چکیده

نحوه تأثیر انقلاب بر جامعه، تئوریهای انقلاب و مطالعه عوامل انحطاط انقلاب از جمله مباحثی است که در علم جامعه شناسی انقلاب به آن پرداخته می شود. عوامل ایجادیک انقلاب را به شکل زیر می توان مطرح کرد: عدم توانایی ارزش های حاکم درتحلیل تغییرات اجتماعی، عدم مشروعیت حاکمیت، گسترش بی عدالتی، رشد استبداد حکومتی، عدم توانایی حاکمیت در تحقق آرمان ها و اهداف و بازگشت جامعه به عقب و دور شدن از روند توسعه یافتگی. نهضت مشروطیت به عنوان بخشی از تاریخ معاصر ایران دوران زمینه مناسبی برای درک درست نطریه های انقلاب می باشد. در این مقاله سعی شده است که شرایط و موقعیت زمانی مشروطیت با استفاده از نظریه های انقلاب مورد پژوهش قرار گرفته و به تبیین نهضت مشروطیت پرداخته و در نهایت به تطبیق با انقلاب اسلامی می پردازیم. نظریه هایی که در این پژوهش مورد استفاده قرار می گیرد، عبارتند از: - نظریه مارکسیستی انقلاب از کارل مارکس، نظریه ساختاری انقلاب – مدل انقلاب اجتماعی – از تدا اسکاچپول نظریه کارکردگرایانه انقلاب از چالمرز جانسون، نظریه روان شناسانه انقلاب – توقعات فزاینده – از جیمز دیویس نظریه سامان سیاسی هانتینگتون. مشروطیت به خاطر تلاش برای سکولار نمودن جامعه و تبدیل شدن به عرصه ای برای مبارزات سیاسی و جناحی، خود به دردی مزمن تبدیل شده بود. در تدوین مشروطیت دو دیدگاه در مقابل هم قرار گرفت که عبارتند از: دیدگاه مشروطه مشروعه که به تطبیق مشروطه بر اساس معیارهای اسلامی تاکید داشته و هدف آن را گسترش دین و عدالت می دانستند. شخ فضل الله نوری و آیت الله نایینی از مهمترین چهره های این انگاره می باشند. دیدگاه دوم، بر اساس تاکید روشنفکران برای تطبیق مشروطه ایران با دموکراسی غرب بود. روشنفکرانی مانند تقی زاده، میرزا ملکم خان، آخوند زاده و. . . مهمترین تئوریسینهای مشروطه سکولار بودند. در نهایت می توان گفت که فقدان یک مبنای تئوریک درست، استبداد داخلی، نقش استعمار انگلستان و روسیه، عدم عدالت و آمیخته شدن مشروطیت به درگیریهای قومی، عشیره ای و حزبی، آن را به حاشیه رانده و در نهایت موتور این جریان از حرکت باز ایستاد. انقلاب ایران از یک مکتب ارزشی جامع بر خوردار است که هم به جهاد و مبارزه تاکید دارد و هم شیوه های معقول جهاد را مطرح می کند. دکتر علی شریعتی و شهید مطهری از مهمترین روشن فکرانی هستند که به تحلیل انقلاب اسلامی و اسلام سیاسی پرداخته اند. هدف اصلی انقلاب اسلامی، انسان سازی، جامعه سازی و تحقق عدالت اجتماعی است. انقلاب اسلامی سعی می کند بهترین شرایط و بستر ها را برای رسیدن به اهداف مطرح شده آماده نماید. انقلاب اسلامی سعی دارد تا اسلام را هم در فضای کشور خود حاکم نماید و هم یک زمینه ای برای ایجاد عدالت اسلامی جهانی فراهم نماید. اهدافی که انقلاب اسلامی به آن می اندیشد فقط اهداف معنوی نیست بلکه اهداف مادی مانند توسعه اقتصادی جامعه نیز به صورت جدی مورد توجه حاکمیت اسلامی می باشد. فرهنگ سیاسی، مجموعه ای از دیدگاهها، ارزشها و باورها است که به زندگی سیاسی جامعه جهت می دهد. بنابر این تعریف فرهنگ سیاسی شیعه که محتوای انقلاب اسلامی را تشکیل می دهد، تحت تاثیر مبانی نظری و عملی نبوی و علوی است. این فرهنگ دارای سه محور اساسی است که دیگر زیر مجموعه های نظام اجتماعی بر اساس این سه مبنای مهم تشکیل شده است که عبارتند از: توحید، ولایت و عدالت

تبلیغات