همنشینی با خدا
آرشیو
چکیده
متن
ای دل ز هوای اهل صـورت بگـذر پر نـور شو و خـود از کدورت بگذر
گر نور و صفای عارفان میخواهی از هر چه تو را نیست ضرورت بگذر
در نوع نگرش ما به عبادات و کارهای نیک، این اشتباه وجود دارد که بیشترین توجه خود را به قالب و ظاهر معطوف میکنیم و از هدف، محتوا، معنا، روح و حقیقت عبادتها دور میمانیم و تنها به انجام ظاهری آنها اکتفا میکنیم. مثلاً: در نماز، افعال ظاهری آنرا به جا میآوریم ولی به روح آن که مناجات و تعظیم و تکریم در برابر آفریدگار هستی است توجه نمیکنیم و در نتیجه نمیدانیم که با خدا چه میگوییم؟ و یا معنای رکوع، سجود، تشهد و سایر اذکار چیست؟ در قرائت قرآن نیز ممکن است کلمات و حروف آنرا به زیبایی ادا کنیم، ولی از عالم معارف و حقایق قرآن کریم بیخبر باشیم. این سطحینگری در باب حج، روزه و سایر اعمال و عبادات جریان دارد و این در حالی است که در قرآن کریم و روایات، تمام توجه به حقیقت و محتوا میباشد و هدف این است که انسانها از ظاهر به باطن راه یابند و از طریق اعمال نیک به معنویت برسند. یکی از نکات افتراق مکتب اهل بیت از سایر گروههای اسلامی، این است که هم و غمّ سایر مرامها و مسلکها، انجام ظاهر اعمال است و به اهداف و حقایق نهفته در عبادات، توجه ندارند، زیرا دست آنها از آن معارف کوتاه است ولی در مکتب تربیتی امامان معصوم(ع) با بیان اسرار و روح اعمال و عبادات، میخواهند انسان را به قله کمالات برسانند و ظاهر را ابزار و وسیله رسیدن به اهداف بلند میدانند. و ما زمانی میتوانیم ادعا کنیم در مکتب امامان معصوم(ع) تربیت شدهایم که همت ما در جهت رسیدن به حقیقت و محتوای اعمال باشد و همواره ظاهر اعمال را با اسرار، حقیقت و روح آن همراه سازیم.
یکی از مطالب اساسی که موجب میشود اعمال انسان به صورت خشک و بیروح نباشد، یاد خداوند است و آن مهمترین و برترین مطلبی است که در تمام کارهای نیک و عادات به عنوان روح، حقیقت و هدف آنها از آن یاد شده است. باید همواره بر این اصل، مراقبت و مداومت کرد که عبادات با یاد خداوند همراه گردد و در هنگام انجام اعمال، هیچگاه قلب، در غفلت و فراموشی نباشد. در این گفتار تحت عناوین «گوهر اعمال»، «هدف عبادات»، «ذکر عبادتی مستقل» و «آثار ذکر» بحث از یاد خدا را پی میگیریم. به امید آنکه ذکر خداوند دستورالعمل دائمی قرار گیرد و همه از آثار بینظیر و بیبدیل آن بهرهمند شوند.
گوهر اعمال
با توجه به اینکه هرکدام از اعمال و عبادات گوناگون (از قبیل: نماز، جهاد، هجرت، انفاق، دعا، تهجد و شبزندهداری، اعتکاف و هر گونه عمل صالح) دارای اجزاء، شرایط، مقدمات، آداب، اعمال و احکام مخصوص است، ولی همه آنها از یک خصوصیت مشترک (یاد خدا) برخوردارند. یاد خداوند مهمترین جزء و عنصری است که در تمامی اعمال حضور دارد و در نهاد تمام عبادات گذاشته شده است و همه را در پرتو خود به یک پیوند مشترک و محور ثابت میرساند و این بالاترین دلیل اهمیت ذکر است.
هدف عبادات
خداوند وجودی است که از او همه موجودات وجود و قوام و دوام دارند. یاد او نیز ارزشی است که همه عبادات در پرتو آن دارای ارزش و ارج میباشند.
