صحنه هدایت
آرشیو
چکیده
متن
سناریوی مکالمه خدا با بندهاش
«یا اَیهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ. اَیاماً مَعدُوداتٍ فَمَن کانَ مِنکُم مَریضاً اَو عَلی سَفَرٍ فَعِدَّة مِن اَیامٍ اُخَرَ وَ عَلَی الَّذینَ یطیقُونَهُ فِدیة طَعام مِسکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیراً فَهُوَ خَیر لَهُ وَ اِن تَصُومُوا خَیر لَکُم اِن کُنتُم تَعلَمُونَ. شَهرُ رَمضانَ الَّذی اُنزِلَ فیهِ القُرآنُ هُدی لِلنّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الهُدی وَ الفُرقانِ فَمَن شَهِدَ مَنکُمُ الشَّهرَ فَلیصُمهُ وَ مَن کانَ مَریضاً اَو عَلی سَفَرٍ فَعِدَّة مَن اَیامٍ اُخَرَ یریدُ اللّهُ بِکُمُ الیسرَ وَ لا یریدُ بِکُمُ العُسرَ وَ لِتکمِلُوا العِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللّهَ عَلی ما هَدیکُم وَ لَعَلَّکُم تَشکُرُونَ».
(سوره بقره، آیات 183 تا 185)
خدا: ای بندگان خوبم که به مدرسه «ایمان» وارد شدهاید، شما به محیطی گام گذاشتهاید که «ایجاب»2 میکند از برخی کارها خودداری ورزید. (صیام روزه خودداری)
بنده: چرا من!؟ به چه دلیل من باید این محدودیت و محرومیت را تحمل کنم؟
خدا: بنده خوبم! این کار را تنها به تو سفارش نمیکنم، به کسانیکه قبل از تو نیز به مدرسه ایمان وارد شده بودند. (یعنی محصلان دورههای قبل، امتهای پیشین) سفارش کرده بودم؛ پس نگران نباش و بدان که دیگران هم این کار ساده را تجربه و تحمل کردهاند.
ـ آخر برای چه باید این محرومیتها را بر خود تحمیل و خودم را از خوردن و نوشیدن و خیلی کارهای دلخواه محروم کنم؟
ـ برای اینکه اراده کنترل نفس پیدا کنی و بتوانی بعضی جاها ترمز کنی! یعنی همهاش تسلیم دلت نباشی، یاد بگیری مهار مرکبت را بهدست بگیری، وگرنه اسبِ سرکش نفس، تو را به سرزمین ذلت میبرد.3
ـ بسیار خوب، مثل اینکه آثار مثبتی هم دارد! ولی چند روز طول میکشد؟
ـ نترس عزیزم! چند روزی بیشتر نیست، اینقدر کم است که بهراحتی میتوانی بشماری، روز اول، روز دوم، روز سوم،… دیدی چه زود میگذرد؟
در ضمن یادت باشد، اگر مریض شدی یا مجبور به مسافرت بودی، هیچ اشکالی ندارد، میتوانی زمان دیگری که سلامت و در خانه و وطن خودت بودی، روزه را بگیری.
این را هم اضافه کنم که اگر واقعاً طاقت روزه گرفتن را نداشتی و دچار ضعف و بیحالی شدیدی شدی، اشکالی ندارد، میتوانی در عوضِ این کار، به آدم مسکینی (که زمینگیر و بیتحرک شده) غذایی بدهی.
میکنی. من آماده هستم، بگو چه موقع باید روزه بگیرم؟
ـ آفرین بنده فرمانبردارم! حالا که خودت داوطلب و علاقمند به روزه شدی و زمان آنرا میپرسی، بهترین وقت آن ماه «رمضان» است!
ـ ماه رمضان؟! چرا ماه رمضان؟ چه فرقی این ماه با سایر ماههای سال دارد؟ مگر زمان هم در روزه مؤثر است؟
ـ البته بنده خوبم، زمان خیلی مهم است، من ماه رمضان را برای روزه انتخاب کردهام که در آن قرآن نازل شده، بهاین دلیل عظمت، شرافت، و کرامت این ماه بیش از ماههای دیگر است.
