یک آیه و چند نکته:دیدار
آرشیو
چکیده
متن
«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر مِثْلُکُمْ یوحی إلَی أَنَّما إلهُکُمْ إِله واحِد فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا؛ بگو: همانا من بشری همچون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود که خدای شما خدای یگانه است. پس هر که به دیدار پروردگارش (در قیامت و به دریافت الطاف او) امید وایمان دارد، پس کار شایسته انجام دهد. و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نسازد. (سوره کهف، آیه 110)
نکتهها:
در این آیه، هم توحید،«اله واحد»، هم نبوّت «یوحی الی»، هم معاد «لقاء ربّه»، هم امید به رحمت الهی «یرجوا»، هم تلاش در رسیدن به آن «فلیعمل» و هم شیوه کار «لایشرک…» آمده است. از این جهت پیامبر(ص) فرمود: اگر تنها آیه آخر سوره کهف بر امّت من نازل میشد، برای آنان کافی بود.1
در روایات بسیاری از شیعه و سنی در ذیل این آیه، از اهمیت اخلاص و خطر ریا و شرک خفی، سخن به میان آمده است.
امام رضا(ع) مأمون را در حال وضو گرفتن دید که غلامش روی دستش آب میریخت. امام با تلاوت جمله «و لایشرک بعبادة ربّه احداً» به او فهماند که در وضو و کارهای عبادی، کمک گرفتن شرک و موجب بطلان عمل است.2
در حدیث آمده است: هر کس هنگام خوابیدن این آیه را بخواند، هر ساعتی را که بخواهد بیدار میشود.3
پیامها:
1ـ نباید خود را بیش از آنچه هستیم، معرفی کنیم. پیامبران خود را بشر میدانستند. «أنا بشر مثلکم»
2ـ شرط نبوّت، انسان بودن است تا پیامبر در عمل نیز الگوی دیگر انسانها باشد. «أنا بشر مثلکم»
3ـ رهبران الهی باید جلو غلوّ و مبالغهها را بگیرند. «أنا بشر مثلکم»
4ـ برای کار خدایی کردن، امید به پاداش الهی کافی است و یقین به وجود قیامت ضرورت ندارد. «فمن کان یرجوالله فلیعمل»
4ـ امید در انسان باید به صورت یک حالت دائمی و پیوسته باشد، نه لحظهای. «لمن کان یرجوا»
5ـ امید بدون عمل، چندان کارساز نیست. «یرجوا فلیعمل»
6ـ مرگ برای همه حتمی است، مهم آن است که انسان آرزوی ملاقات با خدا را داشته باشد. «یرجوا لقاء ربّه»
7ـ ارزش کارها در سه جهت است: اصل کار، انجامدهنده کار و نیت و هدف. در این آیه هر سه مطرح شده است. «عملاً صالحاً و لایشرک بعبادة ربّه»
8ـ شرک، به هر نحوی باشد ممنوع است. «لایشرک بعبادةربّه احداً»
9ـ این آیه، هم توحید در الوهیت را بیان میکند، «الهکم اله واحد» هم توحید در ربوبیت را «لقاء ربّه» و هم توحید در عبادت را. «لایشرک بعبادة ربّه احداً»
1. تفسیر درالمنثور، ج4، ص257.
2. تفسیر مجمعالبیان، البته در کتاب اصول کافی (ج3، ص69) مسأله کمک در وضو درباره خود حضرت رضا(ع) مطرح شده که امام اجازه نداد کسی آب روی دست مبارکشان بریزد.
3. تفسیر نورالثقلین، ذیل آیه.
نکتهها:
در این آیه، هم توحید،«اله واحد»، هم نبوّت «یوحی الی»، هم معاد «لقاء ربّه»، هم امید به رحمت الهی «یرجوا»، هم تلاش در رسیدن به آن «فلیعمل» و هم شیوه کار «لایشرک…» آمده است. از این جهت پیامبر(ص) فرمود: اگر تنها آیه آخر سوره کهف بر امّت من نازل میشد، برای آنان کافی بود.1
در روایات بسیاری از شیعه و سنی در ذیل این آیه، از اهمیت اخلاص و خطر ریا و شرک خفی، سخن به میان آمده است.
امام رضا(ع) مأمون را در حال وضو گرفتن دید که غلامش روی دستش آب میریخت. امام با تلاوت جمله «و لایشرک بعبادة ربّه احداً» به او فهماند که در وضو و کارهای عبادی، کمک گرفتن شرک و موجب بطلان عمل است.2
در حدیث آمده است: هر کس هنگام خوابیدن این آیه را بخواند، هر ساعتی را که بخواهد بیدار میشود.3
پیامها:
1ـ نباید خود را بیش از آنچه هستیم، معرفی کنیم. پیامبران خود را بشر میدانستند. «أنا بشر مثلکم»
2ـ شرط نبوّت، انسان بودن است تا پیامبر در عمل نیز الگوی دیگر انسانها باشد. «أنا بشر مثلکم»
3ـ رهبران الهی باید جلو غلوّ و مبالغهها را بگیرند. «أنا بشر مثلکم»
4ـ برای کار خدایی کردن، امید به پاداش الهی کافی است و یقین به وجود قیامت ضرورت ندارد. «فمن کان یرجوالله فلیعمل»
4ـ امید در انسان باید به صورت یک حالت دائمی و پیوسته باشد، نه لحظهای. «لمن کان یرجوا»
5ـ امید بدون عمل، چندان کارساز نیست. «یرجوا فلیعمل»
6ـ مرگ برای همه حتمی است، مهم آن است که انسان آرزوی ملاقات با خدا را داشته باشد. «یرجوا لقاء ربّه»
7ـ ارزش کارها در سه جهت است: اصل کار، انجامدهنده کار و نیت و هدف. در این آیه هر سه مطرح شده است. «عملاً صالحاً و لایشرک بعبادة ربّه»
8ـ شرک، به هر نحوی باشد ممنوع است. «لایشرک بعبادةربّه احداً»
9ـ این آیه، هم توحید در الوهیت را بیان میکند، «الهکم اله واحد» هم توحید در ربوبیت را «لقاء ربّه» و هم توحید در عبادت را. «لایشرک بعبادة ربّه احداً»
1. تفسیر درالمنثور، ج4، ص257.
2. تفسیر مجمعالبیان، البته در کتاب اصول کافی (ج3، ص69) مسأله کمک در وضو درباره خود حضرت رضا(ع) مطرح شده که امام اجازه نداد کسی آب روی دست مبارکشان بریزد.
3. تفسیر نورالثقلین، ذیل آیه.