آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

«گفتند: (موسی)؛ از پروردگارت بخواه که رنگ آن را برای ما روشن کند. موسی گفت: خداوند می‌فرماید: گاو زرد یک دست که از رنگش بینندگان را مسرور می‌کند».
(سوره بقره، آیه 69)
با آن‌که خداوند، آفریدگار رنگ‌های اصلی و آن‌چه از ترکیب یا تجزیه آن‌ها بدست می‌آید، آفریده دست هنر آفرین اوست؛ آیا می‌توان گفت: بعضی از رنگ‌ها نزد او محبوبتر، مطلوبتر و دوست‌داشتنی تر هستند، همان رنگ‌هایی که او از بندگان خواسته تا از آنها استفاده کنند؟
اگر چنین است، پس آن رنگ‌های مطلوب و محبوب کدامند و با چه ملاک و معیاری، می‌توان رنگی را مطلوب و رنگ دیگر را نا مطلوب نامید؟
امّا تعبیر «رنگ‌های شاد» از دو واژه «رنگ‌ها» و «شاد» که اضافه توصیفی است تشکیل یافته است؛ یعنی رنگ‌هایی که نسبت به انسان‌ها حالت شادی بخش و سرور آفرینی دارند.
آیات متعددی از قرآن، درباره رنگ‌های گوناگون سفید، سیاه، سرخ، سبز و … گفتگو می‌کنند1، امّا آنچه مورد نظر این گفتار است، آیات 69 سوره بقره به بعد می‌باشد.
خلاصه داستان: در جامعه بنی اسرائیل قتلی روی می‌دهد، مردم یکدیگر را به آن متهم می‌کنند، برای آنکه مجرم واقعی معرفی شود، فرمان می‌یابند گاوی بکشند و برخی از آن را (دمش) به بدن مقتول بزنند تا زنده گردد و از آنچه بر او رفته است، پرده بردارد.
مورد بحث ما آنجایی است که مردم به موسی(ع)می‌گویند: از پروردگارت بخواه که رنگ آن گاو را برای ما روشن کند. (ما لونها)
خداوند، در پاسخ گفت: گاوی که باید کشته شود، گاو زرد یک‌دست است (صفراء فاقع) نه زرد به همراه رنگی دیگر.
در بخش پایانی آیه(69) به یک حقیقت روانی اشاره شده که حائز اهمیت فراوان است و آن ایجاد سرور در بینندگان و تماشاچیان است. (تسرّ النّاظرین)
از جمله نکته‌ای که از توضیحات مفسران درباره نقش زرد روشن استفاده می‌شود این است که گاو زرد یک دست که حتّی شاخ‌ه و سم‌هایش زرد خالص ناب باشد، بسیار کمیاب و عجیب و شگفت می‌باشد. تا آنجا که می‌توان گفت: تک و بی‌نظیر بوده است.2
همین مسأله باعث شده که نظر بینندگان را به خود جلب کند و اعجاب همگان را بر انگیزد و در عین حال انگیزه‌ای بود برای آنکه مردم گرد هم آیند و صحنه زنده شدن مرده را با دیدگان خود ببینند و به قیامت و معاد باور آورند. تا اینجا دانستیم که بر اساس این آیات:
الف) در این ماجرا از رنگ زرد بهره گرفته شده است.
ب) نقش رنگ زرد ایجاد سرور در بینندگان می‌کند.
آیا می‌توان از این صحنه و پیام قطعی آیه (استفاده از رنگ زرد یک دست برای جمع کردن بینندگان به منظور مشاهده نمونه‌ای از صحنه قیامت) تجاوز کرد و آن را به جاهای دیگر هم سرایت داد؟ مثلاً؛ آیا می‌توان گفت: گاو زرد ملاک نیست، بلکه هر حیوان دیگری و نیز استفاده از هر چیز دیگری که رنگش شاد باشد، محبوب و مطلوب خداوند است؟
مؤید این نظر، روایاتی است که در آنها به پوشیدن کفش‌های زرد توصیه شده است. از جمله روایتی است که مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان از امام صادق(ع) نقل می‌کند که فرموده است: «هر کس کفش زرد بپوشد تا زمانی که آن کفش کهنه نگردد در سرور خواهد بود».3
البته روشن است که منظور امام آن نیست که هر کس زرد بپوشد ـ‌اگر همه غم‌ها و مصیبت‌های دنیا هم که بر دلش نشسته‌باشد‌ـ با پوشش زرد همه مصیبت‌هایش را از یاد می‌برد و همه اندوه‌هایش به شادمانی تبدیل می‌گردد، بلکه منظور آن است که در مقایسه رنگ‌های دیگر با رنگ زرد، رنگ زرد چنین ویژگی سرور آفرینی دارد، که رنگ‌های دیگر فاقد آن هستند.
