هدایتوتربیت قرآنی:قسمت دوّم
آرشیو
چکیده
متن
قسمت اوّل گفتگو با قرآن پژوه محترم استاد الیاس کلانتری را در شماره قبل آوردیم اینک بخش پایانی را تقدیم میکنیم:
بشارت : چگونه میتوان پیامهای قرآنی را برای جوانان امروز،مملوستر کرد؟
روش اختصاصی به کار رفته در قرآن مجید درجهت آموزش خود دارای جاذبههای زیادی میباشد و اگر آن روش مورد توجّه قرار گیرد و درآموزش و پرورش بکار بسته شود،پیامهای قرآن مورد توجه و اشتیاق شدید جوانان قرار خواهد گرفت .اگر درمواردی اشتیاق یا گرایش مورد انتظار عدهای، نسبت به آموزشهای قرآن مشاهده نمیشود،این وضعیت ناشی از بکار بستن روشهای نامطلوبی است که با روش قرآن متناسب نیست.بدلیل این که کششها و خواستههای طبیعی و حقیقی را خداوندعالم درقلبها ایجاد کرده است و قرآن هم از ناحیه خود اوست.پس چگونه ممکن است کلام خداوند در قلوب انسانها که درحالت سلامت کامل قرار دارند و دچار آلودگی نشدهاند، تثیر مورد انتظار را نداشته باشد و نیاز به فعالیت دیگری در جهت توجّه کامل و عمیق جوانان به قرآن پیدا شود.
من فکر میکنم این حالت دو علت اساسی دارد:یکی این که این مخالفتها و یابیاعتناییها از ناحیه جوانان نبوده و یاحداقل از آنها شروع نشدهاست؛ بلکه افکار و نظرات دیگران است که به جوانان القا و یا در دید دقیقتر به آنها تحمیل شدهاست.
دیگر این که در جهت آموزش قرآن به جوانان روش خود قرآن مجید به کار گرفته نمیشود،بلکه به شیوههای بشری آموزش داده میشود ودربعضی موارد اصلاً روش شناختهشده و آزمایش شده بشری هم درکار نیست و در این صورت جاذبههای خاص قرآن پوشیده میماند و آنچه ارائه شده است آموزش حقیقی و کامل قرآن نیست، فلذا نباید عکس العمل جوانان به این نوع آموزش ، موضع گیری آنان نسبت به قرآن تلقی شود.
بشارت : اگر ممکن است دراین زمینه توضیح بیشتری بدهید؟
مطلب اصلی این است که امیال و خواستههای طبیعی انسان از ناحیه خداوند در وجود او قرار گرفته است ؛مثلاً انسان به طور فطری از آزادی و مورد احترام بودن و در امنیت و آسایش زندگی کردن و داشتن بدن سالم و ثروت و امکانات زندگی لذت میبرد.ودرمقابل از زندانی شدن ، تحت سلطه کسی قرار گرفتن،از فقر و بیماری و خوف و ناامنی نفرت دارد.
انسان از صفاتی مثل جوانمردی، غیرت، عفت و کمک به دیگران، چه در وجود خود وچه در دیگران لذت میبرد، این از ناحیه خداوند است، نه از جهت این که بدن او از مواد غذایی ودر نهایت از آب و خاک بوجود آمده است !!
یعنی اراده خداوند عالم به روح انسان القا میشود،در نتیجه نسبت به آنچه خداوند آن را دوست دارد گرایش پیدامیکند و از آنچه خداوند دوست ندارد، نفرت پیدا میکند .اراده خداوند غیر از طریق فطرت و القای درروح انسان از طریق دیگری نیز به انسان منتقل میشود و آن طریق « وحی بر پیامبران » و آموزش آنها به انسانهاست؛یعنی خداوند بخشی از خواستههای خودرا با خلق آنها القا میکند،و بخشی را از طریق وحی بر پیامبران به آنها یاد میدهد و این دو بخش بطور کامل با یکدیگر هماهنگ و هم جهت ومکمل یکدیگر هستند.