ـ مگر قرآن چه اهمیتی دارد که ماه رمضان بر همه ماهها فضیلت پیدا کرده؟
ـ سؤال مناسبی کردی، آفرین! بهاین دلیل که این کتاب برای توده مردم، از زن و مرد و پیر و جوان، «هدایت» است، علاوه بر آن، برای تحصیل کردهها و کسانیکه تحقیق و تدبر بیشتری میکنند، مراتب پیشرفتهتری از هدایت دارد. درست مثل کلاسهای دبستان ، دبیرستان و دانشگاه که هر کس بر حسب سن و سابقه تحصیلش از کتاب و معلم و مدرسه استفاده میکند.5
از این مهمتر، نقش محک و معیار بودن کتاب است که با آن میتوانی بد و خوب، خیر و شر، زشت و زیبا، خلاصه همه تضادها را بشناسی؛ یعنی ملاک ارزشی پیدا میکنی و به شناخت روشنی از واقعیات میرسی و تکلیف خودت را در زندگی میتوانی بفهمی.
بنده مؤمنم! اگر آنچه برایت توضیح دادم، قبول کردهای، هرگاه این ماه را درک کردی، یعنی در گذران ایام، به رمضان رسیدی، آن را دریاب، روزه بگیر و به خودسازی بپرداز.
باز هم تکرار میکنم، اگر مریض شدی یا مجبور به سفر گشتی، میتوانی در روزهای دیگر سال روزه بگیری.
ـ خدایا! چقدر تخفیف میدهی، چرا اینقدر تسهیلات قائل میشوی؟
ـ آخر من میخواهم مردم بفهمند که قصد من از «روزهداری» ایجاد «عسرت» و سختی برای آنان نیست. من راحتی و آسایش آنان را میخواهم، اراده من «یسر» است، نه «عسر».
ثانیاً: میخواهم این چند روزه خودسازی و این دوره تربیتی را تکمیل کنید و به آخر برسانید.
ثالثاً: خدا را بخاطر آنکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمارید؛ یعنی دید شما از شکم و شهوت و خواب و خوراک و مقام، بالاتر بیاید و از مسائل حقیر به خدای کبیر پی ببرید و قدر هدایت و هدایت کننده را بدانید.
همه این بهرهمندیها برای این است که شاکر شوید؛ یعنی از نعمات خدا در جهتی که او توصیه کرده، بهرهمند شوید و با بازده (راندمان)بیشتر استفاده کنید.
و چه بهرهای بالاتر از خواندن قرآن در ماه رمضان و توشه گیری از کتاب راهنمای الهی برای سعادت خودتان در مدت عمر!6
1. این سناریو را که در 3 پرده نوشته شده، باید 2 نفر در نقش خدا و بنده ایفا کنند. کسی که نقش خدا را ایفا میکند، (در واقع نقش رسول را که پیام خدا را ابلاغ مینماید) بهتر است پشت پرده و غائب از دیدهها باشد و هرگاه سخن میگوید، همزمان یا ابتدا، آیه عربی مربوط به هر بخش با صدای طنیندار آرام خوانده شود. در این مورد میتوان از نوارهای قاریان معروف نیز استفاده کرد. (آیات 183 تا 187 بقره)
2 . در اینجا گفته نشده خدا بر شما روزه را واجب کرد، بلکه فعل مجهول بکار رفته (کُتِبَ) و عوامل و عللی را که برای رشد و کمال کسی که با اسلام آشنا شده، مطرح میسازد. این عوامل «ایجاب» مینماید، تمرین روزه را برای کسب تقوی انجام دهد. بهعبارتی خداوند نمیخواهد آمرانه آنرا واجب سازد، بلکه میگوید برای رشد و کمال شما واجب است.
3 . در این مجموعه آیات 183 تا 187 سوره بقره، جمعاً چهار بار کلمه «لَعَلَّ» بهمعنای شاید، بامید آنکه، باین قصد که… آمده است. دوبار «لعلکم تتقون» در ابتدا و انتهای آیات، یکبار «لعلکم تشکرون» و یکبار «لعلهم یرشدون».
