آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

در چند شماره از نشریه از ذکر «یونسیه» و جمله‌شریفه ‌«لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» به عنوان دستورالعمل قرآنی و برنامه سیر و سلوک معنوی، سخن به میان آوردیم و آثار، صفات، خاصیت، مراقبت اهل دل، بزرگان و علما را بر آن ذکر شریف یادآور شدیم. اکنون مناسب است که در مفهوم و معنای آن بیشتر دقت کنیم، زیرا با شناخت معنا و مفهوم این ذکر شریف است که فضای مناجات شفاف می‌گردد و انسان می‌تواند با بال معرفت به پرواز درآید و به لذت معنوی و کمال سیر و سلوکی خویش نایل گردد.
ذکر شریف یونسیه: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» دارای اجزایی است که مجموعه‌ای از ذکرها را در خود جای داده است و هر یک از آنها جداگانه و مستقل دارای اثر و ثوابی مخصوص می‌باشد و آنها عبارتند از:
1ـ یاد توحید «لا اله الا انت». 2ـ تسبیح خداوند «سبحانک». 3ـ توبه و اقرار به گناهان «انی کنت من الظالمین». 4ـ ابراز نیاز، دعا و درخواست کمک و نجات از خداوند.
کسی که این ذکر شریف را به زبان می‌آورد، مجموع اعمال یاد شده را انجام می‌دهد. از آن جایی که با فهم معنا و اثر اجزا، بهتر و کاملتر به اثر مجموع پی می‌بریم، لازم است در آغاز با هر یک از اجزا آشنا شویم تا در نتیجه با مشاهده مجموع آنها در «ذکر یونسیه» به شناخت کاملتری نایل گردیم. علاوه بر آن ما به راز تکرار ذکر و اثر آن نیز اشاره می‌کنیم.
کلمه توحید
توحید بالاترین و برترین مرحله کمال انسان است و نهایی‌ترین مرتبه سیر و سلوک معنوی او را تشکیل می‌دهد و نیز دعوت به توحید نخستین کلام پیامبران است، زیرا توحید، یکتاشناسی، یکتاپرستی و رهیدن از شرک و ظلمت، مهمترین و عالیترین هدف آنان بوده است.
کلمه «لا اله الا اللّه» نردبان، راه، نشانی و مهمترین ابزار ترقی و تکامل انسان می‌باشد و انس و همراهی و ایمان به آن می‌تواند فرد را به اوج کمال دلخواه برساند
برای آشنایی با اعجازآفرینی کلمه «لا اله الا اللّه» به روایات ذیل بسنده می‌کنیم و تفصیل آن را به مجال دیگری می‌سپاریم.
1ـ پیامبر اکرم(ص) از جبرییل و او ازخداوند می‌فرماید: «لا اله الا اللّه» دژ من است، آن کس که در آن درآید از عذاب من در امان خواهد ماند.
2ـ امام صادق(ع) می‌فرماید: هر کس «لا اله الا اللّه» را بدون تکبر بگوید، خداوند از ثواب آن پرنده‌ای می‌آفریند که تا قیامت روی سر آن شخص می‌باشد و از طرف او ذکر می‌گوید.
3ـ پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: هر کس ساعتی در شب و روز «لا اله الا اللّه» بگوید، آنچه بدی در نامه عمل او باشد، نابود می‌گردد.
و در جای دیگر می‌فرماید: من و پیامبران پیشین کلمه‌ای بمانند «لا اله الا اللّه» نیاورده‌ایم.
و نیز فرموده است: پروردگارت لا اله الا اللّه است.
تسبیح
تسبیح آن است که انسان جلال و عظمت خداوند را ببیند و او را به پاکی و دوری از هر گونه عیب و نقص بستاید و یاد کند. تسبیح هم‌نوایی با کل موجودات نظام هستی است، زیرا قرآن کریم این حقیقت را به اثبات می‌رساند و از این حقیقت پرده بر می‌دارد که همه موجودات جهان دارای شعور هستند و به خداوند معرفت دارند و او را تسبیح می‌کنند. قرآن، برهان و عرفان به اتفاق، شعور عمومی جهان و موجودات را اعلام و اثبات می‌کنند و کسانی که علم، شعور و شناخت را در انسان و حیوان منحصر می‌کنند، در کشف حقایق تنها به حس و تجربه اتکا دارند و خود را در قید و اسارت ابزاری کم‌فروغ و ضعیف قرار داده‌اند و از بهره‌های بسیار و بی‌کران عقل، قرآن و عرفان محروم ساخته‌اند. قرآن کریم می‌فرماید: فرشتگان، فرشتگانی که گرد عرش را فراگرفته‌اند، آنان که عرش را برمی‌دارند، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و آسمانهای هفتگانه و زمین و هر که در آنهاست همگی خداوند را تسبیح می‌کنند و به پاکی می‌ستایند «و ان من شیئ الا تسبیحهم بحمده و لکن لا تفقهون تسبیح انّه کان حلیماً غفوراً؛ هیچ چیز نیست مگر آنکه خداوند را به پاکی یاد می‌کند و می‌ستاید و لکن شما تسبیح آنها را در نمی‌یابید».(سوره اسراء، آیه 44)
اوقات تسبیح: در آیات بسیاری آمده است که خوب است خداوند را در اوقاتی که در پی می‌آوریم تسبیح گوییم و با همه جهان هم‌صدا و هم‌نوا گردیم، پیش از برآمدن خورشید و قبل از غروب، در لحظه‌های شب، کناره‌های روز، شامگاهان و صبح‌گاهان، پس از نماز، هنگام برخواستن از خواب و در پی‌نهان شدن ستارگان.
