آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

همه یا اکثریت شما، صحنه و لحظه پرهیجان دریافت کارنامه پایان سال تحصیلی را به دفعات، در زندگی خود احساس و تجربه کرده ونیز از حال شاگردانی که کارنامه خود را با شرمساری مخفی می‌کنند و نمی‌خواهند کسی از نمراتشان مطلع گردد و شاگردانی که با افتخار و سربلندی کارنامه‌شان را آشکار می‌کنند و به همه نشان می‌دهند اطلاع کافی دارید، آنها که مردود شده‌اند آرزو می‌کنند ای‌کاش این دوره را طی نمی‌کردند و کسی آنها را نمی‌شناخت، ولی آنهائی‌که درجات ممتاز گرفته‌اند، فریاد شادی می‌کشند و به هوا می‌پرند و به هر کس می‌رسند می‌خواهند کارنامه و نتیجه زحمات خویش را اعلام نمایند.
این احساس و تجربه منحصر به مدرسه و دانشگاه نیست، بلکه به دنبال هر تلاش و تحرکی در صحنه‌های کار، هنر و ورزش، یا ترفیع، تشویق و مدال موفقیت است یا شکست، ناکامی، افسردگی و احساس ندامت.
قرآن کریم از این تجربه آشنای آدمیان استفاده کرده و رقم خوردن سرنوشت نهایی انسانها را در روز جزا به حسب آن که در زندگی دنیایی خود چگونه عمل کرده باشند، به صحنه کارنامه گرفتن در آخر سال تحصیلی تشبیه کرده است البته در قالب استعاره و تمثیل یعنی به زبان انسانها و با بیان مثال‌هایـی که انسانها آنرا بهتر می‌فهمند و اموری که با آن سر و کار دارند بیان شده است. و‌گرنه چگونگی دریافت نامه اعمال و رسیدگی و جزای آنها و ترسیم آن صحنه برای ما، به‌دلیل علم محدودی که داریم، ممکن و مقدور نیست.
همانطور که گفته‌اند:
چونکه با کودک سر و کارت فتاد پـس زبان کـودکـی باید گـشاد
خداوند برای آموزش حقایقی که بشر به آنها نیاز دارد، از آنجایـی که آدمی هنوز در مقایسه با آنچه باید بداند، در مرحله شناخت الفبای حقایق است، به زبان ساده (به اصطلاح تنزیل یافته) و در قالب استعاره و تمثیل سخن گفته است. پس نباید تشبیه و تصویری که از کارنامه گرفتن در آخرت و نتایج ظاهری آن ارایه می‌شود، عیناً با نمونه‌های دنیایی مقایسه کرد و با آن منطبق ساخت، بلکه فقط باید پند و پیام گرفت.
شکل کارنامه
واژه‌ای که در قرآن برای «کارنامه» به کار رفته «کتاب» است، منظور از کتاب تنها تعدادی برگه کاغذ میان دو جلد نیست، معنای کتاب هر چیزی است که در آن اطلاعاتی مکتوب ضبط و ثبت شده باشد، پس هم کتاب و دفترچه‌ای را که در آن مطالبی می‌نویسیم، هم گرامافون، نوار کاست، ویدئو، فیلم عکاسی، میکروفیلم‌های بسیار ظریف و دیسکت‌های کامپیوتری لیزری که میلیونها مسأله، خبر و اطلاعات را که در ظرفیت کتابخانه بزرگی می‌گنجد، در محفظه بسیار بسیار کوچکی ذخیره می‌کند را می‌توان کتاب گفت. همچنین کروموزوم های سلول جنسی را که در ژن‌های خود تمام ویژگیهای نسل قبل (تا حضرت آدم، بلکه تا پیدایش جهان) را حمل می‌کنند، می‌توان کتاب نامید.
ما نمی‌دانیم کتابی که خداوند برای ثبت، ضبط گفتار و کردار مخلوقات مورد استفاده قرار می‌دهد چگونه است! ماده است یا انرژی، ملک و فرشته است یا همه هستی و طبیعت، آیا نقش ضبط کنندگی و کتاب را دارند؟ همین‌قدر به ما گفته شده است: عواملی (نیروها یا فرشتگان) در قسمت چپ و راست شما (شاید کنایه از کارها بد و خوب) به صورت کاملاً مراقب و آماده گمارده شده‌اند تا گفتار شما را قبل از تلفظ (و شنیدن دیگری) ثبت و ضبط نمایند. (سریع‌تر از هر ضبط صوتی)
«اِذ یتَلَقَّی المُتَلَقّیانِ عَنِ الیمینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعیدُ. ما یلفَظُ مِن قَولً الاّ لَدَیه رَقیبّ عَتیدُ؛ آنگاه که دو [فرشته] دریافت کننده از راست و از چپ، مراقب نشسته‌اند. [آدمی] هیچ سخنی را به لفظ در نمی‌آورند مگر اینکه مراقبی آماده نزد او [آن را ضبط می‌کند] (سوره ق، آیات 17 و 18)
وقتی‌که روز وعده شده فرا رسد و آدمی نه به پای خود، که به زور نیروهای سوق دهنده، به صحنه حساب کشیده شود، در شگفت می‌ماند که چگونه جزئیات اعمالش به حساب آمده است. به او می‌گویند: تو از این حقیقت غافل (کور) بودی، ولی امروز چشمان تو تیزبین است. (نتیجه کردارت را می‌بینی)
«وَ جاءَت کُلّ نَفس مَعَها سائِق وَ شَهید. لَقَد کُنتُ فی غفلةً مِن هذا فَکَشَفنا عَنکَ غَطاءَکَ فَبَصَرکَ الیومَ حَدیدُ؛ و هر کسی می‌آید [در حالی که] با او سوق دهنده و گواهی دهنده‌ای است. [به او می‌گویند:] واقعاً که از این [حال] سخت در غفلت بودی و[لی] ما پرده‌ات را [از جلوی چشمانت] برداشتیم و دیده‌ات امروز تیز است». (سوره ق، آیات 21 و 22)
وقتی که کارنامه‌ها آورده می‌شوند، مجرمان وحشت زده و شوریده حال از نامه عمل خویش، با شگفتی و حیرت می‌گویند: ای وای بر ما! این چه کتاب عجیبی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را از قلم نیانداخته، همه چیز را ثبت و ضبط کرده است. در آن روز آنها اعمال خود را حاضر می‌یابند و بدون آن‌که پروردگار به کسی ستم کند به نتیجه کار خود می‌رسند.