و از آنجا که خداوند، برترین موجودات است و ذکر خداوند افضل عبادات، پس منزلت یاد حق در سنجش با سایر عبادات و اعمال، بهمانند منزلت خداوند نسبت به مخلوقات است. همچنانکه جلال، جمال و کمال خداوند، برتر از آن است که بتوان به زبان و بیان آورد و تنها میگوییم: «اللّه اکبر؛ خداوند بزرگتر از توصیف است.» ارزش، عظمت و فضیلت یاد او نیز بالاتر از آن است که در کلام بگنجد چنانکه قرآن کریم در مرتبت آن فرموده است: «لذکراللّه اکبر؛ یاد خدا فراتر از تعریف و تبیین است.» برای پی بردن به ارزش، اهمیت و جایگاه ذکر، برخی آیات و روایات را یادآور میشویم:
خداوند به موسی وحی کرد: من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند.
امام علی(ع) فرمودند: خدایا! کسی که شوق یاد تو او را به خود مشغول نسازد و به جوار قرب تو رخت سفر برنبندد، زندگی برای او مرگ است و مرگش مایه حرمت.
«… أَقِمِالصَّلوةَ لِذِکری؛ … نماز را برای یاد من به پا دار.»
(سوره طه، آیه 14)
«…أَلا بِذِکرِاللّهِ تَطمَئِنُالقُلُوبُ؛ … بدانید که دلها به یاد خدا آرام گیرد.» (سوره رعد، آیه 28)
«فَاذکُروُنی أَذکُرکُم…؛ یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را….» (سوره بقره، آیه 152)
این آیه شریفه، امید آفرینترین و نویدبخشترین مطلب در باب ذکر خداوند است و جای دارد که انسان، مکرر آن را بخواند و معنای آن را از قلب و ذهن بگذراند، زیرا پروردگار وعده حتمی میدهد که اگر شما خداوند را یاد کردید او شما را با لطف، کرم، عنایت، توفیق و دادن ایمان، توحید و کمالات معنوی یاد میکند و از این مسیر است که انسان به سرچشمه کمالات میرسد و کلید گشایش را به دست میآورد.
علامه طباطبایی(ره) در موارد گوناگون، شاگردان و تشنگان معارف و کمالات معنوی را که از ایشان درخواست دستورالعمل معنوی مینمودند، به آیهشریفه «یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را» توجه میداد و این تذکر و موعظهای بود که آنان همواره ذکر خدا را در قلب، زنده نگه دارند و خداوند را یاد کنند تا لطف و نظر و توجه خداوند شامل حال آنان گردد.
نخستین، برترین و برجستهترین اوصاف اهل دل، معنا و مراقبت؛ کثرت و یا دوام ذکر خداوند است. آنان به طور دائم و یا بیشتر اوقات، همنشین خداوند هستند و به سیر در اسماء الهی و تماشای جمال و جلال او مشغول میباشند.
«أَلَّذینَ یذکُروُنَاللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِم…؛ آنانکه خدا را ایستاده و نشسته و آرمیده یاد میکنند…» (سوره آل عمران، آیه 191)
«رِجال لاتُلهیهِم تِجارَة وَ لابَیع عَن ذِکرِاللّهِ…؛ مردانی که هیچ تجارت و خرید و فروشی آنان را از یاد خدا باز ندارد…».(سوره نور، آیه 37)
و نیز برای اهل معنا مسلم است که انسان هرچه بر غفلت و نسیان غلبه کند و آنان را از خود دور سازد، به مقامات، مراتب، کمالات و منازل معنوی دست مییابد و به طبع هرمقدار در غفلت و معصیت بهسر برد، از رشد و ترقی باز خواهد ماند و در محرومیت قرار میگیرد. پس معیار درجات انسانی و معنوی یاد خداوند است و ریشه و اساس سقوط و نابودی، در غفلت از خداوند میباشد از طرف دیگر یاد خداوند، روح و حیات همه کارهای نیک و عبادات را تشکیل میدهد، به طوری که اگر عبادت با همه شرایط صحیح انجام شود ولی از یاد خداوند تهی باشد، کالبدی خواهد بود بیروح که هیچ بها و ارزشی برای آن نمیتوان قائل شد. از باب نمونه، نماز، افضل عبادات است و اگر این نماز با تمام عظمتی که دارد، با غفلت و مشغول بودن دل به امور دنیوی گزاده شود، در پیشگاه خداوند قبول نخواهد بود و هیچ گونه ارزشی برای آن در راه قرب الهی نمیتوان ذکر کرد.