آموزشهای قرآن مجید بطور طبیعی مورد اشتیاق انسانهایی قرار میگیرد که دارای روح سالم وفطرت تغییرنیافتهاند و آنها عبارتند از جوانانی که هنوز امیال طبیعی و فطری درآنها از بین نرفته و قدرت درک و تشخیص روح آنها دچار اختلال نشده است.
بشارت:ما به یک جوان میگوییم مشکلات شما ازطریق انس باقرآن حل میشود؛خوب یک جوان با انبوهی از مشکلات مادی مثل کار واشتغال وعدم موفقیت در دروس روبروست واقعاً مشکل او چگونه برطرف میشود؟
هر مقدار قرآنمجید درنظام زندگی دخیل باشد به همان مقدار مشکلات زندگی برطرف خواهد شد؛ اما تنظیم زندگی و جهات مختلف آن با آموزشهای قرآن مجید، احتیاج به گسترش توجه جوانان به قرآن دارد.
قرآن باید به صورت کاربردی مورد توجه وتفسیر قرار گیرد و راه حلهای معضلات زندگی انسانها به وسیله دانشمندان قرآن شناس از آیات استخراج و به جوانان آموزش داده شود وخود این کار شیفتگی زیادی نسبت به فرا گرفتن قرآن و تدبردرآن ایجاد خواهد کرد.
اگرروشن شود که سبب اصلی مشکلات اقتصادی واجتماعی واخلاقی وخانوادگی ، فاصله گرفتن نظام زندگی از آموزشهای قرآنی است در آن صورت، گرایش به طرف عامل برطرف کننده این مشکلات، ایجاد خواهد شد . به عنوان مثال درنظام زندگی موجود درجامعه ما خرید یک مسکن ارزان قیمت و یایک ازدواج ساده ـ حتی برای کسانی که شاغل هستندوشغل رسمی دولتی هم دارند ـ جزو رویا شده است تا جایی که وقتی درکلاسها ومشاورهها ،جوانان را دعوت به ازدواج با سنّتهای اسلامی میکنیم، با ناراحتی و تسف و ناامیدی آنها مواجه میشویم. گاهی میگویند: اگرما یک شغل رسمی هم داشته باشیم، با تمام حقوق ماهیانه خود؛ حتی یک اطاق هم نمیتوانیم اجاره کنیم ! البته حق با آنهاست وموضوع به همین صورت است!
حال باید دید عامل این نظام نابسامان زندگی درجهات اقتصادی چیست ؟ طبعاً این نظام اقتصادی به طور آشکار از قرآن مجید و آموزشهای آن فاصله گرفته است.
بشارت:شما به عنوان یک مدرس دانشگاه،وضعیت کتب ونشریات قرآنی ـ چه آموزشی وچه غیر آموزشی ـ را چگونه ارزیابی میکنید؟
تحولاتی که اخیراً درجهت توجه به قرآن مجید درسطح جامعه و درنظامهای آموزشی به عمل میآید امیدوار کننده است و باید ازکسانی که در این راه تلاش میکنند، حمایت به عمل آورد.
اما آنچه تاکنون متداول بوده است ،متناسب با نیازهای گسترده نمیباشد وامر آموزش قرآن با روشهای کارشناسانه و محققانه پیش نرفته است وعلاقه واشتیاق جوانان به قرآن عمدتاً درسطح آموزش روخوانی و تجوید باقی مانده است .
لازم است طرحهای پژوهشی ازطرف محققان و با حمایت مراکز علمیو دانشگاهها اجر وحاصل آن پژوهشها به صورت دانش فنی منتشر شود و فراوردههای علمی در این زمینه به مراکز علمی داخل وخارج کشور ارائه گردد.
بشارت:خود شما با فرزندانتان در زمینه آموزشهای قرآنی چگونه کار میکنید و اگر بخواهید تجربیات خود ر به دیگران منتقل کنید، چه میگویید ؟
صرف نظر ازمشکلاتی که یک معلم به طور کلی درنظام زندگی فعلی دارد ومشکلات خاصی که دامن گیر یک معلم قرآن است ، من درحدّ امکان ـ که البته این محدوده خیلی کوچک است ـسعی میکنم یکی از جهات روش قرآنمجید را درآموزش استفاده کنم وآناین که توجه کودکان خود را به سیره شریف رسول اکرم واهل بیت عصمت وطهارت وقداست شخصیت و عظمتهای اخلاقی آن بزرگان معطوفکنم تا این که آنها آموزشهای قرآن را از رفتار و سخنان معلمان حقیقی قرآن فرا بگیرند؛چون رفتارهای آنها تجسم بسیار زیبا و دل انگیزی از آیات قرآن بوده است .
