آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

مردی از اهل بصره خدمت امام سجاد(ع) عرضه داشت:‌جدّ شما علی بن ابیطالب (ع) مسلمانان و مؤمنان را (در جنگهای جمل و صفین و نهروان) کشت! امام(ع) چندان گریست که مشت حضرتش از اشک پر شد، آن گاه آنها را بر روی خاک ریخت و فرمود: ای برادر بصری، چنین نیست، به خدا سوگند علی(ع) نه مؤمنی را کشت و نه مسلمانی را؛ آن قوم در حقیقت اسلام نیاورده بودند بلکه اظهار اسلام کردند و کفر خود را پنهان داشتند، و چون یاورانی در راه کفر خود یافتند کفر خود ر آشکار ساختند …
آن گاه مردی از اهل کوفه گفت: جدّ شما درباره آنها فرمود: برادران ما بر ما سرکشی نمودند، (پس چطور شما می‌فرمایید آنان کافر بودند)؟
امام (ع) فرمود:‌مگر در کتاب الهی نخوانده‌ای:‌«وَ اِلی عادٍ اخاهُم هوداً»
«به سوی قوم عاد برادرشان هود را فرستادیم و معلوم است که هود برادر آنها نبود بلکه همشهری آنان بود. بنابراین مراد علی (ع) نیز مردم شهری است که حضرت در آنجا بوده نه برادران دینی او که نام مسلمان بتوان بر آنها نهاد»
آنان نیز مانند قوم هود بودند که خداوند هود و مؤمنان همراه او را نجات بخشید و قوم او را به وسیله طوفان سخت به هلاکت رسانید.

تبلیغات