چکیده

بحران کنونی اقتصادی غرب که از سال 2008 دامنگیر آن شده و در پی آن جنبش اشغال وال استریت در سال 2011 ، نتیجه فرایندهایی بوده که از سال های پایانی جنگ سرد آغاز شده و نظام سرمایه داری غرب را به یک ایدئولوژی لجام گسیخته تبدیل کرده است. الگوی اقتصادی نولیبرال، جهانی شدن اقتصاد، محدود شدن قدرت دولت های ملی، ظهور فناوری های نوین، فراوان شدن انواع مشاغل غیر مولد مانند سرمایه داری متکی بر فاینانس، موجب شدند تا قدرت جهانی در اختیار معدودی از سرمایه داران جهانی قرار بگیرد و در نتیجه اختلاف طبقاتی فاحش بیش از هر جای دیگر در غرب و به ویژه در جامعه امریکا شدت یابد. نهادهای دموکراتیک در غرب و رسانه ها که غالباً در اختیار ایدئولوژی سرمایه داری هستند نیز نه تنها نتوانستند از بروز این مشکل جلوگیری کنند بلکه خود به آن دامن زدند. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل موقعیت و با بررسی نهادهای تأثیرگذار و محیط اقتصادی و سیاسی موجود و نقش رقیبان نظام سرمایه داری، تلاش می شود فرایند تصمیم سازی دولت ایالات متحده امریکا به عنوان کنشگر اصلی در دوران قبل و بعد از جنگ سرد تحلیل شود. در پایان نشان داده می شود که در واقع دلیل اصلی لجام گسیختگی ایدئولوژی سرمایه داری، بیش از هرچیز، از بین رفتن ایدئولوژی رقیب در عرصه سیاسی بوده است.

تبلیغات