نشانه
آرشیو
چکیده
متن
«سَألَ سائِل بِعَذابٍ واقعٍ. لِلْکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِع. مِنَ اللّهِ ذِی الْمعارِج؛ تقاضا کنندهای درخواست عذابی کرد که واقع شد. این عذاب مخصوص کافران است و هیچکس نمیتواند آن را دفع کند. از سوی خداوندی است که ذیالمعارج است. (فرشتگانش برآسمانها صعود میکنند» (سوره معارج، آیات 3 ـ 1)
گواه زنده
برپیشانی بلند تاریخ همواره یک سری حقایق زیبا و ماندگاری میدرخشد که مرور زمان هرگز توان انکار آن را ندارد.
از جمله این حقایق؛ سفارشها و گفتههای رسولخدا درباره امام علی است و آیات نخستین سوره معارج؛ گواه زنده یکی از آن حقایق است که در این مختصر با رویداد آن آشنا خواهید شد.
مقام منیع و فضایل امام علی از دیرباز مورد حسادت کینهتوزان و زیادهخواهان و جاهطلبان و حسد پیشهگان قرار گرفته است و آنان با انکار حق آن مظلوم، خیال میکردند توان جلوگیری از تابش نور حقایق را نیز دارند.
شأن نزول
مرحوم طبرسی از حسین بن محمد روایت کرده که: از سفیان بن عیینه سؤال کردم، آیه فوق درباره چه کسی نازل شده است؟
او جواب داد: از چیزی سؤال کردی که پیش از تو کسی این سؤال را از من نپرسیده است. امام صادق از پدرانشـعلیهم السلامـ مرا خبر داد که چون رسولخدا روز غدیرخم دست أمیرالمؤمنین را گرفت و بلند کرد، در حضور مردم فرمود: «هرکس من مولای او هستم علی نیز مولای اوست». آن حضرت را آشکارا به امامت منصوب کرد و در قبائل عرب نیز این خبر منتشر شد.
نعمان بن حارث فهری نزد پیامبر آمد و عرض کرد: ای محمد! ما را امر نمودی به گفتن: «لا إله إلاّ اللّه، مُحَمَّد رَسُولُ اللّه» ما قبول کردیم و گردن نهادیم، سپس امر کردی در پنج وقت نماز بگزاریم، پذیرفتیم، امر به زکاة، حج، روزه و سایر واجبات کردی، اطاعت نمودیم. به اینها راضی نشدی تا این که پسر عموی خود ـ علیـ را به امامت و وصایت منصوب داشتی. آیا این کار را از طرف خود انجام دادی یا خدا به تو دستور داد چنین کنی؟
رسولخدا در پاسخ او فرمود: سوگند به آن خدایی که جز او خدایی نیست؛ من به امر و فرمان پروردگار علی را منصوب نمودم.
نعمان بن حارث فهری روی برتافت و گفت: أللَّهُمَّ إنْ کانَ هذا مِنَ الْحَقِّ فَأمْطِرْ عَلَینا حِجارةً مِنَ السَّماءِ أوِ ائْتِنا بِعَذابٍ ألیمٍ؛پروردگارا! اگر آنچه محمد درباره علی میگوید از جانب تو و برحقّ است؛ پس از جانب آسمان برسر ما باران سنگ ببار، یا به عذابی دردناک ما را گرفتار کن».1
نعمان بن حارث فهری هنوز به مرکب خود نرسیده بود که ناگهان سنگی از آسمان فرود آمد و برسر او اصابت کرد و در دم به هلاکت رسید.2
جالب است بدانید که مرحوم علاّمه امینی در کتاب «الغدیر» شأن نزول این آیه شریفه را از 30 نفر از علمای معروف اهل سنّت ـ با ذکر مدرک و عین عبارت آنهاـ نقل میکند که مقصود از آیه شریفه همان نعمان بن حارث فهری است.3
نتیجه
از این رویداد مهم تاریخی روشن میشود که مقام امامت امام علی از زمان پیامبر برای همگان معلوم بوده است و انکار آن همچون انکار خورشید است.4
در این که آیا امکان دارد فردی کافر و کینهتوز مانند نعمان بن حارث فهری چیزی را از خداوند بخواهد و به آن برسد؟
در پاسخ باید گفت: نعمان نابودی و هلاکت خود را از خدا خواست و خدای تعالی فرمود: «لِلْکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِع؛ هیچ فردی نمیتواند عذابی را که این کافر درخواست کرده است از او دفع کند». او بخشش و رستگاری از خدا طلب نکرد، بلکه عذاب خواست و خداوند علاوه بر این که او را تحقیر کرد؛ عذاب هم نمود.
آری نعمان بن حارث؛ ظالمانه منکر حق امام شد و از قبول امامت روی برتافت و در نهایت؛ خود در آتشِ ستمِ برامام بسوخت. و این داستان نیز نشانهای بود از نشانههای حقانیت علی.
1. این جملات با اندک تفاوتی به آیه شریفه 32 سوره انفال شباهت دارد و بسیاری از مفسران درباره شأن نزول آن آیه نام نعمان بن حارث فهری را بیان کردهاند.