یاد خداوند مانند آب در پیکر موجودات زنده است که اگر این مایهحیات در درختان نباشد مثلاً از درختان جز چوبی خشک که تنها برای سوختن وخاکستر شدن مناسب است نخواهد ماند. یاد خداوند، حیات دل و جان انسان است که اگر نباشد، دل میمیرد و قلب به قساوت و شقاوت میگراید و هیچگونه نور و جلائی در آن مشاهده نمیشود.
هر آن کو غافل از حق یک زمان است در آن دَم مرده است اما نهان است
«یا أَیها الَّذینَ آمَنُوا لا تُلهِکُم أَمْوالُکُمْ وَ لا أَولادُکُمْ عَنْ ذِکْرِاللّهِ…؛ ای مؤمنان !اموال و اولادتان، شما را از یاد خدا غافل نکند!…» (سوره منافقون، آیه 9)
ذکر عبادتی مستقل
ذکر خداوند با اینکه در تمام عبادات حضور همهجانبه دارد و جزء جداناپذیر آنهاست، خود نیز به طور جداگانه و مستقل، عبادت است. بنابراین اگر کسی در هر حالی، خدا را یاد کند، یا اسما و صفات او را بخواند و به مناجات و راز و نیاز، او مشغول گردد، این کار او عبادت محسوب میشود، هرچند که در ضمن عبادتهای مرسوم نباشد. بنابراین عبادت، منحصر به نماز و روزه و حج نیست و ذکر خدا ،خود عبادت و بلکه بالاترین عبادت میباشد.
امام باقرعلیهالسلام فرمودند: مؤمن تا زمانی که به یاد خدا باشد، ایستاده، نشسته و یا خفته، پیوسته در نماز است. خدای تعالی میفرماید:«آنان کسانی هستند که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو خفته یاد میکنند.»
پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: مادام که به یاد خدا باشی، ایستاده یا نشسته، در بازار و یا در محفل صمیمی و دوستانه و یا هر کجا که باشی ،پیوسته در حال نماز و عبادت هستی.
اما تفاوت این عبادت با سایر عبادتها در این است که هر یک از آنها دارای حدّ و اندازهای خاصّ و معین و دارای شرایط و آداب مکانی و زمانی میباشند. مثلاً نماز در صبح و ظهر و مغرب و با شرایط و آداب مخصوص خوانده میشود و روزه در سال، یک ماه و حج در عمر، یک مرتبه انجام میشود و آنها را در هر زمان و مکان و شرایطی نمیتوان به جای آورد، ولی ذکر خداوند در هر حالت و شرایطی، محبوب و مطلوب است و میتوان آن را در شب و روز و در حال راه رفتن،نشستن ، آرمیدن و در همه حال انجام داد و برای آن نیز حد و اندازه معینی نیست و در هیچ حالتی نیست که یاد خداوند در آنجا مورد خواست و رضایت نباشد.
1ـ امام صادق علیهالسلام فرمودند: هر چیزی حدی دارد که در آنجا به پایان میرسد، مگر یاد خدا که انتها ندارد. خداوند فرایض را واجب کرد و هر که آنها را به جای آورد، همان حد آنهاست، مگر ذکر که خدای به اندک آن رضایت نداده و حدی که در آنجا پایانپذیرد قرار نداده.
پس آن حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «ای کسانیکه ایمان آوردید!خدا را بسیار یاد کنید.»
2ـ امام صادق علیهالسلام فرمودند: موسی علیهالسلام عرض کرد: پروردگارا! گاه من در حالی هستم که شأن تو را بالاتر از آن میدانم که یادت کنم.
خداوند فرمود: «ای موسی! مرا در همه حال یاد کن.»
3ـ حضرت علی علیهالسلام در هنگام وفات به امام حسن علیهالسلام سفارش فرمودند: در همه حال به یاد خداوند باش.
