چکیده

تفکر انتقادی، از جمله مباحثی است که طی سال های اخیر برای رویارویی با دنیای معرفتی متکثر و انفجار اطلاعاتی مورد توجه قرار گرفته است. متخصصان امر، تفکر انتقادی را در دو بعد مهارت ها و تمایلات مورد بررسی قرار می دهند. مفهوم تمایل شامل یک نگرش انتقادی و تعهد برای فعالیت بر پایه این نگرش است و همپای مهارت های تفکر انتقادی در نظر گرفته می شود. پژوهش حاضر در پی بررسی بعد تمایلات و سنجش میزان گرایش به تفکر انتقادی در بین دانشجویان است که با استفاده از روش کمّی پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری مطالعه حاضر 10380 نفر است که این تعداد را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های الزهراء (س)، امام صادق (ع) و شهید بهشتی که از مجموع دانشگاه های دولتی تهران انتخاب شده اند، تشکیل می دهند. تعداد نمونه تحقیق با روش کوکران و370 نفر تعیین شده است که از طریق نمونه گیری متناسب با حجم انتخاب شده-اند. نتایج نشان می دهد که 3/20 درصد از دانشجویان در سطح بالاو 52 درصد در سطح متوسطی از گرایش به تفکر انتقادی قرار دارند. همچنین خرده مقیاس های کنجکاوی، ذهن باز و تحلیل گرایی بیش ترین میانگین و خرده مقیاس بلوغ در قضاوت کم ترین میانگین را در بین دانشجویان کسب کرده اند. همچنین میانگین گرایش به تفکر انتقادی در بین زن و مرد و همچنین بین رشته های تحصیلی علوم انسانی، علوم پایه و فنی – مهندسی در نمونه مورد مطالعه تفاوت معناداری با هم ندارد.

تبلیغات