فضیلت تسبیح: روایات زیر به روشنی این حقیقت را بیان می‌دارد و ثواب و فضیلت و اهمیت تسبیح را جلوه‌گر می سازد.
1ـ شخصی از حضرت علی(ع) از تفسیر «سبحان‌اللّه» پرسید؛ حضرت فرمود: تسبیح به بزرگی یاد کردن جلال خداوند است و دور کردن او از گفتار مشرکان، هروقت بنده‌ای آن جمله را بگوید فرشته‌ای بر او رحمت می‌فرستد.
2ـ امام صادق(ع) می‌فرماید: ابلیس می‌گوید: من بر همه مردم، مگر چند طایفه تسلط دارم: آنهایی که از روی نیت پاک به خداوند پناه برند، آنهایی که در تمامی کارهایشان بر خداوند توکل کنند و هر کس در شب و روز، زیاد تسبیح گوید.
3ـ شخصی می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: اگر کسی یکصد مرتبه «سبحان‌اللّه» گوید آیا از کسانی خواهد بود که ذکر کثیر گفته‌اند؟(اشاره به آیه قرآن که می‌فرماید زیاد یاد خدا کنید) فرمود: بلی.
4ـ هر کس صد مرتبه تسبیح خداوند کند او از برترین مردم در آن روز خواهد بود، مگر آنکه دیگری مثل او آن ذکر را گفته باشد.
توبه از گناهان
هیچ گاه نباید گناه را کوچک و حقیر شمرد، اگر گناه در وجود انسان راه یافت، حتماً مجازات و عذاب را در پی دارد و انسان را از رحمت، برکت و مغفرت خداوند محروم می‌سازد و با رستگاری در تضاداست و راه خوشبختی به روی انسان گنه کار بسته، ولی برای فرد گنه کار یک درب رحمت بسیار امیدوار کننده باز است که آن درب توبه می‌باشد. حقیقت توبه عبارتست از اینکه: هنگام راز و نیاز با خداوند تمام‌کارهای بد گذشته را به زبان آورد و در واقع اقرار به گناه داشته باشد. به محض اینکه در برابر پروردگار گناه را بر زبان آورد خداوند آن را می‌آمرزد. هیچگاه توبه از رحمت و آمرزش جدا نیست. هرگاه درِ توبه به روی کسی باز شد، قطعاً بداند درهای مغفرت و بخشش بر او گشوده شده است و گناه محو و نابود گشته است، لذا با توجه به اینکه حقیقت توبه اقرار به گناهان است، در ذکر «یونسیه» انسان می‌گوید: «انی‌کنت من الظالمین؛ یعنی خداوندا! من در ظلمت و تاریکی گناهان قرار دارم». این جمله چون اقرار به، بودن در گناهان است، حقیقت توبه در آن متبلور است، چون توبه از رحمت و مغفرت جدا نیست، انسان باید به یقین بداند که تکرار این ذکر شریف به طور حتم مغفرت الهی را به دنبال دارد و دقت در روایات زیر و بیانات امامان معصوم به طور کامل ما را با آثار و برکات توبه آشنا می‌گرداند.
علی(ع) فرمودند: «التوبة تستنزل الرحمة؛ توبه موجب فرود آمدن رحمت است». و همو فرمود: «لا شفیع انجح من التوبة؛ توبه بهترین یاور است».
رسول خدا(ص) فرمود: «التائب من الذنب کمن لا ذنب له؛ کسی که از کناه توبه می‌کند، مانند کسی است که اصلاً گناه ندارد».
در جای دیگر امام باقر(ع) می‌فرماید: خوشحالی خداوند از بنده تایب بیشتر است از کسی که در پی گمشده‌ای است و آن را می‌یابد و از لب تشنه‌ای که بر آب می‌رسد.
دعا
در جمله «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» با اینکه ظاهر آن درخواست و دعا نیست و فقط خبر به توحید و پاکی خداوند و گنه کاری بنده است، لیکن با اندک توجهی مشخص می‌شود که در واقع، معنا و هدف از گفتن این ذکر دعا و درخواست است. از باب نمونه، اگر شما به فردی خطاب کنید: «ای کسیکه همه کلیدها را داری، من پشت این در بسته مانده‌ام.» معنای این جمله این است که با کلید خود این در را باز کن. در ذکر یونسیه نیز می‌گوییم: خداوندا! تو بزرگ و قدرتمندی و ما گرفتاریم. معنای آن این است که ما را از گرفتاری نجات ده.