در مجالی دیگر بحث از آثار ذکر را پی میگیریم.
گر نور و صفای عارفان میخواهی از هر چه تو را نیست ضرورت بگذر
در نوع نگرش ما به عبادات و کارهای نیک، این اشتباه وجود دارد که بیشترین توجه خود را به قالب و ظاهر معطوف میکنیم و از هدف، محتوا، معنا، روح و حقیقت عبادتها دور میمانیم و تنها به انجام ظاهری آنها اکتفا میکنیم. مثلاً: در نماز، افعال ظاهری آنرا به جا میآوریم ولی به روح آن که مناجات و تعظیم و تکریم در برابر آفریدگار هستی است توجه نمیکنیم و در نتیجه نمیدانیم که با خدا چه میگوییم؟ و یا معنای رکوع، سجود، تشهد و سایر اذکار چیست؟ در قرائت قرآن نیز ممکن است کلمات و حروف آنرا به زیبایی ادا کنیم، ولی از عالم معارف و حقایق قرآن کریم بیخبر باشیم. این سطحینگری در باب حج، روزه و سایر اعمال و عبادات جریان دارد و این در حالی است که در قرآن کریم و روایات، تمام توجه به حقیقت و محتوا میباشد و هدف این است که انسانها از ظاهر به باطن راه یابند و از طریق اعمال نیک به معنویت برسند. یکی از نکات افتراق مکتب اهل بیت از سایر گروههای اسلامی، این است که هم و غمّ سایر مرامها و مسلکها، انجام ظاهر اعمال است و به اهداف و حقایق نهفته در عبادات، توجه ندارند، زیرا دست آنها از آن معارف کوتاه است ولی در مکتب تربیتی امامان معصوم(ع) با بیان اسرار و روح اعمال و عبادات، میخواهند انسان را به قله کمالات برسانند و ظاهر را ابزار و وسیله رسیدن به اهداف بلند میدانند. و ما زمانی میتوانیم ادعا کنیم در مکتب امامان معصوم(ع) تربیت شدهایم که همت ما در جهت رسیدن به حقیقت و محتوای اعمال باشد و همواره ظاهر اعمال را با اسرار، حقیقت و روح آن همراه سازیم.
یکی از مطالب اساسی که موجب میشود اعمال انسان به صورت خشک و بیروح نباشد، یاد خداوند است و آن مهمترین و برترین مطلبی است که در تمام کارهای نیک و عادات به عنوان روح، حقیقت و هدف آنها از آن یاد شده است. باید همواره بر این اصل، مراقبت و مداومت کرد که عبادات با یاد خداوند همراه گردد و در هنگام انجام اعمال، هیچگاه قلب، در غفلت و فراموشی نباشد. در این گفتار تحت عناوین «گوهر اعمال»، «هدف عبادات»، «ذکر عبادتی مستقل» و «آثار ذکر» بحث از یاد خدا را پی میگیریم. به امید آنکه ذکر خداوند دستورالعمل دائمی قرار گیرد و همه از آثار بینظیر و بیبدیل آن بهرهمند شوند.
گوهر اعمال
با توجه به اینکه هرکدام از اعمال و عبادات گوناگون (از قبیل: نماز، جهاد، هجرت، انفاق، دعا، تهجد و شبزندهداری، اعتکاف و هر گونه عمل صالح) دارای اجزاء، شرایط، مقدمات، آداب، اعمال و احکام مخصوص است، ولی همه آنها از یک خصوصیت مشترک (یاد خدا) برخوردارند. یاد خداوند مهمترین جزء و عنصری است که در تمامی اعمال حضور دارد و در نهاد تمام عبادات گذاشته شده است و همه را در پرتو خود به یک پیوند مشترک و محور ثابت میرساند و این بالاترین دلیل اهمیت ذکر است.
هدف عبادات
خداوند وجودی است که از او همه موجودات وجود و قوام و دوام دارند. یاد او نیز ارزشی است که همه عبادات در پرتو آن دارای ارزش و ارج میباشند.
