آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

حریصانه مردم در طلب توسعه و گشایش زندگی خویش هستند. در حالی که درهای وسعت و برکت را با دست خویش قفل زده‌اند. بیشتر ماآدمیان، واله و حیران به دنبال روزی خویش در روی زمین می‌گردیم.
در روی زمین برای بهره‌وری از آب، صدها و بلکه هزاران سدّ ساخته‌ایم. در حالی که غافلانه با گنه‌کاری خویش، آسمان را از باریدن به دریغ وا‌داشته‌ایم.
بیشتر آدمیان برای کسب روزی چشم به اسباب مادّی و طبیعی دوخته‌اند. در حالی که از اسباب معنوی به شدّت غافلند. همواره نگران نابسامانی‌های وضع اقتصادی فردی و اجتماعی خود هستند. برای رفع آن به دنبال علل توسعه فردی و اجتماعی می‌گردید. در حالی که با غفلت از تنها مؤثّر در عالم وجود، مصداق بارز این آیه گشته‌اند که:
«و مَن أَعرَض عَن ذِکری فَاِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضنکاً…؛ و هر که از یاد من روی گردان و غافل شود، زندگانی‌اش سخت و تنگ شود». (سوره طه، آیه 124)
از افق برتر وحی که می‌نگریم: جامعه، آن گاه به توسعه‌ای همه جانبه دست خواهد یافت که افراد آن، جملگی در سایه سار ذکر و یاد خدا از گناه، طغیان و کفران چشم پوشند و به سوی وادی ایمان پویند.
«وَلَو أَنّ اَهلَ القُری آمَنُوا وَ اتَّقُوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرکاتً منَ السَّماءِ وَ الاَرض…؛ و چنانچه مردم شهرها و آبادی‌ها ایمان آورده و پرهیزگاری پیشه کرده بودند، همانا برکات آسمان و زمین را به روی آنها می‌گشودیم…». (سوره اعراف،آیه 96)
آیات نورانی و راه‌گشا، بهره وری مردمان از وسعت روزی و برکت‌های آسمانی و زمینی را، نه در گرو تلاشی غافلانه و کور کورانه، که مرهون تکاپویی زیرکانه در راستای ایمان، تقوا و تحصیل رضای خدا معرفی می‌کند.
قرآن، ضمن ارج نهادن به میل فطری انسان به رفاه و آسایش دنیوی، مهم‌ترین و اصلی ترین راه‌کار نایل آمدن به این مهمّ را، پای گذاری انسان در وادی ایمان و تقوا معرّفی می‌فرماید:
«… وَ مَن یتَّقِ اللّه یجعَل لَه مِن أَمره یسراً؛ … و هر که تقوای الهی پیشه کند، خداوند [مشکلات] کار او را [در دو عالم] آسان می‌گرداند». (سوره طلاق، آیه 4)
ادیان الهی خواستار پیشرفته‌ترین توسعه‌ها در وضع اقتصادی مردمانند. امّا این مهمّ را جز در پرتو اتّصال به صاحب و مالک همه وسعت‌ها و برکت‌ها قابل تحقّق نمی‌بینند؛ مالک مقتدری که برکت‌های بی‌نهایت مادّی و معنوی را ویژه بندگانی قرار داده است که عاشقانه در تکاپوی تحصیل رضایت اویند و خائفانه در فرار از قهر و غضب او کوشایند؛ همو که به پیامبری از پیامبران خویش وحی فرستاد: آن هنگام که خالصانه اطاعت شوم، راضی می‌شوم و آن هنگام که راضی شوم، برکت می‌بخشم و برکت مرا هیچ حدّ و نهایتی نیست و آن هنگام که عصیان شوم، غضب می‌کنم و چون غضب نمایم، لعنت می‌فرستم و لعنتم تا هفت پشت می‌ماند.1
…و امّا تقوا در اصطلاح قرآنی به معنای پرهیز از مطلق گناهان و نافرمانی‌ها می‌باشد که لازمه آن پایبندی به همه اوامر الهی است. با توجّه به معنای تقوا، بسیار بجاست که به شناسایی تأثیر گناه در عرصه رزق و روزی بپردازیم:
از دیدگاه وحیانی، هیچ سختی و نقمتی به انسان روی نمی‌آورد و هیچ روزی و نعمتی از وی روی گردان نمی‌شود، مگر به خاطر گناه و معصیتی که به دست خویش مرتکب می شود:
«و ما اَصابَکُم مِن مُصیبَةً فَبما کَسَبَت اَیدیکُم وَ یعفُوا عَن کَثیرٍ؛ هیچ مصیبتی به شما نمی‌رسد، مگر آن که دستاورد خود شماست و (این در حالی است که خداوند) بسیاری (از گناهان) را عفو می‌کند». (سوره شوری، آیه 30)
مولای تقوا پیشگان عالم، امام علی(ع)، با اشاره به آیه فوق می‌فرمایند: خود را از گناهان محافظت کنید؛ چرا که برای شما هیچ نقصانی در روزی و هیچ بلا و معصیتی ـ‌حتی خراش و کبودی پوست‌ـ رُخ نمی‌دهد، مگر به خاطر گناه.3
و نیز می‌فرماید: به خداوند سوگند! هرگز مردمی زندگانی خرّم و نعمت‌های فراهم را از کف ندادند، مگر به کیفر گناهانی که انجام دادند؛ چرا که خداوند بر بندگان ستم نمی‌کند (و لیکن بندگان نمی‌دانند که سبب زوال نعمت‌هایشان چیست)… خدا، بندگان خود را به کیفر کارهای زشتشان با کاهش میوه درختان، دریغ داشتن باران و بستن گنجینه‌های خیر عذاب کند تا توبه خواه، توبه کند و معصیت کار، دست از معصیت بشوید و پند گیرنده، پند پذیرد و دوری کننده از نافرمانی، سر‌تسلیم فرود آورد.
