این مقاله نگاهی به سیاست دولت بریتانیا در طی دوران پهلوی اول در ایران دارد که متکی بردواصل بوده است. اول ایجاد سدی در مقابل نفوذ سوسیالیسم به ایران و ممانعت از گسترش آن به سایر کشورهای خاورمیانه و به خصوص هندوستان بود. دوم که اهمیت بیشتری داشت، تامین امنیت چاه ها و لوله های نفت و تضمین ادامه جریان آن به خلیج فارس. سپس به آغاز جنگ جهانی دوم و سیاست بیطرفی ایران میپردازد که این سیاست اهداف و منافع انگلیس در ایران را مورد تهدید قرار نمیداد، بلکه از آن حفاظت میکرد. اما یورش آلمان به شوروی در22 ژوئن1941م/30 تیر1320ش معادلات سیاسی و نظامی جنگ را برهم زد. لزوم ارسال تسلیحات و تجهیزات برای متفق جدید، شوروی، ازیک سوی، و مساعد بودن مسیر ایران از هر نظر از سوی دیگر، توجه ابر قدرت ها را به ایران جلب کرد و برای نیل بدین مقصود، طریق اشغال نظامی را در نظر گرفتند و به بهانه حضور آلمانیها در ایران که چندان مستدل و معتبر نبود، در روز سوم شهریور1320ش/25 اگوست 1941م به ایران حمله کردند و شمال و جنوب و غرب آن را متصرف شدند.
این مقاله با تکیه بر اسناد و مدارک وزارت امورخارجه ایران و سایر منابع معتبر، به بررسی سیاست انگلیس در این برهه میپردازد و بر این باوراست که دولت بریتانیا در طرح و نقشه اشغال ایران پیشگام بوده است. گرچه ایران را ”پل پیروزی“ نامیدند؛ اما در ازای تمام مساعدت ها و صدمات وارده هیچ گونه بهاء و امتیازی پرداخت نکردند، بلکه هدف خود را به دولت ایران با فشار دیپلماتیک و نیروی نظامی تحمیل نمودند؛ درنتیجه،میتوان چنین استنباط کرد که بار دیگر دولت انگلستان ایران را وجه المصالحه با روسیه قرار داد.