یاد قیامت
آرشیو
چکیده
متن
توجه به قیامت و حالتهای افراد در آن روز، بر هرمؤمنی در هرمقام و منزلتی لازم است. یادآوری دشواریهای آن روز، مجازاتها و سختیها سبب آگاهی و مواظبت برکردار و رفتار آدمی میشود. در قرآن و روایات نامهای فراوانی برای قیامت بیان شده است؛ هر یک از این نامها برحسب رفتار آدمیان و حالات آنها نام گذاری شده است. یکی از نامهای قیامت «یومُ الحَسرة روز افسوس» است. مرحوم جناب آقای فلسفی1 خاطرهای از مرجع فقید شیعه حضرت آیتاللّه العظمی بروجردی(ره) نقل میکنند:
روزی من به محضر ایشان شرفیاب شدم. تنها در اطاق نشسته بودیم، به مناسبتی آقا فرمود: «روز قیامت «روز افسوس خوردن» است و افراد به گذشته دنیای خود و غفلتهایی که داشتهاند، افسوس میخورند».
در این وقت دیدم چنان قطرات اشک در چشمشان حلقه زد که گویی هم اکنون قیامت است و آن «یوم الحسرة» برای ایشان مجسم میباشد.
آری؛ توجه به قیامت، افراد بزرگ و کوچک نمیشناسد. وقتی شخصیت والای اسلام حضرت علی(ع) که نمونه عدل و انصاف، تقوی و فضیلت است، مانند مادری بچه مرده اشک میریزد و میفرماید: خدایا! برآتش تو اگر بردبار باشم، چگونه برفراق و دوریت صبر پیشه کنم؟!2 و زمانیکه امام سجاد(ع) آنگونه پرده کعبه را میگیرد و اشک میریزد.3 چرا مرجع بزرگوار عالم تشیع اشک از دیدگانش جاری نشود.
قرآن میفرماید: «قد خسرالذین کذّبوا بلغاء اللّه حتی اذا جائتهم السّاعةُ بغتةً قالُوا یا حسرتنا علی ما فرّطنا فیها وهم یحملون اوزارهم علی ظهورهم اَلا ساء ما یزرون؛ کسانی که لقای الهی را دروغ انگاشتند قطعاً زیان دیدند. تا آنگاه که قیامت بناگاه بر آنان در رسد میگویند: ای دریغ بر ما بر آنچه درباره آن کوتاهی کردیم و آنان بار سنگین گناهانشان را به دوش میکشند. چه بد است باری که میکشند». (سوره انعام، آیه 31)
از اُمّ سَلَمه ـهمسر بزرگوار رسول خداـ نقل است که: نیمههای شب صدای ناله آن حضرت را از انتهای حجرهای شنیدم، وقتی نزدیک شدم دیدم که در تاریکی شب یکه و تنها محاسن شریف خود را بر دست گرفته و در حالی که اشک از دیدگان مبارکش میریخت، میفرمود: «الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابداً؛ خدایا! مرا لحظهای به خودم وامگذار». مرا نیز گریه گرفت. وقتی حضرت برگشت و مرا در آن حال دید فرمود: ام سلمه! چرا گریه میکنی؟ عرض کردم: ای رسول خدا! چگونه نگریم در حالی که شما با آن مقام چنین نالان و گریان هستی؟! فرمود: ام سلمه! برادرم یونس یک لحظه از یاد خدای غافل شد آنگونه گرفتار گردید و برادرم یوسف یک لحظه از یاد خدای غافل شد هفت سال در زندان ماند. چگونه من ننالم!
موکه آشفته حالم چون ننالم شکسته پر و بالم چون ننالم
همه گویند طاهـر چند نالی تو آیـی در خیالم چون ننالم
1 ـ حجة الاسلام والمسلمین محمد تقی فلسفی از منبریهای معروف و مبارز زمان شاه بود که در سال 1377 به رحمت خدا رفت، اقتباس از خاطرات و مبارزات آن مرحوم، ص177.
2 ـ فرازی از دعای کمیل.
3 ـ کشف الغمة فی معرفة الأئمه، ج2، ص305 ـ بحار الانوار، ج 101، ص46.
روزی من به محضر ایشان شرفیاب شدم. تنها در اطاق نشسته بودیم، به مناسبتی آقا فرمود: «روز قیامت «روز افسوس خوردن» است و افراد به گذشته دنیای خود و غفلتهایی که داشتهاند، افسوس میخورند».
در این وقت دیدم چنان قطرات اشک در چشمشان حلقه زد که گویی هم اکنون قیامت است و آن «یوم الحسرة» برای ایشان مجسم میباشد.
آری؛ توجه به قیامت، افراد بزرگ و کوچک نمیشناسد. وقتی شخصیت والای اسلام حضرت علی(ع) که نمونه عدل و انصاف، تقوی و فضیلت است، مانند مادری بچه مرده اشک میریزد و میفرماید: خدایا! برآتش تو اگر بردبار باشم، چگونه برفراق و دوریت صبر پیشه کنم؟!2 و زمانیکه امام سجاد(ع) آنگونه پرده کعبه را میگیرد و اشک میریزد.3 چرا مرجع بزرگوار عالم تشیع اشک از دیدگانش جاری نشود.
قرآن میفرماید: «قد خسرالذین کذّبوا بلغاء اللّه حتی اذا جائتهم السّاعةُ بغتةً قالُوا یا حسرتنا علی ما فرّطنا فیها وهم یحملون اوزارهم علی ظهورهم اَلا ساء ما یزرون؛ کسانی که لقای الهی را دروغ انگاشتند قطعاً زیان دیدند. تا آنگاه که قیامت بناگاه بر آنان در رسد میگویند: ای دریغ بر ما بر آنچه درباره آن کوتاهی کردیم و آنان بار سنگین گناهانشان را به دوش میکشند. چه بد است باری که میکشند». (سوره انعام، آیه 31)
از اُمّ سَلَمه ـهمسر بزرگوار رسول خداـ نقل است که: نیمههای شب صدای ناله آن حضرت را از انتهای حجرهای شنیدم، وقتی نزدیک شدم دیدم که در تاریکی شب یکه و تنها محاسن شریف خود را بر دست گرفته و در حالی که اشک از دیدگان مبارکش میریخت، میفرمود: «الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابداً؛ خدایا! مرا لحظهای به خودم وامگذار». مرا نیز گریه گرفت. وقتی حضرت برگشت و مرا در آن حال دید فرمود: ام سلمه! چرا گریه میکنی؟ عرض کردم: ای رسول خدا! چگونه نگریم در حالی که شما با آن مقام چنین نالان و گریان هستی؟! فرمود: ام سلمه! برادرم یونس یک لحظه از یاد خدای غافل شد آنگونه گرفتار گردید و برادرم یوسف یک لحظه از یاد خدای غافل شد هفت سال در زندان ماند. چگونه من ننالم!
موکه آشفته حالم چون ننالم شکسته پر و بالم چون ننالم
همه گویند طاهـر چند نالی تو آیـی در خیالم چون ننالم
1 ـ حجة الاسلام والمسلمین محمد تقی فلسفی از منبریهای معروف و مبارز زمان شاه بود که در سال 1377 به رحمت خدا رفت، اقتباس از خاطرات و مبارزات آن مرحوم، ص177.
2 ـ فرازی از دعای کمیل.
3 ـ کشف الغمة فی معرفة الأئمه، ج2، ص305 ـ بحار الانوار، ج 101، ص46.