟
در سوره فرقان می خوانیم: «روزی که کافر دستان خود را به دندان گزیده و میگوید: ای کاش راهی که رسول در پیش گرفته بود پیشه خود می ساختم. وای بر من، کاش فلانی را دوست نمیگرفتم. با آن که قرآن برای من نازل شده بود مرا از پیروی اش باز می داشت. و این شیطان همواره آدمی را تنها می گذارد.» (آیه 28). پس سرانجام دوستی با دوستان بد، جهنم و محرومیت از سعادت ابدی است.
خداوند به پیامبر گرامی اسلام که الگوی همه ما است می فرماید: «با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند و تنها رضای او را میطلبند و هرگز به خاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمیگر و از کسانی که قلبشان را ازیاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن همانا که از هوای نفس پیروی کردند و کارهایشان افراطی است.» (سوره کهف، آیه 28)
این آیه معیارهای مهّمی را برای یافتن یک دوست خود بیان میدارد:
الف ـ دوستان خوب همواره به یاد خدا هستند. ب ـ ثروت و فقر ملاک دوست خوب و بد نیست.
ج ـ از غافلان و آلودگان به دنیا پرستی باید پرهیز کرد. دـ با کسانی باید دوست بود که حالت اعتدال دارند و از افراط و تفریط پرهیز نمایند.
یکرنگی و یکدلی با دوستان؛
قرآن کریم از ما خواسته است با دوستان برادروار زندگی کنیم آنجا که به مسلمانان آداب معاشرت و رفت و آمد را میآموزد می گوید:«باکی نیست که از خانه های خود و پدران خود و مادرانتان و برادران و خواهران و عمو و عمّه و دایی و خاله خویش غذا تناول کنید یا آن که از هر خانه که کلید آن در دست شما است یا خانه رفیق خود...»(سورهنور، آیه 61) چنان که وقتی شخصی از سابقه دوستی خود با دیگری و نزدیکی خویش با او در نزد امام صادق سخن گفت، حضرت نکته ای بدین مضمون فرمودند که؛ آیا به آن حدّ رسیده که بدون اجازه از رفیق خویش دست در جیب او بکنی؟
دستورات سه گانه قرآن کریم؛
خداوند در یک آیه سه حقّ مهم افراد نسبت به هم در روابط فردی و اجتماعی را یادآور شده است که مطمئناً شامل حال دوستان نیز می شود: «ای کسانی که ایمان آورده اید از گمان فراوان بپرهیزید زیرا پاره ای از گمانها گناه است و در کارهای پنهانی یکدیگر جستجو مکنید و از یکدیگر غیبت مکنید. آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر خود را بخورد؟»(سوره حجر، آیه 12) بنابراین دوستان نباید در حق یکدیگر گمان باطل و سوء ظن داشته باشند و از کارهای مخفی یکدیگر جست و جو نکنند و پشت سر هم حرف نزنند. و به فرموده امام سجاد: «مؤمن برادر مؤمن است، او را دشنام نمی دهد، ناامیدش می کند و به وی گمان بد نمی برد.»
نداشتن کینه؛
یک از صفات زشتی که به طور خاصّ و ویژه، قرآن کریم از نبودن آن در میان بهشتیان سخن گفته و آن را از زمینه ساز برادری میداند نداشتن کینه یکدیگر است. در سوره حجر، آیه 47 آمده است: «هر کینهای را از دلشان برکندهایم همه برادرند.» پس برادران از نظر قرآن نباید کینه هم دیگر را دل داشته باشند که این امر مانع برادری و پیوند است. اساس دوستی باید بر محبّت و گذشت و چشمپوشی استوار باشد.
پاسخ بدی ها به خوبی ه
قرآن کریم راه استحکام دوستی و پیوندها را جبران بدی با خوبی می داند. «هرگز نیک و بدی یکسان نیست، بدی را با نیکی دفع کن و ناگاه (خواهی دید) همان کسی که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است. (سوره فصّلت، آیه 34) با دوستان نباید مجادله کرد و خطاهای آنها را به رخ ایشان کشید بلکه باید با بزرگواری نه تنها از خطاهایشان گذشت و در حقّ آنها خوبی کرد تا دوستی مستحکم شود.
ادب در گفتار موجب استمرار دوستی است؛
همه ما دیده و شنیده ایم که چه بسیار دوستی ها و پیوندها با گفتن کلمهای زشت و ناپسند از هم پاشیده و موجب نفرت و کینه گشته است. خداوند در قرآن کریم که می خواهد مهمترین حرفها و پیام ها را در آیاتی محدود به انسان ها برساند بر این نکته کوچک امّا بسیار مهّم دست گذاشته است: به بندگانم بگو: «سخنی بگویند که بهترین باشد.چرا که شیطان (بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنها فتنه و فساد می کند، همیشه شیطان دشمن آشکاری برای انسان بوده است. »(سوره اسراء، آیه 53)
جمع دوستانه باید پاک و سالم باشد؛
خداوند به مؤمنان دستور می دهد محیط های خود را از گفتار زشت، ذکر عیوب و گناهان دیگران پاک نگاه دارند. در سوره نور آیه 19 آمده است: «برای کسانی که دوست دارند میان مؤمنان زشتی و گناهان شایع شود در دنیا و آخرت عذابی دردناک مهیا است.» از آن طرف در روایات آمده است که: مجالس خود را ب ذکر فضایل اهلبیت و روایات ایشان و نکات حکمت آمیز با طراوت و با نشاط نگاه دارید.
در پایان مناسب است با روایتی از امام صادق سخن خود را به پایان بریم:
دوستی جز با حدود و شرایطش امکان پذیر نیست، کسی که این حدود و شرایط یا بخشی از آن در او باشد او را دوست بدان، و کسی که هیچ یک از این شرایط در او نیست چیزی از دوستی در او نیست:
نخستین شرط دوستی آن است که باطن و ظاهرش برای تو یکی باشد.
دوّمین شرط این است که زینت و آبروی تو را زینت و آبروی خود بداند و عیب و زشتی تو را عیب و زشتی خود ببیند.
سوّم این است که مقام و مال، وضع او را نسبت به تو تغییر ندهد!
چهارم این که آن چه را در قدرت دارد از تو مضایقه ننماید!
و پنجم که جامع همه این صفات است آن است که تو را به هنگام پشت کردن روزگار رها نکند. (اصول کافی، جلد 2، ص 467)