منظور از تقوی مقید و منضبط شدن به مقررات و خویشتنداری از انجام محرمات و نافرمانی نسبت به خدا است.
4 . «ان کنتم تعلمون»، یعنی اگر بهراستی «علم» داشتید، به آثار بهداشتی و روحی روانی، اخلاقی، اجتماعی، و … روزه پی میبردید و منافعی را که برای جسم و جان شما دارد درک میکردید.
5 . این سه نقشی که برای قرآن شمرده شده، تابع میزان درک و فهم مردم است. طبق روایتی از پیامبر(ص) قرآن دارای مراتب مختلفی، است بهشرح ذیل:
«للقرآن عبارات و اشارات و لطایف و حقایق، العبارت للعوام و الاشارات للخواص و اللطائف للاولیاء و الحقایق للانبیاء؛ قرآن دارای عبارات، اشارات، لطائف و حقایقی است. عبارات آن برای عوام است، اشارات برای خواص، (اهل تحقیق و تدبر) لطایف برای اولیا و حقایق برای انبیا میباشد.
6 . گام دوم یا بهره بعدی برای کسی که در مدرسه ایمان وارد شده «شکر» است. در گام اول (تقوی) محصل تمرین میکند که انضباط و مقررات مدرسه را رعایت کند و در بسیاری از موارد، خواستههای خود را که بر خلاف نظامات مدرسه است، مهار کند. وقتی چنین انضباطی در حضور و غیاب و ضوابط دیگر رعایت شده، امکان استفاده بهینه از امکانات مدرسه فراهم میشود. (از کلاس و کتاب و معلم و …) پس از گذراندن این دوره، شاگرد «شکرگزاری»؛ یعنی بهره برداری از امکانات را شروع میکند.
و اما بالاترین شکری که در رمضان میتوان کرد، شکر از کتاب هدایت، یعنی قرآن است.پس هر چه بیشتر آشنا شدن با کتاب از طریق خواندن آن، هدف دوم روزهداری است.
«یا اَیهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ. اَیاماً مَعدُوداتٍ فَمَن کانَ مِنکُم مَریضاً اَو عَلی سَفَرٍ فَعِدَّة مِن اَیامٍ اُخَرَ وَ عَلَی الَّذینَ یطیقُونَهُ فِدیة طَعام مِسکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیراً فَهُوَ خَیر لَهُ وَ اِن تَصُومُوا خَیر لَکُم اِن کُنتُم تَعلَمُونَ. شَهرُ رَمضانَ الَّذی اُنزِلَ فیهِ القُرآنُ هُدی لِلنّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الهُدی وَ الفُرقانِ فَمَن شَهِدَ مَنکُمُ الشَّهرَ فَلیصُمهُ وَ مَن کانَ مَریضاً اَو عَلی سَفَرٍ فَعِدَّة مَن اَیامٍ اُخَرَ یریدُ اللّهُ بِکُمُ الیسرَ وَ لا یریدُ بِکُمُ العُسرَ وَ لِتکمِلُوا العِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللّهَ عَلی ما هَدیکُم وَ لَعَلَّکُم تَشکُرُونَ».
(سوره بقره، آیات 183 تا 185)
خدا: ای بندگان خوبم که به مدرسه «ایمان» وارد شدهاید، شما به محیطی گام گذاشتهاید که «ایجاب»2 میکند از برخی کارها خودداری ورزید. (صیام روزه خودداری)
بنده: چرا من!؟ به چه دلیل من باید این محدودیت و محرومیت را تحمل کنم؟
خدا: بنده خوبم! این کار را تنها به تو سفارش نمیکنم، به کسانیکه قبل از تو نیز به مدرسه ایمان وارد شده بودند. (یعنی محصلان دورههای قبل، امتهای پیشین) سفارش کرده بودم؛ پس نگران نباش و بدان که دیگران هم این کار ساده را تجربه و تحمل کردهاند.