و از آنجا که خداوند، برترین موجودات است و ذکر خداوند افضل عبادات، پس منزلت یاد حق در سنجش با سایر عبادات و اعمال، بهمانند منزلت خداوند نسبت به مخلوقات است. همچنانکه جلال، جمال و کمال خداوند، برتر از آن است که بتوان به زبان و بیان آورد و تنها میگوییم: «اللّه اکبر؛ خداوند بزرگتر از توصیف است.» ارزش، عظمت و فضیلت یاد او نیز بالاتر از آن است که در کلام بگنجد چنانکه قرآن کریم در مرتبت آن فرموده است: «لذکراللّه اکبر؛ یاد خدا فراتر از تعریف و تبیین است.» برای پی بردن به ارزش، اهمیت و جایگاه ذکر، برخی آیات و روایات را یادآور میشویم:
خداوند به موسی وحی کرد: من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند.
امام علی(ع) فرمودند: خدایا! کسی که شوق یاد تو او را به خود مشغول نسازد و به جوار قرب تو رخت سفر برنبندد، زندگی برای او مرگ است و مرگش مایه حرمت.
«… أَقِمِالصَّلوةَ لِذِکری؛ … نماز را برای یاد من به پا دار.»
(سوره طه، آیه 14)
«…أَلا بِذِکرِاللّهِ تَطمَئِنُالقُلُوبُ؛ … بدانید که دلها به یاد خدا آرام گیرد.» (سوره رعد، آیه 28)
«فَاذکُروُنی أَذکُرکُم…؛ یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را….» (سوره بقره، آیه 152)
این آیه شریفه، امید آفرینترین و نویدبخشترین مطلب در باب ذکر خداوند است و جای دارد که انسان، مکرر آن را بخواند و معنای آن را از قلب و ذهن بگذراند، زیرا پروردگار وعده حتمی میدهد که اگر شما خداوند را یاد کردید او شما را با لطف، کرم، عنایت، توفیق و دادن ایمان، توحید و کمالات معنوی یاد میکند و از این مسیر است که انسان به سرچشمه کمالات میرسد و کلید گشایش را به دست میآورد.
علامه طباطبایی(ره) در موارد گوناگون، شاگردان و تشنگان معارف و کمالات معنوی را که از ایشان درخواست دستورالعمل معنوی مینمودند، به آیهشریفه «یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را» توجه میداد و این تذکر و موعظهای بود که آنان همواره ذکر خدا را در قلب، زنده نگه دارند و خداوند را یاد کنند تا لطف و نظر و توجه خداوند شامل حال آنان گردد.
نخستین، برترین و برجستهترین اوصاف اهل دل، معنا و مراقبت؛ کثرت و یا دوام ذکر خداوند است. آنان به طور دائم و یا بیشتر اوقات، همنشین خداوند هستند و به سیر در اسماء الهی و تماشای جمال و جلال او مشغول میباشند.
«أَلَّذینَ یذکُروُنَاللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِم…؛ آنانکه خدا را ایستاده و نشسته و آرمیده یاد میکنند…» (سوره آل عمران، آیه 191)
«رِجال لاتُلهیهِم تِجارَة وَ لابَیع عَن ذِکرِاللّهِ…؛ مردانی که هیچ تجارت و خرید و فروشی آنان را از یاد خدا باز ندارد…».(سوره نور، آیه 37)
و نیز برای اهل معنا مسلم است که انسان هرچه بر غفلت و نسیان غلبه کند و آنان را از خود دور سازد، به مقامات، مراتب، کمالات و منازل معنوی دست مییابد و به طبع هرمقدار در غفلت و معصیت بهسر برد، از رشد و ترقی باز خواهد ماند و در محرومیت قرار میگیرد. پس معیار درجات انسانی و معنوی یاد خداوند است و ریشه و اساس سقوط و نابودی، در غفلت از خداوند میباشد از طرف دیگر یاد خداوند، روح و حیات همه کارهای نیک و عبادات را تشکیل میدهد، به طوری که اگر عبادت با همه شرایط صحیح انجام شود ولی از یاد خداوند تهی باشد، کالبدی خواهد بود بیروح که هیچ بها و ارزشی برای آن نمیتوان قائل شد. از باب نمونه، نماز، افضل عبادات است و اگر این نماز با تمام عظمتی که دارد، با غفلت و مشغول بودن دل به امور دنیوی گزاده شود، در پیشگاه خداوند قبول نخواهد بود و هیچ گونه ارزشی برای آن در راه قرب الهی نمیتوان ذکر کرد.
