چکیده

بی شک، برای کشوری که نخستین وزارت فرهنگ جهان را ﺗﺄسیس کرده است، فرهنگ از عناصر مهم دیپلماسی محسوب می شود. این توجه منحصربه فرد به فرهنگ و نقش آن در روابط بین الملل، مبتنی بر نگاه و توجهی است که دولت و سیاستگذاران فرانسوی از دیرباز به مقولة فرهنگ در داخل این کشور مبذول داشته اند. از پنج قرن پیش تاکنون، در این کشور، فرهنگ مورد توجه دولت بوده و از اساسی ترین عناصر هویت و قدرت شمرده شده است. به عبارت دیگر، فرانسه در طول تاریخ و به ویژه از زمان لویی چهاردهم، سعی کرده است شکوه و اقتدار تاریخی خود را بر پایه فرهنگ و هنر بنا کند. حمایت همه جانبه دولت از فرهنگ و طرح مباحثی چون «استثنای فرهنگی» در دوران اخیر نیز، در همین راستا انجام شده است. سؤالی که پیش می آید این است که فرانسه با چه نظام و پشتوانه ای چنین شبکه پیچیده ای را برساخته و چه اهدافی را از این طریق دنبال می کند؟ مقالة حاضر می کوشد با رویکردی تاریخی، نقش و جایگاه فرهنگ را در سیاست داخلی و خارجی کشور فرانسه، ترسیم کند و تصویر روشنی از دیپلماسی فرهنگی این کشور به دست دهد.

تبلیغات