من درهرفرصتی رفتار و سخنان آن بزرگان را به صورت داستانهایی برای کودکانم نقل میکردم و بعدها درسنینی بالاتر دردوره دبستان مثلاًسالهای دوم و سوم از آنها میخواستم این داستانها را بنویسند و به من ارائه دهند و به تدریج ومتناسب با مرحله تحصیلی وسن آنها، کتابهایی را درسیره نورانی حضرات معصومین برای آنها تهیه میکرم .و به والدین کودکان هم همین روش را توصیه میکنم، به طوری که درسخنرانیها وتدریسهایی که برای اولیای دانش آموزان و بعضی معلمان درمدارس داشتهام همین روش را با توضیحات و به صورت کار بردی توصیه کردهام.
فواید وآثار ارزشمند این روش فراوان است از جمله این که ـبه طوری که قبلاگفته شد ـ آموزش درصورتی که منشیی با عظمت و قداست داشته باشد ، تثیرعمیقی در روحیه متعلمان خواهد داشت.
درهر صورت، آموزش قرآنی وقتی با اخلاق و رفتار عادی ومتفاوت والدین توام شد، غالباًجاذبیت ومطلوبیت خود را از دست میدهد وعموماً والدین در همه زمینهها الگوی موفقی برای کودکان خود نیستند، مگر درصورتی که خود آنها باسیره معصومین کاملاً آشنا باشند و به رفتارهای خود تسلّط عالمانه داشته باشند واین کاری است بسیار مشکل وگاهی غیر عملی .
بشارت: از اینکه در این گفت و گو شرکت کردید بسیار متشکریم.همین جا لازم است از زحمات فراوان شما برای مجله بشارت و سلسله مقالات روش صحیح حفظ قرآن که مورد استقبال فراوان هم قرار گرفته است نیز تشکر کنیم.
بشارت : چگونه میتوان پیامهای قرآنی را برای جوانان امروز،مملوستر کرد؟
روش اختصاصی به کار رفته در قرآن مجید درجهت آموزش خود دارای جاذبههای زیادی میباشد و اگر آن روش مورد توجّه قرار گیرد و درآموزش و پرورش بکار بسته شود،پیامهای قرآن مورد توجه و اشتیاق شدید جوانان قرار خواهد گرفت .اگر درمواردی اشتیاق یا گرایش مورد انتظار عدهای، نسبت به آموزشهای قرآن مشاهده نمیشود،این وضعیت ناشی از بکار بستن روشهای نامطلوبی است که با روش قرآن متناسب نیست.بدلیل این که کششها و خواستههای طبیعی و حقیقی را خداوندعالم درقلبها ایجاد کرده است و قرآن هم از ناحیه خود اوست.پس چگونه ممکن است کلام خداوند در قلوب انسانها که درحالت سلامت کامل قرار دارند و دچار آلودگی نشدهاند، تثیر مورد انتظار را نداشته باشد و نیاز به فعالیت دیگری در جهت توجّه کامل و عمیق جوانان به قرآن پیدا شود.
من فکر میکنم این حالت دو علت اساسی دارد:یکی این که این مخالفتها و یابیاعتناییها از ناحیه جوانان نبوده و یاحداقل از آنها شروع نشدهاست؛ بلکه افکار و نظرات دیگران است که به جوانان القا و یا در دید دقیقتر به آنها تحمیل شدهاست.
دیگر این که در جهت آموزش قرآن به جوانان روش خود قرآن مجید به کار گرفته نمیشود،بلکه به شیوههای بشری آموزش داده میشود ودربعضی موارد اصلاً روش شناختهشده و آزمایش شده بشری هم درکار نیست و در این صورت جاذبههای خاص قرآن پوشیده میماند و آنچه ارائه شده است آموزش حقیقی و کامل قرآن نیست، فلذا نباید عکس العمل جوانان به این نوع آموزش ، موضع گیری آنان نسبت به قرآن تلقی شود.
