داناترین عالم قرآنی
آرشیو
چکیده
متن
وَیقُولُوا الَّذینَ کَفَرُوا لَستَ مُرسَلاً کَفی بِاللّهِ شَهیداً بَینی وَبَینَکُم وَمن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ.
«و آنان که کافر شدند می گویند: تو پیامبر و فرستاده خدا نیستی، بگو: کافی است که خدا و آن کسی که دانش و علم به کتاب [آگاهی به قرآن یا لوح محفوظ] نزد او است بین من و شما گواه باشد.» 1
قرآن دوعبارت مهّم، ولی با اندکی تفاوت دارد که برای رسیدن به ریشه و هدف آن توضیح مختصری را نیاز داریم.
1. سوره نمل، آیه 40: قالَ الّذی عِندَهُ عِلم مِنَ الکِتابِ.
2. سوره رعد آیه 43: وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ.
فراز اوّل به جریان حضرت سلیمان مربوط میشود. هنگامی که آن حضرت خواست عرش و تاج و تخت «ملکه سبا» در بارگاه او حاضر گردد، عفریتی از جن به او گفت: «من قبل از این که از جایت برخیزی، او را حاضر می کنم.» اما فردی دیگر که مقداری به «کتاب» آگاهی داشت، با یک چشم بر هم زدن ، عرش ملکه سب را در پیشگاه حضرت سلیمانحاضر کرد.
عِلم مِنَ الکِتابِ؛ یعنی: دانشی از کتاب داشت.
در فراز دوم که محل بحث ما است، خدای تعالی ناسپاسی کافران را برای پیامبر شرح می دهد و برای آرامش و تسلّی پیامبرش، خود را و شخص دیگری را به عنوان شاهد و گواه بر حقانیت پیامبر معرفی می نماید. این شاهد را این گونه می شناساند: وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ؛ یعنی: کسی که آگاه به همه کتاب است.»
کتاب چیست؟
دواحتمال درباره «کتاب» بین مفسران وجود دارد: 1. قرآن ؛2. لوح محفوظ.
مرحوم«علامه طباطبایی» می گوید: مراد از کتاب که نقطه پیدایش این علم عجیب است یا خود کتاب های آسمانی است و یا لوح محفوظ. سپس میافزاید: این علم به کتاب از سنخ سایر علوم فکری نیست تا بتوان آن را با اکتساب و یادگیری به دست آورد.2
شأن نزول
کتب تفاسیر و روایات اهل بیت شاهدی را که خدای تعالی بر حقانیت رسولش انتخاب کرده، معرفی نموده اند و لایق این مقام کسی جز امیرالمومنین،علی نمیباشد.
امام علی بدون تردید تنها فردی است که در تمامی نبرده و مشکلات صدر اسلام ،یاور و مددکار پیامبر بوده و شاهد صدق بر رسالت او. نیز هم او است که به علوم الهی آگاهی کامل داشت و پس از پیامبر داناترین فرد امت به شمار می آید.
روایات مربوط
از امام صادقسوال شد: فردی که در یک چشم بر هم زدن ، عرشی را در پیشگاه حضرت سلیمان حاضر نمود، داناتر است یا کسی که علم به کتاب دارد؟
امام پاسخ دادند: آن که علم به کتاب دارد، حضرت امیرالمومنیناست و دانش فردی که عرش ملکه سبا را در یک چشم بر هم زدن در پیشگاه حضرت سلیمان حاضر نمود، در مقایسه با علم علیبه مانند پشهای است که با بال کوچک خود مقداری از آب دریا را بر داشته باشد. 3
همچنین از طریق اهل سنّت، روایاتی در تأیید همین مطلب آمده است:
1. ثعلبی می گوید: مصداق آیه شریفه وَ مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتاب امام علی است.4
2. در تفسیر أعقم، آمده است: درباره وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ، گفته اند که آن شخص علی بن أبی طالب است.5
مرحوم «علامه طباطبایی» در این باره می نویسد:
از طریق أئمه اهل بیت روایاتی وارد شده است که آیه در حق امام علی نازل گردیده. پس اگر آیه شریفه وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ بر یکی از مومنان به پیامبر صادق باشد، همانا آن شخص امام علی است و بدون تردید او عالم ترین فرد امت به کتاب خدا است و روایات صحیح و فراوان بر این مطلب وارد شده است و جلمه زیبای پیامبر درباره أمیرالمومنین که در حدیث ثقلین آمده است:به مثابه غایت و نهایت آیه شریفه است که عالم و دانای به کتاب هرگز از آن جدا نمی شود.6
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش
1. سوره رعد، آیه 43. 2. المیزان ، ج 15، ص 397. 3. تفسیر صافی، ج 3، ص76.