ـ آخر برای چه باید این محرومیتها را بر خود تحمیل و خودم را از خوردن و نوشیدن و خیلی کارهای دلخواه محروم کنم؟
ـ برای اینکه اراده کنترل نفس پیدا کنی و بتوانی بعضی جاها ترمز کنی! یعنی همهاش تسلیم دلت نباشی، یاد بگیری مهار مرکبت را بهدست بگیری، وگرنه اسبِ سرکش نفس، تو را به سرزمین ذلت میبرد.3
ـ بسیار خوب، مثل اینکه آثار مثبتی هم دارد! ولی چند روز طول میکشد؟
ـ نترس عزیزم! چند روزی بیشتر نیست، اینقدر کم است که بهراحتی میتوانی بشماری، روز اول، روز دوم، روز سوم،… دیدی چه زود میگذرد؟
در ضمن یادت باشد، اگر مریض شدی یا مجبور به مسافرت بودی، هیچ اشکالی ندارد، میتوانی زمان دیگری که سلامت و در خانه و وطن خودت بودی، روزه را بگیری.
این را هم اضافه کنم که اگر واقعاً طاقت روزه گرفتن را نداشتی و دچار ضعف و بیحالی شدیدی شدی، اشکالی ندارد، میتوانی در عوضِ این کار، به آدم مسکینی (که زمینگیر و بیتحرک شده) غذایی بدهی.
میکنی. من آماده هستم، بگو چه موقع باید روزه بگیرم؟
ـ آفرین بنده فرمانبردارم! حالا که خودت داوطلب و علاقمند به روزه شدی و زمان آنرا میپرسی، بهترین وقت آن ماه «رمضان» است!
ـ ماه رمضان؟! چرا ماه رمضان؟ چه فرقی این ماه با سایر ماههای سال دارد؟ مگر زمان هم در روزه مؤثر است؟
ـ البته بنده خوبم، زمان خیلی مهم است، من ماه رمضان را برای روزه انتخاب کردهام که در آن قرآن نازل شده، بهاین دلیل عظمت، شرافت، و کرامت این ماه بیش از ماههای دیگر است.
ـ مگر قرآن چه اهمیتی دارد که ماه رمضان بر همه ماهها فضیلت پیدا کرده؟
ـ سؤال مناسبی کردی، آفرین! بهاین دلیل که این کتاب برای توده مردم، از زن و مرد و پیر و جوان، «هدایت» است، علاوه بر آن، برای تحصیل کردهها و کسانیکه تحقیق و تدبر بیشتری میکنند، مراتب پیشرفتهتری از هدایت دارد. درست مثل کلاسهای دبستان ، دبیرستان و دانشگاه که هر کس بر حسب سن و سابقه تحصیلش از کتاب و معلم و مدرسه استفاده میکند.5
از این مهمتر، نقش محک و معیار بودن کتاب است که با آن میتوانی بد و خوب، خیر و شر، زشت و زیبا، خلاصه همه تضادها را بشناسی؛ یعنی ملاک ارزشی پیدا میکنی و به شناخت روشنی از واقعیات میرسی و تکلیف خودت را در زندگی میتوانی بفهمی.
بنده مؤمنم! اگر آنچه برایت توضیح دادم، قبول کردهای، هرگاه این ماه را درک کردی، یعنی در گذران ایام، به رمضان رسیدی، آن را دریاب، روزه بگیر و به خودسازی بپرداز.
باز هم تکرار میکنم، اگر مریض شدی یا مجبور به سفر گشتی، میتوانی در روزهای دیگر سال روزه بگیری.
ـ خدایا! چقدر تخفیف میدهی، چرا اینقدر تسهیلات قائل میشوی؟
ـ آخر من میخواهم مردم بفهمند که قصد من از «روزهداری» ایجاد «عسرت» و سختی برای آنان نیست. من راحتی و آسایش آنان را میخواهم، اراده من «یسر» است، نه «عسر».
ثانیاً: میخواهم این چند روزه خودسازی و این دوره تربیتی را تکمیل کنید و به آخر برسانید.