بشارت : اگر ممکن است دراین زمینه توضیح بیشتری بدهید؟
مطلب اصلی این است که امیال و خواستههای طبیعی انسان از ناحیه خداوند در وجود او قرار گرفته است ؛مثلاً انسان به طور فطری از آزادی و مورد احترام بودن و در امنیت و آسایش زندگی کردن و داشتن بدن سالم و ثروت و امکانات زندگی لذت میبرد.ودرمقابل از زندانی شدن ، تحت سلطه کسی قرار گرفتن،از فقر و بیماری و خوف و ناامنی نفرت دارد.
انسان از صفاتی مثل جوانمردی، غیرت، عفت و کمک به دیگران، چه در وجود خود وچه در دیگران لذت میبرد، این از ناحیه خداوند است، نه از جهت این که بدن او از مواد غذایی ودر نهایت از آب و خاک بوجود آمده است !!
یعنی اراده خداوند عالم به روح انسان القا میشود،در نتیجه نسبت به آنچه خداوند آن را دوست دارد گرایش پیدامیکند و از آنچه خداوند دوست ندارد، نفرت پیدا میکند .اراده خداوند غیر از طریق فطرت و القای درروح انسان از طریق دیگری نیز به انسان منتقل میشود و آن طریق « وحی بر پیامبران » و آموزش آنها به انسانهاست؛یعنی خداوند بخشی از خواستههای خودرا با خلق آنها القا میکند،و بخشی را از طریق وحی بر پیامبران به آنها یاد میدهد و این دو بخش بطور کامل با یکدیگر هماهنگ و هم جهت ومکمل یکدیگر هستند.
آموزشهای قرآن مجید بطور طبیعی مورد اشتیاق انسانهایی قرار میگیرد که دارای روح سالم وفطرت تغییرنیافتهاند و آنها عبارتند از جوانانی که هنوز امیال طبیعی و فطری درآنها از بین نرفته و قدرت درک و تشخیص روح آنها دچار اختلال نشده است.
بشارت:ما به یک جوان میگوییم مشکلات شما ازطریق انس باقرآن حل میشود؛خوب یک جوان با انبوهی از مشکلات مادی مثل کار واشتغال وعدم موفقیت در دروس روبروست واقعاً مشکل او چگونه برطرف میشود؟
هر مقدار قرآنمجید درنظام زندگی دخیل باشد به همان مقدار مشکلات زندگی برطرف خواهد شد؛ اما تنظیم زندگی و جهات مختلف آن با آموزشهای قرآن مجید، احتیاج به گسترش توجه جوانان به قرآن دارد.
قرآن باید به صورت کاربردی مورد توجه وتفسیر قرار گیرد و راه حلهای معضلات زندگی انسانها به وسیله دانشمندان قرآن شناس از آیات استخراج و به جوانان آموزش داده شود وخود این کار شیفتگی زیادی نسبت به فرا گرفتن قرآن و تدبردرآن ایجاد خواهد کرد.
اگرروشن شود که سبب اصلی مشکلات اقتصادی واجتماعی واخلاقی وخانوادگی ، فاصله گرفتن نظام زندگی از آموزشهای قرآنی است در آن صورت، گرایش به طرف عامل برطرف کننده این مشکلات، ایجاد خواهد شد . به عنوان مثال درنظام زندگی موجود درجامعه ما خرید یک مسکن ارزان قیمت و یایک ازدواج ساده ـ حتی برای کسانی که شاغل هستندوشغل رسمی دولتی هم دارند ـ جزو رویا شده است تا جایی که وقتی درکلاسها ومشاورهها ،جوانان را دعوت به ازدواج با سنّتهای اسلامی میکنیم، با ناراحتی و تسف و ناامیدی آنها مواجه میشویم. گاهی میگویند: اگرما یک شغل رسمی هم داشته باشیم، با تمام حقوق ماهیانه خود؛ حتی یک اطاق هم نمیتوانیم اجاره کنیم ! البته حق با آنهاست وموضوع به همین صورت است!