یاد خداوند مانند آب در پیکر موجودات زنده است که اگر این مایهحیات در درختان نباشد مثلاً از درختان جز چوبی خشک که تنها برای سوختن وخاکستر شدن مناسب است نخواهد ماند. یاد خداوند، حیات دل و جان انسان است که اگر نباشد، دل میمیرد و قلب به قساوت و شقاوت میگراید و هیچگونه نور و جلائی در آن مشاهده نمیشود.
هر آن کو غافل از حق یک زمان است در آن دَم مرده است اما نهان است
«یا أَیها الَّذینَ آمَنُوا لا تُلهِکُم أَمْوالُکُمْ وَ لا أَولادُکُمْ عَنْ ذِکْرِاللّهِ…؛ ای مؤمنان !اموال و اولادتان، شما را از یاد خدا غافل نکند!…» (سوره منافقون، آیه 9)
ذکر عبادتی مستقل
ذکر خداوند با اینکه در تمام عبادات حضور همهجانبه دارد و جزء جداناپذیر آنهاست، خود نیز به طور جداگانه و مستقل، عبادت است. بنابراین اگر کسی در هر حالی، خدا را یاد کند، یا اسما و صفات او را بخواند و به مناجات و راز و نیاز، او مشغول گردد، این کار او عبادت محسوب میشود، هرچند که در ضمن عبادتهای مرسوم نباشد. بنابراین عبادت، منحصر به نماز و روزه و حج نیست و ذکر خدا ،خود عبادت و بلکه بالاترین عبادت میباشد.
امام باقرعلیهالسلام فرمودند: مؤمن تا زمانی که به یاد خدا باشد، ایستاده، نشسته و یا خفته، پیوسته در نماز است. خدای تعالی میفرماید:«آنان کسانی هستند که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو خفته یاد میکنند.»
پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: مادام که به یاد خدا باشی، ایستاده یا نشسته، در بازار و یا در محفل صمیمی و دوستانه و یا هر کجا که باشی ،پیوسته در حال نماز و عبادت هستی.
اما تفاوت این عبادت با سایر عبادتها در این است که هر یک از آنها دارای حدّ و اندازهای خاصّ و معین و دارای شرایط و آداب مکانی و زمانی میباشند. مثلاً نماز در صبح و ظهر و مغرب و با شرایط و آداب مخصوص خوانده میشود و روزه در سال، یک ماه و حج در عمر، یک مرتبه انجام میشود و آنها را در هر زمان و مکان و شرایطی نمیتوان به جای آورد، ولی ذکر خداوند در هر حالت و شرایطی، محبوب و مطلوب است و میتوان آن را در شب و روز و در حال راه رفتن،نشستن ، آرمیدن و در همه حال انجام داد و برای آن نیز حد و اندازه معینی نیست و در هیچ حالتی نیست که یاد خداوند در آنجا مورد خواست و رضایت نباشد.
1ـ امام صادق علیهالسلام فرمودند: هر چیزی حدی دارد که در آنجا به پایان میرسد، مگر یاد خدا که انتها ندارد. خداوند فرایض را واجب کرد و هر که آنها را به جای آورد، همان حد آنهاست، مگر ذکر که خدای به اندک آن رضایت نداده و حدی که در آنجا پایانپذیرد قرار نداده.
پس آن حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «ای کسانیکه ایمان آوردید!خدا را بسیار یاد کنید.»
2ـ امام صادق علیهالسلام فرمودند: موسی علیهالسلام عرض کرد: پروردگارا! گاه من در حالی هستم که شأن تو را بالاتر از آن میدانم که یادت کنم.
خداوند فرمود: «ای موسی! مرا در همه حال یاد کن.»
3ـ حضرت علی علیهالسلام در هنگام وفات به امام حسن علیهالسلام سفارش فرمودند: در همه حال به یاد خداوند باش.
در مجالی دیگر بحث از آثار ذکر را پی میگیریم.