«وَ وُضِعَ الکِتابُ فَتَرَی المُجرِمینَ مُشفِقینَ مِمّا فیهِ وَ یقُولُونَ یا وَیلَتَنا مالِ هذَا الکِتابِ لایغادِرُ صَغیرَةً وَ لاکَبیرةً الاّ احصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یظلِمُ رَبُّکَ اَحَداً؛ و کارنامه [عمل شما در میان] نهاده می‌شود، آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک می‌بینی و می‌گویند: «ای وای برما! این چه نامه‌ای است که هیچ [کار] کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته، جز اینکه همه را به حساب آورده است». و آنچه را انجام داده‌اند حاضر یابند و پروردگار تو به هیچ کس ستم روا نمی‌دارد». (سوره کهف، آیه 49)
در آن روز به تعبیر قرآن، چشم و گوش، پوست بدن، دست و پای آدمی بر کردار او گواهی می‌دهند. گواهی همچون رخساره که خبر از راز درون می‌دهد. یا همچون گواهی لایه‌ها و قشرهای زمین بر حوادث و رویدادهایی که در میلیون‌ها سال قبل بر او گذشته است. (البته برای زمین شناس و دیرینه شناس)
تا این که وقتی با آن چنان نامه اعمالی نزد ما آیند، گوش و چشم و پوست بدن ایشان درباره آنچه کرده‌اند، علیه آنها گواهی می‌دهند و آنها با شگفتی به پوست خود اعتراض می‌کنند که: شما چرا علیه ما شهادت می‌دهید؟ پاسخ می‌شنوند: ما را همان خدایی که همه چیز را به نطق آورده، همو که شما را برای اولین بار آفریده و به سوی او باز گردیده‌اید، گویا کرده است. شما در زندگی خود نمی‌توانستید کارهایتان را از شهادت گوش و پوست خود پوشیده دارید و فکر می‌کردید خدا بیشتر کارهایتان را نمی‌فهمد.
«حَتّی اِذا ما جاءُوها شَهِدَ عَلَیهم سَمعُهُم وَ اَبصارُهُم وَ جُلُودُهُم بِما کانُوا یعمَلُون. وَ قالُوا لِجُلُودِهِم لِمَ شَهِدتُم عَلَینا قالُوا اَنطَقَن اللّهُ الَّذی اَنطَقَ کُلُّ شَیءِ وَ هُوَ خَلَقَکُم اَولَ مَرَّة وَ اِلَیه تُرجَعُون. وَ ما کُنتُم تَستَتِرُونَ أن یشهَدَ عَلَیکُم سَمعُکُم وَ لا اَبصارُکُم وَ لا جُلُودکُم وَ لکِن ظَنَنتُم انَّ اللّهَ لا یعلَمُ کَثیراً مِمّا تَعمَلُون».(سوره فصلت، آیات 20 تا 22)
بیشتر مردم یا نسبت به ثبت، ضبط، حساب و کتاب اعمالشان باور ندارند. یا جهان را عبث، بیهوده و بی هدف تصور کرده‌اند و یا به کسی که شاهد و ناظر رفتار و به حساب آورده‌اند عمل کرد آنان است، بی‌اعتقادند. آیات 27 تا 28 سوره نباء عقیده و برداشت این اشخاص را محکوم کرده و جوابشان را این چنین داده است:
آنها در زندگی دنیا امید و اعتقادی به هیچ گونه حسابی نداشتند، (بنابر این) آیاتِ ما را تکذیب می‌کردند. در حالیکه ما هر چیز را در کتابی بشمارش می‌آوریم.
«انَّهُم کانُوا لا یرجُونَ حساباً. وَ کَذَّبُوا بِایاتِنا کِذّاباً. وَ کُلّ شَیءً أَحصَیناهُ کتاباً.
در سوره بنی اسرائیل با تفصیل بیشتری تأکید می‌نماید:
ما سرنوشت هر انسانی را به گردن خودش انداخته‌ایم، (خودش مسؤول سعادت یا شقاوت خودش است) و روز قیامت کتابی برای او بیرون می‌آوریم که آن را گشوده (باز و آشکار) دریافت می‌کند. به او گفته می‌شود: نامه عملت را بخوان!… امروز (حکم) خودت برای حساب (محکوم کردن خودت) کفایت می‌کند.
«کُلُّ اِنسانً ألزَمناهُ طائِره فی عُنُقِهِ وَ نَخرُجُ لَهُ یومَ القِیامَةِ کتاباً یلقیه مَنشُوراً. اِقرَاء کتابَکَ کَفی بِنَفسِکَ الیومَ عَلَیکَ حسیباً». (سوره اسراء، آیات 13 و14)

تبلیغات