حال باید دید عامل این نظام نابسامان زندگی درجهات اقتصادی چیست ؟ طبعاً این نظام اقتصادی به طور آشکار از قرآن مجید و آموزشهای آن فاصله گرفته است.
بشارت:شما به عنوان یک مدرس دانشگاه،وضعیت کتب ونشریات قرآنی ـ چه آموزشی وچه غیر آموزشی ـ را چگونه ارزیابی میکنید؟
تحولاتی که اخیراً درجهت توجه به قرآن مجید درسطح جامعه و درنظامهای آموزشی به عمل میآید امیدوار کننده است و باید ازکسانی که در این راه تلاش میکنند، حمایت به عمل آورد.
اما آنچه تاکنون متداول بوده است ،متناسب با نیازهای گسترده نمیباشد وامر آموزش قرآن با روشهای کارشناسانه و محققانه پیش نرفته است وعلاقه واشتیاق جوانان به قرآن عمدتاً درسطح آموزش روخوانی و تجوید باقی مانده است .
لازم است طرحهای پژوهشی ازطرف محققان و با حمایت مراکز علمیو دانشگاهها اجر وحاصل آن پژوهشها به صورت دانش فنی منتشر شود و فراوردههای علمی در این زمینه به مراکز علمی داخل وخارج کشور ارائه گردد.
بشارت:خود شما با فرزندانتان در زمینه آموزشهای قرآنی چگونه کار میکنید و اگر بخواهید تجربیات خود ر به دیگران منتقل کنید، چه میگویید ؟
صرف نظر ازمشکلاتی که یک معلم به طور کلی درنظام زندگی فعلی دارد ومشکلات خاصی که دامن گیر یک معلم قرآن است ، من درحدّ امکان ـ که البته این محدوده خیلی کوچک است ـسعی میکنم یکی از جهات روش قرآنمجید را درآموزش استفاده کنم وآناین که توجه کودکان خود را به سیره شریف رسول اکرم واهل بیت عصمت وطهارت وقداست شخصیت و عظمتهای اخلاقی آن بزرگان معطوفکنم تا این که آنها آموزشهای قرآن را از رفتار و سخنان معلمان حقیقی قرآن فرا بگیرند؛چون رفتارهای آنها تجسم بسیار زیبا و دل انگیزی از آیات قرآن بوده است .
من درهرفرصتی رفتار و سخنان آن بزرگان را به صورت داستانهایی برای کودکانم نقل میکردم و بعدها درسنینی بالاتر دردوره دبستان مثلاًسالهای دوم و سوم از آنها میخواستم این داستانها را بنویسند و به من ارائه دهند و به تدریج ومتناسب با مرحله تحصیلی وسن آنها، کتابهایی را درسیره نورانی حضرات معصومین برای آنها تهیه میکرم .و به والدین کودکان هم همین روش را توصیه میکنم، به طوری که درسخنرانیها وتدریسهایی که برای اولیای دانش آموزان و بعضی معلمان درمدارس داشتهام همین روش را با توضیحات و به صورت کار بردی توصیه کردهام.
فواید وآثار ارزشمند این روش فراوان است از جمله این که ـبه طوری که قبلاگفته شد ـ آموزش درصورتی که منشیی با عظمت و قداست داشته باشد ، تثیرعمیقی در روحیه متعلمان خواهد داشت.
درهر صورت، آموزش قرآنی وقتی با اخلاق و رفتار عادی ومتفاوت والدین توام شد، غالباًجاذبیت ومطلوبیت خود را از دست میدهد وعموماً والدین در همه زمینهها الگوی موفقی برای کودکان خود نیستند، مگر درصورتی که خود آنها باسیره معصومین کاملاً آشنا باشند و به رفتارهای خود تسلّط عالمانه داشته باشند واین کاری است بسیار مشکل وگاهی غیر عملی .
بشارت: از اینکه در این گفت و گو شرکت کردید بسیار متشکریم.همین جا لازم است از زحمات فراوان شما برای مجله بشارت و سلسله مقالات روش صحیح حفظ قرآن که مورد استقبال فراوان هم قرار گرفته است نیز تشکر کنیم.