ابونصر محمد فارابی (339 259 هـ)، معلم ثانی و به نظر برخی صاحب نظران بنیانگذار فلسفه اسلامی برای نخستین بار در جهان اسلام اصطلاح فلسفه سیاسی را مورد استفاده قرار داد. وى در حقیقت نخستین اندیشمند بزرگ دوره اسلامى است که از دیدگاه تاریخ تحول اندیشه سیاسى و حکمت عملى و با تاثیرپذیری از فیلسوفان یونانى، مذهب تشیع و اندیشه ایرانشهرى، به تاملى ژرف در سرشت سیاست و ارتباط انسان با آن پرداخته است.
او در هر دو کتاب آرا اهل المدینه الفاضله و السیاسه المدنیه، متاثر از هستی شناسی فلسفی خود که نظام مدنی را در ذیل نظام عمومی عالم توضیح می دهد، ابتدا نظام خلقت و پیدایش اجسام آسمانی و شکل گیری افلاک را توضیح می دهد و سپس، پیدایش انسان و در نهایت شکل گیری جامعه و مدینه را به بحث می گذارد.
در نوشتار حاضر و در راستای پاسخ به چیستی و ماهیت فلسفه سیاسی فارابی تلاش می شود جایگاه مفاهیم بنیادین سیاست همچون عدالت، مدینه فاضله، فرد مدنی، سلسله مراتب اجتماعى، نظام اجتماعى و سیاسى، قانون، نبوت و شریعت در اندیشه و فلسفه سیاسی او توضیح داده شود