آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

خداوند در بسیاری از آیات قرآن با بندگان خود با استفاده از لفظ «من» و «ما» سخن گفته است، یکی از شگفت‌انگیزترین آیات، آیه‌ای است که خداوند در آن هفت بار لفظ «من» را بکار برده است و این آیه در وصف رابطه خدا با بندگان و ضمانت کردن استجابت دعای ایشان است:
«و اذاسَئَلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریب اُجیبُ دَعوَةَ الدّاعِ اِذا دَعان فَلیستَجیبُوالی وَ لیؤمِنُوا بی لَعَلَّهُم یرشُدُون؛
[ای پیامبر!] هر گاه بندگان من از تو در مورد من سؤال کردند [بگو] من بسیار نزدیکم، هر گاه کسی مرا بخواند، اجابت می‌کنم پس به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند». (سوره بقره، آیه 186)
مفسّر بزرگ قرآن علامه طباطبایی (ره) این آیه را یکی از زیباترین و لطیف‌ترین آیات قرآن در زمینه دعا می‌داند.
اگر چه همه انسانها به هنگام بروز سختی و مشکلات به طور فطری خدا را می‌خوانند و از او کمک می‌جویند، لکن خداوند در برخی آیات قرآن کریم ضمن بیان دعای پیامبران و گروه‌های مختلف مردم، فرهنگ نیایش، آداب و شیوه گفتگوی با خود را به ما آموخته است.
پاره‌ای از دعاهای قرآن جنبه اعتراف دارد:
«ای پروردگار ما! اگر دچار فراموشی شده یا خطا کرده‌ایم ما را بازخواست مکن و آنچه ماطاقتش را نداریم بر ما تکلیف مکن» (سوره بقره، آیه 286) «…که اگر تو به ما رحم نکنی و ما را نبخشی ما از زیانکاران خواهیم بود». (سوره اعراف، آیه 149)
اعتراف در برابر خدا در جایی خلوت و بدور از چشم دیگران، باعث آرامش خاطر شده و در فرد حس جبران پذیری خطا ایجاد می‌کند.
پاره‌ای دیگر از دعاها در قرآن جنبه شکوائیه و درد دل دارد:
«خدایا! م را از این دیار که مردمانش ستمگرند برهان و برای ما از نزد خود یاور و سرپرستی بفرست». (سوره نساء، آیه 75)
هم سخنی و رازگویی با خدایی که عالِم و قادر است، ضمن تقویت صبر و بردباری، به انسان آرامش و توانایی غلبه بر مشکلات را می‌بخشد.
تعدادی از دعاهای قرآنی نیز جنبه درخواست غیرمادی دارد:
«پروردگارا! بر ما صبر و شکیبایی فرو ریز و ما را ثابت قدم گردان و بر کافران پیروز ساز».
(سوره بقره، آیه 25)
و بندرت دعاهای قرآنی، اشاره به بندگانی دارد که درخواستی مادی دارند:
«… پروردگارا! به من فرزندی نیکو عطا کن».(سوره آل عمران، آیه38)
این نمونه‌ها معمولاً مربوط به آن دسته از امور دنیایی است که خارج از قدرت انسان است.
علاوه بر این، خداوند در آیه 200 سوره بقره، نسبت به کسانی که فقط درخواست دنیایی دارند اعتراض کرده و در آیه بعد از کسانی که هم برای دنیا و هم برای آخرت دعا می‌کنند به نیکویی یاد می‌کند، البته این بدان معنا نیست که نباید برای دنی دعا کرد، بلکه باید فرهنگ و آداب نیایش را در قرآن جستجو کرد و آن را با ندای فطری اشتباه نگرفت.
گروهی از مردم تصورشان از دعا خطا گونه واشتباه آمیز است. گویا بر در دکّانی رفته‌اند، کالایی درخواست کرده، وجهی پرداخته‌اند و منتظر تحویل کالای خود هستند! لذا چنانچه کالای مورد نظر خود را تحویل نگیرند یا حتی دیر تحویل بگیرند، ناراحت و خشمگین و یا مأیوس می‌شوند. این گروه از مردم انتظار دارند که به محض درخواست از خداوند طلبشان وصول گردد و به دعا به دید معامله می‌نگرند، لذا اگر به خواسته خویش نرسند یا از خدا گله‌مند شده یا از خود نا امید می‌شوند!
به نظر می‌رسد این نگرش از جهاتی نادرست باشد. زیرا دعا سخن گفتن با خداست و در این گفتگو، خود گفتگو و ایجاد ارتباط نوعی سود است و نباید منتظر سود دیگری شد و به بهره‌ای دیگر دل بست. در واقع پس از گفتگویی صمیمی و از سر اخلاص، دور از غوغاهای روزمره زندگی با خدایی که در همین نزدیکی است روزنه‌ای از امید در دل روشن می‌شود و احساس مطلوبی به شخص دعا کننده دست می‌دهد. دعا واگذاری مسؤولیت انسان به خدا نیست، بلکه الهام و امداد از خداست در جهت انجام بهتر مسؤولیت.

تبلیغات