4. تفسیر برهان، جلد 3، ص302. 5. ملحقات اِحقاق الحق، ج 30، ص 99.
6. تفسیر المیزان، ج 11، ص 426.
«و آنان که کافر شدند می گویند: تو پیامبر و فرستاده خدا نیستی، بگو: کافی است که خدا و آن کسی که دانش و علم به کتاب [آگاهی به قرآن یا لوح محفوظ] نزد او است بین من و شما گواه باشد.» 1
قرآن دوعبارت مهّم، ولی با اندکی تفاوت دارد که برای رسیدن به ریشه و هدف آن توضیح مختصری را نیاز داریم.
1. سوره نمل، آیه 40: قالَ الّذی عِندَهُ عِلم مِنَ الکِتابِ.
2. سوره رعد آیه 43: وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ.
فراز اوّل به جریان حضرت سلیمان مربوط میشود. هنگامی که آن حضرت خواست عرش و تاج و تخت «ملکه سبا» در بارگاه او حاضر گردد، عفریتی از جن به او گفت: «من قبل از این که از جایت برخیزی، او را حاضر می کنم.» اما فردی دیگر که مقداری به «کتاب» آگاهی داشت، با یک چشم بر هم زدن ، عرش ملکه سب را در پیشگاه حضرت سلیمانحاضر کرد.
عِلم مِنَ الکِتابِ؛ یعنی: دانشی از کتاب داشت.
در فراز دوم که محل بحث ما است، خدای تعالی ناسپاسی کافران را برای پیامبر شرح می دهد و برای آرامش و تسلّی پیامبرش، خود را و شخص دیگری را به عنوان شاهد و گواه بر حقانیت پیامبر معرفی می نماید. این شاهد را این گونه می شناساند: وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ؛ یعنی: کسی که آگاه به همه کتاب است.»
کتاب چیست؟
دواحتمال درباره «کتاب» بین مفسران وجود دارد: 1. قرآن ؛2. لوح محفوظ.
مرحوم«علامه طباطبایی» می گوید: مراد از کتاب که نقطه پیدایش این علم عجیب است یا خود کتاب های آسمانی است و یا لوح محفوظ. سپس میافزاید: این علم به کتاب از سنخ سایر علوم فکری نیست تا بتوان آن را با اکتساب و یادگیری به دست آورد.2
شأن نزول
کتب تفاسیر و روایات اهل بیت شاهدی را که خدای تعالی بر حقانیت رسولش انتخاب کرده، معرفی نموده اند و لایق این مقام کسی جز امیرالمومنین،علی نمیباشد.
امام علی بدون تردید تنها فردی است که در تمامی نبرده و مشکلات صدر اسلام ،یاور و مددکار پیامبر بوده و شاهد صدق بر رسالت او. نیز هم او است که به علوم الهی آگاهی کامل داشت و پس از پیامبر داناترین فرد امت به شمار می آید.
روایات مربوط
از امام صادقسوال شد: فردی که در یک چشم بر هم زدن ، عرشی را در پیشگاه حضرت سلیمان حاضر نمود، داناتر است یا کسی که علم به کتاب دارد؟
امام پاسخ دادند: آن که علم به کتاب دارد، حضرت امیرالمومنیناست و دانش فردی که عرش ملکه سبا را در یک چشم بر هم زدن در پیشگاه حضرت سلیمان حاضر نمود، در مقایسه با علم علیبه مانند پشهای است که با بال کوچک خود مقداری از آب دریا را بر داشته باشد. 3
همچنین از طریق اهل سنّت، روایاتی در تأیید همین مطلب آمده است:
1. ثعلبی می گوید: مصداق آیه شریفه وَ مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتاب امام علی است.4
2. در تفسیر أعقم، آمده است: درباره وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ، گفته اند که آن شخص علی بن أبی طالب است.5
مرحوم «علامه طباطبایی» در این باره می نویسد:
از طریق أئمه اهل بیت روایاتی وارد شده است که آیه در حق امام علی نازل گردیده. پس اگر آیه شریفه وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ بر یکی از مومنان به پیامبر صادق باشد، همانا آن شخص امام علی است و بدون تردید او عالم ترین فرد امت به کتاب خدا است و روایات صحیح و فراوان بر این مطلب وارد شده است و جلمه زیبای پیامبر درباره أمیرالمومنین که در حدیث ثقلین آمده است:به مثابه غایت و نهایت آیه شریفه است که عالم و دانای به کتاب هرگز از آن جدا نمی شود.6
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش
1. سوره رعد، آیه 43. 2. المیزان ، ج 15، ص 397. 3. تفسیر صافی، ج 3، ص76.
4. تفسیر برهان، جلد 3، ص302. 5. ملحقات اِحقاق الحق، ج 30، ص 99.
6. تفسیر المیزان، ج 11، ص 426.