ثالثاً: خدا را بخاطر آنکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمارید؛ یعنی دید شما از شکم و شهوت و خواب و خوراک و مقام، بالاتر بیاید و از مسائل حقیر به خدای کبیر پی ببرید و قدر هدایت و هدایت کننده را بدانید.
همه این بهرهمندیها برای این است که شاکر شوید؛ یعنی از نعمات خدا در جهتی که او توصیه کرده، بهرهمند شوید و با بازده (راندمان)بیشتر استفاده کنید.
و چه بهرهای بالاتر از خواندن قرآن در ماه رمضان و توشه گیری از کتاب راهنمای الهی برای سعادت خودتان در مدت عمر!6
1. این سناریو را که در 3 پرده نوشته شده، باید 2 نفر در نقش خدا و بنده ایفا کنند. کسی که نقش خدا را ایفا میکند، (در واقع نقش رسول را که پیام خدا را ابلاغ مینماید) بهتر است پشت پرده و غائب از دیدهها باشد و هرگاه سخن میگوید، همزمان یا ابتدا، آیه عربی مربوط به هر بخش با صدای طنیندار آرام خوانده شود. در این مورد میتوان از نوارهای قاریان معروف نیز استفاده کرد. (آیات 183 تا 187 بقره)
2 . در اینجا گفته نشده خدا بر شما روزه را واجب کرد، بلکه فعل مجهول بکار رفته (کُتِبَ) و عوامل و عللی را که برای رشد و کمال کسی که با اسلام آشنا شده، مطرح میسازد. این عوامل «ایجاب» مینماید، تمرین روزه را برای کسب تقوی انجام دهد. بهعبارتی خداوند نمیخواهد آمرانه آنرا واجب سازد، بلکه میگوید برای رشد و کمال شما واجب است.
3 . در این مجموعه آیات 183 تا 187 سوره بقره، جمعاً چهار بار کلمه «لَعَلَّ» بهمعنای شاید، بامید آنکه، باین قصد که… آمده است. دوبار «لعلکم تتقون» در ابتدا و انتهای آیات، یکبار «لعلکم تشکرون» و یکبار «لعلهم یرشدون».
منظور از تقوی مقید و منضبط شدن به مقررات و خویشتنداری از انجام محرمات و نافرمانی نسبت به خدا است.
4 . «ان کنتم تعلمون»، یعنی اگر بهراستی «علم» داشتید، به آثار بهداشتی و روحی روانی، اخلاقی، اجتماعی، و … روزه پی میبردید و منافعی را که برای جسم و جان شما دارد درک میکردید.
5 . این سه نقشی که برای قرآن شمرده شده، تابع میزان درک و فهم مردم است. طبق روایتی از پیامبر(ص) قرآن دارای مراتب مختلفی، است بهشرح ذیل:
«للقرآن عبارات و اشارات و لطایف و حقایق، العبارت للعوام و الاشارات للخواص و اللطائف للاولیاء و الحقایق للانبیاء؛ قرآن دارای عبارات، اشارات، لطائف و حقایقی است. عبارات آن برای عوام است، اشارات برای خواص، (اهل تحقیق و تدبر) لطایف برای اولیا و حقایق برای انبیا میباشد.
6 . گام دوم یا بهره بعدی برای کسی که در مدرسه ایمان وارد شده «شکر» است. در گام اول (تقوی) محصل تمرین میکند که انضباط و مقررات مدرسه را رعایت کند و در بسیاری از موارد، خواستههای خود را که بر خلاف نظامات مدرسه است، مهار کند. وقتی چنین انضباطی در حضور و غیاب و ضوابط دیگر رعایت شده، امکان استفاده بهینه از امکانات مدرسه فراهم میشود. (از کلاس و کتاب و معلم و …) پس از گذراندن این دوره، شاگرد «شکرگزاری»؛ یعنی بهره برداری از امکانات را شروع میکند.
و اما بالاترین شکری که در رمضان میتوان کرد، شکر از کتاب هدایت، یعنی قرآن است.پس هر چه بیشتر آشنا شدن با کتاب از طریق خواندن آن، هدف دوم روزهداری است.