2. تفسیر برهان، جلد 5، صفحه382.
3. ملحقات إحقاق الحق، جلد30، صفحه 94 ـ 95.
4. بری اطلاع بیشتر بنگرید به: تفسیر نمونه جلد 25، صفحه 6.
گواه زنده
برپیشانی بلند تاریخ همواره یک سری حقایق زیبا و ماندگاری میدرخشد که مرور زمان هرگز توان انکار آن را ندارد.
از جمله این حقایق؛ سفارشها و گفتههای رسولخدا درباره امام علی است و آیات نخستین سوره معارج؛ گواه زنده یکی از آن حقایق است که در این مختصر با رویداد آن آشنا خواهید شد.
مقام منیع و فضایل امام علی از دیرباز مورد حسادت کینهتوزان و زیادهخواهان و جاهطلبان و حسد پیشهگان قرار گرفته است و آنان با انکار حق آن مظلوم، خیال میکردند توان جلوگیری از تابش نور حقایق را نیز دارند.
شأن نزول
مرحوم طبرسی از حسین بن محمد روایت کرده که: از سفیان بن عیینه سؤال کردم، آیه فوق درباره چه کسی نازل شده است؟
او جواب داد: از چیزی سؤال کردی که پیش از تو کسی این سؤال را از من نپرسیده است. امام صادق از پدرانشـعلیهم السلامـ مرا خبر داد که چون رسولخدا روز غدیرخم دست أمیرالمؤمنین را گرفت و بلند کرد، در حضور مردم فرمود: «هرکس من مولای او هستم علی نیز مولای اوست». آن حضرت را آشکارا به امامت منصوب کرد و در قبائل عرب نیز این خبر منتشر شد.
نعمان بن حارث فهری نزد پیامبر آمد و عرض کرد: ای محمد! ما را امر نمودی به گفتن: «لا إله إلاّ اللّه، مُحَمَّد رَسُولُ اللّه» ما قبول کردیم و گردن نهادیم، سپس امر کردی در پنج وقت نماز بگزاریم، پذیرفتیم، امر به زکاة، حج، روزه و سایر واجبات کردی، اطاعت نمودیم. به اینها راضی نشدی تا این که پسر عموی خود ـ علیـ را به امامت و وصایت منصوب داشتی. آیا این کار را از طرف خود انجام دادی یا خدا به تو دستور داد چنین کنی؟
رسولخدا در پاسخ او فرمود: سوگند به آن خدایی که جز او خدایی نیست؛ من به امر و فرمان پروردگار علی را منصوب نمودم.
نعمان بن حارث فهری روی برتافت و گفت: أللَّهُمَّ إنْ کانَ هذا مِنَ الْحَقِّ فَأمْطِرْ عَلَینا حِجارةً مِنَ السَّماءِ أوِ ائْتِنا بِعَذابٍ ألیمٍ؛پروردگارا! اگر آنچه محمد درباره علی میگوید از جانب تو و برحقّ است؛ پس از جانب آسمان برسر ما باران سنگ ببار، یا به عذابی دردناک ما را گرفتار کن».1
نعمان بن حارث فهری هنوز به مرکب خود نرسیده بود که ناگهان سنگی از آسمان فرود آمد و برسر او اصابت کرد و در دم به هلاکت رسید.2
جالب است بدانید که مرحوم علاّمه امینی در کتاب «الغدیر» شأن نزول این آیه شریفه را از 30 نفر از علمای معروف اهل سنّت ـ با ذکر مدرک و عین عبارت آنهاـ نقل میکند که مقصود از آیه شریفه همان نعمان بن حارث فهری است.3
نتیجه
از این رویداد مهم تاریخی روشن میشود که مقام امامت امام علی از زمان پیامبر برای همگان معلوم بوده است و انکار آن همچون انکار خورشید است.4
در این که آیا امکان دارد فردی کافر و کینهتوز مانند نعمان بن حارث فهری چیزی را از خداوند بخواهد و به آن برسد؟
در پاسخ باید گفت: نعمان نابودی و هلاکت خود را از خدا خواست و خدای تعالی فرمود: «لِلْکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِع؛ هیچ فردی نمیتواند عذابی را که این کافر درخواست کرده است از او دفع کند». او بخشش و رستگاری از خدا طلب نکرد، بلکه عذاب خواست و خداوند علاوه بر این که او را تحقیر کرد؛ عذاب هم نمود.
آری نعمان بن حارث؛ ظالمانه منکر حق امام شد و از قبول امامت روی برتافت و در نهایت؛ خود در آتشِ ستمِ برامام بسوخت. و این داستان نیز نشانهای بود از نشانههای حقانیت علی.
1. این جملات با اندک تفاوتی به آیه شریفه 32 سوره انفال شباهت دارد و بسیاری از مفسران درباره شأن نزول آن آیه نام نعمان بن حارث فهری را بیان کردهاند.
2. تفسیر برهان، جلد 5، صفحه382.
3. ملحقات إحقاق الحق، جلد30، صفحه 94 ـ 95.
4. بری اطلاع بیشتر بنگرید به: تفسیر نمونه جلد 25، صفحه 6.