و این همه مؤمنانی راست که مورد نظر رحمت و الطاف ویژه الهی‌اند و گرنه احوال کافران و آنان که به حال خویش نهاده شده‌اند، غیر از این است. اگر می‌بینیم که افراد یا جوامع طغیان‌گر، غرق دریای ثروت و امکانات مادّی گشته‌اند، نه به خاطر فضیلت‌شان بر دیگران است، بلکه از آن رو که سنّت امهال و استدراج در حقّ ایشان جاری گشته است؛ بدین معنا که خداوند، آنان را غرق مادّیات و دلبسته مظاهر دنیوی ساخته است تا به تدریج بر طغیان و عصیان ایشان افزوده گردد و بیش از پیش لایق عذاب سهمگین اخروی گردند.
«…فَنَذَرُ الَّذینَ لا یرجُونَ لِقاءنا فی طُغیانِهِم یعمَهُونَ؛ و آنان را که باوری به لقای ما ندارند، به حال خود رها می‌کنیم تا در طغیانشان واله و سرگردان شوند». (سوره‌یونس، آیه 11)
توکّل
از نشانه‌های ایمان و تقوای راستین، توکّل و اعتماد بر خداست و از آثار تقوا و توکّل، روزی‌های نشان دار و کفالت خاصّ خداوند است:
«…وَ مَن یتَّقِ اللّه یجعَل لَهُ مَخرَجَاً. وَ یرزُقُه مِن حَیثُ لا یحتَسِبُ وَ مَن یتَوکَّل عَلَی اللّه فَهُوَ حَسبه…؛ و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند (در هر امری) راه گشایش و نجاتی برای او فراهم می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد، روزی می‌دهد و هر کس بر خدا توکّل نماید، همانا خداوند او را کفایت می‌کند». (سوره طلاق، آیه 2 و 3)
هر که تقوا گزیده در ره دوست «حیث لا یحتسب» خزینه اوست «شبستری»
توکّل حقیقی آن است که انسان، خدا را عطا کننده نعمت‌ها و روزی‌ها داند؛ عطا و منع او را همه از رأفت و حکمت داند، نه از سهو و غفلت. در پی این اعتقاد، فرجام کار را به او واگذارد تا چنان که تقدیر اوست آن کار انجام گیرد و به تقدیر الهی راضی و خرسند باشد.
توکّل، بدین معناست که در همه امور، کوشش و جدّیت لازم را بنماییم و کمال بهره را از استعداد خدا دادی بگیریم و با این وجود، اعتماد‌مان تنها به خدا باشد و نه به کار و اراده خویش.
راه جستن ز تو هدایت از او جهد کردن ز تو عنایت از او «سنایی»
چند روزی از نزول آیات فوق (آیات اولیه سوره طلاق) نگذشته بود که به پیامبر رحمت خبر رسید که عدّه‌ای از مسلمانان با بهانه قرار دادن این آیات، به خانه‌های خود رفته‌اند و شبانه روز به عبادت خداوند مشغول گشته‌اند و خطاب به دیگران می‌گویند: «همانا عبادت خداوند ما را کفایت می‌نماید و خداوند روزی ما را از جایی که گمان نداریم، خواهد رسانید».
پیامبر(ص) با شنیدن این خبر، چهره درهم کشید و با ناراحتی فرمود: همانا من، مردی را که در طلب روزی، جدّ و جهد نمی‌نماید و با این حال، زبان به دعا می‌گشاید: «پروردگارا! روزی مرا برسان!»، دشمن می‌دارم. آن گاه از جای برخاست و با شتاب به سوی ایشان روانه شد؛ همگی را فرا خواند و از ایشان سؤال کرد:
چه چیزی شما را بدین کار واداشته است؟ گفتند: این که خداوند، روزی ما را کفالت فرمود و ما را به تقوا و عبادت خویش فرا خوانده است. پیامبر(ص) در جواب اینان فرمود: «هر که همچون شما، تلاش در طلب روزی را واگذارد و برای طلب روزی دعا کند، دعایش هرگز مستجاب نمی‌گردد، بر شما باد به طلب روزی»!4
به دوش توکّل منه بار خود ر ولی نعمت خویش کن کار خود ر «صائب تبریزی»
رزق اگر چـه بی‌گمان برسد شـرط عـقـل است جستن از دره «سعدی»
1. الکافی، ج 2، ص 275.
2. الکافی، ج 2، ص 206.
3. بحار الانوار، 73، ص 350.
4. تفسیر نورالثقلین، ج5، ص357.
تجلی قرآن در شعر و ادب فارسی

تبلیغات