در قرآن، از بعضی رنگ‌های دیگر هم به نیکی یاد شده است.از جمله رنگ سبز، که بهشتیان بر پشتی‌هایی از این رنگ تکیه می‌زنند: «مُتَّکئینَ عَلی رَفرَفً خُضرً وَ عَبقَری حِسانً؛ (بهشتیان) بر بالش‌های سبز و بساط‌های زیبا تکیه زده‌اند‌». (سوره الرحمن، آیه 76)
به عقیده برخی، رنگ سبز، اندوه را از دل می‌برد. گذشتگان، نگاه کردن به جویبار، سبزه‌زار و رخسار زیبا، سبب از بین رفتن اندوه دل می‌دانسته‌اند.
ثلاثة یذهبن عن قلب الحزن الماء و الخضر و الوجه الحسن
از رنگ سفید نیز در قرآن به نیکی یاد شده است. قرآن در توصیف نوشیدنی‌های بهشتیان می‌گوید: «بَیضاءّ لَذَّةً لِلشّارِبین؛ شربت‌های بهشتیان هم سفید است و هم برای نوشندگان لذّت آور». (سوره صافات، آیه 45)
در بعضی از روایات به استفاده از این رنگ در جامه و لباس سفارش شده است.
پیامبر(ص) می‌فرماید: جامه سفید به تن کنید، زیرا نیکوتر و پاکیزه‌تر است.4
شاید سبب پاکیزه‌تر بودن جامه سفید آن باشد که این رنگ بیشتر و بهتر از هر رنگ دیگری، لکه‌های سیاه را آشکار می‌سازد و پوشنده را زودتر به تعویض جامه و نظافت آن وا دار می‌کند.
تا این‌جا به این نتیجه رسیدیم که، از نگاه قرآن و معصومان(ع) همه رنگها در یک مرتبه و منزلت نیستند، بلکه برخی مثل سفید یا زرد بر برخی دیگر برتری دارند. در روایاتی نیز از بعضی رنگ‌ها و استفاده از آنها در حدّ کراهت، نکوهش شده است.5 از امام صادق(ع) روایت شده:
پوشش سیاه کراهت دارد، مگر در سه مورد: کفش، دستار و عبا.6
امّا در اینجا یک نکته بسیار مهمّ باقی می‌ماند و آن اینکه، استفاده از رنگ‌ها (هر رنگی) با توضیحاتی که آمد در شرایطی است که آن رنگ خاصّ، با فرهنگ، سنت و آداب آن جامعه هماهنگ و همگون باشد، نه اینکه در تضاد با عرف، فرهنگ غالب و پذیرفته شده مردم باشد. از طرفی ممکن است رنگ زرد توصیه شده و رنگ سفید مطلوب، حکم تازه‌ای یابد و تا مرز حرام هم برسد.
مثال: اگر کسی کلاه زرد بر سر گذارد، عینک زرد بر چشم گذارد، پیراهن و زیر پوش زرد بپوشد، کت و شلوار زرد بر تن و جوراب و کفش زرد به پا کند، چگونه است؟ آیا باز هم می‌توان سخن امام صادق(ع) را به اینجا نیز سرایت داد و گفت: این گونه پوشش نیز ممدوح و مطلوب است؟ در پاسخ به این پرسش، فقیهانِ ژرف اندیش در کتاب‌های فقهی، فصلی را تحت عنوان «جامه شهرت» گشوده‌اند. منظور آنان از جامه شهرت، جامه‌ای است که انسان با پوشیدن آن انگشت‌نما می‌شود!7
نتیجه آنکه: پوشش انواع گوناگون جامه‌ها (جامه‌هایی با رنگ‌های روشن و شاد و جز آن) در صورتی که جامه شهرت و نیز در تضاد و تعارض با فرهنگ مقبول و معقول جامعه نباشد، از دیدگاه قرآن مورد نکوهش قرار نگرفته است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ر.ج. ک، صافات/ 46، فاطر/ 37، یس/ 80، الرحمن/ 76، کهف/ 31‌.
2. ر.ج.ک. مجمع البیان، ج 1، ذیل آیات 69 سوره بقره به بعد.
3. همان.
4. تفسیر المعین، محمّد هویدی، ص 498‌.
5. وسایل الشیعه 30 جلدی، ج 4، ص 382.
6. به عقیده برخی فقیهان، چادر مشکی و نیز پوشش سیاه برای عزاداری از حکم کراهت استثناء شده است. (ر.ج.ک. استفتائات جدید آیات عظام تبریزی و مکارم شیرازی)
7. انسان باید از لباس شهرت، بلکه مطلق رفتار خلاف معمول و متعارف دوری کند. ر.ج. ک. آداب الصلاة، امام خمینی، ص 96تا 98، چاپ اول انتشارات پیام آزادی.

تبلیغات