در این کلام، خدا را با صفتهای گوناگون به تناسب حال خودمان می‌توانیم یاد کنیم از قبیل: توفیق دهنده، راهنما، ناجی، آمرزنده، کمک کننده، مؤثر، گشاینده، مهربان، برطرف کننده غم و اندوه، نگهدار، روزی‌دهنده، بی‌نیازساز. هر یک از صفات فوق را ما می‌توانیم از دیگران نفی و برای خداوند اثبات کنیم و در جمله «لا اله الا انت» آن را بگنجانیم و در واقع آن را از خداوند برای خود بخواهیم. مثلاً با ذکر صفت مهربانی او، بگوییم: مهربانی جز تو نیست، من درمانده‌ام؛ یعنی خداوندا! به من رحم کن. یا آمرزنده‌ای جز تو نیست؛ یعنی ما را بیامرز و راهنمایی جز تو نیست، یعنی ما را راهنمایی کن. همین طور می‌تواند صفاتی را به تناسب نیاز و گرفتاری، در جمله «لا اله الا انت» در نظر آورد و با درخواست، درد خویش را درمان سازد، بنابراین با اینکه این جمله خبر است، معنا و مفاد آن درخواست است و تفاوت آن با خواستن صرف در دو جهت است:
1ـ در این جمله همراه دعا،ستایش هم می‌باشد، یعنی خداوند را با صفت کمالش یاد می‌کنیم. در ضمن درخواست خود را نیز مطرح می‌سازیم، نه اینکه بدون مقدّمه و مستقیم حاجت خود را مطرح کنیم. در روایات بسیار است که خدا را ابتدا با صفات و اسماء کمالی یاد کنید، بعد نیاز خود را بخواهید.
2ـ در جمله خبریه چون ما خدا را با صفتی یاد می‌کنیم در خود ما حالت توجه جدی می‌شود و با قلبی نرم به طور کامل به درگاه خدا می‌آییم و می‌خواهیم. هر چه توجه انسان به خداوند بیشتر باشد، امید به اجابت بیشتر است و دریافت فیض کاملتر خواهد بود. بنابراین می‌توان گفت: جملات خبری در مقام انشاء از خود انشاء نسبت به دعا و رسیدن به حاجت رساتر و بهتر هستند، هم از جهت کیفی (انسان حالت خوشتری خواهد داشت) و هم از جهت کمی (یعنی در خبر ثنای خداوند هم می‌باشد).
راز تکرار
زندگی دنیا دور از آفت، گرفتاری و گناه نیست، خواسته و ناخواسته، اموری از قبیل: غفلت، ریا، عجب، هوا و هوس، علاقه‌مندی‌ها و گناهان با انسان همراه است و به سراغ او می‌آید و آثاری از تاریکی و ظلمت و گرد و غبار بر جان انسان بر جای می‌گذارد و او را از راه مستقیم و خدای دور می‌سازد. مانند شخصی که در محیط باتلاقی باشد و با هر حرکتی مقداری پایین‌تر و به داخل گل و لای می‌رود. تکرار ذکر برای اینست که گرد و غبار و زنگار را از دل بزداید و نگذارد انسان در منجلاب دنیا سقوط کند و در آن غرق گردد و با گفتن هر ذکر، گامی به سوی خدا بردارد و به او نزدیک شود. راز تکرار آنست که با نگهداری انسان از سقوط. سمت و سوی حرکتش را عوض می‌کند و او را در صراط مستقیم قرار می‌دهد و از این رو در دین برای تکرار، حسابی دیگر باز شده است. با اینکه برای برخی از امور ثواب ذکر شده است، ولی ادامه دادن آن، آثار خاصی دارد، مانند: دعا و اصرار بر آن، سجده و طولانی کردن آن، روزه و ادامه دان آن تا یک ماه، هفتاد مرتبه استغفار، هزار مرتبه العفو، خواندن صد یا دویست مرتبه سوره توحید، هزار مرتبه سوره قدر، تکرار بسیار ذکر رکوع و سجده، تکرار سه مرتبه تسبیحات اربعه در نمازهای یومیه و سیصد مرتبه در نماز جعفر طیار، و… . چون اثر تکرار غیر قابل تصور است، لازم است انسان برای خود انس و حوصله تکرار ذکرها را ایجاد کند، زیرا اصل ذکر برای حفظ و عدم سقوط است و تکرار برای طی درجات و دریافت کمالات. بنابراین اگر کسی توفیق انجام کاری را دارد، امّا حوصله اینکه مدتی در آن بماند را ندارد، گرچه نجات او حتمی است، ولی در تحصیل درجات عالی توفیقی حاصل نکرده است، لذا قرآن به پیامبر امر می‌کند: «نصف یا ثلث شب را به عبادت بگذارند» این برای آن است که در روز مشغله‌های فراوان به سراغ او می‌آید.

تبلیغات