چکیده

مطالعات باستان شناسان حکایت از مراودات چین و آفریقا بیش از سه هزاره دارد. این روابط از قرن ششم میلادی به بعد رنگ تجاری به خود گرفت و بیشتر به شرق و شمال این قاره معطوف شد. در دوران استعمار و حضور پرتغالی ها در شرق این قاره، مناسبات چین و آفریقا کاهش یافت. پس از انقلاب کمونیستی در چین و هم زمان با استقلال کشورهای این قاره، حضور چین با توجه به ایدئولوژی کمونیستی در این قاره پررنگ شد. چین کشورهای آفریقایی را نیروی مهمی در صحنة سیاست بین المللی می شناخت و به همین منظور در پی تقویت همکاری و اتحاد خود با کشورهای آفریقایی در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بود؛ به گونه ای که می توان پیدایش روابط سیاسی چین و کشورهای آفریقایی را نتیجة اقدامات اولیة چین و نه کشورهای آفریقایی دانست. هدف اولیة این کشور شناسایی دیپلماتیک از سوی کشورهای آفریقایی بود که با برگزاری کنفرانس آسیا – آفریقا و همچنین کمک های مالی به بعضی از کشورها موفق به این شناسایی شد؛ به گونه ای که از قبل این دیپلماسی توانست به عضویت دائم شورای امنیت درآید، جانشین چین تایپه شود و پس از آن هم به بازیگر مهم بین المللی تبدیل گردد. چین که زمانی با اهداف ایدئولوژیک وارد این قاره شده بود، در دهة1980م با تغییر این سیاست، رویکرد اقتصادی را پیشة خود ساخت؛ هرچند که در این راه با موانع و مشکلاتی نیز روبه رو شد. این مقاله درصدد است روابط چین و قارة آفریقا را در دوره های مختلف تاریخی به همراه تغییرات به وجود آمده در هر دوره به همراه ابزارهای گسترش روابط ازجمله کنفرانس ها و نشست های مشترک را مطالعه و تأثیرات آن را بر گسترش روابط بررسی کند. در پایان نیز واکنش های مثبت و منفی کشورهای آفریقایی و غربی نسبت به حضور چین در این قاره آمده است.

تبلیغات