آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

علمای بزرگ تربیت معتقدند که «مربّی کامل» کسی است که بخواهد و بکوشد تا در زمان حیات خویش، تربیت شدگان او، به حقیقتها و معرفتهای نظری و عملی که خود او به آنها رسیده است برسند و واجد مرتبه‌ای که او شده است، بشوند و در «صیرورت» (شدن، خود سازی) به کمال مطلوب نایل آیند.
به نظر می‌رسد، از همین‌جاست که می‌بینیم حضرت امام حسین(ع) در شب عاشورا، هنگامی که اصحاب خالص می‌مانند، به آنان ـ چنانکه نقل کرده‌اند ـ در حالی که دو انگشت خود را در برابر آن جمع با ایمان و صفا و شجاعت می‌گیرند و می فرمایند: بیایید و میان دو انگشت من نگاه کنید. آنان نگاه می‌کنند و مقامات خود را در جهانِ بعد می‌بینند، و بدینگونه امام، آن خالصانِ مخلص و مجاهد را به مرحله‌ای از مقامِ «نفس مطمئنّه» بالا می‌برند، و اصحاب و یاران باوفای خود را به مرتبه‌ای مهم از «رؤیت ملکوتی» در عین حضور در عالم «مُلک» می‌رسانند، و اگر کسانی به مرتبه‌ای رسیده بودند، به مرتبه‌ای بالاتر سیر می‌دهند.
این امر باعث می‌شود تا افزون بر سیر و صعود باطنی، حالت اطمینانی بس بیشتر به اصحاب دست دهد و روحیه آنان بسیار راسخ‌تر شود و جمعیتی کوچک در برابر انبوه دشمن آن‌گونه ایستادگی کنند و به آن جهاد سنگین و بزرگ دست یا زند. حماسه‌ای بی نظیر در طول تاریخ انسان به نام «عاشورا» بیافرینند که همواره امواج آن در جام خورشید می‌ریزد و بر سر آبادیها می‌خروشد.
پس حضرت امام حسین(ع)، به عنوان یک امام و مربّی الهی خواستند مرتبه‌ای از مقام خودشان را ـ‌که همان مقام والای داشتنِ «نفس مطمئنّه» است‌ـ به یاران خویش نیز عطا کنند تا آنان بر حسب استعدادهای خود ـ‌در همین دنیا و پیش از مرگ و شهادت‌ـ از آن مقام برخوردار گردند.
پیش از آن نیز، در سیره و روش تربیتی پیامبر گرامی اسلام(ص)، به این امر مهم بر می‌خوریم و می‌نگریم که آن مربّی اکبر، در نهایت صمیمیت و صفا، به تبلیغ دین خدا و خواندن آیات قرآن کریم بر مردم و عمل کردن به آن آیات و بیدار کردن نفوس و ساختنِ روحی افراد امّت ـ‌به‌ویژه مستعدّان و پذیرندگان آداب تربیت الهی و پردازندگان به اعمال صالح ظاهری و باطنی (بدنی و قلبی)‌ـ می‌پردازند. در این باره تلاش می‌کنند تا هر کس به اندازه استعداد خود، یک فرد کامل شود و در پیمودن مراحل معرفت و انسانیتِ الهی خود، پا جای پای پیامبر خویش گذارد و به معنای واقعی، انسان «قرآنی» و انسانی «محمّدی» شود.
یکی از شواهد بسیار با اهمیت این موضوع، تأکیدی است که پیامبر اکرم(ص) بر فراگیری سوره مبارکه «یس» و ژرفیابی انوار و اسرار این سوره بس عظیم در مورد همه داشته‌اند. در حدیثی آمده است که پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند:
«لَوَدِدْتُ أَنَّها فی قلبِ کلِّ إنسانٍ مِنْ أُمَّتی؛ یعنی یس به خدا دوست داشتم که «سوره یس»، در قلب هر یک از افراد امّت من جای گیرد و هر مسلمانی که به قرآن کریم گرویده است، واجد حقایق و روحانیت این سوره گردد»1.
سوره مبارکه «یس»، قلب قرآن است، یعنی حیات قرآن و عصاره قرآن کریم است؛ چنانکه در احادیث، هم از پیامبر اکرم(ص) و هم از حضرت امام جعفر صادق(ع) رسیده است که فرموده‌اند: «إنَّ لِکلِّ شیءٍ قلباً و قلبُ القرآنِ یس؛ هر چیزی حتماً دارای قلبی است و قلب قرآن سوره یس است»2.
اکنون بنگرید که اگر حیات باطنی قرآن (کتاب آسمانی)، وارد حیات باطنی انسان شود و انسان به حقایق «سوره یس» برسد و قلب قرآنِ آسمانی بر قلب انسان زمینی بتابد و این دو قلب بر هم منطبق گردند و یکی شوند، انسان به چه مرتبه‌ای از علم و قدرت و معرفت و تألُّه، صعود می‌کند و دست می‌یابد؟!
از این‌رو، بزرگان اهل معنا و علمای باطن و اصحاب «ختومات» نیز به «سوره یس» عنایتی ویژه داشته‌اند و برای قرائت این سوره چندین طریق یاد داده‌اند و «ختم» های متعدد و متنوّعی برای آن بر شمرده‌اند3.
مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی (م: 1346ش)، متعقّل سترگ و متألّهِ قرآنی بزرگ که از بزرگان علمای جامع معقول و منقول و معارف سره قرآنی بودند و در انواع علوم غریبه و علوم اشارات از سر آمدان روزگار به شمار می‌رفتند، و به‌ویژه از اسرار قرآنی و «ختومات آیات» و «اسما» اطّلاعاتی وسیع و مهم داشتند، و به مراحل عملی و تأثیر شگرفی دست یافته بودند). می‌فرمودند:
«هر وقت سوره یس یا ختمی از ختومات آن را می‌خوانید و به این سوره مبارکه متوسّل و متوجّه می‌شوید، حاجت شما آن باشد که به حقیقت خود سوره برسید؛ زیرا حیف است که این سوره را برای مقصد دیگری بخوانید، چون هیچ‌کدام از امور دنیایی قابلیت و ارزش آن را ندارد که انسان، «یس» را برای رسیدن به آن بخواند».
یاران و دوستان خاصّ حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی ـ‌که روحش در جاودانان شاد باد‌ـ مشاهدات و حالات و تصرفات مهم و خاصّی را از آن انسان قرآنی بزرگ دیده و شنیده‌اند، در این باره خود حضرت ایشان می‌فرمودند: «من هر کاری که کرده‌ام به برکت سوره یس کرده‌ام».
به مناسبت این‌که اشاره‌ای به اهمّیت خاص این سوره مبارکه به میان آمد و ذکری از «قلب قرآن» شد، در پایان این سخن کوتاه، یاد‌آوری می‌کنیم که یکی از وقتهایی که خواندن سوره یس و مداومت بر آن بسیار مفید است و در احادیث نیز رسیده است، خواندن این سوره به هنگام خواب است. خوب است چهارده صلوات با توجّه به ارواح و باطن معصومین(ع) قبل از خواندن سوره و چهارده صلوات بعد از خواندن، به قصد قربت بفرستد و ثواب این ذکر عظیم را به خود چهارده معصوم‌‌ـ‌علیهمُ‌السّلام‌ـ هدیه کند. در بعضی از احادیث آمده است که یک بار صبح و یک بار شب این سوره را بخوانید، لیکن برای خواندن «سوره یس»، به هنگام خواب فواید فراوانی نقل شده است. و برای «سیر در رؤیا» نیز در صورت طهارت و توجّه به حتم آثاری دارد. به‌طور خلاصه باید گفت: مداومت بر خواندن این سوره، به‌خصوص برای رسیدن به حقایق «معرفتی» و «قربی» و «حبّی» که در این سوره ـ‌که قلب «قرآن کریم» است‌ـ وجود دارد، موجب برکات بسیاری خواهد بود.
یاد‌آوری
اگر انسان به هنگام خواب، سوره را بخواند، بعد کاری پیش آید ، مثلاً از جای خواب خود برخیزد و به آن کار بپردازد و سپس بیاید و بخوابد، خواندن سوره قبل از خواب، صدق می‌کند و ضرری به این ختم ندارد و اگر دوباره سوره را نخواند، همان خواندن اول، خواندن پیش از خواب محسوب می‌شود، چنانکه در حال مسافرت، یا شبهایی که نمی‌خواهد یا نمی‌تواند بخوابد، سوره را در همان وقت معهودِ هر شب بخواند و ترک نکند تا مداومت که شرط است، حاصل شود.
ممکن است این عمل؛ یعنی خواندن سوره در هر شب و مداومت بر آن، در آغاز شروع، به نظر کاری سخت بیاید، اما چنین نیست و نباید تسلیم چنین وسوسه‌ای شد؛ زیرا پس از خواندن چندین شب، سوره را از بر می‌کند، (که خودِ حفظ سوره نیز اهمیت بسیار دارد) و سپس می‌تواند در هر حال و در هر جا ـ‌حتی در رختخواب‌ـ آن را بخواند.4
و به بیشتر از چند دقیقه وقت، احتیاجی نیست. پس خواندن آن غنیمت است و نباید کوتاهی و تنبلی کرد؛ البتّه هرچه با توجّه بیشتر، و تأمّل ژرفتر، و ادای بهتر کلمات، و حواس جمع بخواند، و سعی کند تا کلمات کتاب الهی به گوش دلش برسد، بسیار بهتر و مؤثّر‌تر است، لیکن اصل خواندن نیز آثار خود را دارد که باید از آن غافل نماند.
«اللهم وفّقنا لما تحبّ و ترضی بحرمة ولیک المهدی(عج)».
1. بحار، ج 92، ص 291، (از چاپ تهران)، ج 89، ص 291، (از چاپ بیروت)
2. مجمع البیان، ج 8، ص 413، (چاپ 5 جلدی)
3. با صرف‌نظر از «یس مغربی» و «یس حَلقَوی»، اسما و عزائم متعلّق به آنها و طریق خواندن و نوشتن آنها، که از این بحث خارج است.
4. اگر چه خواندن قرآن کریم، از روی قرآن و با نگاه کردن به خط‌های قرآن ثواب بیشتری دارد، چنانکه در احادیث به آن تصریح شده است.

تبلیغات